خداوند مگر اجازه می‌دهد عبدش را شیطان‌ها ببلعند؟

کتاب «عوامل رشد، رکود، انحطاط» سلسله مباحث و سخنرانی‌های استاد علی صفایی حائری در دهه شصت است و با توجه به سوره عصر، دو عامل از عوامل رشد توضیح داده شده است. در بخشی از این کتاب آمده است: خداوند مگر اجازه می‌دهد عبدش را شیطان‌ها ببلعند؟

به گزارش خبرگزاری ایمنا، کتاب «عوامل رشد، رکود، انحطاط» سلسله مباحث و سخنرانی‌های استاد علی صفایی حائری در دهه شصت است؛ نویسنده در این کتاب که با یک مقدمه و سه فصل جمع‌آوری شده است به مباحث مهمی مانند سرمایه‌ها، استعدادها و نیازهای هر انسان، مفاهیم رشد و ضرر، رکود و ایستایی، انحطاط و انحراف و عوامل و زمینه‌ها و راهکارهای هر یک می‌پردازد. این کتاب در دوره‌ای نوشته شده است که ایران اولین قدم‌های رشد و پیشرفت را برمی‌داشته.

این کتاب در واقع تنظیم‌شده شش سخنرانی در سال ۱۳۶۸ شمسی از استاد علی صفایی حائری در همین زمینه است. در کتاب رشد با توجه به سوره عصر، دو عامل از عوامل رشد توضیح داده شد و همان‌جا مطرح گردیده که عوامل رشد محدود به این دو عامل نیست و عواملی برای رکود و انحطاط نیز وجود دارد که باید بدان پرداخت. در این کتاب، استاد این وعده را عملی کرده و عوامل رشد، رکود و انحطاط را توضیح داده است.

کتاب از یک مقدمه، سه فصل اصلی و یک جمع‌بندی تشکیل شده است. در مقدمه از ضرورت و معنای رشد صحبت شده و در فصول سه‌گانه، در هر فصل به‌ترتیب از عوامل رشد (توحید، ایمان، تواصی، شکر و صبر، امام و دعا)، عوامل رکود (جهل، اسارت، یاس، ترس، غرور و غفلت) و عوامل انحطاط (نبود مدیریت، نبود تقدیر، شک، کفر، شرک و نفاق)، صحبت شده است.

در بخشی از این کتاب آمده است:

«یک باغبان، درخت را رها نمی‌کند تا کِرم آن را بخورد؛ حتی دو تا میوۀ پلاسیده را هم رها نمی‌کند تا آنها را بچه‌ها ببرند. باغبان، دیوار می‌کشد و سد می‌بندد و نگهبان می‌گذارد و نزدیک فصل درو که می‌شود، خودش می‌آید و سرِ خرمن می‌خوابد. حال اویی که برای نان و آب ما، برای شکمبه و شیردان ما، این هستیِ عظیم را راه انداخته تا لقمه‌ای به‌کف بیاوریم و به‌غفلت نخوریم، برای رشد ما و برای دل ما بیکار می‌نشیند؟!...
خداوند مگر اجازه می‌دهد عبدش را شیطان‌ها ببلعند؟! مگر می‌گذارد کسانی که در راه او قدم برداشته‌اند، طعمۀ هرکس و ناکسی شوند؟...

کسانی ضعیف می‌شوند که می‌خواهند با پای خودشان بروند ولی کسانی که زعامت حق و عهده‌داریِ او را دیده‌اند، دیگر ضعیف نخواهند شد و عقب نمی‌مانند...
مگر او ما را رها کرده است که به ما ضربه بزنند و استعدادهایمان را ببرند و او هم کنار بنشیند و نگاه کند؟! بسیارند کسانی که با برداشتن یک قدم، خدا آنها را محافظت کرده است.

در روایت آمده که اگر کسی شب‌هنگام، در سفر و در بیابانی، همۀ هستی‌اش، غذایش، رفیقش و راحله‌اش را گم کند، چقدر ناراحت است! و وقتی آنها را می‌بیند چقدر خوشحال می‌شود! خدا می‌گوید: «من وقتی عبدِ مؤمنم را می‌گیرم، از چنین شخصی خوشحال‌ترم.»

خداوند مگر اجازه می‌دهد عبدش را شیطان‌ها ببلعند؟

کد خبر 929205

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.