به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «چگونگی نابودی اسرائیل یک سوال فرعی است!» نوشت: ««مسأله حق موجودیت اسرائیل یک مسأله انحرافی است!» این تیتر یادداشت ایان لوستیک استاد بازنشسته دانشگاه پنسیلوانیا و نویسنده کتاب «الگوی گمشده: از راهحل دو دولتی تا واقعیت تک دولتی» در فارن پالیسی است.
او در این یادداشت با ذکر مثالهایی از تغییرات رژیمها، بدون حذف کشورها و حق وجودی دولتها که به عنوان یک اصل در جهان پذیرفته شده، تأکید میکند که میتوان ماهیت رژیمهای مستقر را تغییر داد.
این نویسنده آمریکایی مینویسد: «رژیمها میتوانند بدون پایان دادن به حیات دولتهایی که بر آنها حکومت میکنند، جایگزین شوند. در سال ۱۹۸۹، رژیمها در سراسر اروپای شرقی تغییر کردند در حالی که دولتهایی که بر آنها حکومت میکردند، باقی ماندند. رژیم جمهوری خلق چین تا حد زیادی جایگزین رژیم ملیگرای چین شد که قبل از جنگ جهانی دوم بر آن حکومت میکرد. ایتالیای فاشیست با جمهوری ایتالیا جایگزین شد. ژاپن اکنون یک سلطنت مشروطه است، نه یک امپراطوری. اخیراً، روحالله خمینی رژیم پهلوی در ایران را با جمهوری اسلامی جایگزین کرد و گرچه شاید عدهای خواستار تغییر (دوباره) رژیم در ایران هستند، هیچکس حق وجود دولت ایران را به چالش نکشیده است!»
پس در وهله اول ایان لوستیک به این شبهه و مسأله پاسخ میدهد که تغییر رژیم صهیونیستی تابو نیست بلکه حتی ممکن و یا پذیرفتنی است که بگوییم باید تغییر کند!
در ادامه این یادداشت برخی اقدامات و رفتارهای این رژیم طی ۷ دهه گذشته را مرور میکند. از جمله: «ظلمهای انجام شده به اعراب اسرائیلی بالاخص طی سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۶، حضور ۵ میلیون عرب در کرانه باختری و غزه تبدیل شده به یک پادگان نظامی محصور، تداوم مصادره زمینها، ایجاد فقر سیستماتیک، نسل کشی، تصویب یک «قانون اساسی» با عنوان «اسرائیل به عنوان دولت-ملت مردم یهود» که یهودیان و تنها یهودیان حق تعیین سرنوشت را دارند، اعلام «شهرکسازی یهودیان به عنوان یک «ارزش ملی» و…»
مجموع موارد ذکر شده که دهها مورد دیگر را هم میتوان به آن اضافه کرد از جمله اتفاق تروریستی بزرگ و سرنوشت ساز پیجرها در لبنان که در سالروز آن هم هستیم، نویسنده را به یک نتیجهگیری واضح میرساند که این موجودیت (یعنی رژیم صهیونیستی) یک نظم حقوقی و ایدئولوژیکی است که بر اساس دروغ و با تظاهر به عنوان یک دموکراسی لیبرال بنا شده است که قادر به برقراری صلح با همسایگان و دیگران بر اساس حتی حداقل راهحلهای رضایتبخش نیست. اینجا جایی است که واقعیت عریان میشود!» نویسنده در حقیقت با مرور گذشته رفتاری اسرائیل ممکن نبودن صلح را با رژیم آپارتایدی اشغالگرِ سیری ناپذیر را گوشزد میکند. چیزی که امروزه با نام «اسرائیل بزرگ» بیشتر شنیده میشود.
همچنین با اشاره به نسل کشی در غزه و عدم توقف آن مینویسد: «به ناچار این سوال را مطرح میکند که آیا افراد، یا جامعه جهانی، دیگر وظیفهای برای مشروع دانستن رژیم اسرائیلی دارند که دولتی را تولید کرده که تحت نظارت آن، جامعه انسانی در غزه در حال نابودی است؟ اینکه آیا کاری که اسرائیل انجام میدهد نسلکشی است یا نه، اساساً یک مشکل معنایی است. لذا اینکه آیا دولت اسرائیل حق وجود دارد، یک خطای دستهبندی است!»
