به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نمایش نتانیاهو برای صندلیهای خالی» نوشت: «در سالهای اخیر نتانیاهو برای صحبتهایش در مجمع عمومی سازمان ملل نمایش، تصاویر و اقدامات ویژهای طراحی و دنبال کرده است. اقداماتی که در مجموع نشان از توجه ویژه تیم رسانهای او به دیپلماسی دیجیتال بوده و حتی با سوژه شدن، تصویری ماندگار در ذهنها از یک سخنرانی ثبت کرده است.
لذا برخی از تصاویر خاص نتانیاهو که در ذهنهای شما باقی مانده است، مربوط به همین جلسات است. به طور مثال میتوان به تصویری کارتونی از یک بمب که در لبه بالایی آن خط کشیده شده یا در دست گرفتن کتابی به فارسی از رهبر انقلاب در مورد فلسطین اشاره کرد. سخنرانی امسال نتانیاهو در سازمان ملل هم مانند سالهای پیش از این حاشیهها خالی نبود و حتی بهواسطه وضعیت خاص و بیسابقه اسرائیل در افکارعمومی جهان و بالاخص اروپایی و همچنین موج ایجاد شده در پذیرش فلسطین به عنوان یک کشور که یکی از پیامدهای ۷ اکتبر است، نتانیاهو نمایشهای بیشتری را هم آماده کرده بود.
بخشی از نمایش که سوژه برخی رسانههای عبری هم شد، مربوط به پیش از شروع سخنرانی بود. دفتر نتانیاهو در چند نوبت بیانیههایی را صادر کرد و در آن آورده بود: «به عنوان بخشی از تبلیغات اسرائیل، نتانیاهو دستور نصب بلندگوهایی در غزه برای پخش سخنرانی تاریخیاش در سازمان ملل را داده است.» همچنین رسانههای عبری به نقل از ارتش اعلام کردند که برای هزاران نفر در نوارغزه سخنان نتانیاهو به موبایلهایشان ارسال خواهد شد! نتانیاهو در بخشی از صحبتهایش با اشاره به اینکه سخنان او برای اهالی غزه هم پخش میشود گفت: «همه اسرا را همین حالا آزاد کنید، اگر این کار را بکنید زنده خواهید ماند و اگر نکنید اسرائیل شما را تعقیب خواهد کرد.» این جملات تکراری مورد تمسخر آوی اشکنازی، تحلیلگر حوزه نظامی روزنامه معاریو هم قرار گرفت و پس از سخنرانی نتانیاهو نوشت: «اسرائیلی که امروز تلفنهای غزهایها را هک کرد و پیام نتانیاهو را برایشان فرستاد، همان اسرائیلی است که فقط دو سال پیش نتوانست هیچ اطلاعاتی از غزه جمعآوری کند و در تبیین دلیل فعال شدن سیمکارتهای تلفن توسط مبارزان حماس که دمپایی و تفنگ کلاشینکف به دست دارند، ناکام ماند.» ضمن آنکه رسانههای عبری با انتشار تصاویری نشان دادند که برخلاف بیانیه دفتر نخستوزیری اسرائیل بلندگوها روی جرثقیلهای ارتش اسرائیل و بیشتر در مرزها قرارگرفته بودند و خبری از انتشار صدا برای مناطق جمعیتی نبوده است.
اما پربازتابترین بخش سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل، ترک کردن هیأتهای مختلف با آغاز سخنرانی نتانیاهو و خالی شدن صندلیها بود؛ اقدامی که چند ثانیه نتانیاهو را در ابتدای صحبتش مجبور به سکوت کرد. البته هیأت همراه پرتعداد اسرائیلی در صحن و بالکن جلسه با سروصدا و تشویق فراوان سعی داشتند از شدت فاجعه بکاهند.
بن کاسپیت، روزنامهنگار و تحلیلگر مشهور و راستگرای اسرائیلی با انتشار تصویر باز از صندلیهای خالی با کنایه نوشت: «سخنرانی تاریخی در برابر صندلیهای تاریخی!»
همچنین یدیعوت آحارانوت روزنامه تندرو اسرائیلی هم تیتر زد: «تیترهای خبری رسانههای بینالمللی کمتر توجهی به اظهارات نتانیاهو داشتند و تمرکز آنها بیشتر بر صندلیهای خالی سالن مجمع عمومی سازمان ملل متمرکز بود.»
نتانیاهو در بخش دیگری از سخنرانیاش طبق عادت سالانه تصاویری را در دست گرفت. در یکی از این تصاویر کشورهای یمن، سوریه، عراق، لبنان و ایران قرمز رنگ شده بودند. نتانیاهو با اشاره به ترورها و اقدامات ارتش صهیونیستی در این کشورها روی هر کدام تیک میزد. البته بهنظر میرسید که فراموش کرده بود قطر را هم از نقاشی خودش محروم نکند.
همچنین دو تصویر دیگر با نوشتههایی چند گزینهای با سؤالهای «چه کسی خون اروپاییها و آمریکاییها را با خونسردی میریزد؟» و «چه کسی مرگ بر آمریکا میگوید؟» را در دست گرفت و گزینه همه موارد شامل ایران، حماس، انصارالله، القاعده و حماس را تیک میزد!
