مخاطبان کتاب‌هایمان را به نازک‌اندیشی کشانده‌ایم

نویسنده رمان «کاماندان» با تأکید بر نوع جدید اندیشیدن در ادبیات گفت: در گلویم بغضی هست از این‌که چرا مخاطب را به این سطح از نازک‌اندیشی کشانده‌ایم.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، آئین رونمایی از دو رمان «کاماندان» و «شماره ۸۸۸» که از نخستین رمان‌های دفتر هنر و ادبیات اسارت هستند، _چهارشنبه، بیست‌وششم آذر_ با حضور داوود امیریان داستان‌نویس و طنزپرداز، تیمور آقامحمدی نویسنده و منتقد و ساسان ناطق مدیر دفتر هنر و ادبیات اسارت در حوزه هنری برگزار شد.

در ابتدا، ساسان ناطق، مدیر دفتر هنر و ادبیات اسارت اظهار کرد: ما برای سی‌ونه هزار و صد و چهل آزاده‌ای که در کشور داریم، شاید به تعداد انگشتان دست رمان منتشر کرده‌ایم. ما در برنامه‌ها سعی می‌کنیم آنچه به مخاطب ارائه می‌دهیم، فراتر از حوزه نوشتار باشد؛ به همین دلیل طراحان کتاب نیز حضور دارند تا آگاهی ما را در این حوزه افزایش دهند. این دو نویسنده نیز به داشته‌های قبلی ما، دارایی‌های جدیدی اضافه کردند.

وی افزود: در مورد جنگ تحمیلی، داستان‌های جالبی اتفاق افتاده است که می‌توان از آن‌ها در فیلم‌ها و کتاب‌ها استفاده کرد. برای مثال، یک رزمنده عراقی در زمان جنگ در حال راه رفتن و قدم زدن بوده است. رزمنده‌های ما او را می‌بینند و فرمانده‌مان به آن‌ها می‌گوید که این فرد احتمالاً دچار تردید شده یا مشکلی دارد و کسی به او تیراندازی نکند. این، نوعِ نگاه رزمنده ایرانی است.

مخاطبین کتاب‌هایمان را به نازک‌اندیشی کشانده‌ایم

سپس مصطفی جمشیدی، نویسنده رمان «کاماندان»، اظهار کرد: من کتاب «دنیای تاریکی» را دوست داشتم. وقتی خاطرات بدل صدام را می‌خواندم، برایم بسیار جالب بود که او تا چه اندازه به صدام شباهت داشته است. یکی از بدل‌های صدام جراحی پلاستیک انجام می‌دهد و این از نظر دراماتیک برای من اهمیت زیادی داشت؛ این‌که چگونه ممکن است یک سرباز عراقی دست به جراحی پلاستیک بزند.

وی افزود: اگر به ادبیات اردوگاهی نگاه کنیم، در بسیاری از جنگ‌های دنیا، مسئله اسارت یک بحث جدی و محوری است.

نویسنده رمان «کاماندان» عنوان کرد: ما خودمان مخاطب را می‌سازیم. برای مثال در سینما، اگر امروز مخاطب به گونه‌ای خاص عادت کرده، دلیلش این است که ما ذائقه او را تغییر داده‌ایم. ادبیات نیز همان فضا را دارد، اما در قالب و فرم و بیانی جدید. به‌نظر من یکی از درخشان‌ترین فصل‌های این کتاب، همان خرق عادتی است که در آن اتفاق افتاده است.

مخاطبین کتاب‌هایمان را به نازک‌اندیشی کشانده‌ایم

جمشیدی با تأکید بر نوع جدید اندیشیدن در ادبیات گفت: در گلویم بغضی هست از این‌که چرا مخاطب را به این سطح از نازک‌اندیشی کشانده‌ایم. اگر به اندیشیدن تکراری عادت کنیم، ناچار می‌شویم بسیاری از صحنه‌ها را از این کتاب حذف کنیم.

داستان‌های جالب جنگ تحمیلی، قابلیت استفاده در فیلم و کتاب را دارند

سپس تیمور آقامحمدی، نویسنده و منتقد ادبی، در نشست رونمایی رمان «کاماندان» با تأکید بر اهمیت برگزاری جلسات رونمایی، اظهار کرد: جلسات رونمایی باید جلسات شادی باشند و لازم است به همه کسانی که در نوشتن و انتشار یک کتاب نقش داشته‌اند، خسته‌نباشید بگوییم چرا که پرداختن به موضوعاتی که پیش از این سابقه چندانی نداشته‌اند، کار ساده‌ای نیست. از این جهت، به مصطفی جمشیدی و ساسان ناطق تبریک می‌گویم.