نویسنده آمریکایی میخواهد بگوید و به ما یادآوری کند که آن ماهیتی که اکنون در بخشی از سرزمین تاریخی فلسطین تسلط حقوقی و نظامی پیدا کرده است که وزیرخارجه آمریکا را به تونلهایی زیر مسجدالاقصی میبرد، یا نمادی از بزرگترین اقدام تروریستی قرن را در ماکت طلایی به ترامپ هدیه میدهد و یا با همراهی واشنگتن به قطر حمله میکند، ماهیتی است که سوال در مورد لزوم بودن یا نبودنش مسأله اصلی است!
این ماهیت باید نابود شود، مثل آلمان نازی و سوال در خصوص شیوه نابودی این ماهیت سوال فرعی است که برخی سعی دارند با پرداختن به آن، اصل مسأله را تغییر دهند و دیگران را به موضوعات حاشیهای و اتهاماتی چون یهود ستیزانه و… متهم کنند. سوال در مورد ممکن نبودن نابودی یک رژیم به بهانههای حقوق بینالملل و… تلاشی برای به حاشیه بردن لزوم ماهیت کثیف، باطل ونژادپرستانه حکومت مستقر در بخشی از سرزمین بزرگ فلسطین است.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مسئولیت حیاتی پمپاژ امید به مردم» نوشت: «قائمپناه معاون اجرایی رئیسجمهور در آئین افتتاح طرحهای آموزشی و سلامت در شهرستان شهریار گفته: «این روزها ملت بهشدت نیازمند امید و همکاری همهجانبه است و سرمایه اجتماعی، اعتماد و حس مسئولیت مشترک، زیرساخت نامرئی توسعه است که هزینهها را کاهش داده و سرعت پیشرفت را افزایش میدهد. تجربه نشان داده هر جا مردم شریک تصمیمگیری و اجرا باشند، کیفیت و سرعت خدمات چند برابر میشود.»
امیدآفرینی و پمپاژ آن به جامعه آن هم در شرایطی که جامعه بیش از گذشته به آن نیاز دارد سخن حقی است که شنیدن آن از زبان معاون اجرایی رئیسجمهور که وظیفه آگاهی دادن درباره کارهای اجرایی دستگاهها و چشاندن شیرینی خدمت به مردم و دیدن برق نگاه رضایت در مردم برعهده اوست، بسی مایه خرسندی است. اما از قدیم گفتهاند با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمیشود و تا زمانی که مردم شیرینی تلاشهای دولت را در کام خود احساس نکنند، هر چه از ضرورت امید آفرینی و استفاده از ادبیات جذاب آن گفته شود، اثری ملموس و ماندگار نمیتواند داشته باشد. مردم وقتی دیدند که باند شرقی منطقه ۲ آزادراه تهران - شمال آن هم نه همه آزادراه، بلکه تنها ۱۵/۵ کیلومتر از یک باند آن افتتاح میشود میبینیم که چگونه ابراز خوشحالی میکنند و نسبت به تلاشی که برای ادامه کار صورت میگیرد، امیدوار میشوند.
