به گزارش خبرگزاری ایمنا از گلستان، این دیار یکی از غنیترین مناطق ایران از نظر میراث فرهنگی و زبانی به شمار میآید، این استان نه تنها محل سکونت گروههای مختلف قومی و مذهبی است، بلکه گویشها و لهجههای آن، بازتابی زنده از تاریخ طولانی و تعاملات فرهنگی میان اقوام مختلف است.
این گویشهای محلی، علاوه بر اینکه ابزار ارتباطی روزمره هستند، حامل هویت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی جوامع محلی نیز محسوب میشوند و میتوانند دریچهای برای شناخت گذشته، سبک زندگی و باورهای مردمان هر منطقه باشند.
در میان این گویشها، گویش قزلباش مینودشت و استرآبادی از اهمیت ویژهای برخوردارند، گویش قزلباش مینودشت، حاصل کوچ اجباری یا هدفمند طوایف ترکزبان قزلباش از منطقه قرهداغ آذربایجان به منطقه استرآباد در زمان حکومت صفویه است، این گویش که زیرشاخهای از زبان ترکی اوغوز غربی به شمار میآید، نه تنها با زبانها و گویشهای ترکی آذربایجانی و عثمانی شباهت دارد، بلکه مجموعهای غنی از واژگان، اشعار محلی، افسانهها و لالاییها را در خود جای داده و هویت فرهنگی این قوم را به نسلهای بعد منتقل کرده است، همچنین، تفاوتهای آوایی و واژگانی گویش قزلباش مینودشت با گویشهای مشابه در شهرستانهای دیگر نشاندهنده تنوع درونی و پیچیدگی تاریخی این جامعه است.
در مقابل، گویش استرآبادی که در شهر گرگان و روستاهای اطراف آن رایج است، بازماندهای از زبان فارسی میانه (پارسیک) و متأثر از فارسی دری و زبان طبری است، این گویش با ویژگیهای آوایی و واژگانی منحصربهفرد، انعکاسی از زندگی مردم گلستان است، حضور واژگان قرضی از زبانهای ترکی، طبری و حتی روسی نیز نشاندهنده تعاملات فرهنگی و مهاجرتهای تاریخی در این منطقه است.

استرآبادی؛ صدای کهن گرگان که هنوز زنده است
مریم منصوری، کارشناس ثبت و آثار میراث ناملموس اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گلستان در این رابطه به خبرنگار ایمنا میگوید: گویش استرآبادی یا گرگانی یکی از ارزشمندترین گویشهای منطقه شمال ایران است که در شهر گرگان و تعدادی از روستاهای اطراف آن به کار میرود و بازماندهای از زبان فارسی میانه (پارسیک یا پهلوی ساسانی) به شمار میرود.
وی با بیان اینکه گویش استرآبادی با فارسی دری ارتباط تنگاتنگ دارد و هنوز ردپاهایی از زبان پارتی یا پهلوانیک در آن مشاهده میشود، میافزاید: این گویش نشاندهنده تاریخ غنی و پیچیده زبانهای ایرانی در منطقه است که در طول زمان تحت تأثیر مهاجرتها و تعاملات فرهنگی با زبانهای دیگر قرار گرفته که واژگان قرضی از زبانهای ترکی، طبری و روسی به مرور زمان با ویژگیهای آوایی و ساختاری این گویش سازگار شده است.
منصوری توضیح میدهد: یکی از ویژگیهای برجسته گویش استرآبادی، تنوع واژگان و مفاهیم آن در حوزه کشاورزی، باغداری و دامداری است، چراکه این گویش دارای اصطلاحات دقیق و متنوع برای انواع باران، محصولات زراعی و مرکبات است که نشاندهنده ارتباط نزدیک مردم منطقه با طبیعت و شرایط اقلیمی شمال ایران است، این واژگان و مفاهیم تخصصی نه تنها ارزش زبانی دارند، بلکه بازتابی از سبک زندگی، دانش بومی و تجربههای چندصدساله مردم منطقه هستند.
وی ادامه با تاکید بر اینکه گویش استرآبادی در سطوح آوایی و واژگانی تفاوتهای قابل توجهی با زبان فارسی دارد، میافزاید: براساس معیارهای جهانی زبانشناسی میتوان گویش استرآبادی را دسته گویش مستقل به حساب آورد.
به باور این کارشناس، شناخت، حفظ و ثبت این گویش به عنوان بخشی از میراث زبانی و فرهنگی استان گلستان و شمال ایران اهمیت فراوانی دارد و میتواند نقش مهمی در انتقال هویت تاریخی و فرهنگی مردم منطقه به نسلهای آینده ایفا کند.

