به گزارش خبرگزاری ایمنا، در حالی که جهان اسلام بهدنبال توسعه اقتصادی مبتنی بر ارزشهای دینی و اخلاقی است، مفهوم (اقتصاد حلال) بهعنوان الگویی نوین و کارآمد در راستای عدالت، شفافیت و تأمین معیشت مشروع، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است و طبق گزارشها، بازار جهانی محصولات و خدمات حلال از غذا تا گردشگری، مالی اسلامی و سبک زندگی با گردش مالی چند تریلیوندلاری، فرصت استراتژیک بزرگی برای کشورهای مسلمان فراهم کرده است.
در این میان، با وجود ظرفیتهای فقهی، نیروی انسانی متعهد و موقعیت جغرافیایی مناسب، کشور ما جمهوری اسلامی ایران همچنان سهمی ناچیز از بازار جهانی حلال دارد به گزارش برخی نهادها، سهم ایران کمتر از ۰.۱ درصد است و در عین حال مسئولان تأکید دارند که با همافزایی دستگاهها، بهبودبرندینگ حلال ایرانی و همگرایی در سیاستگذاری میتوانیم جایگاه خود را ارتقا دهیم.
از منظر اسلامی و شیعی نیز، اقتصاد حلال تنها به معنای رعایت ضوابط غذایی نیست؛ بلکه بنیان آن بر کرامت انسان، توزیع عادلانه روزی، و پاکدامنی اقتصادی استوار است. در چارچوب این نگاه، درآمد پاک و حلال نه فقط مجرّد یک گزینه اقتصادی، بلکه جزئی از مسئولیت اجتماعی و اخلاقی هر مسلمان به شمار میرود. به این ترتیب، تقویت اقتصاد حلال در ایران میتواند هم مسیر توسعه اقتصادی پایدار، افزایش صادرات غیرنفتی و ورود به بازار جهانی را هموار کند، و هم زمینهساز تحقق آرمانهای اخلاقی و اجتماعی اسلام شیعی در اقتصاد باشد. اکنون پرسش این است: آیا سیاستگذاران و فعالان اقتصادی کشور ما آمادهاند تا این ظرفیت عظیمِ (اقتصاد اسلامی) را به فرصت واقعی تبدیل کنند؟

چرا نسخه غربی اقتصاد ایران جواب نمیدهد؟
حمید کاشانی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: مشکلات اقتصادی که امروز وجود دارد و همهگیر هم شده، از نگاه بسیاری از کارشناسان بهویژه آنهایی که در رسانهها صحبت میکنند، نشئتگرفته از این تفکر است که اقتصاد ایران تحت تأثیر اقتصاد لیبرالی و نئولیبرالی قرار گرفته؛ اقتصادی که اساس آن بر سود حداکثری است و به بیان دیگر، میگویند مسائل دینی، اخلاقی، الهی، احکام قرآن، فرامین پیامبر و اهلبیت (ع)، ایثار، وقف، خیررسانی و رعایت حلال و حرام را کنار بگذارید و فقط به دنبال سود باشید و در این مدل اقتصادی، ربا که قرآن آن را جنگ با خدا دانسته نادیده گرفته میشود و کمفروشی و گرانفروشی توصیه میشود، اما در عمل، همه این معیارهای قرآنی کنار گذاشته شدهاند و در اقتصاد غربی، بر پایه همین دیدگاه، هر کار و جرمی اگر سودزا باشد انجام میدهند، بدون آنکه قائل به حلال و حرام یا حتی انسانیت باشند.
وی افزود: کارشناسهایی که در اروپا و آمریکا این اقتصاد را آموختهاند، وقتی به ایران آمدند، همین را الگوی مدیریت اقتصادی قرار دادند و اعلام کردند اقتصاد اسلامی نخواندهاند و همان چیزی را اجرا میکنند که در غرب یاد گرفتهاند؛ و نتیجه این شد که همه چیز به روابط پولی و بانکی تقلیل پیدا کرد و سایر ابعاد اقتصاد، اخلاق، اجتماع و عدالت نادیده گرفته شد و در حالی که در جمهوری اسلامی، مردمی بودند که بیتوجه به سود مادی، جان خود را در راه کشور فدا کردند؛ بیش از دویست هزار شهید تقدیم شد، اما در منطق اقتصاد لیبرالی، این امور معنوی (به ما ربطی ندارد) و این اقتصاد میگوید وحدت، ولایت و جلوگیری از جنگهای داخلی اهمیت ندارد در غرب حتی جنگ را وسیله افزایش تولید ناخالص ملی میدانند و استعمار، جنگافروزی، اشغال فلسطین و غارت نفت و منابع دیگر کشورها، بخشی از این نگاه سودمحور است.
