لحظه‌به‌لحظه به یاد کودکان غزه

می‌ایستم میان صندلی‌های رنگی و هیاهوی جشنواره فیلم کودک و نوجوان؛ دوروبرم خنده و هیجان کودکان جاری است، اما قلبم در جایی دیگر می‌تپد. جایی که کودکانی در غزه، با شکم‌های خالی و چشمانی خسته از گرسنگی و ترس، شاید آخرین روزهای زندگی‌شان را می‌گذرانند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، سید امیرحسین مدنی خبرنگار نوجوان سی‌وهفتمین جشنواره فیلم‌های کودکان نوجوانان در یادداشتی نوشت: «امروز، در سالن پرنور جشنواره فیلم کودک و نوجوان ایستاده‌ام، میان هیاهو و خنده‌های کودکان. دوروبرم صحنه‌ها و رنگ‌های شاد قصه‌ها جاری است، اما قلبم جایی دیگر می‌تپد؛ جایی که کودکانی در غزه، با شکم‌های خالی و چشمانی خسته از گرسنگی و ترس، شاید آخرین روزهای زندگی‌شان را می‌گذرانند. لحظه‌به‌لحظه یاد آن‌ها هستم، با هر صحنه‌ای که روی پرده می‌رود، با هر لبخندی که در سالن دیده می‌شود. جشنواره، برای من امروز، نه فقط قصه کودکانه، بلکه پلی است میان شادی کودکان ما و درد کودکانی که هر روز در سکوت می‌میرند.

یکی از فیلم‌ها داستان دختری را روایت می‌کرد که با عروسکش از شهری به شهر دیگر سفر می‌کند، ترس‌هایش را پشت سر می‌گذارد و امید را پیدا می‌کند. کودکانی در سالن با دهان‌های باز و چشمان گرد از شگفتی نگاه می‌کنند. اما ذهن من میان شادی این سالن و واقعیت تلخ غزه سرگردان است؛ کودکی که به جای عروسک و قصه، با شکم خالی و وحشت زندگی می‌کند. هر خنده روی پرده، هر نور و رنگی که در جشنواره می‌بینم، تلنگری است که یاد کودکان غزه را زنده نگه می‌دارد.

به عنوان خبرنگاری کودک و نوجوان، امروز وظیفه‌ام فراتر از روایت جشنواره است؛ وظیفه‌ام روایت وجدان است. میان صندلی‌های رنگی و صداهای شاد، سایه‌ای از گرسنگی و رنج کودکان غزه با من است. هر قهرمانی که روی پرده با شجاعت حرکت می‌کند، یادآور قهرمانی است که در خرابه‌ها و تونل‌ها شکل می‌گیرد؛ قهرمانی که بدون پرده نمایش، با درد و گرسنگی می‌جنگد.

یکی از دوستانم که خبرنگار نوجوان است دستش را بالا برد و پرسید: «چرا بعضی کودکان دنیا هنوز نمی‌توانند بازی کنند یا بخورند؟» پرسشی ساده، اما وزنش سنگین‌تر از هر بمب و گلوله‌ای است. جوابش را نمی‌توان گفت، شاید فقط سکوت باشد؛ سکوتی که در میان نور و رنگ جشنواره جاری است، سکوتی که یادآور کودکانی است که گرسنه‌اند و بسیاری از آنها دیگر فردایی ندارند.

اما جشنواره، حتی در تلخی این حقیقت، فرصتی است. فرصتی برای یادآوری، فرصتی برای همدلی. هر خنده، هر صحنه و هر قصه رنگارنگ، باید ما را به یاد بیاورد که شادی حق همه کودکان جهان است. امروز ما در نور جشنواره هستیم، اما قلب‌مان باید در سایه‌ای باشد که کودکان غزه را دربر گرفته است. لحظه‌به‌لحظه یادشان هستیم.

وقتی از سالن خارج می‌شوم، صدای خنده‌ها و هیاهوی جشنواره با تصویر کودکانی که در سکوت رنج می‌کشند، در ذهنم درهم می‌آمیزد. جشنواره نمی‌تواند همه دردها را درمان کند، اما می‌تواند وجدان‌ها را بیدار کند، ما را مسئول‌تر کند و یادآور شود که کودکان غزه، امروز و همیشه در قلب ما هستند. لحظه‌به‌لحظه، میان هر نور و هر رنگ، یادشان هستیم؛ کودکان غزه در گرسنگی، کودکان ما در بازی و شادی، و ما در میان این تضاد، مسئول یادآوری هستیم.»

کد خبر 912924

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.