به گزارش خبرگزاری ایمنا، مسعود پزشکیان عصر چهارشنبه ۱۹ آذر با صد نفر از تجار تهران را به مقصد قزاقستان ترک کرد، نشست مشترک فعالان اقتصادی ایران و قزاقستان با حضور رؤسای جمهور دو کشور برگزار شد و در نهایت رئیسجمهور عصر پنجشنبه عازم عشقآباد شد؛ این سفر از جنس حضورهای تشریفاتی نبود، بلکه بخشی از روندی است که از یکسو کشورهای میزبان آن را فرصتی برای جلب حمایت بازیگران مهم منطقه میدانند و از سوی دیگر برای ایران که در سالهای اخیر حضور مؤثر و برنامهریزیشدهای در آسیای میانه نداشته، میتواند بستری برای بازیابی جایگاه کمرنگشده باشد، اما پرسش اصلی این است که ایران با چه دستورکار، چه هدف و چه ظرفیتهایی وارد این میدان شده است؟
آسیای میانه و اوراسیا منطقهای استثنایی در ساختار ژئوپلیتیک جهان است، اما نه به دلیل تواناییهای قدیمی یا تاریخ طولانی، بلکه درست برعکس، این کشورها بیشتر دولت-ملتهایی تازهتأسیس هستند که محصول فروپاشی شورویاند و بسیاری از آنها فاقد ساختار تاریخی عمیق، سنتهای سیاسی ریشهدار یا صنایع بزرگ و حرفهای مستقل هستند. بخش قابلتوجهی از آنها محصور در خشکیاند، به دریا دسترسی ندارند، اقتصادشان وابسته است و به دلیل همین خلأهای نهادی و ضعفهای ساختاری، بهطور طبیعی زیر سایه قدرتهای بزرگ قرار گرفتهاند.
روسها این منطقه را «حیات خلوت امنیتی» خود میدانند و میراث شوروی هنوز در ذهنیت، اقتصاد، نهادها و حتی زبان و خط بسیاری از این جمهوریها جاری است. نفوذ روسیه در این منطقه یک واقعیت ساختاری است، نه یک انتخاب سیاسی ساده؛ به همین دلیل هم هست که آمریکا در ماه گذشته، بهصورت سازمانیافته با رهبران این کشورها دیدار کرد تا در این حوزه نفوذ تاریخی روسیه، روزنهای برای حضور باز کند.

واشنگتن بهخوبی فهمیده است که نبرد ژئوپلیتیک آینده، چه در تجارت جهانی، چه امنیت انرژی، چه کنترل مسیرهای حملونقل، از اوراسیا عبور میکند. حضور آمریکا در آسیای میانه یعنی نزدیک شدن به مرزهای روسیه، یعنی مهار چین، یعنی ایجاد شکاف در کمربند متحدان مسکو، و البته محدود کردن ایران. به همین دلیل در نشست اخیر ترامپ با رهبران آسیای مرکزی، او بدون پردهپوشی ایران را تهدید کرد، مدعی حمله به ایران شد و حتی آن را «افتخار» دانست. نکته دردناک ماجرا این نبود که او چنین گفت؛ این بود که هیچیک از رهبران آسیای میانه از ایران دفاع نکردند.

تاجیکستان، سکوت در برابر تحقیر
در میان آنها، رئیسجمهور تاجیکستان، همان کشوری که بخش مهمی از مردمش فارسیزباناند و خودش بارها از «پیوند فرهنگی و تاریخی» با ایران سخن گفته بود، در برابر ادبیات تحقیرآمیز ترامپ سکوت کرد؛ حتی آنطور که در حاشیه منتشر شد، در زمان ادعای ترامپ درباره حمله به ایران، واکنش مثبتی نشان داد. همین صحنه برای دستگاه دیپلماسی ایران باید یک زنگ خطر باشد، وقتی کشوری که خود را «همزبان، همتاریخ و نزدیک به ایران» میداند، در کنار فردی که آشکارا از تجاوز به ایران سخن میگوید لبخند میزند، یعنی ایران باید در منطقه تغییر رفتار و دیپلماسی را مدنظر قرار دهد.