کارشناس اقتصادی تصریح کرد: این نوع اقتصاد، نه عقلی است، نه اخلاقی؛ اقتصاد عقلانی یعنی ساماندهی امکانات برای آنکه مردم حالشان خوب باشد و از زندگی بهرهمند شوند، اما در این سبک غربی، فقط سرمایهداران فرصت دارند مردم را استعمار کنند و این گروه در ایران نیز اقتصاد را قبضه کرده و همان الگویی را پیاده کردند که در اروپا و آمریکا آموخته بودند و اگر بزرگان و متفکرانی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی و شهید مفتح که توان طراحی نسخه بهروز کارآمد و اسلامی اقتصاد را داشتند حاضر بودن، میتوانستند الگوی اقتصادی متناسب با اسلام ارائه کنند، اما دشمن میدانست اگر این نخبگان زنده بمانند، نظام اقتصادی برمبنای اسلام شکل میگیرد؛ از همین رو بسیاری از آنها حذف شدند. همانگونه که در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه نیز دانشمندان و نخبگان را هدف قرار دادند.
کاشانی ادامه داد: وقتی نسخهای برای اقتصاد اسلامی وجود نداشته باشد، نتیجه همین وضعی میشود که امروز شاهد آنیم، امام خمینی (ره) فرمودند کاری کنید که پول سود نکند؛ اما بانکها سودهای ۲۲ درصدی گذاشتند، پول مردم را جمع کردند و آن را در خانهسازی بهکار بردند؛ بر خلاف هشدار امام که گفته بودند در کارهایی که مردم خودشان میتوانند انجام دهند ورود نکنید؛ آیتالله خامنهای بارها فرمودند بانکها حق بنگاهداری ندارند؛ چرا که بانک تخصص هواپیماسازی
وی بیان کرد: تمام اینها خلاف عقل، خلاف دین و خلاف اقتصاد است. علتش این است که حوزه علمیه و نظام تصمیمسازی اقتصادی، طرح بهروز اقتصادی برمبنای اسلام را تدوین نکردهاند و کسانی که اقتصاد غربی خوانده بودند از خلأ موجود استفاده کردند، به همین دلیل، ما کتابی را با عنوان (حلالیسم) تدوین کردیم؛ نسخهای که جایگزین لیبرالیسم، نئولیبرالیسم و کمونیسم است؛ مدلهایی که دین را کنار گذاشتند، (حلالیسم) یعنی بهرهگیری از تمام علوم و تکنولوژیهای مفید، اما با پیوست رعایت حلال و حرام، مطابق قرآن و اهلبیت (ع)، یعنی علم برای سودِ صرف نباشد، بلکه برای منفعت مردم باشد؛ برخلاف غرب که حتی ویروس میسازد تا واکسن بفروشد و جمعیت دنیا را کم کند؛ رفتاری که ریشه در شیطانپرستی و انکار خدا دارد.
کارشناس اقتصادی اسلامی افزود: غرب هر اشتباهی میکند؛ اما سوال این است که چرا باید همان رفتار در ایران پیاده شود؟ چون میگویند نسخهای نداشتیم، اما اکنون نسخه وجود دارد؛ اگر حوزه و مسئولان پای کار بیایند، اقتصاد اسلامیِ واقعی شکل میگیرد و در اسلام، همه انسانها بندگان خدا و فرزندان آدماند؛ اما اقتصاد لیبرالی برپایه نژادپرستی است؛ همانگونه که در آمریکا با سیاهپوستان رفتار شد، اما این دیدگاه نژادپرستانه و سودگرا، از طریق شاگردان غربی وارد ساختار برنامهریزی اقتصادی کشور شد.
