به گزارش خبرگزاری ایمنا از ایلام، سال ۱۳۶۳ است و سایه جنگ بر کشور سنگینی میکند، صدام جنایتکار و رژیم بعث، کشور را مورد حملات بیرحمانه خود قرار دادهاند، صدای انفجارها در جای جای مناطق جنگی به گوش میرسد و رزمندگان اسلام در مقابل حملات ددمنشانه دژخمیان بیرحم صدام ایستادهاند؛ حکایت ایستادگی ملتی شریف در برابر رژیمی خونخوار تا دندان مسلح و حامیان مدعی حقوق بشر آن است که از حقوق بشر تنها نامی را یدک میکشند.
مقاومت رزمندگان اسلام، صدام و حامیانش را سخت پریشان و خشمگین کرده است، ایرانیها با دلی پر از عشق به وطن، در برابر ظلم و ستم و زیادهخواهی جهانیان ایستادهاند، آنها حاضرند تا آخرین نفس در برابر دشمن متجاوز بایستند اما در مقابل جنایتکاران سر خم نکنند.
در دل کوههای سربه فلک کشیده زاگرس مرزنشینانی صبور، مقاوم و شجاع زندگی میکنند که حاضر به ترک دیار خود نشدهاند، زادگاهشان زیر بمبارانهای مداوم است اما ذرهای تردید به دل ایلامیها راه پیدا نکرده است، آنها استوار و سرافراز ایستادهاند، با هر بمباران ایلامیها به کوهها پناه میبرند و بعد از بمباران دوباره به شهر بازمیگردند.
صدام میداند با این روحیه و شجاعت مرزنشینان قادر نیست از مرز جلوتر برود و به رؤیای خود که فتح تهران است جامه عمل بپوشاند، پس به فکر چاره میافتد و جلساتی را در بغداد برگزار میکند، استخبارات عراق (اداره اطلاعات عراق) مأمور میشود به دنبال راههایی برای تضعیف روحیه مرزنشینان بگردد و چه راهی بهتر از استخدام افرادی بیرحم و همزبان خود مردم که به تمام راههای اصلی و فرعی آشنا هستند تا جنگی نابرابر راه بیندازند.
افراد و سرسپردگان انتخاب میشوند، آنها بی رحم و خونریز هستند و نام خود را فرسان (چابک و نیرومند) میگذارند که بعدها به «گوشبرها» معروف میشوند.
گروه «فرسان» به علت آشنایی و شناختی که نسبت به جغرافیای منطقه دارد به عنوان مزدور به خدمت رژیم عراق درآمده است، آنها افرادی ورزیده و با استقامت بسیار بالا هستند که سختترین آموزشهای چریکی را دیدهاند.

گروه فرسان وظیفه دارد تا با تکیه بر توانایی اطلاعاتی و آموزشهای ویژه، با استفاده از خلاء در نقاط مرزی و با ایجاد رعب و وحشت و ناامن کردن جادهها، مأموریت خود را انجام دهند، در آن دوران اتفاقاتی در ایلام میافتد که در هیچ جنگی رخ نداده است علاوه بر نظامیان، غیرنظامیان نیز هدف حملات این گروه بیرحم قرار میگیرند.
گوشبرها سفاک و خونریز هستند، آنها نه تنها رزمندگان را مورد حملههای بیرحمانه خود قرار میدهند بلکه عشایر و روستاییهای ایلام نیز از خباثت این سرسپردگان در امان نمیمانند.
روش کار گوشبرها اینگونه است که جادهها را سنگچین میکنند و با کمین در ورودی روستاها، عابران، چوپانها و عشایر را در بیابان و صحرا دستگیر میکنند، اگر بتوانند اسیران را به عراق انتقال و تحویل اداره استخبارات میدهند اما اگر تاریکی شب و راه طولانی به آنها اجازه ندهد، بلافاصله افراد بیگناه را به شهادت میرسانند و گوش راست آنها را به عنوان سند و مدرک، تحویل عراقیها میدهند.
