به گزارش خبرگزاری ایمنا و به نقل از رویترز، شرکت نفتی «صنعت نفت صربستان» یا NIS که یکی از مهمترین داراییهای انرژی در بالکان به شمار میرود، اکنون در مرکز یکی از پیچیدهترین چالشهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی منطقه قرار گرفته است. این شرکت که بخش اعظم سهام آن در اختیار شرکتهای روسی گازپروم نفت و گازپروم قرار دارد، پس از اجرایی شدن تحریمهای آمریکا مجبور شده از وزارت خزانهداری ایالات متحده درخواست مجوز ویژه کند تا بتواند عملیات خود را ادامه دهد. تحریمهایی که اکنون NIS با آن روبهرو است، نتیجه تغییر رویکرد واشنگتن برای محدود کردن نفوذ اقتصادی روسیه در اروپا است؛ آنهم در زمانی که انرژی دوباره به ابزاری سیاسی بدل شده است.
صربستان، کشوری که هم از نظر تاریخی و هم از نظر فرهنگی پیوندهای عمیقی با روسیه دارد، از سوی دیگر تلاش میکند روند همگرایی تدریجی با غرب را حفظ کند و این وضعیت تعادلی شکننده ایجاد کرده است. اهمیت NIS برای صربستان تنها به مالکیت یا تولید محدود نمیشود، این شرکت تنها پالایشگاه نفت کشور را اداره میکند و ستون فقرات تأمین سوخت، گازوئیل، بنزین و سایر مشتقات انرژی محسوب میشود، بنابراین کوچکترین اختلال در فعالیت آن میتواند بازار داخلی را به سرعت دچار بحران کند. در چنین شرایطی، درخواست مجوز از آمریکا نهتنها یک اقدام شرکتی، بلکه تلاشی برای جلوگیری از یک بحران ملی تلقی میشود، این اقدام نشان میدهد که حتی ساختارهای انرژی با تحریمهای اعمالشده از سوی آمریکا با یک خواسته مشخص همراه بوده است؛ خروج کامل سهامداران روسی از NIS. همین شرط موجب شده تا شرکت در نقطهای تعیینکننده قرار گیرد؛ یا باید ساختار مالکیت خود را بازآفرینی کند یا با محدودیتهای جدی روبهرو شود. گفته میشود که مالکان روسی آمادگی خود را برای واگذاری سهام به یک شخص یا نهاد سوم اعلام کردهاند، موضوعی که بهخودیخود تحول بزرگی در معادلات انرژی صربستان خواهد بود. دولت صربستان نیز که حدود ۳۰ درصد از سهام شرکت را در اختیار دارد، ترجیح میدهد گذار مالکیتی بدون تنش و با کمترین آسیب برای زیرساختهای حیاتی کشور انجام شود.
آمریکا یک مهلت سهماهه برای نهایی کردن این انتقال در نظر گرفته و این ضربالاجل وضعیت را برای NIS بغرنجتر کرده است، زیرا یافتن خریدار جدید، مذاکره، ارزیابی داراییها و مطمئن شدن از همخوانی با مقررات بینالمللی فرایندی زمانبر است. در بُعد سیاسی، این ماجرا صربستان را وادار کرده تا موضعی ظریف میان شرق و غرب بگیرد. از یک سو، تمایل ندارد روسیه را از دست بدهد، چون روسیه همپیمان دیرینه آن در بسیاری از مسائل منطقهای، بهویژه موضوع کوزوو است، از سوی دیگر ادامه رابطه با شرکتهایی که تحت تحریم مستقیم آمریکا هستند میتواند مسیر عضویت یا همکاری گستردهتر با اتحادیه اروپا و نهادهای غربی را دشوار کند، بنابراین مسئله NIS تنها یک پرونده اقتصادی نیست، بلکه آینهای از فشارهای ژئوپلیتیکی است که صربستان در دهه جدید با آن روبهرو خواهد بود.

