به گزارش خبرگزاری ایمنا، مسئله خلعسلاح حزبالله به یکی از محورهای اصلی فشار آمریکا و رژیم صهیونیستی بر لبنان تبدیل شده است؛ فشاری که هدف نهایی آن، حذف مؤلفههای بازدارنده لبنان و باز کردن مسیر نفوذ مستقیم اسرائیل در معادلات امنیتی این کشور است. با این حال، طرح آمریکایی صهیونیستی خلعسلاح حزبالله، طی ماههای گذشته و با وجود تلاشهای گسترده دیپلماتیک، به بنبست رسیده است.
در این چارچوب، مأموریت تام باراک، نماینده ویژه آمریکا، برای اقناع دولت لبنان، رئیسجمهور و فرمانده ارتش بهمنظور پیشبرد پروژه خلعسلاح حزبالله، نتوانست به نتیجه برسد. نه نهادهای رسمی لبنان و نه افکار عمومی این کشور، حاضر نشدند امنیت ملی را قربانی طرحی کنند که در عمل به نفع تلآویو طراحی شده است.
شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله لبنان: «آمریکا بداند ما دفاع خواهیم کرد؛ حتی اگر آسمان به زمین بیاید، برای تحقق اهداف اسرائیل خلعسلاح نخواهیم شد»
این بنبست سیاسی با مواضع صریح نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله لبنان، وارد مرحلهای روشنتر شد. وی در سخنرانی خود به مناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا (س)، تأکید کرد که حزبالله تحت هیچ شرایطی در برابر فشار آمریکا و اسرائیل برای خلعسلاح تسلیم نخواهد شد و تصریح کرد: «آمریکا بداند ما دفاع خواهیم کرد؛ حتی اگر آسمان به زمین بیاید، برای تحقق اهداف اسرائیل خلعسلاح نخواهیم شد.»
قاسم با اشاره به تهدیدات مستمر رژیم صهیونیستی گفت: اسرائیل تنها بهدنبال نابودی لبنان و قرار دادن این کشور تحت مدیریت خود است.
او با طرح این پرسش که «اگر ارتش لبنان قادر به حفاظت از کشور نیست، آیا ما باید خواستار خلعسلاح آن شویم؟» منطق مقاومت را در برابر منطق تسلیم قرار داد و تأکید کرد که حزبالله از یک راهبرد دفاعی ملی حمایت میکند، اما هرگز در برابر فشار خارجی عقبنشینی نخواهد کرد.

دبیرکل حزبالله ایده «انحصار سلاح» را مطالبه مستقیم آمریکا و اسرائیل دانست و هشدار داد که چنین سیاستی به معنای نابودی قدرت لبنان است. به گفته وی، مشکل اصلی لبنان نه سلاح مقاومت، بلکه تحریمها، فساد ساختاری و پروژه بیثباتسازی است که از سال ۲۰۱۹ با هدایت واشنگتن دنبال میشود.
در این میان، پیوند مسئله خلعسلاح حزبالله با روابط ایران و لبنان، از نگاه طراحان فشار بهطور کامل معنادار است. روابط جمهوری اسلامی ایران با لبنان همواره فراتر از مناسبات رسمی دولتها بوده و بر حمایت از استقلال، امنیت و حاکمیت مردم لبنان استوار شده است. ایران در دهههای گذشته، همواره در کنار مردم لبنان ایستاده تا این کشور بتواند بدون نفوذ بیگانگان، بر پایه توان داخلی خود بایستد.
لبنان بارها هدف تجاوز و تهدید رژیم صهیونیستی قرار گرفته و تجربه نشان داده که تنها نیرویی که توانسته از خاک و مردم این کشور دفاع کند، نیروهای مقاومت ملی و اسلامی بودهاند. مقاومت به نماد قدرت، انسجام و استقلال واقعی لبنان تبدیل شده و ثابت کرده که بدون چنین مؤلفهای، امنیت پایدار برای این کشور ممکن نیست.