وی با اشاره به تفاوت این رمان با تصور رایج از ادبیات اسارت توضیح داد: اگر مخاطب به‌دنبال داستانی باشد که در اردوگاه می‌گذرد و اسارت را صرفاً در فضای اردوگاهی روایت می‌کند، احتمالاً این رمان برایش مناسب نخواهد بود؛ چرا که «کاماندان» بیرون از آن فضا شکل گرفته است. همچنین اگر مخاطبی به داستان‌های متعارف، قصه‌گو، ماجرا محور و شسته‌رفته علاقه‌مند باشد، باز هم این رمان در دسته انتخاب‌های او قرار نمی‌گیرد.

آقامحمدی با توصیف ساختار روایی اثر گفت: این رمان دارای پیرنگی متفاوت است و می‌توان آن را در دسته آثار «ضدپیرنگ» قرار داد. ضدپیرنگ به این معنا نیست که داستان فاقد پیرنگ است، بلکه به این معناست که تن به پیرنگ کلاسیک با قهرمان بیرونی، روایت ماجرامحور و پایان بسته، نمی‌دهد و تلاش می‌کند از این ساختار فاصله بگیرد

وی ادامه داد: در شاه‌پیرنگ، مخاطب گسترده‌تر است، اما هرچه روایت به سمت پیرنگ‌های مینیمال و ضدپیرنگ حرکت می‌کند، مخاطبان خاص‌تر می‌شوند؛ مخاطبانی که علاقه‌مندند جسارت‌های نویسنده، آزمون‌وخطاها و ورود به درون شخصیت‌ها را دنبال کنند. به همین دلیل، فکر نمی‌کنم این اثر مخاطب عام زیادی داشته باشد، چرا که استراتژی اثر از ابتدا بر همین اساس طراحی شده است.

این منتقد ادبی یکی از نقاط قوت اصلی رمان را نثر آن دانست و گفت: نثر حرفه‌ای و حساب‌شده اثر، از ویژگی‌های برجسته آن است. چینش کلمات و موسیقی نثر، لذت خواندن را برای مخاطب فراهم می‌کند. این موضوع به‌ویژه در بخش‌هایی که راوی تغییر می‌کند، بیشتر به چشم می‌آید؛ جایی که هم لحن و هم نثر متناسب با راوی تغییر می‌کند. این ویژگی، نثر رمان را به نثر طلایی داستان‌نویسی نزدیک می‌کند.

آقامحمدی افزود: در کنار نثر، با درام و قصه نیز مواجه هستیم و مخاطبی که با اثر همراه شود، می‌تواند از نثر آن لذت زیادی ببرد. واگویه‌های شخصیت‌ها نیز بسیار شیرین و تأثیرگذار است. رمان با یک راوی آغاز می‌شود و نویسنده با ترفندی حساب‌شده، راوی را انتخاب و هدایت می‌کند.

وی درباره فضای داستان گفت: فضای عربی رمان کاملاً ساخته شده و باورپذیر است، بدون آن‌که نویسنده به دام استفاده افراطی از واژگان عربی بیفتد. نگاه شخصیت‌ها به یکدیگر، به جنگ و صلح، نگاهی غیرایرانی است و این تفاوت به‌خوبی در اثر حس می‌شود. اتمسفر داستان کاملاً متناسب با قصه شکل گرفته است.

این منتقد در ادامه با اشاره به پیامدهای ضدپیرنگ بودن اثر توضیح داد: در روایت‌های ضدپیرنگ، قصه محوریت کمتری دارد و به همین دلیل، خط داستانی رمان، نسبتاً کم‌رنگ است و در مقابل نزدیکی به جهان درونی شخصیت‌ها افزایش می‌یابد. این مسئله ممکن است برخی مخاطبان را ناامید کند، اما اگر خواننده بتواند حدود سی صفحه ابتدایی کتاب را تاب بیاورد و راه‌های لذت بردن از آن را پیدا کند، احتمالاً با اثر همراه می‌شود و در واگویه‌های شخصیت‌ها غرق خواهد شد.