بخش دیگری از صحبتهای نتانیاهو به مسأله به رسمیت شناختن دو دولتی و مورد خطاب قرار دادن اروپاییها گذشت. او گفت: «۹۰ درصد فلسطینیها از کشتار هفتم اکتبر حمایت کردند… به نمایندگی از همه شهروندان اسرائیل میگویم که ما با تشکیل دولت فلسطینی مخالفیم و در کنست رأیگیری کردیم، از ۱۲۰ رأی، ۹۹ رأی علیه دولت فلسطینی بود و این یک گروه حاشیهای نیست. من به رهبران غرب میگویم که اسرائیل به شما اجازه نخواهد داد برای تشکیل کشور فلسطینی تلاش کنید.»
۷ اکتبر مسأله فلسطین را که به اوج فراموشی سپرده شده بود بار دیگر در دنیا زنده کرد و وضعیت زندگی در باریکه غزه را از خفا به عیان منتقل کرد.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آثار اقتصادی مکانیسم ماشه از هیاهو تا واقعیت» نوشت: «همانطور که فعالان و مسئولان اقتصادی میگویند، هیاهوی ساختگی درباره ابعاد اقتصادی مکانیسم ماشه بسیار بزرگتر از آثار واقعی آن است.
به گزارش خبرنگار ما، سه کشور اروپایی فرانسه، انگلستان و آلمان به عنوان ابزارهای سیاست خارجی آمریکا، بالاخره تصمیم خود درباره فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای تعلیقشده سازمان ملل را عملی کردند.
اینکه ۱۰ سال قبل چرا تیم مذاکرهکننده قبول کرد سازوکار ماشه در برجام گنجانده شود و چرا به گفته محمدجواد ظریف، وزیر وقت امور خارجه، فرد ناشناسی به نام فرانچسکو توانست متن نهائی را تغییر دهد (!) موضوع دیگری است؛ اما آنچه در این گزارش به آن میپردازیم، ابعاد اقتصادی مکانیسم ماشه است. آیا همانطور که برخی رسانهها و صاحبان داراییهای دلاری در این چند هفته هیاهو کردهاند، با فعالسازی مکانیسم ماشه اقتصاد کشور زیر و رو میشود یا اینکه واقعیت چیز دیگری است؟
شاید آنچه پس از فرارسیدن مکانیسم ماشه برای مردم کوچه و بازار مورد سؤال قرار میگیرد، شامل این موارد باشد:
آیا فروش نفت ایران متوقف میگردد؟ چه تحریمهای اقتصادی قرار است برگردد؟ نرخ دلار چقدر میشود؟ آیا دیگر نمیتوانیم کالا صادر کنیم؟ آیا تحریمهای بانکی ایران سختتر میشود؟ در نهایت آیا زندگی ما مردم عادی باز هم قرار است مورد تلاطم جدیدی قرار بگیرد؟
تقریباً هیچ!
سید مصطفی موسوینژاد، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با کیهان در پاسخ به این پرسشها بیان کرد: اگر بخواهیم تکخطی پاسخ بدهیم این است که تقریباً هیچ اتفاق جدیدی در حوزه اقتصادی رخ نمیدهد بجز رخ دادن انتظارات روانی که خود این انتظارات روانی اگر مدیریت نشود میتواند اثرات مخربی در حد تحریمی جدید و مؤثر بگذارد.
وی افزود: در درجه اول باید تأکید کرد تمام مفاد این قطعنامهها در دو حوزه است: اولاً؛ هستهای و آنچه در مورد هستهای کاربرد دوگانه دارد. ثانیاً؛ تسلیحاتی و آنچه در مورد تسلیحاتی کاربرد دوگانه دارد. بنابراین هیچ اشارهای در مورد تحریمهای نفتی، بانکی و… در این قطعنامهها وجود ندارد.
این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد: در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیا شما مدعی هستید مکانیسم ماشه هیچ اثری بر اقتصاد نمیگذارد؟ پاسخ این است که بله. تقریباً هیچ! و برای این ادعا استنادات زیادی هم وجود دارد. بهترین راه برای بررسی این امر، جستوجو در آمارهای اقتصادی سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱ است؛ یعنی بازهای که آخرین قطعنامه علیه ایران صادر شد تا زمانی که تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا در سال ۱۳۹۱ وضع شد.
موسوینژاد توضیح داد: پس از صدور قطعنامه ۱۹۲۹ در سال ۱۳۸۹، اگر این قطعنامهها قرار بود بر اقتصاد ایران تحریمهای ایران اثر جدی بگذارد، قاعدتاً سرمایهگذاری خارجی کاهشی میشد. اما آنچه در آمارهای رسمی ثبت شده، حاکی از روند افزایشی سرمایهگذاری خارجی در ایران تا سال ۱۳۹۱ است. از سال ۱۳۹۱ به بعد با وضع تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا، وضعیت سرمایهگذاری خارجی در ایران کاهشی شد.