ساختار سیاسی نظامی لبنان، بهگونهای شکل گرفته که ارتش این کشور از قدرت کامل برای دفاع مستقل برخوردار نیست و دخالتهای خارجی نیز دولتها را در تنگنا قرار داده است. در چنین شرایطی، حمایت ایران از مقاومت لبنان نه بهمعنای دخالت، بلکه پشتیبانی از حق مردم لبنان برای دفاع از خود و حفظ تمامیت ارضی کشور تلقی میشود.
در سطح دیپلماتیک نیز، خواست عمومی مردم لبنان همواره بر حفظ استقلال، گشودگی در سیاست خارجی و ارتباط سازنده با کشورهای دوست، بهویژه ایران، تأکید داشته است. ایران بارها آمادگی خود را برای کمک به لبنان در حوزههای امنیتی، اقتصادی و توسعهای اعلام کرده و این حمایتها را در چارچوب احترام به حاکمیت ملی لبنان تعریف کرده است.
با این حال، یکی از چالشهای امروز لبنان، پراکندگی دیدگاهها و نبود انسجام در سیاستگذاری و گفتار دیپلماتیک دولت است؛ مسئلهای که حتی گفتوگوهای مثبت با کشورهایی همجون ایران را با پیچیدگی روبهرو میکند. در مقابل، تجربه مقاومت نشان داده که انسجام واقعی از بطن جامعه و اراده مردم شکل میگیرد، نهتنها از توافقات رسمی.

تنها نیرویی که از حاکمیت لبنان دفاع کرده مقاومت بوده است
سعید صباح، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: لبنان برای ایران کشور مهمی محسوب میشود، روابط ایران، چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب اسلامی، با اغلب مؤلفههای اجتماعی لبنان برقرار بوده و این روابط همچنان ادامه دارد. برای ایران، حفظ لبنان و کمک به مردم این کشور برای دستیابی به یک زندگی امن، مطمئن و مستقل از نفوذ قدرتها، همواره یک چشمانداز مهم بوده و است.
وی افزود: لبنان در چند دهه گذشته، شاید حدود پنج یا شش دهه، همواره تحت فشار و تعرض رژیم صهیونیستی قرار داشته است. تنها نیرویی که توانسته با قدرت و انسجام از حاکمیت لبنان دفاع کند، نیروهای مقاومت ملی و اسلامی بودهاند. این مسئله از آنجا ناشی میشود که ساختار حکومت در لبنان به گونهای شکل داده شده که ارتش این کشور توان مقابله با اسرائیل را ندارد و اجازه داده نشده است که لبنان از ابزارها و سازوکارهای لازم برای دفاع از خود برخوردار باشد؛ چه در حوزه دفاع زمینی، چه هوایی و چه دریایی.
قدرتهای خارجی همچون فرانسه و آمریکا مانع اقتدار واقعی ارتش لبنان شدند
کارشناس مسائل غرب آسیا عنوان کرد: برخی کشورها آمادگی داشتند که به ارتش لبنان کمک کنند تا این کشور به توان دفاعی لازم دست پیدا کند، اما همان قدرتهای تاریخی، از جمله فرانسه و پس از آن آمریکا و انگلیس، به همراه برخی کشورهای عربی، مانع از آن شدند که ارتش لبنان از اقتدار واقعی برخوردار شود. دولتهایی هم که در لبنان تشکیل میشوند، ناچارند همه این محدودیتها و محذورها را رعایت کنند.
صباح ادامه داد: وزیر خارجهای که بهتازگی انتخاب شده، در عمل تابع یک حزب خاص است؛ حزبی که دستش به جرایم و جنایتهای متعددی آلوده بوده است. با این حال، این فرد از سوی پارلمان پذیرفته شده و بهعنوان وزیر خارجه فعالیت میکند. در حالی که وزیر خارجه، در اصل باید خواستههای مردم لبنان را نمایندگی کند. مهمترین خواسته مردم لبنان، گشودگی و تعامل سازنده با همه کشورها است و یکی از این کشورها جمهوری اسلامی ایران است؛ کشوری که همواره آمادگی داشته و دارد به لبنان و همه اقشار مردم آن کمک کند تا بتوانند از هویت، استقلال و تمامیت ارضی خود دفاع کنند.
