وقتی قهرمان‌سازی و آشوب به ویرانی ختم می‌شود

از فریاد «تسقط بس!» الا صلاح تا میدان‌های خونین دارفور، تجربه سودان نشان داد هر انقلابی که غرب هدایت کند، به ویرانی و تجزیه می‌انجامد، ایران اما با وحدت نیروهای مسلح و بصیرت ملت، توطئه مشابه را خنثی کرد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، زنی با لباس سفید سنتی بر سقف یک خودرو ایستاده و فریاد می‌زند: «تسقط بس!» – و در همان لحظه، «الا صلاح» دانشجوی ۲۲ ساله معماری، به نماد جهانی «انقلاب زنان سودان» تبدیل می‌شود. رسانه‌های غرب او را «کنداکه نوین» لقب دادند، هیلاری کلینتون از او حمایت کرد و نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شد.

انقلابی که با اعتراض به گرانی نان آغاز شده بود، تنها چند ماه بعد، در فروردین ۱۳۹۸، به سرنگونی عمر البشیر منجر شد. بیش از ۷۰ درصد معترضان را زنان تشکیل می‌دادند و الا صلاح، با ایستادگی و شجاعت خود، تصویر آزادی، کرامت و عدالت را در جهان وایرال کرد.

۸ آبان ۱۴۰۴، خارطوم؛ سودان در آتش جنگ داخلی

شهر خارطوم پس از ۶ سال آشوب و بحران، در ویرانی کامل است: بیش از ۱۵۰ هزار کشته و ۱۳ میلیون آواره، شامل ۸.۶ میلیون نفر در داخل کشور. دارفور و سودان به دو بخش تقسیم شده است؛ شمال، شرق و مرکز در کنترل نیروهای مسلح سودان (SAF) به رهبری عبدالفتاح برهان و جنوب، غرب و دارفور تحت سیطره نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) به فرماندهی محمد حمدان داگالو (حمیدتی).

این مسیر خشونت‌بار، نه نتیجه انقلاب مردمی، بلکه نسخه‌ای طراحی‌شده از سوی غرب برای کشورهایی با مقاومت بالا توصیف می‌شود. پس از انقلاب اولیه و تشکیل دولت انتقالی، تنش‌ها میان ارتش و شبه‌نظامیان ادامه یافت و کودتای ۳ آبان ۱۴۰۰ ثبات را بر هم زد. جنگ داخلی میان SAF و RSF از ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ آغاز شد و با تصرف مناطق مرزی با لیبی و مصر توسط RSF و سقوط الفاشر، کنترل دارفور کامل به دست این نیروها افتاد.

ایالات متحده در دی ۱۴۰۳ به‌طور رسمی نسل‌کشی در دارفور توسط RSF را تأیید کرد؛ با گزارش‌های مستند از کشتار حداقل ۱۵۰۰ نفر در الفاشر، خشونت جنسی، قحطی و پاک‌سازی قومی علیه اقوام غیرعرب مانند ماسالیت. سازمان ملل و Human Rights Watch نیز بر وقوع جنایات جنگی تأکید کرده‌اند. امارات متهم اصلی حمایت از RSF است، هرچند این کشور اتهامات را رد می‌کند.

الا صلاح، نماد انقلاب زنان سودان، پس از سال ۱۳۹۸ فعال حقوق بشر شد و در سال ۱۴۰۲ جایزه هیلاری روده‌ام کلینتون را دریافت کرد و نامزد نوبل شد. اما در آبان ۱۴۰۴ خبری از فعالیت عمومی او در سودان نیست و گزارش‌ها حضورش در آمریکا را نشان می‌دهد؛ بیانیه‌ای مستقیم درباره جنگ و فاجعه ۱۵۰ هزار کشته صادر نکرده است.

تحولات سودان، الگویی برای ایران در دهه اخیر بود؛ پس از مرگ مهسا (ژینا) امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، جنبش «زن، زندگی، آزادی» آغاز شد و زنان رهبری اعتراضات گسترده را بر عهده گرفتند؛ شعارها جهانی شد و حمایت غرب را به‌دنبال داشت. شباهت‌ها میان دو کشور و واکنش‌ها به نقش زنان در اعتراضات آشکار است.

وقتی قهرمان‌سازی و آشوب، به ویرانی ختم می‌شود

وقتی قهرمان‌سازی و آشوب، به ویرانی ختم می‌شود

الگوی غربی آشوب: از قهرمان‌سازی تا تجزیه

تحولات سودان، الگویی روشن برای سناریوهای غرب در منطقه ارائه می‌کند:

  1. قهرمان‌سازی: مرحله اول با معرفی یک چهره جوان و زن به‌عنوان نماد آزادی آغاز می‌شود. «الا صلاح» در خارطوم، نماد جهانی انقلاب زنان شد و حمایت غرب را جلب کرد.

  2. تضعیف نهادها: فشارهای بین‌المللی و تحریم‌ها، ارتش و دولت انتقالی را فلج کرد و امکان مدیریت بحران از درون را از بین برد.

  3. جنگ داخلی: رقابت میان نیروهای مسلح سودان (SAF) و نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) با حمایت خارجی، از جمله امارات و روسیه، شعله‌ور شد و به سرعت کل کشور را فرا گرفت.

  4. تجزیه: نتیجه نهایی، تقسیم سودان به دو بخش و تبدیل دارفور به میدان نسل‌کشی بود؛ فاجعه‌ای که با کشته شدن بیش از ۱۵۰ هزار نفر و آواره شدن میلیون‌ها انسان همراه شد.

این سناریو، همان نسخه‌ای است که غرب برای ایران هم طراحی کرده بود؛ تجزیه از طریق آشوب داخلی و بهره‌گیری از ابزارهای مشابه:

  • زنان به‌عنوان نماد.

  • شعار جهانی برای جلب حمایت رسانه‌ای.

  • تحریم اقتصادی و فشار بین‌المللی.

  • ایجاد تنش‌های قومی و منطقه‌ای.

با این حال، ایران سقوط نکرد؛ وحدت نیروهای مسلح، هماهنگی سپاه، ارتش و بسیج و بصیرت ملت، نقشه غرب را خنثی کرد، درس سودان برای ایران روشن است: هر انقلابی که حمایت غرب را جلب کند، به ویرانی و نسل‌کشی ختم می‌شود، همان‌طور که نمونه‌های لیبی، سوریه و سودان نشان داده‌اند.

کد خبر 920036

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.