گروه فرسان در جادهها نیز با کمین شبانه، اقدام به متوقف کردن خودروهایی میکند، آنها سرنشینان خودروها را یا به اسارت میگرفتند یا در همان محل کمین به شهادت میرسانند و پس از انجام مأموریت مخفیانه و سریع به مقر خود بازمیگشتند.
این گروه برای اینکه مدرکی برای اثبات انجام موفق مأموریت خود داشته باشد، اقدام به ُمثله کردن اجساد کشتهشدگان میکنند، به این صورت که گوش راست فرد کشته شده را میبرند و به عنوان سند و مدرک انجام مأموریت همراه خود میبرند، با ارائه این مدرک در قبال آن پول و مزد میگیرند، جنایتی وحشیانه و بیرحمانه که نشان میدهد این گروه شیطانصفت بویی از انسانیت نبردهاند و در بین مردم به گوشبُرها معروف میشوند.
این گروهک بعد از نفوذ به عمق مواضع ایرانیها در مناطق مهران و دهلران کمینهایی میزنند و تعدادی از نیروهای نظامی و غیرنظامی را به شهادت میرسانند، تمام مأموریتها و تحرکاتی که گروه فرسان انجام میداد شبانه بود، آنها در طول روز از بوتهها، مسیلها و مسیر رودخانهها برای پنهان کردن و استتار خود استفاده میکنند.
در آن زمان حتی اگر در روز بهترین فرصت انجام مأموریت برای این گروه فراهم میشد، اقدامی انجام نمیدادند، چراکه امکان لو رفتن برایشان وجود داشت، مگر اینکه در کمین رزمندگان اسلام گرفتار میشدند که در آن صورت راهی بهجز درگیری نداشتند.
شهید یادگار امیدی با تشکیل گروهی از نیروهای زبده خود به تعقیب گوشبُرها میپردازد، با توجه به آشنایی گروه فرسان با منطقه تعقیب و دستگیری گروه مشکل و طاقتفرساست اما این سختیها اندکی در اراده غیورمردان تأثیر ندارد، آنها مصمم هستند، باید شر این گروه خونریز از سر مردم منطقه کم شود، آنها جان خود را در طبق اخلاص میگذارند و مدتها با این گروه درگیر میشوند
کار اصلی این گروه نفوذ به عمق مواضع نیروهای رزمنده، ایجاد رعب و وحشت و ناامنی در راههای ارتباطی و مواصلاتی بین شهرستانهای مهران و دهلران و خطوط جبهه میانی بود.
یکی از عملیاتهای این گروهک خونریز که موجب خشم عمومی شد و اوج ددمنشی گوشبُرها را نشان داد، عملیاتی در نزدیکیهای روستای بیشه دراز از توابع شهرستان دهلران بود، در این عملیات یک نیسان متعلق به بهداری دهلران که چهار نفر سرنشین، دو مرد، یک زن و یک کودک چهار ساله داشت هنگام تردد از زرینآباد به دهلران در دو کیلومتری روستای بیشه دراز در کمین گروهک گوشبر قرار گرفت.
دو نفر اسیر شدند، یک زن شهید و خودرو منهدم شد، اوج وحشیگری آنها این است که بچه چهار ساله محکوم میشود که تا صبح روی جنازه مادر خود باقی بماند، وقتی که صبح میشود گشتیهای سپاه کودکی را میبینند که در سرمای شدید جاده، روی جنازه مادر از هوش رفته است، این کودک بعد از ۲۵ روز بیماری و تشنج شدید، شهید شد.
با نفوذ گروه فرسان به خاک کشور و انجام جنایتهای متعدد، دستگیری و انهدام گروه در دستور کار قرار گرفت و مسئولان لشکری و کشوری تصمیم گرفتند با تشکیل یک گروه ویژه و تعقیب در گام نخست آنها را شناسایی و سپس دستگیر و منهدم کنند.