وقتی تیم کشتی آزاد کشورمان هنوز یک روز از مسابقات باقی مانده، قهرمانی خود را قطعی میکند و به تعبیری قهرمانی زود هنگام او اعلام میشود، برق امید در چشم جوانان این کشور موج میزند و تمام وجود این ملت را شور و شعف فرا میگیرد و امید به آینده در ورزش کشتی و انگیزه برای نوجوانان جهت ورود به این عرصه ورزشی دو چندان میشود.چرا ورزش کشتی ما تولیدکننده امید میشود و برخی رشتههای ورزشی که ظرفیتی به مراتب بیشتر از کشتی- هم از لحاظ بودجه و اعتبار و هم انگیزه حضور جوانان- دارد، امروز عامل سرخوردگی و ناامیدی شدهاند؟ بیشترین دلیل را باید در مدیریت تیم کشتی دانست که از هر عامل ناامیدکننده و حاشیهسازی دوری کرده و ورزشکار را وارد عرصهای که چالش برانگیز است، نمیکند. در همین مسابقات جهانی کشتی که در «زاگرب کرواسی» برگزار شد، دیدیم که وقتی فلان خبرنگار معلومالحال اینترنشنال میخواهد نزدیک کشتیگیر ما شده و با او مصاحبه کند با اخم سرمربی تیم «پژمان درستکار» مواجه میشود و اجازه نمیدهد خبرنگار این رسانه دشمن که در جنگ ۱۲ روزه در نقش پیاده نظام رسانهای برای رژیم صهیونیستی در «تلآویو» کار شبانهروزی میکرد، نزدیک کشتیگیر ما شود. نتیجه همین دقت و مراقبت از تیم است که منجر به آن پیروزی درخشان با آن کیفیت رشکبرانگیز میشود. تا آنجا که «امیر حسین زارع» کشتیگیر سنگین وزن ما پس از قهرمانی، در مقابل پرچم عزیز کشورمان زانو زده و ادای احترام نظامی میکند. این صحنه چه میزان توانست موجب امیدواری در نسل جوان ایرانی و ناامیدی در جبهه دشمن شود! چرا در برخی عرصههای ورزشی کشور در همین آغازین هفتههای بازی شاهد اختلافات، درگیریها و بگو مگوهای تخریبکننده هستیم؟ چرا در یک عرصه ورزشی امید به آینده موج میزند و در عرصه دیگر ناامیدی و یأس، انگیزه مردم را از ۹۰ دقیقه نشستن پای تلویزیون یا رفتن به ورزشگاه سلب میکند.کجای کار لنگ میزند؟ آیا همه این مشکلات به کمبود بودجه و اعتبار باز میگردد یا عدم مدیریت درست و سخنان بیحساب و غیر مسئولانه و مصاحبههای تفرقهانگیز فلان مسئولی که باید سلسله جنبان و منشأ امیدآفرینی آن عرصه ورزشی باشد، معرکهگیر اصلی در ناامیدی و بههم ریختگی در آن رشته ورزشی شده است.
یقین داریم که ناامیدی همانگونه که رهبر حکیم انقلاب فرمودند سمّ است و هیچ بهانهای نمیتواند مجوز ناامیدی برای هیچکس باشد ولی باید توجه داشت ملتی که در دفاع جانانه ۱۲ روزه و پیش از آن در طول این ۴۶ سال از عمر با برکت انقلاب اسلامی برای استقرار نظام جمهوری اسلامی تا پای جان، از همه چیز خود گذشتند سزاوار این نیستند که با برخی اشتباهات و ندانم کاریها دچار مشکلاتی شوند که مسئولان آن میتوانند با سر انگشت تدبیر و کار و تلاش جهادی این مشکلات را حل کرده و چشم طمع دشمنانی که بهدنبال سوءاستفاده از شرایط جامعه ایران هستند را کور کنند. باید توجه داشت که در مقابل کلان راهبرد «امید آفرینی»، دشمن نیز استراتژی «ناامیدسازی» را در رأس برنامهها و توطئههای خود قرار داده است. بنابراین بیش و پیش از مردم، این مسئولین هستند که باید به این توصیههای راهگشای رهبر حکیم انقلاب توجه داشته باشند که فرمودند: «یکی از راههای متوقف کردن این ملت این است که امید را از آنها بگیرند (۲۸/۰۶/۱۳۹۱). برای آمریکا، سیاست کور کردن نقطه امید جمهوری اسلامی، یک سیاست بسیار جدی است (۱۹/۰۵/۱۳۷۱) دشمنان سعی میکنند آینده را در چشم مردم، کدر و ناامیدکننده معرفی کنند. (۰۷/۰۱/۱۳۷۱).»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «جنون جهان از جنایت در غزه» نوشت: «از بامداد سهشنبه، غزه به جهنمی واقعی بدل شده؛ صدای انفجارهایی که ساکنان محلی میگویند تا تلآویو هم میرسد، بیمارستانهایی که در آستانه خاموشی هستند و مردمی که در خیابان میخوابند، بیآنکه جایی برای پناه داشته باشند. برای نخستین بار جهان در برابر اسرائیل به نقطه جوش رسیده است؛ اروپا، امریکای لاتین، آسیا و حتی متحدان دیرین واشینگتن در خاورمیانه، یکصدا علیه اشغالگری و نسلکشی تلآویو فریاد میزنند. این جنون جهانی، بیسابقهترین موج محکومیت بینالمللی علیه اسرائیل را رقم زده است.