وی یادآور شد: همچنین اگر قرار بود این قطعنامهها در فروش نفت و سرمایهگذاری خارجی ایران اثر بگذارد، باید سرمایهگذاری خارجیها در صنعت نفت ایران کاهشی میشد. اما آمارهای رسمی نشان میدهد که میزان این سرمایهگذاری از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱ همچنان صعودی بوده است.
یادآور میشود رشد اقتصادی در دولت شهید رئیسی بدون برجام یا توافق دوباره با آمریکا، تا پنج درصد هم افزایش یافت و هنگام تحویل دولت، حدود سه درصد بود. احیای هشت هزار کارخانه تعطیل و نیمهتعطیل، افزایش صادرات نفت، و کاهش ۱۲ درصدی نرخ تورم (از ۴۵ به ۳۳ درصد)، نتیجه این دوره کمتر از سه ساله است. اما رشد اقتصادی در دولت آقای پزشکیان که همانند دولت حسن روحانی اولویت خود را بر مذاکره با آمریکا گذاشته، مجدداً منفی شده است. معدل رشد اقتصادی در هشت سال دولت روحانی هم، شش دهم درصد (نزدیک به صفر) بود. به این ترتیب، اقتصاد ایران پس از ۱۷ فصل رشد مثبت، در بهار ۱۴۰۴ وارد فاز منفی شد و با ثبت رشد منفی یک دهم درصد، به پایینترین سطح پنج سال اخیر رسید.
باید توجه داشت که عوامل متعددی که به عنوان دلایل افت شاخصهای اقتصادی مطرح میشود در دولت قبل هم وجود داشت. عواملی همچون ناترازیها، محدودیتهای انرژی، بروز خشکسالی، چالشهای تأمین مالی، مشکلات تخصیص ارز و واردات و… در دولت سیزدهم نیز وجود داشت اما رویکرد کلی دولت که خدمت به مردم، بدون امید بستن به مذاکره با غرب و نشأتگرفته از تفکر اسلامی- ایرانی و انقلابی- جهادی شهید رئیسی بود و همچنین استفاده از مدیران کارآمد در رأس اغلب وزارتخانهها و دستگاهها و معاونتها، موجب بهبود وضع اقتصادی شد تا آنجا که رهبر معظم انقلاب به شهید رئیسی لقب «امیرکبیر ثانی» دادند.
گفتنی است، با احیای واحدهای تولیدی مخصوصاً در حوزههای دانشبنیان، استفاده از فناوری هوش مصنوعی و هستهای در همه بخشهای کشاورزی، صنعتی، دارویی و…، خروج تجارت کشور از انحصار یک گروه خاص و غالباً پیر و فرتوت با روشهای کهنه و منسوخ و فضا دادن به جوانان نوآور برای ورود به این عرصه، اهتمام به تکمیل کریدورها و نهضت ملی مسکن، خروج ساخت و ساز از انحصار با ارائه زمین به مردم و رونق ساخت و ساز مردمی، کشور به رشد و رونق اقتصادی دست خواهد یافت اما تحقق این هدف، نیازمند رویکرد «قطع امید از آمریکا»، «تکیه بر توان داخلی» و همکاری با منطقه و کشورهای دوست یا مستقل همچون عراق، چین، روسیه، اعضای شانگهای و بریکس و استفاده از افراد کارآمد در رأس وزارتخانهها و دستگاهها و معاونتهای کلیدی است.
دولت چهاردهم باید انتخاب کند که راه کدام یک از دولتهای قبل از خود را ادامه دهد؟ آیا به مسیر رونق تولید باز میگردد و یا راهی که تاکنون رفته را ادامه خواهد داد؟»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «درخواست بیشرمانه» نوشت: «پزشکیان در نیویورک فاش کرد فرانسه از امریکا پیشنهادی برای ایران آورده است که در ازای تحویل تمامی مواد غنیسازیشده، یکماه (یا سهماه) برجام را تمدید کنند! البته میدانیم که برجامی وجود ندارد و منظور فرانسه تمدید همین «موجود بیوجود» است. اینکه چرا غرب به این وقاحت رسیده است، بخشی را باید در واکنشهای ضعیف سیاستمداران دولتی دانست؛ واکنشهایی که گاهی آه حسرت و تأسف از نهاد ملت به درمیآورد. بخشی نیز به ذات ناپاک و زیادهخواه اروپای وحشی و امریکای نامشروع بازمیگردد. پزشکیان توضیح داده است که پذیرش اسنپبک بسیار بهتر از پذیرش این درخواست غربیهاست. پاسخ محکمتر البته میتوانست این باشد که شما غربیها برای همیشه امکان مراوده دوستانه و عادلانه و منطقی با ایران را از دست دادید. همچنانکه چندجانبهگرایی در جهان قوت میگیرد و شرق دروازههای تمدن جدید را میگشاید، فرصت تعامل با ایران فرصت خوبی برای غرب بود تا جای خود را در این منطقه و مراودات منطقی حفظ کند. آینده نشان خواهد داد چه کسی بیشتر ضرر خواهد کرد. غرب ترکیبی از بردگان صهیونیسم شده است. از آلمان که مثل کهنهکفش اسرائیل حیثیت خود را زیر پای اسرائیل انداخته و شست پای صهیونیستها را به نشانه اطاعت میمکد، تا انگلیس که اکنون مستعمره اسرائیل و امریکا که قبلاً مستعمره او بوده است، شده و تا فرانسه که بهترین حرف را نماینده روسها در شورای امنیت به آنها زد، وقتی گفت شما که برادر بزرگتر (امریکا) دارید و از خود اختیاری ندارید، بهتر است وقت ما را نگیرید و ساکت باشید. البته فرانسه خفتبارتر از این حرفها در مقابل اسرائیل عمل میکند. اروپا اکنون تبدیل به برده فکری و عملی اسرائیل شده و معلوم نیست تا چه زمانی ملت اروپا این وضعیت را تحمل خواهند کرد.
دکترمسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان بامداد شنبه پیش از ترک نیویورک به مقصد تهران، در گفتوگو با خبرنگاران اظهار داشت: در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، دیدارها و گفتوگوهای بسیار خوبی با رئیسجمهور فرانسه و رئیسان جمهور و نخست وزیران کشورهای فنلاند، سوئیس، نروژ، عراق، بولیوی و رئیس شورای اروپا داشتیم. مواضع و دیدگاههای خود را بیان کردیم و درمورد برنامه هستهای و نحوه تعاملات خود سخن گفتیم. با طرفهای اروپایی به نتیجه رسیدیم، اما نگاه امریکا چیز دیگری است و طبیعی است که درخصوص مکانیسم پسگشت به تفاهمی نرسیدیم، چراکه درخواست امریکاییها غیرقابل قبول است و میخواهند تمام اورانیوم غنی شده خود را به آنها بدهیم و در عوض آنها به ما سه ماه فرصت بدهند که به هیچ وجه قابل قبول نیست. آنها چند ماه دیگر درخواست دیگری مطرح کرده و خواهند گفت که میخواهیم اسنپبک را آغاز کنیم. اگر قرار باشد بین خواسته غیرمنطقی آنها و اسنپبک یکی را انتخاب کنیم، آن اسنپ بک خواهد بود که با وجود آن نیز تمام مشکلات خود را حل خواهیم کرد.
رئیسجمهور با بیان اینکه درصورت فعال شدن اسنپبک تمهیدات لازم اندیشیده شده است، گفت: با توجه به ارتباطاتی که با همسایگان، کشورهای بریکس و شانگهای داریم، و همچنین مردم عزیز ایران که به کشور و تمامیت ارضی و عزت و سربلندی خود اعتقاد و باور دارند، از این وضعیت خارج خواهیم شد. وی با بیان اینکه اگر ضعیف باشیم ما را خرد خواهند کرد، گفت: باید تلاش کنیم قدرت خود را در تمام زمینهها از ارتباطات با یکدیگر گرفته تا مسائل علمی و فرهنگی افزایش دهیم و اگر قدرت پیدا کنیم و با هم وحدت و انسجام داشته باشیم، باکی از این بحرانها نیست. پزشکیان تأکید کرد: آنکه جهان و منطقه را به سوی خونریزی میبرد، صهیونیستها هستند. روشن است که چه فجایعی در غزه، فلسطین، لبنان و سایر کشورها به بار آوردهاند که متأسفانه دنیا نظارهگر آن است و کسانی که پشتیبان این اقدامات شنیع هستند به مرور منزویتر خواهند شد و تاریخ و آینده در رابطه با این جنایات قضاوت محکم و مناسبی خواهد داشت که از اینها به جز زشتی و پلیدی به جا نخواهد ماند.
