به گزارش خبرگزاری ایمنا، قیمت انس جهانی طلا در بازارهای بینالمللی طی معاملات اخیر با نوسانات آشکار مواجه بوده و تحت تأثیر عوامل اقتصادی کلان از جمله دادههای تورمی آمریکا، تقویت شاخص دلار و انتظارات نسبت به نرخهای بهره فدرال رزرو قرار گرفته است. بر اساس گزارشهای لحظهای بازار، انس طلا در محدوده حدود ۴٬۳۰۰ دلار برای هر اونس معامله میشود، که با افزایش تقاضای داراییهای امن و چشمانداز کاهش نرخ بهره در سال آینده همراه بوده است.
در سطح بینالمللی، مؤسسات مالی بزرگ پیشبینی کردهاند که ارزش طلا ممکن است با ادامه تقاضای سرمایهگذاران و سیاستهای پولی حمایتی، روند صعودی خود را در بلندمدت حفظ کرده و تا پایان سال ۲۰۲۶ به سطوح بالاتر نیز برسد.
در بازار داخلی ایران نیز این روندهای جهانی با تأثیر مستقیم نرخ ارز و تحولات اقتصادی همراه است، به گونهای که قیمت طلای داخلی و سکه تحت تأثیر حرکت انس جهانی و نوسانات دلار قرار دارد. تحلیلگران بازار معتقدند عوامل تکنیکال و بنیادی میتواند چشمانداز حرکت قیمتی طلا را در روزهای آینده تعیین کند.
بیشتر بخوانید: نمودار قیمت طلا در هفته گذشته + جدول

آنچه قیمت طلا ممکن است در مورد بازارها و سیاستها آشکار کند!
مهرداد حاجیزاده فلاح، تحلیلگر مسائل اقتصادی و مدرس دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: طلا فراتر از یک شاخص ترس یا پوشش تورمی تکامل یافته است. این فلز به یک محرک در معماری ذخایر جهانی تبدیل شده است. تحولات اخیر نه تنها نشان دهنده یک افزایش دفاعی بازار در طول همهگیری و پس از حمله روسیه به اوکراین است، بلکه اکنون، یک تغییر قیمت ساختاری را نشان میدهد. تا اواسط سال ۲۰۲۵، طلا از مرز ۴۰۰۰ دلار در هر اونس عبور کرده بود. به طور تقریبی ۸۰ درصد افزایش نسبت به میانگین آن در سال ۲۰۲۱. بعید است که این محرکها گذرا باشند. آنها منعکس کننده تقاضای پناهگاه امن و تنظیم مجدد نحوه تعادل بانکهای مرکزی بین تاب آوری، حاکمیت و مدیریت ریسک در شرایطی هستند که تسلط دلار آمریکا توسط برخی مورد بازنگری قرار گرفته است.
وی افزود: داراییهای طلای بانکهای مرکزی به طور معمولی در واکنش به ریسکهای جهانی بالاتر، تحت تأثیر کفایت ذخایر داخلی، رژیم ارزی و باز بودن حساب سرمایه، افزایش پیدا میکند و آنها اکنون به مهمترین خریداران حاشیهای طلا تبدیل شدهاند: خرید بخش رسمی در سالهای ۲۰۲۲، ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ سالانه از ۱۰۰۰ تن فراتر رفت - به طور تقریبی دو برابر میانگین انباشت سالانه دهه قبل. تا اواسط سال ۲۰۲۵، داراییهای بانکهای مرکزی ۲۵ درصد از داراییهای ذخیره رسمی را تشکیل میداد که ناشی از افزایش تقریباً ۲۰۰ درصدی قیمت طلا بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۵ بود.
تحلیلگر مسائل اقتصادی و مدرس دانشگاه تصریح کرد: یک تغییر الگو یا مهندسی مجدد پرتفوی در برابر ریسکهای جدید (از جمله ریسکهایی که اکنون در داراییهای دلاری وجود دارند) اکنون از طریق سه کانال گسترده در شرف وقوع است و اکنون به طور فزایندهای، احتمال وجود یک (کف سیاستی) که زیربنای قیمت طلا باشد، وجود دارد. بانکهای مرکزی با طلا هم به عنوان یک ذخیره ارزش غیرفعال و هم به عنوان ابزاری فعال برای مدیریت ریسک رفتار میکنند و از آنجایی که داراییهای طلا در طول رکود نقد نمیشوند، تقاضای رسمی پایدار میتواند یک (کف سیاستی) که زیربنای قیمت طلا باشد را معرفی و تثبیت کند. تغییرات در سهم طلا در ذخایر بانکهای مرکزی تأثیرات بلندمدت قابل توجهی بر نوسانات قیمت طلا دارد. بنابراین، تقویت مداوم این فلز احتمالاً منعکس کننده استراتژی ترازنامه جاری خواهد بود.