مخاطبین کتاب‌هایمان را به نازک‌اندیشی کشانده‌ایم

آقامحمدی گفت: در مجموع، «کاماندان» اثری کاملاً خاص و در زمره آثار نخبگانی است که با مخاطبانی گزینش‌شده ارتباط برقرار می‌کند. یکی از نکات مثبت فعالیت دفتر هنر و ادبیات اسارت، تبدیل امر تاریخی به داستانی است. تاریخ زمانی ماندگار می‌شود که به داستان تبدیل شود و با احساسات و درونیات انسان‌ها گره بخورد؛ چرا که این ویژگی ذاتی ادبیات داستانی است که امر تاریخی را جاودانه می‌کند.

در ادامه این جلسه، میثم مقصودی، طراح جلد کتاب «کاماندان»، اظهار کرد: این کتاب جزو آثاری بود که ماجرامحور نبود و در جغرافیای اردوگاهی اتفاق نمی‌افتاد. من همیشه سعی می‌کنم به‌جای این‌که بگویم چه کاری انجام بدهم، بگویم چه کارهایی را انجام ندهم. معمولاً تلاش می‌کنم سراغ گزینه‌های المان‌های بصری آشنا نروم.

مقصودی در ادامه مطرح کرد: از آن‌جا که کتاب ماجرامحور نبود، باید به سراغ اتمسفر و فضای اثر می‌رفتم. بعد از خواندن کتاب، این فضا برایم شکل گرفت و سعی کردم همان اتمسفر را طراحی کنم؛ شخصیتی در فضایی خلوت و تنها. سپس تلاش کردم این تصویر را بسازم.

وی ادامه داد: عناصر تصویری شاخص و برجسته‌ای وجود نداشت که بتوان مستقیماً به سراغ آن‌ها رفت و وقتی چنین عناصری در دسترس نیست، بهتر است تمرکز روی فضا باشد. من هم تلاش کردم این فضا را بازتولید کنم. در این مسیر با ساسان ناطق گفت‌وگوها و چالش‌های زیادی داشتیم، به‌ویژه درباره نگاه و لباس این شخصیت که به‌نظرم بیشترین نزدیکی را به فضای داستان داشت.

حمید بابایی، نویسنده رمان «شماره ۸۸۸» اظهار کرد: ایده این کتاب بر اساس خاطره یکی از آشنایان‌مان شکل گرفت؛ کسی که سال ۱۳۸۸ به خانه ما آمد و گفت اسیر بوده و موفق به فرار شده است. البته من آن موقع حرفش را باور نکردم.

وی افزود: اسارت او به دست منافقین بود و قرار بوده به ایران منتقل شود، اما به گفته خودش در آن‌جا بیش از هر جای دیگری اذیت شده بود.

بابایی در خصوص روند شکل‌گیری گفت: از سال ۱۳۸۸، زمانی که رمان «قاچ آخر» را نوشتم، تا سال ۱۴۰۱، طرحی در ذهن داشتم که آن را با ساسان ناطق در میان گذاشتم. ناطق از این طرح استقبال کرد و چند کتاب هم به من معرفی کرد تا با فضای اردوگاهی آشنا شوم. در فضاسازی‌ها تلاش کردم از تاریخ‌های شفاهی استفاده کنم و در نهایت این رمان شکل گرفت.

نویسنده رمان «شماره ۸۸۸» مطرح کرد: بسیاری از دوستان، من را به‌عنوان فردی منتقد و سخت‌گیر می‌شناسند. من با دو مجموعه همکاری داشتم که این همکاری‌ها بسیار راحت و بی‌دردسر بود و آثارم را آن‌جا نوشتم؛ یکی دفتر ادبیات داستانی و دیگری دفتر اسارت. در جاهای دیگر معمولاً سخت‌گیری‌های زیادی وجود دارد و گاهی نظراتی داده می‌شود که مسیر رمان را تغییر می‌دهد، اما در این‌جا چنین چالشی نداشتم و شخصاً از نتیجه کار رضایت دارم.

داوود امیریان، داستان‌نویس و طنزپرداز، با اشاره به دشواری‌های روایت موضوع اسارت گفت: اسارت به‌خودیِ خود پدیده‌ای وحشتناک و موقعیتی بسیار تلخ و سخت است. حتی اگر کسی در خانه خودش و به میل خود دو روز بیرون نیاید، شرایطی دشوار و آزاردهنده را تجربه می‌کند؛ چه برسد به این‌که زندانی شود و آن هم در اسارت دشمن، به‌ویژه نیروهای عراقی که عملاً اعتقادی به کنوانسیون ژنو نداشتند. متأسفانه دولتمردان ما نیز هیچ‌گاه موضع‌گیری جدی و قاطعی علیه این رفتارها نداشتند.