«فرهنگ، زبان، تاریخ، و هویت مشترک» میتواند برای ایران مشروعیتساز باشد و دیپلماسی را تقویت کند؛ میتواند ایران را به شریک طبیعی این کشورها تبدیل کند، اما به نظر میرسد دستگاه سیاست خارجی در زمینه فعالسازی این ظرفیتها، فعالانه عمل نکرده است و وقتی میدان را خالی میگذاری، دیگری آن را پر میکند: گاه آمریکا، گاه ترکیه، گاه چین، و همیشه روسیه.
اهمیت اوراسیا برای ایران فقط در «همسایگی» خلاصه نمیشود. این یک منطقه راهبردی برای امنیت ملی ایران است؛ جایی که میتواند بار سنگینی از دوش اقتصاد، تجارت و حملونقل ایران بردارد.
قلب کریدورهای زمینی شرق-غرب و شمال-جنوب از اینجا عبور میکند. بازارهای مصرفی چند ده میلیونی دارد و به دلیل وابستگی ساختاری، قابلیت جذب سرمایهگذاری و ورود شرکتهای ایرانی بسیار بالا است. مهمتر از همه، این منطقه میتواند عمق استراتژیک ایران را تقویت کند؛ چیزی که امروز بهشدت مورد نیاز کشور است، اما اینها زمانی معنا پیدا میکند که ایران «حضور»، «نفوذ» و «دوست» داشته باشد و «ائتلاف» بسازد.
در چنین شرایطی سفر پزشکیان به قزاقستان فرصتی برای ترمیم بخشی از این شکاف است.
آسیای میانه نه یک «منطقه فرعی» بلکه یک میدان جدی رقابت جهانی است؛ یا ایران در آن حضور دارد و سهم میگیرد، یا دیگران بهجای ایران تصمیم میگیرند.

در همین راستا روحالله مدبر کارشناس مسائل اوراسیا در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: در روزهای گذشته پزشکیان سفری هم به قزاقستان داشت و هم به ترکمنستان. نشست ترکمنستان سالیانه از سوی طرف ترکمن برگزار میشود. نشست قزاقستان هم در ادامه همکاریهای روتین و ملاقاتهای طرف ایرانی با مقامات ترکمنستانی است.
وی افزود: لازم است اشاره کنم که هفته آینده هم عراقچی سفرهایی به بلاروس و مسکو خواهد داشت. البته عراقچی موفق به ملاقات با آقای پوتین، رئیسجمهور فدراسیون روسیه نمیشود و کرملین به طور رسمی اعلام کرد که برنامهای برای این ملاقات وجود ندارد. این در حالی است که وزارت خارجه ایران اعلام کرده بود این دیدار انجام شده است. بنابراین ضروری است دستگاه دیپلماسی ایران پیش از هرگونه اعلام رسمی، برنامهها را با طرف خارجی هماهنگ کند تا کار حرفهای صورت گیرد و شرایطی ایجاد نشود که طرف خارجی مجبور شود بیانیه بدهد و اعلام کند آنچه وزارت خارجه ایران گفته اشتباه بوده است. لازم است آقایان با دقت بیشتری کارشان را انجام بدهند؛ چنین خطاهایی در نظام بینالملل اثرات خوبی ندارد.
کارشناس مسائل اوراسیا تصریحکرد: در شرایطی هستیم که تحریمهای جدیدی علیه ایران مطرح شده و دولت باید در سیاست خارجی به خود تکانی بدهد و همکاری با دوستان را بهصورت برنامهریزیشده پیش ببرد. غفلت از منطقه باعث شده رقبای ایران در آسیای مرکزی فعالتر شوند.
امروز طرف آمریکایی به این نتیجه رسیده که به طور کامل باید با روسیه هماهنگ باشد. آمریکاییها حتی اروپا را به خاطر روسیه کنار گذاشتهاند.
مدبر خاطرنشان کرد: امروز طرف آمریکایی به این نتیجه رسیده که به طور کامل باید با روسیه هماهنگ باشد. آمریکاییها حتی اروپا را کنار گذاشتهاند به خاطر روسیه. روسیه میتواند نقش محوری برای کمک به ایران داشته باشد، اگر تهران جایگاه مسکو را در نظم جدید جدی بگیرد. این یک نسل صریح و جدی است که متأسفانه جریان حاکم هنوز آن را درک نمیکند و فرصتها را از دست میدهد.
وی با بیان جایگاه بالای روسیه در نظام بینالملل گفت: اینکه میگویم آمریکا اروپا را کنار گذاشته و سمت روسیه رفته، نشاندهنده جایگاه ویژه روسیه در نظم جدید است. دیدار پزشکیان با پوتین در حاشیه یک نشست در ترکمنستان دستاورد ویژهای نخواهد داشت؛ زیرا طرف روس حرفهای مهمش را در اتاق امن کرملین مطرح میکند، نه در خاک کشور دیگری.
کارشناس مسائل اوراسیا افزود: در حوزه قزاقستان هم کمتر از یک ماه پیش سران کشورهای آسیای مرکزی با ترامپ دیدار داشتند. ترامپ در آن ملاقات به طور رسمی ایران را تهدید کرد و گفت به ایران حمله کرده و از آن «افتخار» هم میکند. حتی مدعی شد که غربگراها در ایران «ملتمسانه» به دنبال گفتوگو با او هستند. این ادبیات توهینآمیز ترامپ نتیجه سیاست خارجی غلط جریان غربگرا در ایران است که با وجود تجاوزها، همچنان به دنبال ارسال سیگنال ضعف و مذاکره با آمریکا است.
مدبر ادامه داد: نکته مهمتر اینکه رهبران آسیای مرکزی در برابر این ادبیات سکوت کردند. رئیسجمهور قزاقستان حتی در پاسخ گفت تو «بهدرستی در مسیر صلح حرکت کردهای»؛ و هیچکدام تجاوز ترامپ را محکوم نکردند. دلیلش این است که تهران نتوانسته جایگاه خود را در آسیای مرکزی تقویت کند تا حداقل یکی از این کشورها یک انتقاد کوچک از ترامپ مطرح کند.
وی افزود: بعد از این ملاقاتها، واقعبینانه باید گفت وقتی برنامهای وجود نداشته باشد و سیاست خارجی انفعالی باشد، همه فرصتها از دست میرود. مثل کسی که بعد از ساعت ۱۲ شب میرسد دم در رستوران بسته. سیاست خارجی یعنی اینکه از قبل برنامهات را تنظیم کرده باشی. اما هیچ برنامهای روی میز نیست. واقعاً در یک سال گذشته از عراقچی بیشتر عکس گرفتن در رستورانها را دیدهایم تا برنامه مشخص دیپلماتیک.
کارشناس مسائل اوراسیا گفت: این بیبرنامگی باعث شده فرصتها از دست برود. گفتگوهای بینتیجه با اروپاییها هم در نهایت به جایی نرسید و همان اروپاییها از تجاوز به ایران حمایت کردند.
وی اظهار کرد: به نظر من، امروز تهران با توجه به ناشفاف بودن، نبود ابتکار و رکود کامل دستگاه دیپلماسی و ناهماهنگیهای شدید آن، تا جایی که طرف خارجی مجبور میشود بیانیه بدهد که صحبتهای مقام ایرانی اشتباه است، اگر تقویت نشود، منافع ملت ایران بیش از این آسیب میبیند. آسیای مرکزی حوزه حساسی است. اگر تهران میخواهد در آنجا کاری انجام دهد، باید با مسکو هماهنگ کند. آسیای مرکزی دو بلوک دارد: بلوک قدرتمند روسیه و بلوک آمریکایی که ترکیه هم در تلاش است در آن نقش بگیرد. بلوک قدرتمندتر، روسیه است.
مدبر گفت: تجربه نشان داده کشورهای آسیای مرکزی بهتنهایی با ایران کار جدی نمیکنند. اگر رابطه واقعی داشتند، در همان جلسه با ترامپ حداقل یک نفرشان از ایران دفاع میکرد. اما آنها نهتنها دفاع نکردند، بلکه برخی مثل آقای «طغایف» ترامپ را «بهترین رئیسجمهور دنیا» خواندند. این نشان میدهد که برای آنها ایران اولویت نیست. بنابراین تنها راه اثرگذاری ایران بر قزاقستان و دیگر کشورها، همان مسیر هماهنگی از طریق مسکو است.
کارشناس مسائل اوراسیا بیان کرد: واقعیت میدانی امروز این است که رهبران آسیای مرکزی روبهروی ترامپ نشستند، او گفت «به ایران تجاوز کردم» و آنها کف زدند. این نتیجه ضعف دستگاه دیپلماسی ایران است که کار را به این نقطه رسانده که حتی همسایگان ما حاضر به یک حمایت لفظی هم نباشند.
وی گفت: بنابراین فرمان سیاست خارجی در منطقه باید اصلاح شود. اما ایران نتوانسته حتی در همسایگی سنتی خود یک یارگیری انجام دهد. اگر منافع ملی برای کسی اهمیت دارد، باید از تجاوز مشترک رژیم صهیونیستی، آمریکا و تروئیکای اروپایی به ایران درس گرفته شود و مسیر اصلاح شود. در غیر این صورت، ادامه همین روش پر از غرور و نگاه از بالا، نتیجهای جز رفتارهای مفتضحانه برخی افراد نخواهد داشت.