پیامدهای اقتصادی و انرژی برای صربستان
اهمیت اقتصادی NIS برای صربستان بهطور کامل آشکار است؛ این شرکت نهتنها بزرگترین بازیگر صنعت انرژی کشور است، بلکه یکی از بزرگترین منابع درآمد مالیاتی، اشتغالزایی و سرمایهگذاری داخلی نیز محسوب میشود. پالایشگاه این شرکت در پانچهوو بیش از نیمی از سوخت مصرفی کشور را تأمین میکند و هرگونه اختلال در فعالیت آن بلافاصله میتواند به افزایش قیمتها، کمبود سوخت و نارضایتی عمومی منجر شود.
به همین دلیل، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که ناتوانی در دریافت مجوز آمریکا میتواند زمینهساز یک بحران انرژی واقعی شود، از طرف دیگر سرمایهگذاران خارجی نیز با دقت تحولات پیرامون NIS را دنبال میکنند؛ زیرا نتیجه این فرایند تا حد زیادی مشخص خواهد کرد که محیط سرمایهگذاری در صربستان تا چه حد تحت تأثیر تصمیمات ژئوپلیتیکی قرار دارد.
اگر سازوکار مالکیت به شکلی پایدار بازتعریف شود، صربستان ممکن است در موقعیت جذب سرمایههای تازه در حوزه انرژی قرار گیرد، اما اگر وضعیت نامعلوم ادامه پیدا کند، بیثباتی به بخشهای دیگر اقتصادی نیز سرایت خواهد کرد، از منظر مالی تحریمها میتواند مانع از دسترسی NIS به فناوریهای کلیدی، قطعات تجهیزات پالایشگاهی، نقل و انتقال بانکی و قراردادهای خرید نفت خام شود، این محدودیتها نهتنها مصرفکنندگان بلکه شرکتهای کوچک و متوسط وابسته به صنعت انرژی را نیز تحت فشار قرار خواهد داد، به همین دلیل اقتصاددانها تأکید میکنند که نتیجه پرونده NIS، نقشی تعیینکننده در آینده امنیت انرژی و ثبات اقتصادی صربستان خواهد داشت.
بررسی آینده NIS نشان میدهد که چند سناریوی اصلی برای ماهها و سالهای پیشرو مطرح است، نخستین سناریو، موفقیت شرکت در دریافت مجوز ویژه آمریکا و ادامه فعالیت با وجود مالکیت روسی است، این سناریو گرچه از نظر عملیاتی بهترین گزینه برای جلوگیری از بحران فوری سوخت است، اما دوام آن نامشخص است و ممکن است در آینده با فشارهای سیاسی جدیدی روبهرو شود. سناریوی دوم، خروج کامل سهام روسی از شرکت و ورود یک سرمایهگذار جدید است، این گزینه از نگاه غرب ایدهآل محسوب میشود و میتواند ساختار مالکیتی NIS را باثباتتر کند، اما اجرای آن پیچیده و زمانبر است، همچنین ممکن است با مقاومت برخی نیروهای سیاسی داخلی روبهرو شود.
سناریوی سوم، نبود توافق و تشدید تحریمهاست که خطرناکترین حالت خواهد بود. در این صورت پالایشگاه ممکن است با توقفهای فنی، محدودیت در تأمین نفت خام و اختلال در فروش محصولات روبهرو شود؛ پیامدی که میتواند اقتصاد صربستان را درگیر یک شوک انرژی کند، برخی کارشناسان احتمال میدهند صربستان تلاش کند مدل مالکیت ترکیبی ایجاد کند که در آن سهم روسیه کاهش اما بهطور کامل حذف نشود؛ راهحلی که شاید بتواند رضایت نسبی هر دو جبهه را به دست آورد، با این حال آینده این پرونده نهتنها برای صربستان، بلکه برای کل منطقه بالکان اهمیت دارد، زیرا نشان میدهد کشورهایی که میان قدرتهای بزرگ گرفتار شدهاند چگونه میتوانند راهی میان منافع اقتصادی، فشارهای سیاسی و ضرورتهای امنیت انرژی پیدا کنند.



نظر شما