به گزارش خبرگزاری ایمنا، در سالهای اخیر با وجود چالشهای قابلتوجه در اجرای پروژههای عمرانی از جمله تأخیر در زمانبندی، افزایش هزینهها و تعداد بالای پروژههای نیمهتمام، نشانههایی از بهبود و حرکت به سمت رویکردهای حرفهایتر نیز مشاهده میشود، بخشی از این روند مثبت ناشی از توجه تدریجی به استانداردهای علمی و تخصصی مدیریت پروژه است؛ رویکردی که میتواند مسیر نوینی برای ارتقای کیفیت، افزایش بهرهوری و دستیابی به ارزشآفرینی پایدار در پروژههای عمرانی فراهم کند.
یکی از جلوههای این تحولات، رشد فعالیتها و نقشآفرینی انجمن مدیریت پروژه ایران و انجمنهای تخصصی مشابه است، این نهادها با برگزاری دورهها و کارگاههای تخصصی، ترویج ادبیات علمی مدیریت پروژه و همچنین تلاش برای وارد کردن شاخصهای کیفیت و گواهینامههای حرفهای در ارزیابی پیمانکاران و مشاوران، زمینهای فراهم کردهاند تا مدیریت پروژه در کشور ساختارمندتر و نزدیکتر به معیارهای حرفهای اجرا شود. این روند، هرچند در مراحل اولیه قرار دارد، اما نشانهای از تقویت تدریجی نگاه تخصصی به اجرای پروژهها است.
افزون بر این، مطالعات علمی و تجربیات ثبتشده در حوزه ساختوساز و پروژههای عمرانی نشان میدهد که استفاده از چارچوبهای استاندارد مدیریت پروژه (چه در مرحله برنامهریزی و چه در مرحله نظارت و کنترل) میتواند در کاهش تأخیرها، کنترل بهتر هزینهها و ارتقای کیفیت نقش مؤثری ایفا کند، برای نمونه در گزارشی با عنوان «۵ تجربه موفق مدیریت پروژه عمرانی در ایران با رویکردهای بومی و فناورانه» اشاره شده است که برخی پروژهها توانستهاند در شرایط اقتصادی دشوار و با وجود نوسان شدید قیمت مصالح، به کمک برنامهریزی دقیق، مدلسازی مناسب و تقسیمبندی اصولی پروژه به فازهای قابل مدیریت، عملکرد مطلوبی داشته باشند.
این نمونهها نشان میدهد که حتی در شرایط پیچیده نیز امکان اجرای موفق پروژه وجود دارد، مشروط بر اینکه برنامهریزی، دانش و سازوکار لازم فراهم باشد، در مجموع این روندها بیانگر آن است که اکنون فرصتی مهم برای بازنگری در ساختارها و سازوکارهای نظام فنی و اجرایی کشور ایجاد شده است. ترکیب تجربه بومی با الگوهای حرفهای بینالمللی همچون استاندارد PMBOK میتواند زمینهساز بهبود تصمیمگیری، شفافیت بیشتر در فرایندها و افزایش اثربخشی در اجرای پروژهها شود، چنین رویکردی نه تنها امیدآفرین است، بلکه میتواند در شرایط فعلی که کشور بیش از هر زمان به توسعه زیرساختها نیاز دارد، مسیر اجرای پروژههای عمرانی و خدمات عمومی را منسجمتر و پایدارتر کند.
در همین راستا و برای بررسی دقیقتر این موضوع، گفتوگویی با سیدمحمدرضا صیدایی، کارشناس مدیریت پروژههای صنعتی (EPC) با رویکرد PMBOK و نظام فنی و اجرایی کشور انجام شد. وی با اشاره به گذشت بیش از سه دهه از تصویب نخستین آئیننامههای مرتبط با نظام فنی و اجرایی و نیز مقررات تکمیلی در سالهای بعد، توضیح میدهد که با وجود اجرای گسترده طرحها و پروژههای ملی و استانی، عواملی همچون تعدد پروژههای نیمهتمام، رسیدن به اهداف هزینه، زمان و کیفیت، کمبود منابع بودجهای برای پیشبرد پروژههای موجود و آغاز پروژههای جدید، همچنان چالشهای پیشروی مدیریت پروژه در ایران محسوب میشوند. به گفته صیدایی، بررسی تطبیقی استاندارد PMBOK (که یکی از جامعترین و مدونترین نظامهای بینالمللی مدیریت پروژه به شمار میرود و حاصل تجمیع تجربیات هزاران پروژه در حوزههای مختلف است) میتواند به روشنتر شدن نقاط قابل بهبود در نظام فنی و اجرایی کشور و پیشنهاد راهکارهای برپایه دانش روز کمک کند.