به گزارش ایمنا، در مجموع، با توجه به توضیحات رئیسجمهور درباره جزئیات و نتایج این سفر، حضور پزشکیان در قزاقستان و ترکمنستان را میتوان تلاشی هدفمند برای فعالسازی دیپلماسی منطقهای و خروج از مناسبات تنها تشریفاتی دانست. امضای ۱۴ سند همکاری، گفتوگوهای اقتصادی، پزشکی و فناورانه و نیز رایزنی با مقامات ارشد کشورهای مختلف نشان میدهد که این سفر دستکم در سطح توافقات و ایجاد بسترهای همکاری، ظرفیتهایی تازه برای تعاملات منطقهای فراهم کرده است.
با این حال، اهمیت نهایی این سفر بیش از تعداد اسناد امضا شده یا دیدارهای انجامشده، به مرحله اجرا و پیگیری توافقات بازمیگردد. آسیای میانه و اوراسیا میدان رقابت فشرده بازیگران بزرگ است و تثبیت جایگاه ایران در این فضا نیازمند استمرار حضور، هماهنگی نهادی و تبدیل تفاهمها به دستاوردهای ملموس اقتصادی و سیاسی است. اگر این مسیر با برنامهریزی دقیق و تداوم دیپلماتیک همراه شود، چنین سفرهایی میتواند به تدریج به تقویت منافع ملی و افزایش عمق روابط منطقهای ایران منجر شود.




نظر شما