حملات اسرائیل به غزه با ورود دو لشکر به شهر غزه وارد مرحله تازهای شده است. ارتش رژیم صهیونیستی دیروز تأیید کرد که تنها در ۲۴ ساعت، ۱۴۰ منطقه از شهر غزه را هدف قرار داده و طی هفته گذشته ۸۵۰ حمله هوایی انجام داده است. تانکها و لشکرهای ۱۶۲ و ۹۸ به قلب غزه یورش بردهاند و دستکم ۳۵۰ هزار نفر از این شهر آواره شدهاند. اینترنت در سراسر غزه قطع شده و کادرهای درمانی با کمترین امکانات در حال مبارزه برای نجات جان بیماران هستند. وزارت بهداشت غزه هشدار داد که در صورت ادامه جلوگیری از ورود سوخت، بیمارستانها بهطور کامل تعطیل خواهند شد. سازمان بهداشت جهانی در گزارشی گفته که «در صورت ادامه محاصره سوخت، بیمارستانها باید قطعاً تعطیل شوند»، و یونیسف نیز خبر میدهد که تاکنون بیش از ۱۲۶ فلسطین که ۲۶ تن از آنها کودک بودند، در نتیجه قحطی و سوءتغذیه جان باختهاند؛ بحرانی انسانی که اروپا و آمریکا نمیتوانند نادیده بگیرند.
تصاویر منتشرشده از محلات شیخ رضوان و ابو اسکندر نشان میدهد خانههای مسکونی با رباتهای انفجاری اسرائیل منفجر میشوند. صدای این انفجارها، به گفته ساکنان محلی، حتی تا تلآویو هم رسیده است. با همه اینها، بخش اعظم اهالی غزه حاضر به ترک این شهر نیستند، مثل بانوی سالخوردهای که که تصویر او در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که میگوید: «حتی اگر آخرین قطره خونم باشد، از غزه خارج نخواهم شد. بیبیسی و الجزیره تصاویری منتشر کردهاند از مادرانی که با فرزندان شیرخواره در دست، در حال گریه ایستادهاند و میگویند: «ما را به این دنیا نیندازید، ما دیگر فریادرسی نداریم.»
از سازمان ملل اخراجش کنید
اوضاع به قدری تکاندهنده است که برای اولین بار باعث موضعگیریهایی بیسابقه شده است. در مادرید، پادشاه فیلیپ ششم در سفر خود به قاهره حملات اسرائیل را «رنجی فراتر از توصیف» و «جنایت نسلکشی» خواند. نخستوزیر بلژیک نیز گفت از هرگونه تحریم علیه اسرائیل، بدون هیچ بهانهای حمایت میکند. او تأکید کرد: «دیگر نمیتوان در مورد اتفاقاتی که در غزه میافتد، سکوت کرد.» در ایرلند، معاون نخستوزیر و نخستوزیر هر دو در مصاحبهای خواستار اقدام جدیتر اتحادیه اروپا شدند و انتقاد کردند که تحریمها دستکم تا این حد دیرهنگام است.
افکار عمومی و سیاستمداران در خارج سرزمینهای اشغالی به یک طرف، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در داخل، با فشاری بیسابقه روبهرو است. رئیس سابق کنست اسرائیل روز چهارشنبه پیشبینی کرد که «عملیات نظامی زمینی موفق نخواهد شد» و تأکید کرد که «برخی از اقدامات اسرائیل در غزه، یک ننگ است.» او اضافه کرد: «نتانیاهو اشتباه کرده است و آنها نمیخواهند یک طرف فلسطینی قدرتمندی وجود داشته باشد که غزه و کرانه باختری را اداره کند. نتانیاهو در تاریخ به عنوان بدترین رهبر یهود ثبت خواهد شد.»