ایمنا: اهمیت تعیین خطوط راهبردی کلی در نظام فنی و اجرایی چیست و چه تأثیری بر تمرکز فرایندها دارد؟
صیدایی: تعیین خطوط راهبردی کلی در نظام فنی و اجرایی موجب میشود که تمرکز فرایندها در بخشهایی معین و بر اساس اولویتهای مدیریتی شکل بگیرد. در استاندارد PMBOK نیز چنین رویکردی مشاهده میشود؛ بهطوریکه گروه فرایندی برنامهریزی، بیشترین تعداد فرایندها را دربر دارد و پس از آن گروه فرایندی پایش و کنترل قرار میگیرد. این ساختار بیانگر دو اصل مهم در مدیریت پروژه است: نخست اهمیت برنامهریزی دقیق و نظاممند، و دوم ضرورت نظارت مستمر بر اجرای برنامه و اعمال اصلاحات لازم. در نظام فنی و اجرایی کشور نیز بخش قابل توجهی از توجهات به حوزههای فنی و سپس به فرایندهایی مرتبط با تدارکات و قراردادها معطوف بوده است. این مسئله نشان میدهد که برخی حوزههای دیگر، از جمله مدیریت پایش و کنترل، نیازمند تقویت بیشتر هستند. از این رو، تدوین مصوبات جدید میتواند فرصتی برای توسعه متوازنتر این حوزهها فراهم کند.
ایمنا: استاندارد PMBOK چیست و چرا برای مدیریت پروژهها اهمیت دارد؟
صیدایی: سرواژه PMBOK مخفف Project Management Body of Knowledge است و به معنای «پیکره دانش مدیریت پروژه» بهکار میرود. این استاندارد، که توسط مؤسسه مدیریت پروژه (PMI) تدوین شده، یکی از معتبرترین مراجع بینالمللی برای مدیریت پروژه در حوزههای مختلف است. هدف از تدوین PMBOK ایجاد چارچوبی جامع، حرفهای و قابل اتکا برای مدیران پروژه است تا بتوانند فعالیتهای پروژه را با اتکا به روشها و رویههای اثباتشده، ساختاریافته و هماهنگ مورد مدیریت قرار دهند. استفاده گسترده صنایع گوناگون از این استاندارد نشان میدهد که PMBOK توانسته است نیازهای عملیاتی و مدیریتی پروژهها را به شکلی فراگیر پاسخ دهد.
ایمنا: وضعیت نظام فنی و اجرایی کشور از نظر چارچوب مدیریت پروژه چگونه است؟
صیدایی: نظام فنی و اجرایی کشور پیش از هر چیز نیازمند ایجاد چارچوبی مشخص، منسجم و قابل استناد است تا بتواند فرایندهای متنوع و متعددی را که اجرای پروژهها به آنها وابسته است، ساماندهی کند، وجود چنین چارچوبی میتواند به یکپارچگی در مدیریت هزینه، زمان و کیفیت کمک کرده و امکان توسعه روشهای اجرای پروژهها را فراهم آورد. در واقع، مدیریت پروژه صرفاً یک مرحله از چرخه اجرای طرحها نیست، بلکه چارچوبی جامع برای هدایت کل چرخه حیات پروژه محسوب میشود. تقویت این نگاه کلنگر میتواند به هماهنگی بهتر میان اجزای مختلف نظام فنی و اجرایی بینجامد.
ایمنا: PMBOK چگونه فرایندها و ناحیههای دانش مدیریت پروژه را سازماندهی میکند؟
صیدایی: PMBOK با معرفی ۴۸ فرایند و طبقهبندی آنها در قالب پنج گروه فرایندی و همچنین ده حوزه دانش، تلاش کرده است تمامی مراحل و مهارتهای مورد نیاز برای تحقق اهداف یک پروژه را از مرحله شکلگیری تا اتمام مشخص و استانداردسازی کند. این ساختار کمک میکند تا پروژهها بر پایه اصولی مشترک و در چهارچوبی تعریفشده پیش بروند. در کشور ما با وجود آنکه اسناد بالادستی و قوانین مختلف بر اهمیت رویکرد فرایندمحور تأکید کردهاند، نیاز به یک چارچوب منسجم که بتواند فرایندها را سازماندهی کرده و روابط میان آنها را مشخص کند همچنان احساس میشود. افزایش انسجام در این بخش میتواند مسیر اجرای پروژهها را روشنتر و یکپارچهتر کند.