از قرهداغ تا مینودشت؛ قصه کوچ قزلباشها در زبانشان مانده است
به جز گویش استرآبادی در استان، گویش قزلباش مینودشت به واسطه ریشه در تاریخ صفویه نیز در فهرست میراث ناملموس ثبت شده است، اسدالله معطوفی، محقق و پژوهشگر تاریخ استرآباد در این ارتباط به خبرنگار ایمنا میگوید: طوایف ترکزبان قزلباش حدود ۶۵۰ سال پیش از منطقه قرهداغ آذربایجان به استرآباد کوچانده شدند، این کوچ، بیشتر اهداف نظامی داشت و منجر به استقرار خانوادههای قزلباش در منطقه حاجیلر (مینودشت فعلی) شد.
وی با اشاره به اهمیت فرهنگی این گویش میافزاید: ترکی گویش قزلباش مینودشت، زیرشاخه زبان ترکی اوغوز غربی است و با گویشهای آذری، عثمانی و آناتولی شباهت دارد. این گویش مجموعهای غنی از واژگان، اشعار محلی، بایاتیها، افسانهها و لالاییها را در خود جای داده و هویت فرهنگی قزلباشان را حفظ کرده است.
معطوفی اضافه میکند: گویشهای قزلباش در شهرستانهای مینودشت، رامیان و آزادشهر هر یک تفاوتهای آوایی و واژگانی چشمگیری دارند و به رغم شباهتهای تاریخی از نظر شکل واژگانی و معنایی تفاوتهای محسوسی با یکدیگر دارند، به عنوان نمونه، گویش قزلباش مینودشت منشعب از گویش آذربایجانی و گویش قزلباش رامیان منشعب از گویش ترکی خراسانی است.
به گزارش ایمنا، تحلیل گویش قزلباش مینودشت و گویش استرآبادی (گرگانی) نشان میدهد این زبانها فراتر از ابزارهای ارتباطی روزمره، حامل تاریخی عمیق و بازتابدهنده تعاملات فرهنگی، مهاجرتها و تغییرات اجتماعی منطقه گلستان هستند، هر یک از این گویشها با واژگان، اصطلاحات و ساختارهای آوایی ویژه خود، نه تنها شیوه زندگی، باورها و مناسبات اجتماعی مردم را بازنمایی میکنند، بلکه هویت قومی و فرهنگی آنها را نیز تثبیت کردهاند، نتیجهگیری اصلی این است که شناخت، ثبت و حفظ این گویشها اهمیت حیاتی دارد، زیرا با از دست رفتن هر گویش، بخشی از حافظه تاریخی، دانش بومی و تجربیات چند صدساله مردم نیز از بین میرود.
علاوه بر ارزش زبانی، این گویشها میتوانند به پژوهشهای تاریخی، مردمشناسی و فرهنگی کمک کرده و زمینههای توسعه گردشگری فرهنگی و آموزشهای بومی را فراهم کنند، در نهایت، حفاظت از این میراث زبانی نه تنها به تقویت هویت محلی و حفظ تنوع فرهنگی منطقه منجر میشود، بلکه فرصتی برای نسلهای آینده ایجاد میکند تا با پیشینه، فرهنگ و تجربههای مردمان گذشته ارتباط برقرار کنند و آنها را به شکلی زنده و پویا تجربه کند.


نظر شما