دیروز همچنین وقتی نتانیاهو از زمان استراحت به اتاق جلسه بازمیگشت، خانوادههای اسیران اسرائیلی در غزه هنگام حضور نتانیاهو در سالن استراحت دادگاه تلآویو، به وی حمله کردند و بر سر او فریاد زدند: «هزار و ۲۰۰ نفر در زمان حضور شما به قتل رسیدند!» همچنین به تازگی گزارشی منتشر شده که نشان میدهد رژیم صهیونیستی با بحران جمعیتی و کمسابقهای مواجه است و تعداد یهودیانی که اراضی اشغالی را ترک میکنند از تعداد کسانی که وارد میشوند پیشی گرفته است. دادههای اداره آمار مرکزی رژیم صهیونیستی نشان میدهد که طی هفت ماه اول سال ۲۰۲۵ تنها ۱۱ هزار و ۳۱۴ مهاجر جدید وارد فلسطین اشغالی شدهاند، یعنی کاهش شدید ۴۲ درصدی نسبت به سال ۲۰۲۴ و حدود ۶۰ درصد نسبت به سال ۲۰۲۳ که به دلیل جنگ اوکراین، ورود مهاجران افزایش یافته بود. دفتر مرکزی آمار رژیم صهیونیستی اعلام کرده که در سال ۲۰۲۴، تنها ۳۱ هزار نفر مهاجر جدید وارد اراضی اشغالی شدهاند، در حالی که حدود ۸۲ هزار نفر مهاجرت کردهاند. سرجیو دلابرجولا، کارشناس دموگرافیک این کاهش را نشانهای از تحولی تاریخی و نگرانکننده میداند و میگوید «اسرائیل» از دهه ۱۹۵۰ به این سو هرگز چنین کسری مهاجرتی را تجربه نکرده است.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دوراهی اعراب» نوشت: «علی لاریجانی روز سهشنبه در ریاض با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان و خالد بنسلمان، وزیر دفاع این کشور دیدار کرد.
به گزارش «وطن امروز»، در خاتمه این سفر، دفتر لاریجانی جزئیات دیدارهای او در عربستان را اعلام کرد. در اطلاعیه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی آمده است: «مهمترین سرفصل رایزنیها در این دیدار مسائل راهبردی منطقه و شرایط کشورهای اسلامی بود. دکتر لاریجانی و محمد بنسلمان در این دیدار درباره آینده منطقه گفتوگو کردند. همچنین توسعه همکاریهای اقتصادی میان جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی نیز از جمله موضوعاتی بود که در ادامه به بحث گذاشته شد. از میان این موضوعات اقتصادی، به حل مشکل تجار و سرمایهگذاریهای مشترک در زمینههای مختلف میتوان اشاره کرد».خالد بنسلمان، وزیر دفاع سعودی نیز پس از دیدار با علی لاریجانی، در شبکه ایکس نوشت: «در دیدارم با علی لاریجانی، دبیر شورای امنیت ملی ایران [در ریاض] روابط سعودی - ایران را بررسی کردیم و علاوه بر پرداختن به تعدادی از مسائل و موضوعات دارای اهتمام مشترک، تحولات منطقه و تلاشهای انجامشده در قبال آن به منظور تحقق امنیت و ثبات را مورد بحث قرار دادیم». سفر لاریجانی به عربستان و دیدار با پسران ملک سلمان، پادشاه عربستان از آن جهت حائز اهمیت است که اینک منطقه غرب آسیا دستخوش تحولات مهم امنیتی شده است. حمله رژیم صهیونیستی به قطر به وضوح راهبرد تلآویو برای سلطهجویی بر سراسر منطقه غرب آسیا را آشکار کرده است. اگرچه در بیانیه پایانی اجلاس سران کشورهای اسلامی و اتحادیه عرب در دوحه، اشارهای به اقدامات عملی کشورهای عرب و اسلامی برای مقابله با رژیم صهیونیستی به چشم نمیخورد اما واقعیات مربوط به تهدیدات رژیم صهیونیستی برای کشورهای منطقه باعث میشود اکنون از حکام عرب این انتظار برود که نسبت به این تهدیدات، اقدامات عملی در پیش گیرند. ایران به عنوان پرچمدار جبهه مقاومت و کشوری که اخیراً یک جنگ ۱۲ روزه را با رژیم صهیونیستی و آمریکا پشت سر گذاشته، میتواند از ظرفیت کشورهای منطقه برای مهار سلطهطلبی نتانیاهو استفاده کند. پس از حمله به قطر، همه کشورهای منطقه به درستی موضع همیشگی ایران پی بردند که رژیم صهیونیستی تهدید نخست منطقه است. در این بین، عربستان سعودی به عنوان یکی از کشورهای دارای نفوذ در منطقه، میتواند نقشی کلیدی در همافزایی کشورها برای مهار رژیم اشغالگر قدس ایفا کند.