مأموریت پیگیری و شناسایی به لشکر ۱۱ امیرالمومنین (ع) محول میشود و فرمانده لشکر ۱۱ امیرالمومنین (ع)، حاجیادگار امیدی که فردی شجاع، جسور و آشنا به منطقه است برای کمین و دستگیری گروه فرسان مأمور میشود.
مأموریت اصلی اطلاعات عملیات لشکر ۱۱ امیرالمومنین (ع) مشخص است، شناسایی محورهای عملیاتی نفوذ به عمق مواضع دشمن، شناسایی مقرهای توپخانه، شناسایی گروهها، تیپها یا گردان بعثیهایی که در نوار مرزی مستقر هستند و اطلاعات از مواضع آنها برای عملیاتهای آینده نیاز است.

شهید یادگار امیدی با تشکیل گروهی از نیروهای زبده خود به تعقیب گوشبُرها میپردازد، اما با توجه به آشنایی گروه فرسان با منطقه تعقیب و دستگیری گروه مشکل و طاقتفرساست اما این سختیها اندکی در اراده غیورمردان تأثیر ندارد، آنها مصمم هستند، باید شر این گروه خونریز از سر مردم منطقه کم شود، آنها جان خود را در طبق اخلاص میگذارند و مدتها با این گروه درگیر میشوند.
سرانجام پس از درگیریهای متعدد رزمندگان شجاع و بی باک لشکر ۱۱ امیرالمومنین (ع) موفق به هلاکت رساندن سرکرده گروه فرسان میشوند و طومار گروه فرسان در هم پیچیده میشود.
نیروها و رزمندگان شجاع ما مرتب به خط دشمن نفوذ میکردند
حجتالاسلام الهنور کریمیتبار، نماینده ولیفقیه در استان ایلام به خبرنگار ایمنا میگوید: یکی از پدیدههای دوران دفاع مقدس گروه فرسان یا گوشبرها بودند، نیروهای مزدور که صدام در اختیار گرفته بود و با حداقل حقوق برای بعثیها کار میکردند و هر جنایتی را انجام میدادند.
وی در مورد ویژگیهای گروه فرسان عنوان میکند: نیروهای گروهک فرسان اشراف اطلاعاتی به منطقه داشتند، از نظر بدنی نیز آدمهای قوی بودند و در مقطعی مشکلاتی جدی به وجود آوردند، کار افراد این بود که به منطقه نفوذ میکردند و اسیر میگرفتند اگر هم نمیتوانستند اسیر بگیرند، افراد را شهید میکردند و گوش آنها را برای اثبات سند جنایتی که انجام داده بودند، همراه خود میبردند و در مقابل مزد میگرفتند.
نماینده ولی فقیه در استان ایلام با اشاره به اینکه حضور گروه فرسان (گوشبرها) باعث ناامنی در منطقه شده بود، تصریح میکند: کسی که توانست این گروه خبیث را ریشهکن کند، رزمنده مجاهد و نخبه دفاع مقدس شهید حاج یادگار امیدی و نیروهای اطلاعات عملیات لشکر امیرالمومنین (ع) بودند.
حجتالاسلام کریمیتبار خاطرنشان میکند: بعد از اینکه ناامنیها توسط این گروه شروع شد، نیروهای لشکر ۱۱ امیرالمومنین (ع) با تشکیل گروهی ویژه و با عملیات متعدد تلاش کردند این گروه را رصد کنند و در تله بیندازند که با توجه به اشرافی که گروه فرسان بر منطقه داشتند آنها مرتب کمین و عقبنشینی میکردند.
وی ادامه میدهد: در آن زمان به دلیل شرایط جنگی کار نفوذ و کمین زدن برای کسی که اشراف اطلاعاتی بر منطقه داشت چندان سخت نبود، زیرا شرایط دفاعی در آن مقطع به نحوی بود که عبور از خط دفاعی امکانپذیر بود اما بعدِها خط دفاعی ترمیم و عبور دشوار شد.