وی اضافه کرد: وقتی مقامی از دولت لبنان حاضر نمیشود از حمایت و کمک سایر کشورها بهرهمند شود، طبیعی است که باید در همان چارچوب حداقلی با او برخورد شود؛ دستکم از منظر ادبیات دیپلماتیک. استقلال لبنان هم برای مردم این کشور اهمیت دارد و هم برای سایر کشورها. اگر این استقلال خدشهدار شود، بهتدریج از بین خواهد رفت و لبنان ضعیفتر خواهد شد، تا جایی که هر خواستهای از سوی هر نیروی غیرانسانی بر آن تحمیل میشود و دیگر چیزی از استقلال باقی نخواهد ماند.
اختلاف نظر رئیسجمهور لبنان با کابینه
کارشناس مسائل غرب آسیا تصریح کرد: اینکه مقامی اعلام آمادگی کند با وزیر خارجه ایران مذاکره داشته باشد، اما سپس بگوید این گفتوگو باید در یک کشور ثالث انجام شود، نشان میدهد که مفهوم استقلال در فرهنگ برخی از دولتمردان لبنان کمرنگ یا حتی گم شده است، البته رئیسجمهور لبنان در مقاطعی اظهارات مثبتی داشته و برایش اهمیت دارد که لبنان از قدرت و توان بالایی برخوردار باشد؛ قدرتی که از طریق روابط معقول، محکم و محترمانه با همه کشورها به دست میآید.
صباح گفت: حال باید دید این فرهنگ و گفتمان رئیسجمهور تا چه زمانی در میان اعضای دولت بازتاب پیدا میکند و تا چه حد این اعضا، که وابسته به احزاب مختلف هستند، آن را میپذیرند. دولتها نیاز دارند با سایر کشورها ارتباط داشته باشند و نسبت به تهدیدهای واقعی شناخت دقیق پیدا کنند. تهدید واقعی لبنان در شش یا هفت دهه گذشته همواره از سوی رژیم صهیونیستی بوده است؛ رژیمی که با غصب سرزمین فلسطین و منابع آبی اردن، لبنان و سوریه، همچنان بهدنبال زیادهخواهی است.

وی ادامه داد: با حمایتهایی که آمریکا، برخی کشورهای اروپایی و بعضی کشورهای عربی از این رژیم داشتهاند، لبنان امروز از نظر انسجام گفتمانی با ضعف روبهرو است. این مسئله را میتوان در نوع گفتوگوها و حتی توییتهایی که در واکنش به سخنان وزیر خارجه ایران منتشر میشود، مشاهده کرد؛ جایی که شاهد نبود انسجام در گفتار و فاصله گرفتن از فرهنگ دیپلماسی، که اساس کار سیاست خارجی است، هستیم.
کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: در مجموع، خواسته مردم لبنان همواره برقراری یک رابطه مثبت و سازنده با جمهوری اسلامی ایران بوده و است. این خواسته مردم باید در سخنان و مواضع مسئولان دیپلماسی لبنان بازتاب پیدا کند.
به گزارش ایمنا، در نهایت، تهدید اصلی لبنان همچنان رژیم صهیونیستی و حامیان خارجی آن است. در برابر این تهدید، ایران و نیروهای مقاومت بارها نشان دادهاند که در کنار مردم لبنان خواهند ایستاد.
از این منظر، پروژه خلعسلاح حزبالله نه یک مطالبه داخلی، بلکه بخشی از راهبرد تضعیف لبنان است؛ راهبردی که در برابر آن، پیوند مقاومت، مردم و روابط راهبردی با کشورهای دوست، بهویژه ایران، بهعنوان پایههای ثبات و امنیت واقعی لبنان مطرح میشود.




نظر شما