۲۳ آذر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۸
طلای تنیده در تار و پود ایران

در سرزمین کهن ایران، جایی میان آوای شانه‌های چوبی و برق نخ‌های زر، هنری نفس می‌کشد که نه‌تنها پوششی برای تن که جلالی برای روح و حافظه‌ تاریخی این مرز و بوم است، «زری‌بافی». هنری که از دیرباز تا امروز، شکوه سلطنت‌ها، آراستگی آیین‌ها و ذوق رازآلود هنرمندان ایرانی را درون خود پیچیده است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، زری‌بافی یکی از کهن‌ترین و درخشان‌ترین هنرهای ایرانی است، هنری که ریشه‌هایش در عمق تاریخ ایران، از هخامنشیان و ساسانیان تا دوران صفویه، گسترده شده و در هر دوره‌ای ردّی از بزرگی و شکوه هنر ایران بر جای گذاشته است. این هنر، تجلی مهارت، صبر و بینش هنرمند ایرانی در آمیختن نور، رنگ و نقش است. زری، پارچه‌ای نفیس است که تارهایش از ابریشم و پودهایش از نخ‌های طلا و نقره ساخته می‌شود؛ نخ‌هایی که در گذشته از طلای ناب می‌تابیدند و امروز با تکنیک‌های مدرن، با روکش‌های فلزی بر پایه ابریشم تولید می‌شوند، اما همچنان همان جلوه خورشیدگون را بر بوم پارچه حفظ کرده‌اند.

طلای تنیده در تار و پود ایران

کارگاه زری‌بافی، جهانی جداگانه است. دستگاه چوبی، ساده و خاموش به نظر می‌رسد، اما وقتی دستان بافنده روی شانه و دفتین می‌نشیند، این سکوت تبدیل به موسیقی خش‌خش چوب و عبور نخ‌ها می‌شود؛ موسیقی‌ای که گویی زمان را آهسته‌تر می‌کند تا لحظه‌ها مجال نورافشانی پیدا کنند. هنرمند زری‌باف باید چشم تیزبین، دست‌های آرام و ذهنی آشنا به نمادشناسی و ظرافت هنر ایرانی داشته باشد؛ چراکه هر خطا در یک تار یا پود ممکن است نظم نقشی را که ساعت‌ها و روزها برای آن رنج برده شده، بر هم بزند.

طرح‌های زری‌بافی، انعکاس روح زیبایی‌شناسی ایرانی‌اند. اسلیمی‌ها با پیچ‌وخم‌های معنویشان، ختایی‌ها با گلبرگ‌های خیال‌انگیز، بته‌جقه‌ها با نماد جاودانگی، شکارگاه‌های ساسانی با روایت‌های اسطوره‌ای، محراب‌ها با اشاره به نور الهی و طرح‌های قاجاری با شکوه تزییناتشان، همگی روی این پارچه زرین جان می‌گیرند. زری از این رو تنها یک پارچه نیست، یک خاطره بصری است از فرهنگ، آئین و جهان‌بینی ایرانی، هر طرح، ترجمانی از تفکر و اعتقاد هنرمندان گذشته و پیوندی میان زمان‌های دور و امروز است.

طلای تنیده در تار و پود ایران

اصفهان امروز مهم‌ترین پایگاه زری‌بافی در ایران است. کارگاه‌های قدیمی این شهر، با استادکارانی که سال‌ها در کنار دستگاه نشسته و راز تار و پود را آموخته‌اند، هنوز صدای زنده این هنر را حفظ کرده‌اند. در میان اساتید معاصر، استاد مهدی میرزایی یکی از نام‌های بزرگ زری‌بافی است، هنرمندی که بخش بزرگی از عمرش را صرف احیای تکنیک‌های اصیل، آموزش نسل‌های تازه و خلق پارچه‌هایی کرده که امروز در موزه‌ها، تالارهای تشریفات و مجموعه‌های فاخر نگهداری می‌شوند. او از آخرین نگهبانان این هنر است که هنوز با همان دقت و پایبندی به سنت، زری را با شیوه‌های اصیل می‌بافد.

زری‌بافی در طول تاریخ کارکردی فراتر از پوشش داشته است. این پارچه‌های زرین برای لباس شاهان، حیران‌های رسمی، پرده‌های تشریفاتی، کتیبه‌های مذهبی و حتی هدایای دیپلماتیک بافته می‌شدند. زری، شناسنامه فرهنگی ایران بود و است؛ نشانه‌ای از ثروت معنوی و مهارت فنی مردمانی که توانسته‌اند از ترکیب طلا و ابریشم، هنری بسازند که قرن‌ها از آن سخن گفته شود.

طلای تنیده در تار و پود ایران

امروز، گرچه سرعت جهان تغییر کرده و بسیاری از صنایع‌دستی در معرض فراموشی‌اند، اما زری‌بافی هنوز نفس می‌کشد؛ نه به فراوانی گذشته، اما با همان وقار. حفظ این هنر نیازمند حمایت، آموزش و توجه است. هر کارگاه زری‌بافی که چراغش روشن بماند، در حقیقت بخشی از هویت فرهنگی ایران را زنده نگاه داشته است. هنر زری‌بافی به ما یادآوری می‌کند که زیبایی، محصول عجله نیست؛ نتیجه تکرار، صبر و عاشقی است. هنرمند زری‌باف به‌راستی نور را می‌چیند و در تار و پود می‌نشاند تا نشان دهد که انسان می‌تواند از ماده خام، اثری بیافریند که گویی از جهان ماورای خاکی آمده است.

زری‌بافی در نهایت، هنری است که درخشان می‌ماند؛ چون از جنس نور است. از قلب تاریخ تا امروز، همچنان می‌درخشد و روایتگر فرهنگی است که در آن زیبایی، تقدس دارد و هنر، آینه روح مردم ایران است.

کد خبر 931478

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.