کاشانی عنوان کرد: اگر به حق، عقلانیت، حلال و حرام و آموزههای قرآن و پیامبر (ص) بازگردیم، میتوانیم جایگاه حقیقی خود را پیدا کنیم و مردم پای کارند، اما در اقتصاد، جمهور را کنار گذاشتهایم و بخش خصوصیِ سودگرا را جایگزین کردهایم، به همین دلیل، اقتصاد ما اسلامی نیست، بلکه (بخش خصوصی لیبرالیستی) است؛ بانکهایی همچون بانک آینده جای مردم را گرفتهاند.
وی با اشاره وضع اقتصادی کنونی اینکه مردم چگونه کسبوکار خود را حلال کنند وقتی بدون وام گرفتن کاری نمیتوان از پیش برد، خاطرنشان کرد: پاسخ این است که دولت باید این ظم که یعنی ساماندهی را برقرار کنند، همانطور که در جادهسازی، هم دولت باید جاده، تابلو، چراغ و دوربین تأمین کند و هم راننده باید قوانین را رعایت کند. اگر فقط راننده رعایت کند، اما جاده خراب باشد و علائم نباشد، تصادف حتمی است.
کارشناس اقتصادی ادامه داد: اقتصاد قسمتهای دارد، بخشی مربوط به مردم است، بخشی مربوط به دولت، بخشی مربوط به مهندسان و دانشگاه. اگر پول مردم بهجای آنکه صرف زیرساخت، صنعت، تولید و صادرات شود، صرف برجسازی و احتکار مسکن گردد، نتیجه همین میشود که امروز میبینیم، همه ایران خالی شده و به تهران کشیده شده، ترافیک افزوده شده، مصرف سوخت بالا رفته و هیچ عقلانیتی در سیستم نیست و این رهاشدگی یعنی لیبرالیسم؛ یعنی هر کس هر کاری خواست بکند به همین دلیل، اگر بخواهیم به مسیر صحیح برگردیم، باید اقتصاد را ساماندهی کنیم؛ باید به اقتصاد اسلامی، عدالت، عقلانیت، حلال و حرام و مردم بازگردیم.
به گزارش ایمنا، مشکلات اقتصادی کنونی کشور نتیجه طولانیمدت پیادهسازی مدلهای اقتصادی غربی است که اخلاق، ارزشها و آموزههای دینی را در تصمیمگیریها کنار گذاشته و تنها سود حداکثری را محور قرار دادهاند و این نگاه، علاوه بر ناکارآمدی اقتصادی، عدالت اجتماعی، تولید ملی و معیشت مردم را نیز تحت تأثیر قرار داده است، تجربه تاریخی نشان میدهد که نخبگان و متفکرانی که توان طراحی نسخه اقتصادی مبتنی بر اصول اسلامی و نیازهای روز کشور را داشتند، با موانع و حتی حذف از مسیر روبهرو شدند، و نتیجه آن، شکلگیری اقتصاد شبهلیبرالی و تمرکز سرمایه در دست گروه محدودی شد.
در مقابل، اقتصاد اسلامی مبتنی بر رعایت حلال و حرام، عدالت، کرامت انسانی، و بهرهمندی همگانی، توان ایجاد توسعه پایدار، افزایش تولید ملی، تقویت صادرات غیرنفتی و حضور فعال ایران در بازار جهانی را دارد و این مدل اقتصادی، علاوه بر جنبههای مالی و تولیدی، به تحقق مسئولیت اجتماعی، اخلاق اقتصادی و تقویت انسجام ملی کمک میکند.
برای دستیابی به این هدف، لازم است نظام تصمیمگیری، دولت، بخش خصوصی، حوزه علمیه و دانشگاهها بهصورت هماهنگ و همافزا پای کار بیایند. اقتصاد کشور باید ساماندهی شود تا منابع ملی در تولید، زیرساخت، صادرات و اشتغال جریان پیدا کند، همانگونه که در یک سیستم راهنمایی و رانندگی، جاده، علائم و راننده با هم عمل میکنند تا تصادف رخ ندهد، تنها با بازگشت به اصول اسلامی، عقلانیت، رعایت حلال و حرام و مشارکت واقعی مردم میتوان ایران را به مسیر رشد اقتصادی پایدار و عدالتمحور هدایت کرد.
اقتصاد اسلامی نه یک گزینه بلکه یک ضرورت ملی و اخلاقی است که میتواند کشور را از وابستگی به نسخههای غربی نجات دهد و زمینهساز تحقق آرمانهای جمهوری اسلامی در حوزه اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی شود.



نظر شما