به گزارش خبرگزاری ایمنا، سیوهفتمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان شب گذشته در اصفهان به ایستگاه پایانی رسید؛ شبی پر از شور، رنگ و اشک شوق که برندگانش تنها فیلمسازان نبودند، بلکه خودِ سینمای کودک ایران بود. در میان فهرست بلند برگزیدگان، یک نام بیش از همه درخشش داشت؛ «بچه مردم» ساختهی محمود کریمی، فیلمی که داوران، منتقدان و مخاطبان در یک چیز دربارهاش همنظر بودند: این اثر، قلب جشنواره بود.
«بچه مردم» با کسب هفت جایزه در دو بخش ملی و بینالملل، از جمله پروانه زرین بهترین فیلم جشنواره، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه و جایزه ویژه داوران نوجوان، رکورددار جوایز این دوره شد.
این فیلم همچنین در چهل و سومین جشنواره فجر موفق به کسب سیمرغ زرین بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی اول و بهترین تدوین و دیپلم افتخار بهترین فیلم برداری شده بود.
در بیانیه هیئت داوران بینالمللی آمده است: «بچه مردم نهتنها ما را خنداند، بلکه دلها را نیز لمس کرد؛ انتخاب این فیلم، انتخاب قلبهای ما بود.»
داوران این اثر را نمونهای درخشان از تلفیق طنز، احساس و پیام انسانی دانستند؛ فیلمی که با نگاهی نو به مفاهیمی چون دوستی، جستوجوی هویت و عشق به میهن، توانست مخاطب امروز را به زبان خودش خطاب قرار دهد.
بیشتر بخوانید: گفتوگوی ایمنا با کارگردان و نویسنده فیلم بچه مردم
اما درخشش فیلم تنها در جوایز خلاصه نشد؛ محمود کریمی، کارگردان اثر نیز هنگام دریافت جایزهی بهترین کارگردانی از دستان مجید مجیدی ، فیلمساز برجسته سینمای ایران،سخنانی گفت که بازتاب گستردهای در سالن داشت. او با قدردانی از عوامل فیلم گفت: «هر اتفاقی که برای بچه مردم رخ داده، به خاطر سوژههای آن است؛ این بچهها بودند که باعث شدند فیلم به دل بنشیند. بازیگران نوجوان و دیگر بازیگران از جمله سیاوش چراغیپور و بهروز شعیبی درخشان بودند. خدا را برای این موفقیت شاکرم.»
شاید بتوان گفت در میان تمام آثار جشنواره، این «بچه مردم» بود که نشان داد سینمای کودک و نوجوان هنوز هم میتواند قصه بگوید، تأثیر بگذارد و ما را دوباره به یاد ارزشهای فراموششده ببرد.

نگاهی عمیق تر به «بچه مردم»؛ اثر برگزیده جشنواره سی و هفتم فیلم کودک
فیلم «بچه مردم» ساختهی محمود کریمی، اثری است که در ظاهر روایت سادهای از زندگی چهار پسر نوجوان در پرورشگاهی دهه چهل و پنجاه شمسی را بازگو میکند، اما در لایههای زیرین خود، به کندوکاوی عمیق درباره جستوجوی هویت، مفهوم مادر و نهایتاً بلوغ شخصیتی و روحی میپردازد. اثری که موفق شد در سیوهفتمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان، جایزه بهترین فیلم را از آن خود کند و نگاهها را بهسوی نسلی تازه در سینمای کودک و نوجوان جلب کند.
روایتی از کودکی تا خودشناسی
«بچه مردم» داستان چهار پسربچهی پرورشگاهی به نام های مصطفی، منوچهر، ایرج و ابوالفضل را از دوران نوزادی تا بزرگسالی دنبال میکند. آنها در فضای صمیمی اما محدود پرورشگاه رشد میکنند، با هم دوستی میورزند، رویا میبافند و سرانجام باید این پناهگاه را ترک کنند تا در دنیای واقعی دنبال هویت مستقل خود بگردند.
در این میان، ابوالفضل به عنوان شخصیت محوری فیلم، بیش از دیگران درگیر کشف «هویت گمشده» خویش است. او گمان میکند مادرش در کودکی او را گم کرده، اما در پایان درمییابد که حقیقت تلختری پشت ماجراست: مادرش او را رها کرده بوده است. این فروپاشی درونی، او را از وابستگی کودکانه به بلوغ درونی میرساند. تصمیم او برای ماندن در جبهه و جایگزین کردن «مام میهن» به جای مادر، نماد اوج رشد شخصیتی اوست؛ جایی که عشق فردی، به عشق جمعی و ملی بدل میشود.

