به گزارش خبرگزاری ایمنا، در دفتر مشق بعضی از بچهها، سطری هست که نیمهتمام مانده؛ جملهای که قرار بود با آرزویی ساده تمام شود، اما در میانه راه، به تاریخ پیوست.
شهید حسین فهمیده یکی از همانها بود. کودکی که هنوز قدش به درِ مدرسه نمیرسید، اما افق نگاهش از خیلیها بلندتر بود. وقتی امام خمینی (ره) دربارهاش گفتند «رهبر ما آن طفل سیزدهسالهای است که با قلب کوچک خود بزرگترین کار را کرد.»، در حقیقت از نسلی سخن گفتند که بلوغ را در فهم معنا جستوجو کرد، نه در گذر سالها.
از آن روز تا امروز، چهلوچند نسل از دانشآموزان آمدهاند و رفتهاند. کلاسها عوض شدهاند، تختهها دیجیتال شده، دفترها رنگیتر، اما در میان همین رنگها، هنوز ردی از ایمان و جسارت باقی مانده است. نوجوان ایرانی اگرچه امروز در جهانی پر از تصویر و صدا رشد میکند، هنوز هم در لحظههای جدی، تصمیمهایی از جنس همان ایمان میگیرد؛ گاهی در جبههی مقاومت، گاهی در میدان حقیقتگویی، و گاهی در ایستادگی در برابر بیعدالتی.

نامهایی چون شهید امیرعلی امینی، پرهام عباسی، علیرضا فلاح و متین صفاریان، تکرار همان فصل ناتمام دفتر فهمیدهاند. نوجوانانی که کودکیشان با هیاهوی جنگ برید، اما نگاهی داشتند که از سنشان فراتر بود. آنان نه برای قهرمان شدن، بلکه برای وفاداری به حقیقت، قدم پیش گذاشتند. در جهان پر از حسابگری و منفعت، آنها با صداقت کودکانهشان به ما یادآوری کردند که انسان بودن گاهی سادهترین و دشوارترین تصمیم دنیاست.

آنچه این روز را ماندگار کرده، فقط یاد گذشته نیست؛ معنایی است که همچنان در جریان زندگی ما ادامه دارد. در هر مدرسهای از این سرزمین، نوجوانانی هستند که شاید ندانند حسین فهمیده دقیقاً در چه روزی شهید شد، اما در رفتار، در دغدغه، در صداقتشان، نشانهای از همان روح را میتوان دید. نوجوانی که صبح زود از خواب برمیخیزد تا در سرمای پاییز به مدرسه برود، نوجوانی که دغدغه آینده دارد، میخواهد مفید باشد، دروغ را تاب نمیآورد؛ همه آنها در مسیر فهمیدهای ایستادهاند که سالها پیش از آنها، در میدان نبرد، درست بودن را انتخاب کرد.

رهبر انقلاب فرمودهاند: «زنده نگه داشتن یاد و حادثهی شهادت دانشآموز بسیجی، شهید فهمیده، از اصالتهای دفاع مقدس است.»؛ این زنده نگه داشتن، یعنی فراموش نکردن اینکه معنای «دانشآموز» در فرهنگ ما فقط در یادگیری درسهای مدرسه خلاصه نمیشود؛ بلکه در یاد گرفتن راهِ درست زیستن است.

۱۳ آبان، یادآور روزی است که نوجوان ایرانی، نهفقط علیه دشمن بیرونی، بلکه در برابر بیتفاوتی و ترس ایستاد. روزی که کودکانی با قلبی روشنتر از سیاست، جهان را معنا کردند. امروز هم اگر از کنار عکسهای این نوجوانان شهید بگذریم، شاید لازم باشد مکث کنیم و از خود بپرسیم: آیا معنای درس را میدانیم؟ آیا توانستهایم در مدرسه و جامعه، آن شجاعتِ ساده اما عمیق را زنده نگه داریم؟
دانشآموزان این سرزمین، چه در کلاسهای کوچک روستا، چه در دبیرستانهای شلوغ شهر، وارثان همان روحاند. روحی که نمیگذارد انسان در برابر ظلم، بیتفاوت بماند. شاید امروز، سلاحشان قلم و آگاهی باشد، اما جوهر همان است: ایمان، مسئولیت و عشق به حقیقت.
هرگاه زنگ آخر در مدرسهای به صدا درمیآید، گویی تاریخ بار دیگر تکرار میشود؛ چون همیشه در گوشهای از این خاک، نوجوانی هست که دفترش را نیمهکاره میگذارد تا در صفحهای دیگر، با نوری دیگر، ادامه دهد؛ شاید راز ماندگاری ایران، در همین باشد: در نوجوانانی که هنوز در میانه بازی و درس، در سکوت و سادگی، تصمیم میگیرند همراه حق بمانند.


نظر شما