رئیسجمهور شامگاه شنبه ضمن تشریح دستاوردهای سفر به نیویورک و شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل با اشاره به دیدارهای دوجانبه با برخی سران کشورهای اروپایی و موضوع اسنپبک گفت: با رئیسجمهور فرانسه و مقامات کشورهای نروژ، فنلاند، سوئیس و رئیس شورای اروپا دیدار داشتیم و مواضع خود را بیان کردیم. آنها نیز ابراز مخالفت با وضعیت فعلی کردند، اما در عمل، اقدامی صورت نمیگیرد. گفتوگو با امریکاییها نیز با بهانهتراشیهای مداوم همراه بود. در نیویورک درباره موضوعات مرتبط با اسنپبک با اروپاییها مذاکره کردیم و در ظاهر به توافق رسیدیم، اما پس از گفتوگو آنها با امریکاییها بهانه میآوردند. وی افزود: در جلساتی با اندیشکدهها و مراکز تحقیقاتی، شنیدیم که امریکا خواهان ایران قدرتمند نیست و بهدنبال تضعیف تدریجی ماست. این مسئله باید هوشیاری بیشتری از سوی ما را بهدنبال داشته باشد. رئیسجمهور با اشاره به موضوع هستهای و ادعاهای برخی کشورها، تأکید کرد: ما آمادگی خود را برای گفتوگو و شفافسازی درباره برنامه هستهای اعلام کردهایم، اما طرف مقابل با بهانههای متوالی، عملاً تمایلی به حل مسئله ندارد. وی افزود: نباید تصور کرد که میتوان ایران را با فشار و تحریم به زانو درآورد. کشورهای بدون منابع نفت و گاز نیز توانستهاند مسیر توسعه را طی کنند. ما نیز با اتکای به توان داخلی، کارشناسان، متخصصان، و مردم خود، مسیر حل مشکلات را خواهیم یافت و اگر مسیری نبود، خود آن را خواهیم ساخت.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «۲ در مقابل ۳» نوشت: «موضوع فعالسازی مکانیسم ماشه از سال گذشته، همزمان با طرح موضوع مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا مطرح شد. طبق برجام، ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۵ یعنی (۶ مهر ۱۴۰۴)، قطعنامه ۲۲۳۱ منقضی میشد و زمان ۶ قطعنامه تحریمی شورای امنیت به پایان میرسید. با این حال، اروپاییها در اقدامی خلاف قانون و مغایر با مقررات بینالمللی، از تصمیم خود برای فعالسازی مکانیسم ماشه خبر دادند. مکانیسم ماشه یکی از بندهای توافق جامع اقدام مشترک یا همان برجام بود. طبق این بند، هر کدام از طرفین که نسبت به عدم اجرای تعهدات طرف مقابل در این توافقنامه معترض بودند، میتوانستند حق اعمال شکایت و لغو تعهدات خود و در نهایت لغو توافق را پیگیری کنند. از همان ابتدای امضای برجام، منتقدان به شیوه مذاکرات دولت حسن روحانی با ۱+۵ نسبت به این بند و تبعات سیاسی و اقتصادی آن برای ایران هشدار دادند. در مفاد این بند، امکان سوءاستفاده آمریکا یا تروئیکای اروپا برای از بین بردن توافق و بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت ایجاد شده بود. از همه نگرانکنندهتر، فرآیند اجرایی بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران بود. مفاد این بند به گونهای تدوین شده بود که هر کدام از کشورهای غربی، صرفاً با طرح بهانه عدم اجرای تعهدات ایران، بدون هیچ مانعی و در مدت یک ماه پس از طرح موضوع در شورای امنیت، میتوانستند قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران را فعالسازی کنند. پس از امضای برجام، کارشناسان و منتقدان با استناد به مفاد بند مکانیسم ماشه، درباره تبعات شیوه نگارش این بند هشدار دادند. سال گذشته پس از طرح موضوع مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا و پس از شنیدن زمزمههای تصمیم اروپاییها برای استفاده از این بند، بار دیگر کارشناسان درباره امکان سوءاستفاده ۳ کشور اروپایی از بند مکانیسم ماشه هشدار دادند.
به هر حال آن زمان، این تصمیم تروئیکای اروپا ذیل موضوع مذاکرات ایران و آمریکا قرار گرفت. آنهایی که نسبت به این مذاکرات خوشبین بودند، مدعی بودند در صورت حصول توافق میان ایران و آمریکا، موضوع فعالسازی مکانیسم ماشه خود به خود منتفی خواهد شد. پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران، این بار ۳ کشور اروپایی جدیتر از قبل، از تصمیم خود برای فعالسازی مکانیسم ماشه خبر دادند. آنها ۳ شرط را به عنوان شروط عدم فعالسازی مکانیسم ماشه مطرح کردند:
الف - بازرسی آژانس از تاسیسات هستهای مورد هدف قرار گرفته شده ایران
ب - کسب اطلاعات یا تعیین تکلیف ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد ایران
ج - از سرگیری مذاکرات ایران و آمریکا
اروپاییها تاکید داشتند قبل از ۲۷ سپتامبر باید خواستههای آنها توسط ایران اجابت شود. در واقع تروئیکای اروپا اصرار داشت حصول توافق برای عدم فعالسازی مکانیسم ماشه، مشروط به اقدامات یکجانبه و یکسویه ایران است. تروئیکای اروپا میگفت ایران باید قبل از ۲۷ سپتامبر این ۳ شرط را محقق کند، آنگاه آنان مکانیسم ماشه را فعال نمیکنند.
در واقع آنها در پی تحمیل این شرایط به ایران بودند که تهران شروط آنها را انجام دهد، سپس منتظر وعده اروپا برای عدم فعالسازی مکانیسم ماشه باشد. قاعدتاً این فرمت پیشنهادی اروپاییها غیر قابل قبول بود، چرا که رفتار آمریکا و اروپا در جریان وقوع جنگ ۱۲ روزه و در جریان آن، باعث ایجاد یک بیاعتمادی فراگیر در ایران نسبت به آنها شده بود. ضمن اینکه عملکرد آمریکا و ۳ کشور اروپایی در قبال برجام نشان میداد این ۴ کشور مطلقاً به تعهدات خود پایبند نیستند، بویژه رفتاری که اروپا پس از خروج آمریکا از برجام از خود نشان داد، حاکی از فقدان استقلال سیاسی اروپا نسبت به آمریکا در قبال ایران بود. به همین خاطر ایران کمترین اعتمادی به اروپا برای پایبندی به تعهداتش نداشت. از سویی، وقوع جنگ ۱۲ روزه، سیاست دولت آمریکا در قبال ایران را آشکار کرد. بر همین اساس، مشخص بود اروپا نمیتواند رفتار و سیاستی متفاوت از این سیاست آمریکا در قبال ایران در پیش گیرد.