فیلمی در ستایش استقلال، همدلی و خودسازی
محمود کریمی با تکیه بر پیشینه مستندسازی خود، جهانی ملموس و درعینحال شاعرانه خلق کرده است. او تلاش میکند ارزشهایی چون دوستی، همدلی، تلاش برای پیشرفت و وطندوستی را نه با شعار، بلکه در بستر روایت نوجوانانه بازگو کند.
فیلم یادآور این حقیقت است که «هویت» را نه میتوان به ارث برد و نه در دیگری جست؛ بلکه باید در مسیر رشد درونی و تصمیمهای فردی آن را ساخت. این نگاه، بهویژه در زمانهای که نوجوان ایرانی با بحرانهای هویتی، فرهنگی و رسانهای گوناگون روبهروست، معنایی تازه پیدا میکند.
هماهنگی چشمنواز در فرم و محتوا
یکی از برجستهترین ویژگیهای «بچه مردم»، هماهنگی میان رنگ، نور، موسیقی و روایت است. طراحی صحنه و لباس، با وفاداری به فضای دهههای پنجاه و شصت درعینحال حفظ جذابیت بصری برای مخاطب نسل امروز، یکی از نقاط قوت اصلی فیلم است. پالت رنگ گرم، نورپردازی نرم و قاببندیهای کلاسیک، حس نوستالژی و صمیمیت را به تصویر کشیدهاند.
موسیقی فیلم نیز با هوشمندی، مسیر رشد احساسی کاراکترها را همراهی میکند؛ از ملودیهای کودکانه در آغاز تا ارکستراسیون سنگینتر در صحنههای جنگ. این ترکیب، به روایت فیلم روحی زنده و پیوسته میبخشد.
بیشتر بخوانید: گفتوگوی ایمنا با سیاوش چراغی پور بازیگر فیلم بچه مردم
تعادل میان درام و کمدی؛ رمز جذابیت اثر
فیلم در فضایی میان درام اجتماعی و فانتزیِ لطیف حرکت میکند و گاهی با چاشنی کمدی، فضا را تلطیف میکند. طنز موقعیت در رفتار نوجوانان، یا لحظات شیرین زندگی در پرورشگاه، نهتنها به فیلم طراوت میدهد بلکه آن را از شعارزدگی دور میکند. همین تعادل میان اشک و لبخند، از «بچه مردم» اثری گرم و انسانی ساخته است که هم کودکان را میخنداند و هم والدین را به تأمل وامیدارد.
بازیها و انتخاب بازیگران؛ توازن میان تجربه و تازگی
یکی از تصمیمات هوشمندانهی کارگردان، ترکیب بازیگران نوجوان تازهکار با چهرههای شناختهشده و باتجربه است. رضا کیانیان، گوهر خیراندیش، حسن معجونی، سیاوش چراغی پور و بهروز شعیبی در بزنگاههای داستانی، با حضور کوتاه اما پرقدرتشان، ستونهای عاطفی فیلم را شکل میدهند و بازیهای خام و صادق نوجوانان را در مسیر درستی هدایت میکنند. این تعامل میان نسلها، به نوعی خودِ مضمون فیلم را ،پیوند میان گذشته و آینده، در سطح بازیگری نیز بازتاب میدهد.

نقاط ضعف و چالشها
با وجود تمام امتیازها، «بچه مردم» از برخی کاستیها نیز رنج میبرد. مهمترین آن، افت ریتم در نیمه دوم فیلم است؛ جایی که روایت از فضای پرانرژی و پرکشش پرورشگاه به صحنههای جنگ و جدیت میرسد. این تغییر ناگهانی لحن، تا حدودی تمرکز مخاطب را میگیرد و در برخی لحظات، فیلم را به مرز شعار نزدیک میکند.
پایانبندی نیز اگرچه از نظر مضمون قابلدرک است، اما با قطعیت بیش از اندازهاش، مجال تفسیر آزاد را از مخاطب میگیرد. همچنین، برخی نقدها از جمله نقدهای جشنوارهای اشاره کردهاند که تغییر ژانر از فانتزی لطیف به رئالیسم جنگی، میتوانست با ظرافت بیشتری انجام شود.
بازگشت به ریشهها
«بچه مردم» بیش از آنکه تنها فیلمی درباره پرورشگاه باشد، اثری است درباره پرورش انسان. فیلمی که در لایههایش، از کودکی و دلبستگی تا خودسازی و وطندوستی را به تصویر میکشد.
محمود کریمی در نخستین تجربه بلند خود نشان داده که میتواند میان نگاه مستندسازانه و زبان شاعرانهی سینما پلی بسازد؛ پلی که از گذشته میگذرد تا نسل امروز را با ارزشهای انسانی و ملی پیوند دهد.
در روزگاری که سینمای کودک و نوجوان گاه از محتوا تهی شده و تنها به رنگ و شوخی پناه میبرد، «بچه مردم» یادآور این حقیقت است که میتوان از دریچهی نگاه نوجوان، درباره بزرگترین دغدغههای انسانی سخن گفت.
فیلمی که با همهی ضعفهایش، صادق است، امیدبخش است، و نشان میدهد بلوغ، همیشه از دل رنج آغاز میشود.


نظر شما