ایمنا: PMBOK شامل چه نوع رویهها و روشهایی است و چه کاربردی دارد؟
صیدایی: مطابق تعریف مؤسسه PMI، PMBOK مجموعهای از دانش، رویهها و روشهایی است که هم ریشه در تجربیات موفق گذشته دارند و هم شامل رویکردهای نوآورانه در مدیریت پروژه میشوند. این استاندارد بر رویههایی تمرکز دارد که در پروژههای متعدد و در صنایع مختلف اثربخشی آنها به اثبات رسیده است و به همین دلیل فراگیر تلقی میشوند. نکته مهم این است که PMBOK یک روششناسی ثابت و الزامآور ارائه نمیکند، بلکه چارچوبی منعطف در اختیار سازمانها قرار میدهد تا بتوانند براساس نیازهای خود، دستورالعملها و سیاستهای اختصاصی برای مدیریت پروژهها طراحی و اجرا کنند.
ایمنا: ارزشآفرینی در پروژهها در PMBOK چگونه تعریف شده و چه تفاوتی با مهندسی ارزش دارد؟
صیدایی: در PMBOK مفهوم ارزشآفرینی بیان میکند که پروژهها باید قادر به ایجاد تغییرات مثبت و قابل سنجش در حوزههای مختلف اثرگذاری باشند. این نگاه کمک میکند پروژهها صرفاً به خروجیهای فنی یا مالی محدود نشوند و آثار جانبی و بلندمدت آنها نیز مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر، مهندسی ارزش که در نظام فنی و اجرایی نیز مطرح است، بیشتر بر بررسی نسبت میان هزینههای پروژه و خروجیهای آن تمرکز دارد. هرچند هر دو مفهوم در راستای بهینهسازی پروژهها حرکت میکنند، اما ارزشآفرینی موردنظر PMBOK دامنهای گستردهتر دارد و بر تأثیرگذاری پروژه در سطح کلان و فراتر از توجیهپذیری مالی تأکید میکند.
ایمنا: پنج گروه فرایندی استاندارد مدیریت پروژه چیست و هرکدام چه هدفی دارند؟
صیدایی: پنج گروه فرایندی استاندارد مدیریت پروژه در چارچوب PMBOK شامل «آغاز پروژه»، «برنامهریزی»، «اجرا»، «نظارت و کنترل» و «پایان کار» است. در مرحله آغاز، اهداف اصلی پروژه تعریف و ذینفعان شناسایی میشوند و همچنین کسب مجوزهای لازم و تعیین چارچوب اولیه پروژه انجام میگیرد. مرحله برنامهریزی بر تدوین محدوده، تعیین الزامات، تهیه ساختار شکست کار، زمانبندی و برآورد هزینه تمرکز دارد و از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا پایه بیشتر تصمیمگیریهای بعدی در این بخش شکل میگیرد. در مرحله اجرا، تمامی برنامههای تدوینشده به جریان میافتد و فعالیتها طبق برنامه عملیاتی پیش میروند؛ در این مرحله انتخاب، سازماندهی و هدایت تیم پروژه نیز انجام میشود. پس از آن، مرحله نظارت و کنترل قرار دارد که طی آن وضعیت پیشرفت پروژه بهطور مستمر با برنامه اولیه مقایسه شده و موارد انحراف شناسایی و اصلاح میشود تا پروژه در مسیر صحیح باقی بماند. نهایتاً در مرحله پایان کار، پروژه طبق برنامه زمانی و بودجه مصوب خاتمه یافته، فرایند تحویل رسمی انجام میشود و اقدامات مرتبط با بستن قراردادها تکمیل میگردد.
ایمنا: ۱۰ حوزه دانش مدیریت پروژه در PMBOK چیست و شامل چه مفاهیمی میشود؟
صیدایی: در کنار این مراحل، استاندارد PMBOK ده حوزه دانش را نیز معرفی میکند که هر یک بخشی از مهارتها و فرایندهای ضروری برای اداره حرفهای پروژهها را پوشش میدهند. این حوزهها شامل مدیریت یکپارچگی، مدیریت محدوده، مدیریت زمانبندی، مدیریت هزینه، مدیریت کیفیت، مدیریت منابع، مدیریت ارتباطات، مدیریت ریسک، مدیریت تدارکات و مدیریت ذینفعان است. مجموعه این حوزهها چارچوبی جامع شکل میدهد که به کمک آن میتوان پروژه را از مرحله آغاز تا پایان بهصورت منسجم، قابل کنترل و منطبق با اهداف پیشبینیشده هدایت کرد.




نظر شما