به همین خاطر ایران نمیتوانست روی وعده اروپاییها مبنی بر عدم فعالسازی مکانیسم ماشه، آن هم پس از انجام شروط سهگانه آنها حساب کند اما اروپا بر این موضع اصرار داشت. دلیل این موضع تروئیکای اروپا این بود که آنها تصور میکردند پس از جنگ ۱۲ روزه، ایران از یک موضع ضعیف وارد مذاکرات با اروپا خواهد شد و به همین خاطر، بر شروط و نحوه اجرایی شدن آنها اصرار داشتند. در مقابل این سیاست تروئیکای اروپایی، ایران یک سیاست هوشمندانه در پیش گرفت. آنچه ایران پس از توقف جنگ ۱۲ روزه در قبال موضوع فعالسازی مکانیسم ماشه انجام داد، مبتنی بر فهم واقعبینانه از سیاست آمریکا و اروپا در قبال خود بود.
بویژه رعایت ملاحظات و الزامات امنیتی در قبال بازرسی از تاسیسات هستهای، همچنین ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد نشان داد ایران بخوبی از نیات پنهان و خطرناک تروئیکای اروپا و همچنین هماهنگیهای پشت پرده آنها و آمریکا در این باره مطلع است. به همین خاطر ایران ضمن اینکه در حوزه دیپلماسی گارد خود را باز کرد، در قبال این ملاحظات امنیتی و توان بازدارندگی هستهای خود، نهایت دقت را انجام داد اما ظرافت سیاست ایران، در این بود که ضمن پایبندی بر الزامات امنیتی، یک دیپلماسی فعال را برای حصول توافق در پیش گرفت. دیپلماسی ایران نیز در راستای یک هدف دنبال شد: «جلوگیری از ایجاد یک اجماع بینالمللی علیه ایران». پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، آمریکاییها به دنبال اجماعسازی علیه ایران و تبدیل آن به یک اهرم فشار قوی بودند. کما اینکه این تحلیل نیز وجود داشت که در صورت ایجاد یک اجماع قدرتمند بینالمللی علیه ایران، احتمال حمله مجدد نظامی - اما گستردهتر از جنگ ۱۲ روزه - به ایران نیز وجود خواهد داشت.
اکنون در ایران این موضوع مطرح است که در مقابل اقدام سیاسی و غیراخلاقی اروپا و آمریکا در فعال کردن مکانیسم ماشه، چه واکنش و اقدام عملی باید انجام داد. مهمترین گزینه پیشرو که پیش از این نیز مطرح شد، خروج ایران از NPT است. درباره خروج از معاهده منع اشاعه، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. عدهای معتقدند ایران باید بلافاصله از این معاهده خارج شود. عدهای نیز معتقدند ایران بدون اعلام خروج از NPT، میتواند تعهدات و تکالیف خود در این معاهده را تعلیق کند. اینکه تصمیم نهایی شورای عالی امنیتی ملی در این باره چیست، در روزهای آتی مشخص خواهد شد اما در این موضوع تردیدی وجود ندارد که ایران باید در مقابل فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت، یک اقدام عملی انجام دهد؛ اقدامی که باعث شود موضع ایران در برابر غرب تقویت شده و اصطلاحاً ایران وارد یک موضع فعالانه شود. همانگونه که گفته شد، با فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، در شرایط فعلی امکان هیچگونه مذاکرهای با طرف مقابل وجود ندارد. با این حال برخی معتقدند خروج ایران از NPT میتواند شرایط را برای مذاکره فراهم کند. البته این تحلیل در حالی است که تجربه و واقعیات مشاهده شده در ماههای اخیر درباره رفتار آمریکا و اروپا در قبال برنامه هستهای ایران نشان میدهد طرف غربی در حقیقت نه تمایلی برای توافق عادلانه با ایران دارد و نه سیاستهای ضدایرانی خود را بر مبنای دیپلماسی و مذاکره تنظیم کرده است. شاید تنها یک عامل باعث تجدیدنظر غرب در سیاستهای خود در قبال ایران شود؛ اینکه گذشت زمان در عمل نشان دهد این سیاست غرب در قبال ایران، نهتنها منتج به حصول اهداف آنها نمیشود، بلکه باعث پیچیدهتر شدن شرایط و تحمیل خسارات بیشتر به غرب میشود.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مجلسیان در مسیر تقابل؟» نوشت: «با فعالسازی رسمی مکانیسم ماشه، فصل جدید و تیرهتری در مناسبات جمهوری اسلامی ایران با غرب و بهویژه سه کشور اروپایی عضو برجام آغاز شده است. در چنین شرایطی، صدای آشنای طیفی از نمایندگان تندرو در مجلس، این بار با لحنی بلندتر از همیشه، خروج از پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (انپیتی) را بهمثابه یک «پاسخ قاطع» به آنچه «بدعهدی اروپا و آژانس» میخوانند، مطرح کرده است. این رویکرد نه صرفاً بازتاب یک واکنش فوری به تحولات دیپلماتیک اخیر، بلکه نشانهای از تلاشی هماهنگ برای تغییر زمین بازی هستهای ایران و بازتعریف نقش مجلس در سیاست خارجی کشور است.
