به گزارش خبرگزاری ایمنا، ترور اخیرِ یکی از فرماندهان ارشد مقاومت در قلبِ حومه جنوبی بیروت، نه یک حادثه مقطعی، بلکه استمرار همان منطقِ تاریخیِ اسرائیل است؛ منطقی که بر پایه سلطهطلبی، توسعهجویی و بیاعتنایی به حاکمیتِ دیگر کشورها بنا شده است. رژیم صهیونیستی از نخستین روزهای تأسیس نحس خود تا امروز، همواره نشان داده است که همچون غدهای سرطانی در جغرافیای منطقه عمل میکند: با اشغال، ترور، شهرکسازی، نقض توافقها و دنبال کردن رؤیای تسلط بر محیط پیرامونی از فلسطین تا سوریه، لبنان، اردن و حتی فراتر.
امروز نیز تلآویو از همان دکترین پیروی میکند؛ آتشبس را امضا میکند، اما به آن پایبند نمیماند و در سایه سکوتِ دولتهای غربی، عملیاتهای تروریستی را در عمق خاک لبنان ادامه میدهد. این اقدامها در واقع نقض آشکار حاکمیت ملی لبنان است؛ تجاوزی بیپرده که دولت لبنان به دلیل شکافهای سیاسی و فشارهای خارجی، واکنشی درخور آن نشان نمیدهد. اسرائیل در عمل میکوشد معادلهای بسازد که در آن نه دولت قادر به دفاع باشد و نه حزبالله اجازه اقدام بیابد؛ نتیجهاش تلاش برای تضعیف دوگانه «حاکمیت و مقاومت» است تا لبنان را به کشوری بیدفاع تبدیل کند.

پرهیز حزبالله از گسترش درگیری داخلی
در مقابل، حزبالله در این مرحله از گسترشِ درگیریِ داخلی پرهیز میکند؛ زیرا بر خلاف اسرائیل، هزینه مردم را میبیند و نمیخواهد لبنان دوباره به میدانِ جنگِ تمامعیار تبدیل شود. با این حال، مقاومت ضربههایی زده است که قابل انکار نیست و تاکنون بخشهایی از سامانه زمینی، توپخانهای و فرماندهی اسرائیل را دچار اختلال کرده است. همین ضربهها است که تلآویو را به وحشت انداخته و موجب شده است با اتکا بر رستههای اطلاعاتی، پهپادی و عملیات ویژه که هنوز منسجمتر از بخش زمینی ارتش اسرائیل عمل میکنند، به عملیاتهای ترور هدفمند روی بیاورد تا حلقه فرماندهی مقاومت را تضعیف کند.
اسرائیل امروز در حالی به ترور روی آورده است که میداند جنگ کلاسیک در جبهه شمال برایش پرهزینه، طولانی و بینتیجه خواهد بود. پس به ابزار «جراحی نقطهای» متوسل شده تا هم لبنان را بیثبات کند و هم مقاومت را تحت فشار بگذارد. اما تجربه چهلساله جنوب ثابت کرده است که ترور رهبران، اراده مقاومت را نمیشکند؛ بلکه آن را هوشیارتر، منسجمتر و آمادهتر میسازد.

دولت لبنان مسئول مقابله با نقض آتشبس و ترورها در لبنان است
سید رضا صدرالحسینی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: یکی از موضوعاتی که در روزهای گذشته بخش عمدهای از رسانههای منطقه و بینالملل را به خود اختصاص داده، استمرار نقض آتشبس در لبنان است. طبق اعلام رسمی نهادهای بینالمللی، از جمله نماینده سازمان ملل، در طول یک سال گذشته بیش از هزار مورد نقض آتشبس رخ داده است.
وی افزود: در برخی موارد، این نقض آتشبس به ترور برخی مقامات لبنانی و تلاش برای ایجاد تشنج و دودستگی در لبنان منتهی شده است. با وجود این اتفاقات، هیچیک از نهادهای بینالمللی و ضامنان آتشبس، از جمله آمریکا که بهعنوان ضامن یا نقشآفرین در آتشبس مطرح بوده است، هیچ عکسالعملی نشان ندادهاند و دبیرکل سازمان ملل نیز تنها به اظهار تأسف بسنده کرده است.
کارشناس مسائل خاورمیانه تأکید کرد: در طول یک سال گذشته، بار دیگر بیعملی سازمانهای بینالمللی ثابت کرد که اگر کشوری قدرتمند نباشد، خاک و منافعش مورد تجاوز قرار خواهد گرفت. ترورهای انجامشده توسط رژیم صهیونیستی نیز با جمعآوری اطلاعاتی از سالهای طولانی همراه بوده است. یکی از این موارد، ترور علی هیثم طباطبایی بود که پیشتر دوبار از ترور جان سالم به در برده بود، اما در اقدام اخیر به شهادت رسید.
چرا حزبالله در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی، یک اقدام عملی و بازدارنده انجام نمیدهد؟
صدرالحسینی ادامه داد: سوال اساسی اینجا است که چرا حزبالله در برابر این اقدامات رژیم صهیونیستی، یک اقدام عملی و بازدارنده انجام نمیدهد؟ پاسخ آن است که قطعنامه ۱۷۰۱ که مورد توافق همه طرفهای لبنان و رژیم صهیونیستی بوده، باید به طور کامل اجرا شود و مسئول اجرای این مصوبه شورای امنیت، دولت لبنان است.
وی توضیح داد: دولت لبنان با داشتن تمامی سازوکارهای لازم برای اداره کشور شامل رئیسجمهور، رئیس دولت، رئیس پارلمان، فرمانده ارتش، وزیر دفاع و دیگر اجزای حکومتی، هیچ اقدام عملی برای جلوگیری از نقض آتشبس انجام نداده و حتی رئیسجمهور اعلام ناتوانی در برابر رژیم صهیونیستی کرده است.
کارشناس مسائل خاورمیانه تصریح کرد: بنابراین باید توجه داشت که حزبالله تنها زمانی میتواند برای حفظ منافع لبنان اقدام کند که دولت به طور اعلام ناتوانی کرده و از مقاومت درخواست کمک کند. اکنون همه مردم لبنان، از جمله اعضای حزبالله، شهروند لبنان هستند و دولت مسئول حفظ جان، مال و نوامیس آنها است.
صدرالحسینی تأکید کرد: بر این اساس، دولت لبنان باید پاسخ دهد که چرا از توان دفاعی موجود حزبالله استفاده نمیکند. به نظر میرسد حزبالله با توجه به شرایط کشور، منتظر اعلام نظر رسمی دولت لبنان است تا بتواند بر اساس وظایف مقاومتی خود به مردم کمک کرده و در کنار دولت، منافع ملی این کشور را حفظ کند.

به گزارش ایمنا، ایستادگی در لبنان امروز تنها یک انتخاب سیاسی نیست؛ یک ضرورتِ تاریخی برای حفظ حاکمیت، امنیت و کرامت ملی است. در برابر رژیمی که نه آتشبس را میشناسد، نه مرز را، نه حقوق بینالملل را، چارهای جز مقاومت باقی نمیماند. اسرائیل شاید بتواند ضربه بزند، اما نمیتواند اراده ملتی را نابود کند که دفاع از خاک و عزت را وظیفه خود میداند.
لبنان در آستانه مرحلهای تازه از نبرد بازدارندگی است؛ مرحلهای که در آن هر ترور و هر حمله اسرائیل، تنها یک پیام دارد: رژیم اشغالگر همچنان همان غده سرطانیِ بیمهار است و تنها مقاومت است که میتواند این گسترش بیپایان را مهار کند.


نظر شما