بیرودربایستی با پسران سلمان
عملیاتهای تروریستی رژیم صهیونیستی علیه رهبران و فرماندهان جبهه مقاومت در یک سال اخیر، باعث شده نوعی ترس و دلهره در میان سران کشورهای منطقه، بویژه حکام عرب کشورهای حاشیه خلیجفارس ایجاد شود. رژیم صهیونیستی نشان داده است هم به لحاظ تکنولوژی و تسلیحات و هم به واسطه اراده و انگیزه، توانایی ترور رهبران و حکام کشورهای هدف را دارد. اگر تا پیش از حمله به دوحه، برخی حکام عرب تصور میکردند این توانایی رژیم صهیونیستی صرفاً علیه جبهه مقاومت اعمال میشود اما اکنون آنها این واقعیت مهم را درک کردهاند که خود آنها هم میتوانند قربانی ماشین ترور صهیونیستها شوند. اگر در ایران، به واسطه درهمتنیدگی ساختار حاکمیت با اراده مردمی، پروژه ترور سران و فرماندهان نظامی، تنها یک گام در طراحی جنگی رژیم صهیونیستی به حساب میآمد اما در کشورهای عرب، به خاطر عدم اتکای نظامات حکومتی به ظرفیت و اراده مردمی، اجرای این پروژه میتواند تنها گام برای تغییر حاکمیت این کشورها باشد. به عبارت سادهتر، آنچه رژیم صهیونیستی در نظر داشت در ایران پیاده کند، بسادگی میتواند در سایر کشورهای منطقه نیز اجرا کند. از سوی دیگر حکام کشورهای منطقه دیگر مانند سابق روی تضمینهای امنیتی دولت ایالات متحده حساب نمیکنند. آکسیوس، رسانه نزدیک به کاخ سفید، روز دوشنبه فاش کرد نتانیاهو ساعتی قبل از حمله به قطر، این موضوع را به اطلاع ترامپ رسانده بود اما وی به جای مخالفت با حمله به مهمترین متحد خود در منطقه، نشان داد با راهبرد سلطهطلبی رژیم صهیونیستی بر منطقه همراه است. این واقعیت، جدا از اینکه موجب بیفایده شدن مناسبات کشورهای عرب با آمریکا شد، یک نگرانی فزاینده را نیز برای آنها ایجاد کرد. با توجه به موضع ترامپ در قبال جنگافروزیهای رژیم صهیونیستی در منطقه، حضور نظامی آمریکا در کشورهای عرب یک تهدید بزرگ برای این کشورها به حساب میآید. اگر حکام عرب زمانی تصور میکردند حضور نظامی آمریکا در کشورشان، تضمین امنیتی برای آنهاست اما اکنون سیلی واقعیت بر صورت آنها نواخته و آنها متوجه شدهاند حضور نظامی آمریکا در کشورشان، یک تهدید امنیتی جدی است.
بنابراین اینک با توجه به راهبرد رژیم صهیونیستی برای سلطه بر منطقه غرب آسیا، حضور نظامی آمریکا در کشورهای منطقه باعث میشود تهدیدات رژیم صهیونیستی برای این کشورها جدیتر شود.