حاجی زاده فلاح ادامه داد: تقاضای طلا از سوی بانکهای مرکزی کشورهای نوظهور و آفریقایی نیز افزایش پیدا خواهد کرد. کشورهایی همچون کنیا، نیجریه و تانزانیا به سمت انباشت بیشتر ذخایر طلا روی آوردهاند. بانک غنا از طریق برنامه خرید هدفمند خود، ذخایر طلای خود را بین سالهای ۲۰۲۳ تا اواسط ۲۰۲۵ چهار برابر کرد، در حالی که اوگاندا اعلام کرده است که قصد دارد طلای ذخیره را از معدنچیان داخلی تأمین کند. ذخایر طلا به عنوان پوششی در برابر نوسانات ارز و خطرات نقدینگی دلار آمریکا در طول بحرانها عمل خواهد کرد. طلا به ویژه به عنوان یک ارز (دفاعی) که ارزش خود را در طول بحرانها حفظ میکند، به اقتصادهای دارای کسری بودجه سود میرساند.
وی بیان کرد: تقویت قیمت طلا - تنها تا حدی به ادامه ضعف دلار آمریکا مرتبط خواهد بود. انباشت ذخایر طلا با دلارزدایی از ذخایر بینالمللی در سطح کشور توسط ایالات متحده مرتبط نیست به جز چند مورد همچون روسیه، چین و ترکیه. روسیه و ترکیه ذخایر طلای خود را تسریع کردهاند. در مقطع فعلی، به دلیل تنوع فعال سبد سرمایهگذاری توسط مدیران ذخایر بانک مرکزی به ارزها و داراییهای غیرسنتی با توجه به نقدینگی بازار، بازده نسبی و مدیریت ذخایر داخلی، دلارزدایی گستردهتری وجود دارد.
تحلیلگر مسائل اقتصادی و مدرس دانشگاه افزود: برای سیاستگذاران در مدیریت ریسک، افزایش تنوع طلا، مجموعهای پیچیده از بدهبستانها را ایجاد میکند. اگر طلا همچنان سهم بیشتری از ذخایر رسمی را تشکیل دهد، ارزیابی کفایت ذخایر میتواند ماهیت خود را تغییر دهد. اصلاح نزولی غیرمنتظره در قیمت طلا همچنین میتواند تعدادی از صادرکنندگان خالص طلا با درآمد کم و متوسط، از جمله کشورهای آفریقایی، را در معرض خطرات نزولی از نظر از دست دادن درآمدهای صادراتی (کشورهایی همچون تانزانیا، غنا و آفریقای جنوبی) قرار دهد. بانکهای مرکزی باید نحوه اندازهگیری و مدیریت نقدینگی خود را مجدداً ارزیابی کنند، بهویژه با توجه به اینکه طلا همیشه نمیتواند به راحتی سایر داراییها، مانند اوراق خزانه ایالات متحده، در لحظات استرس بازار، بسیج یا معامله شود.
حاجیزاده عنوان کرد: با نگاهی به آینده، آنچه میتواند همچنان پدیدار شود، یک بازتنظیم نامحسوس سیستم ذخیره بینالمللی است. تقاضای فزاینده طلا نشان میدهد که عمق و مقیاس «داراییهای امن» در ذخایر رسمی در حال گسترش است. با این حال، با تغییر ترکیب ذخایر در سطح کشور، مدیریت وثیقه و برنامهریزی احتمالی نیز باید در مؤسسات پولی تنظیم شود. مشارکت تدریجی آفریقا در انباشت طلا، اگرچه هنوز در مقیاس مطلق محدود است، اما نشان دهنده یک رویکرد عملگرایانه به تنوعبخشی است. در یک محیط جهانی نامطمئنتر، طلا لایه دیگری از انعطافپذیری سیاستی را در چشمانداز پولی جهانی در حال تحول ارائه میدهد.
به گزارش ایمنا، تحولات اخیر بازار جهانی طلا نشان میدهد که این فلز گرانبها از جایگاه سنتی خود بهعنوان یک پناهگاه امن فراتر رفته و به عنصری راهبردی در معماری نوین نظام پولی بینالملل بدل شده است. انباشت گسترده طلا توسط بانکهای مرکزی، بهویژه در اقتصادهای نوظهور و کشورهای آفریقایی، بیانگر تلاش هدفمند برای افزایش تابآوری در برابر ریسکهای ژئوپلیتیکی، نوسانات ارزی و عدم قطعیتهای مرتبط با داراییهای دلاری است.
شواهد موجود حاکی از آن است که تقاضای رسمی پایدار میتواند نوعی (کف سیاستی) برای قیمت طلا ایجاد کند؛ عاملی که نوسانات نزولی را محدود کرده و مسیر بلندمدت این فلز را تحت تأثیر قرار میدهد. با این حال، افزایش سهم طلا در ذخایر رسمی، چالشهای جدیدی در حوزه نقدشوندگی، ارزیابی کفایت ذخایر و مدیریت ترازنامه بانکهای مرکزی ایجاد میکند؛ بهویژه در شرایط بحران که طلا بهراحتی اوراق خزانه قابل بسیج نیست.
در مجموع، آنچه در حال شکلگیری است، نه یک دلارزدایی ناگهانی، بلکه یک بازتنظیم تدریجی و عملگرایانه در نظام ذخایر جهانی است، در چنین فضایی، طلا بهعنوان لایهای مکمل از انعطافپذیری سیاستی، نقش پررنگتری در آینده اقتصاد جهانی ایفا خواهد کرد؛ نقشی که پیامدهای آن برای بازارها، سیاستگذاران و اقتصادهای وابسته به صادرات طلا، عمیق و چندوجهی خواهد بود.




نظر شما