به گزارش خبرگزاری ایمنا، جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل با حمایت ایالات متحده علیه ایران در ماه ژوئن و آتشبس اخیر میان اسرائیل و حماس، پرسشهای جدی درباره امکان دستیابی به توافق منطقهای گسترده با تهران ایجاد کرده است. اندیشکدههای بینالمللی بر این باورند که آمریکا و متحدانش، پس از تجربه شکست در عملیات نظامی مستقیم، ناگزیر به تمرکز بر دیپلماسی و مذاکره خواهند بود؛ اما واقعیتهای میدانی و توان دفاعی ایران، هرگونه گزینه نظامی را برای واشنگتن به «بنبست شکست» تبدیل کرده است.
پیامدهای جنگ ۱۲ روزه و شکست ادعای آمریکا
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با نخبگان ورزشی و علمی، با تأکید بر حفظ برنامه هستهای ایران، خطاب به ادعاهای رئیسجمهور آمریکا فرمودند: «اگر کشوری صنعت هستهای دارد، به چه حقی دیگران درباره آن اظهار نظر میکنند؟» این بیانات، گواهی بر شکست ادعای ترامپ است که نابودی تأسیسات هستهای ایران را اعلام کرده بود.
پس از حمله آمریکا و اسرائیل به سه تأسیسات هستهای، گزارش آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا، رسانههای بینالمللی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به وضوح نشان دادند که اجزای اصلی برنامه هستهای ایران، به ویژه ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد، دستنخورده باقی مانده است. حتی در میانه مذاکرات هستهای، طرفهای اروپایی و آمریکایی به دنبال کسب امتیاز از ایران بودند و نه نابودی کامل برنامه هستهای آن. فعالسازی مکانیسم ماشه توسط غرب نیز به مثابه اهرمی برای فشار بر تهران و نه راهحل نظامی بوده است.
موضع ایران و درسهای راهبردی
ایران با استناد به واقعیات جنگ ۱۲ روزه و توان دفاعی خود، ثابت کرده که گزینه نظامی برای آمریکا نه تنها مؤثر نیست، بلکه هزینههای جبرانناپذیر سیاسی، اقتصادی و نظامی برای واشنگتن به دنبال دارد. استراتژی دفاعی ایران مبتنی بر بازدارندگی فعال، جنگ نامتقارن و تحمیل هزینههای غیرقابل تحمل بر دشمن است. شبکه گسترده تأسیسات زیرزمینی و پراکنده، توان موشکی بومی و حمایت جریان مقاومت منطقهای، هرگونه حمله مستقیم را به یک «کابوس لجستیک» برای آمریکا تبدیل میکند.
رهبر انقلاب همچنین درباره مذاکره با آمریکا هشدار دادند: «اگر معامله با زورگویی همراه باشد، ملت ایران زیر بار تحمیل نخواهد رفت.» تجربه ۱۲ روز جنگ نشان داد که گزینه نظامی، راهحلی برای توقف برنامه هستهای ایران نیست، بلکه انگیزه ایران برای توسعه فناوری هستهای و حفظ استقلال خود را تقویت کرده است. اقدامات دیپلماتیک تهران، از جمله همکاری با روسیه و چین برای مقابله با بازگشت تحریمها، نشان میدهد ایران از فشار آمریکا نهراسیده و خطوط قرمز خود را صریحاً حفظ کرده است.
پیامدهای منطقهای و جهانی تهاجم نظامی به ایران
هرگونه حمله نظامی آمریکا به ایران، منطقه خاورمیانه را به یک آتشفشان غیرقابل کنترل تبدیل میکند. پایگاههای نظامی آمریکا در قطر، بحرین، امارات و عراق هدف حملات موشکی و پهپادی قرار میگیرند. تنگه هرمز، شاهراه حیاتی انرژی جهان، مسدود یا ناامن خواهد شد و قیمت نفت جهانی به سطح بیسابقهای خواهد رسید. این اقدام آمریکا، علاوه بر خسارات اقتصادی، منجر به انزوای سیاسی واشنگتن و تقویت جایگاه رقبای استراتژیک این کشور در سطح جهانی میشود.
تجربه جنگ ۱۲ روزه و پیامدهای آن نشان میدهد:
- گزینه نظامی علیه ایران برای آمریکا «بنبست شکست» است.
- حمله نظامی نه تنها باعث نابودی برنامه هستهای ایران نشده، بلکه شرایط را پیچیدهتر کرده است.
- ایران با تقویت توان دفاعی و استفاده از ظرفیت دیپلماسی چندجانبه، به حفظ منافع خود ادامه میدهد.
- تنها مسیر مشروع و واقعی برای حل موضوع هستهای ایران، مذاکره عادلانه و با تضمین پایبندی طرف مقابل است، نه تهدید یا تحمیل نظامی.
در نتیجه، تهدید نظامی آمریکا نهتنها دستاوردی برای واشنگتن ندارد، بلکه به انسجام ملی ایران، بیاثر شدن گزینه نظامی و ایجاد هزینههای اقتصادی و سیاسی سنگین برای ایالات متحده میانجامد. ایران در میدان دفاع و دیپلماسی، برنده واقعی این «آزمون تاریخی» است.
نظر شما