امام جمعه ایلام تاکید میکند: نیروها و رزمندگان شجاع ما نیز مرتب به خط دشمن نفوذ میکردند و به دشمن آسیب میزدند اما گروه فرسان ایرانی و به منطقه آشنا بود، برخی از اعضای این گروه در زمان طاغوت در مرز و پاسگاه خدمت کرده بودند و به همین دلیل کمین و عملیات برای آنها راحت بود.
حجت الاسلام کریمیتبار در مورد نحوه شهادت حاج یادگار امیدی میگوید: در جنگ وقتی نیرویی غافلگیر میشد و در کمین میافتد فرصت عکسالعمل پیدا نمیکرد اما در کمینی که گروهک فرسان زد، رزمندگان اسلام با وجود اینکه در کمین افتاده بودند، با شجاعت تمام مبارزه کردند و توانستند سرکرده این گروه به هلاکت برسانند، همچنین این نیروهای مزدور آسیب جدی دیدند و شیرازه این گروه از هم پاشید.

وی با اشاره به اینکه در این نبرد و در لحظات آخر شهید امیدی توسط یکی از نیروهای گروهک فرسان به شهادت رسید ادامه میدهد: در این درگیری شهید و همرزمانش توانستند سرکرده گروهک را به هلاکت برسانند و به نحوی به گروه فرسان ضربه بزنند که این گروه دیگر هرگز نتوانست در عرصه جنگ عرض اندام کند.
امام جمعه ایلام شهید امیدی را نخبه دفاع مقدس میداند و عنوان میکند: شهید امیدی همان هنگام که به سپاه پاسداران پیوست وارد عرصه دفاع مقدس شد، این شهید با وجود نداشتن آموزشهای رسمی نظامی توانست با شجاعت و تجربه شخصی خود عملیاتهای بسیار موفقی در خاک دشمن انجام دهد و دشمن بعثی را زمینگیر کند.
وی با تاکید بر ویژگیهای خاص شهید همچون شجاعت و مدیریت خاطرنشان میکند: شهید امیدی با مهارتی که داشت در تاریکی به عمق جبهه دشمن نفوذ کرد، اهداف را شناسایی میکرد و عملیات انجام میداد، نقشهخوانی شهید، هوش و ذکاوت مثالزدنی و مدیریت نیروها که هر دفعه به خاک دشمن نفوذ میکردند، عملیات را انجام میدادند و به سلامت باز میگشتند نشان میدهد که این شهید از نخبههای دوران دفاع مقدس بوده است.
امام جمعه ایلام شهادت شهید امیدی را نقطه عطفی در تاریخ دفاع مقدس میداند و تاکید میکند: شهادت شهید امیدی با برکت بود، این شهادت توانست مهر پایانی بر عملیات گروه سفاک و خبیث فرسان باشد.
حجتالاسلام کریمیتبار اضافه میکند: شهید حاج یادگار امیدی در عین شجاع و سرسخت بودن با دشمنان، با اسرا مهربان بود و این بعد عاطفی و انسانی است که در رزمندههای ما وجود داشت و در دنیا نظیر نداشت.
به گزارش ایمنا، شهید یادگار امیدی فرمانده اطلاعات عملیات سپاه استان ایلام آذر سال ۶۴ در جبهه مهران و طی درگیری با گروه فرسان (گوشبُرها) با به هلاکت رساندن سرکرده گروه فرسان و در هم پیچیدن طومار این گروه خود نیز به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
بعدها مستندی به نام «فرسان» در مورد گروه گوشبرها و شخص شهید یادگار امیدی تولید شد و کتابی به نام «شکارچی گوشبرها» که خاطرات شهید بود توسط محمدعلی قاسمی به رشته تحریر درآمد، اما حق شهید یادگار امیدی به عنوان یک فرمانده شجاع و باهوش و یک نابغه جنگی هرگز ادا نشد و عملیاتهای شجاعانه لشکر ۱۱ امیرالمومنین (ع) در نبرد و درگیری با این گروه چریکی و نفوذ به عمق جبهههای دشمن ناشناخته ماند.
گزارش از پروین سجادی


نظر شما