از اظهارات حسینعلی حاجیدلیگانی و دیگر نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری چنین برمیآید که طرح خروج از انپیتی، نهتنها در فضای احساسی پس از جنگ ۱۲ روزه با رژیم صهیونیستی، بلکه از مدتها پیش در سطوحی از تصمیمگیری در حال بررسی بوده است. ادعای «اجماع ملی» بر سر خروج از انپیتی از سوی او هرچند با مواضع رسمی دولت و رهبری همخوانی ندارد، اما نشان میدهد طیف تندرو به دنبال القای انسجامی ساختگی برای پیشبرد برنامههای خود هستند.
این تلاشها در حالی شدت یافته که رئیسجمهور در سفر به نیویورک به صراحت تأکید کرد جمهوری اسلامی نه تمایلی به ساخت تسلیحات هستهای دارد و نه تصمیمی برای خروج از انپیتی اتخاذ شده است. افزون بر آن، رهبر انقلاب نیز در سالهای گذشته و حتی اخیراً، با صدور فتاوی صریح، سلاح هستهای را حرام شرعی دانستهاند. با این وجود، تندروها که فضای پساجنگ را فرصتی طلایی برای تحمیل پروژههای خود یافتهاند، با جدیت به دنبال تغییر زمین بازی هستند.
نمایندگان جریان اصولگرا، فعالسازی مکانیسم ماشه را پایان برجام و دیپلماسی تلقی میکنند. از نگاه آنان، رویکردی جدید باید جایگزین «خوشبینی به غرب» شود؛ رویکردی که در آن نه گفتوگو، بلکه «مقاومت و قدرت» حرف اول را میزند. امیرحسین ثابتی، نماینده تهران و مشاور سابق جلیلی، با زبانی تند، به سیاست خارجی دولت حمله کرده و آن را فاقد کارآمدی لازم برای پیشبرد منافع ملی میداند و برجام را «توافقی استعماری و یکطرفه» خواند که «۱۰ سال عمر یک ملت را تلف کرده و زیرساختهای اتمی ایران را محدود کرده است». حمید رسایی نیز با بهرهگیری از ادبیات دینی و تاریخی، چهرههای میانهرو را با «اشعث» مقایسه کرده و خود و همفکرانش را بهمثابه «مالک اشتر» در میدان نبرد ایدئولوژیک میبیند. یا محسن زنگنه، نماینده تربتحیدریه در مجلس که درخواست کرد روز ۲۸ سپتامبر (ششم مهر) به روز ملی «قطع کامل امید از آمریکا و غرب» تبدیل شود. محمود نبویان هم با هشتگ عبرت بگیریم در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «همانطور که در وسط مذاکره، رژیم صهیونیستی و آمریکا به ملت ایران حمله نظامی کردند، اکنون نیز در وسط مذاکره، مکانیسم ظالمانه ماشه را فعال کردند. روشن است که تنها منطق غربیها، فشار و جنگ و جنایت و قتلعام است. و تنها راه مبارزه، قویشدن و مقاومت است».
طرح خروج از انپیتی اگرچه از منظر حقوق بینالملل ممکن است، اما به لحاظ سیاسی و امنیتی، پیامدهایی ویرانگر به دنبال دارد. تجربه کره شمالی نشان میدهد چنین تصمیمی مقدمه تحریمهای فلجکننده، انزوای دیپلماتیک و حتی تهدیدهای نظامی است. ایران، در شرایطی که با بحرانهای اقتصادی، فشارهای منطقهای و چالشهای امنیتی مواجه است، به سختی میتواند بار تبعات چنین تصمیمی را بر دوش کشد. تأکید برخی نمایندگان بر قطع همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز مکملی برای راهبرد فشار حداکثری از داخل است؛ راهبردی که با ارجاع به قوانین پیشین همچون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» در مجلس یازدهم، عملاً مسیر دولت در تعامل با جهان را مسدود کرده است.