این نویسنده با اشاره به تجربه شخصی خود از خواندن آثار طنز در حوزه اسارت افزود: نخستین‌بار خاطرات طنزآمیز احمد یوسف‌زاده را خواندم و این شیوه روایت برایم بسیار جذاب بود. این‌که بتوان یک موقعیت به‌شدت سخت را با زبان طنز روایت کرد، کاری بسیار ارزشمند است و به‌نظرم حمید بابایی در این کتاب در این زمینه موفق عمل کرده است.

وی درباره ساختار روایت رمان گفت: داستان با پایان آغاز می‌شود؛ جایی که فردی از اردوگاه فرار کرده اما دوباره اسیر شده و این بار به دست نیروهای ایرانی افتاده است. این شروع، کشش خوبی برای ادامه روایت ایجاد می‌کند.

در ادبیات اسارت، داستان طنز چندانی نداشتیم

این نویسنده و طنزپرداز با تأکید بر جای خالی طنز در ادبیات اسارت تصریح کرد: ما در ادبیات اسارت، داستان طنز چندانی نداشتیم و به‌نوعی اولین رمان طنز در این حوزه را ساسان ناطق نوشته است. این اثر کاری جذاب و شیرین است و من آن را با لذت خواندم. من روضه‌خوانی هستم که با روضه دیگران گریه نمی‌کنم، اما با وجود این‌که خودم طنزنویس هستم، این کتاب توانست به‌خوبی مرا بخنداند.

امیریان با توصیه به خواندن این کتاب گفت: «شماره ۸۸۸» کتابی پرماجرا و ماجرامحور است و خواندن آن را به‌ویژه به نوجوانان توصیه می‌کنم. مخاطب در حین خواندن خسته نمی‌شود و وقتش به بطالت نمی‌گذرد؛ این را با اطمینان می‌گویم.

وی با اشاره به موضوع فرار در دوران اسارت توضیح داد: در تاریخ اسارت، تنها دو مورد فرار موفق ثبت شده است. مرحوم ابوترابی، فرار را حرام اعلام کرده بود و می‌گفت ما این‌جا یعنی در اسارت در باتلاق هستیم، اما زنده‌ایم. کسی که بخواهد فرار کند، باید دستش را روی شانه دوستانش بگذارد و آن‌ها را به پایین باتلاق برساند. بعد از فرار، عراقی‌ها کسانی را که در اردوگاه مانده بودند، به‌شدت اذیت می‌کردند.

مخاطبین کتاب‌هایمان را به نازک‌اندیشی کشانده‌ایم

این نویسنده با مقایسه شرایط اسارت در کشورهای مختلف گفت: در آلمان، فرار از زندان جرم محسوب نمی‌شود و مجاز است، اما شرایط عراق کاملاً متفاوت بود. با این حال، در جهان داستانی‌ای که حمید بابایی خلق کرده، موضوع فرار باورپذیر و بسیار جذاب روایت شده است.

امیریان نقدی هم به جنبه‌های ظاهری کتاب داشت و گفت: به‌نظر من نام کتاب چندان مناسب نیست و طرح جلد هم جذابیت لازم را ندارد و حتی دافعه ایجاد می‌کند. فکر می‌کنم شما هم حق را به من می‌دهید که نه عنوان و نه جلد کتاب، با حال‌وهوای طنز اثر هم‌خوانی کافی ندارد.

محسن مومنی‌شریف، نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات و فرهنگ انقلاب اسلامی این جلسه گفت: سال گذشته در کربلا با آقای بابایی آشنا شدم و انصافاً آثار قبلی ایشان را خوانده‌ام که بسیار خواندنی است و نثر و زبان ویژه خودشان را دارد اما سابقه آشنایی من با آقای جمشیدی به بیش از چهل سال پیش برمی‌گردد. ایشان سبک خاص و تفکر منحصربه‌فردی دارد و به‌نظر من ادبیات ما تا حدی به آقای جمشیدی بدهکار است. اگر جریان سالم و جدی نقد در ادبیات وجود داشت و آثار به‌درستی نقد می‌شد، آقای جمشیدی به حق واقعی خودشان می‌رسیدند.

کد خبر 933501

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.