مجتبی یوسفی، عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی، در گفتوگو با «شرق»، در پاسخ به این پرسش که با توجه به فعالشدن مکانیسم ماشه آیا ایران باید از پیمان انپیتی خارج شود یا برنامه هستهای خود را تقویت کند؟ اظهار کرد: تجربههای اخیر نشان میدهد نمیتوان نسبت به تضمینهای طرف غربی و آمریکایی اطمینان داشت. وی با بیان اینکه «ما در وسط مذاکرات بودیم و در همان ایام مورد حمله قرار گرفتیم»، افزود: این وقایع باید بهعنوان درس عبرتی در حافظه تاریخی کشور ثبت شود تا دیگر کسی گمان نکند میتوان به وعدههای غربی اطمینان کرد. یوسفی با اشاره به اینکه در زمان امضای برجام برخی نگرانیها مطرح شده بود، گفت: «بندهایی مانند مکانیسم ماشه و اسنپبک عملاً ابزارهایی در اختیار طرف مقابل قرار میداد تا هرگاه خواست از تعهدات خود شانه خالی کند. تغییر روش رأیگیری در شورای امنیت در بند ۳۷ که مانع از وتوی مؤثر چین و روسیه شد، نشاندهنده طراحی از پیش تعیینشده بود که میتوانست به ضرر منافع ملی تمام شود.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «جهان اسلام دشمن مشترک دارد» نوشت: «دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران برای دومین بار طی دو ماه گذشته به بیروت سفر کرد. علی لاریجانی صبح روز شنبه پس از ورود به فرودگاه بینالمللی رفیق الحریری بیروت، به منظور دیدار با نبیه بری، رئیس مجلس لبنان، راهی عین التینه شد. از جمله اهداف این سفر، دیدار با نخستوزیر و رئیس مجلس لبنان و نیز شرکت در مجلس یادبود سالگرد شهادت سید حسن نصرالله، رهبر فقید حزبالله لبنان، عنوان شد.
بر اساس آنچه خبرگزاری رویترز نوشته، در سفر لاریجانی به بیروت و همچنین سفر اخیرش به عربستان بحث کاهش فشارهای بینالمللی برای خلع سلاح لبنان در دستورکار قرار داشته است. رویترز به نقل از دو منبع ایرانی و یک منبع آگاه از دیدگاههای حزبالله نوشته که تلاش حزبالله برای کاهش فشار بینالمللی بر لبنان با هدف خلع سلاح این گروه با توسل به عربستان سعودی در هفته گذشته، نتیجه دیپلماسی پشت پرده ایران بوده است.
در این راستا، شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله لبنان، جمعه ۲۸ شهریورماه در یک سخنرانی به مناسبت اولین سالگرد شهادت فرمانده جهادی مقاومت شهید حاج ابراهیم عقیل، خطاب به سعودیها گفت: «از عربستان سعودی میخواهم صفحه جدیدی با گروههای مقاومت باز کند؛ آن هم از طریق گفتوگویی که مشکلات را حل کند، به نگرانیها پاسخ دهد و منافع را تامین کند.»
همچنین یک منبع آگاه نزدیک به حزبالله به رویترز گفت این گروه معتقد بود حمله اسرائیل به رهبران حماس در قطر - متحد عربستان سعودی - در ماه جاری ممکن است شرایط را به اندازهای تغییر داده باشد که دشمنیهای قدیمی از میان برود. این منبع افزود حزبالله تنها پس از دریافت سیگنال از سوی ایرانیها به عربستان روی آورده است و توضیح داد لاریجانی به نعیم قاسم توصیه کرده بود که حسننیت خود را به پادشاهی نشان دهد.
به ادعای رویترز، یکی از منابع ایرانی گفت موضوع سلاحهای حزبالله یکی از محورهای اصلی بحث در جریان سفر لاریجانی به ریاض بوده است. منبع ایرانی دیگر نیز بیان کرد لاریجانی به عربستان گفته است که نه لبنان و نه منطقه، از خلع سلاح حزبالله سودی نخواهند برد. مقامات سعودی به درخواست رویترز برای اظهارنظر در مورد درخواست حزبالله از پادشاهی یا اینکه آیا سیاست ریاض در مورد خلع سلاح این گروه تغییر کرده است یا خیر، پاسخی ندادند.
لاریجانی که برای دومین بار از زمان تصدی این پست به لبنان سفر کرده است، در بدو ورود به بیروت گفت: «در فاصله این دو سفر تحولات زیادی در منطقه رخ داد. رفتار رژیم صهیونیستی برای ملتها روشنتر شد. سخنانی که شهید سید حسن نصرالله دهههای پیش میزد و برخی کشورها باور نمیکردند امروز برای همه روشن شد. امروز برای همه روشن شد که رژیم صهیونیستی به هیچ کشوری رحم نمیکند.» وی تاکید کرد که حادثه قطر این را بهخوبی نشان داد، لذا امروز کشورهای مختلف به دنبال نشان دادن سازوکاری برای همکاری با هم هستند و این یک روش صحیح است و ما از آن حمایت میکنیم. دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان همچنین گفت: «به آینده این منطقه امیدواریم. بیداری و هوشیاری در منطقه رو به ازدیاد است و امیدواریم خیر و صلاح برای ملتهای منطقه به وجود آید.»
دبیر شورای عالی امنیت ملی در نهایت به برخی گزارشها از تدارک حمله مجدد اسرائیل به ایران نیز واکنش نشان داد و گفت: «ما برای همه شرایط آمادهایم. ولی فکر نمیکنم اینقدر بیخردانه عمل کنند. اگر این کار را کنند، محکم پاسخشان را میدهیم.»



نظر شما