به هر حال اکنون حکام عرب با بیسابقهترین تهدیدات امنیتی از ناحیه رژیم صهیونیستی مواجهند. اینکه نخستوزیر صهیونیستها به صراحت از پیگیری ایده «اسرائیل بزرگ» سخن میگوید، یعنی همه مناسبات و توافقات سابق این کشورها با آمریکا، همچنین مناسبات پنهانشان با رژیم صهیونیستی دیگر مانند سابق کارکرد ندارد و آنها باید تغییرات جدی در استراتژی امنیتی خود ایجاد کنند. بویژه عربستان که پیش از این، تشکیل کشور مستقل فلسطین را پیششرط عادیسازی مناسبات با رژیم صهیونیستی میدانست، اکنون متوجه شده است هم تلآویو و هم واشنگتن نسبت به فرمت اجرایی پیمان آبراهام تجدیدنظر کردهاند. از سوی دیگر در ایده اسرائیل بزرگ، بخش وسیعی از خاک عربستان سعودی تحت اشغال رژیم اشغالگر قدس درخواهد آمد. بر همین اساس، سعودی باید راهبردهای منطقهای خود را بازآرایی کند.
همین چند ماه قبل بود که ترامپ طی سفری به منطقه، قراردادهای چند صد میلیارد دلاری با عربستان و قطر بست. برخی هدایای گرانقیمت به شخص ترامپ نیز اطلاعرسانی شد. البته با توجه به روحیات شخصی ترامپ و حکام عرب، احتمال میرود هدایای بیشتری به ترامپ داده باشند. با این حال اما این مشوقهای گران، باعث جلوگیری ترامپ از حمله رژیم صهیونیستی به قطر نشد. کما اینکه در ماجرای سوریه نیز با وجود دیدار ترامپ و جولانی و اعلام آمادگی جولانی برای پیوستن سوریه به پیمان آبراهام، ترامپ مانع حمله رژیم صهیونیستی به دمشق نشد. اقدام بیسابقه آمریکا و مشارکت این کشور در حمله رژیم صهیونیستی به ایران نیز یکی دیگر از گزارههایی است که نشان میدهد واشنگتن تمامقد از استراتژی جدید رژیم صهیونیستی برای سلطه بر منطقه حمایت میکند. بنابراین این تصور که با مشوقهای جدید میتوان رأی ترامپ را تغییر داد، یک خوشخیالی بینتیجه است. تنها کارکرد این ایده این است که ترامپ بیشتر از قبل این کشورها را میدوشد ولی در عمل، مانع سیاستها و اقدامات نتانیاهو در منطقه نخواهد شد.
بر همین اساس باید گفت حکام عرب، جز ۲ گزینه مذکور، راه سومی در برابر جنگطلبیهای نتانیاهو در پیش ندارند. بر همین اساس باید منتظر ماند و در هفتهها و ماههای پیش رو شاهد بود اعراب، بویژه عربستان سعودی، در مقابل تهدیدات خطرناک رژیم صهیونیستی کدام مسیر را انتخاب میکنند.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آخرین تکاپوهای دیپلماتیک؟» نوشت: «در حالی که روزشمار بازگشت تحریمها و قطعنامههای شورای امنیت تکرقمی شده است، شاهد آخرین تکاپوهای دیپلماتیک تهران و غرب هستیم. در این راستا، بعدازظهر دیروز چهارشنبه، تماس تلفنی میان عباس عراقچی، وزیر امور خارجه با وزرای خارجه آلمان، فرانسه و انگلیس و همچنین کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، برقرار شد.
آنگونه که وزارت خارجه آلمان روایت کرده است، این تماس با لحن صریح و جدی انجام شد و طرفین بار دیگر بر مواضع خود اصرار داشتند؛ گویی فضای گفتوگو تحت سنگینی خطوط قرمز طرفین بهسختی قابل تنفس است. در حالی که تهران طی ماههای اخیر ابتکار عملهای متعددی برای همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بازگشت به مذاکرات با غرب از ژنو گرفته تا وین، استانبول و…، نشان داده است و در آخرین مورد از این حسن نیت، هفته گذشته توافق با آژانس را در قاهره رقم زد، اما در سمت مقابل گویا سه کشور اروپایی و آمریکا همچنان بر بازگرداندن تحریمها و اعمال فشار مضاعف تأکید دارند.
این همزمانی فشار با فعالسازی مکانیسم موسوم به «اسنپبک» از سوی اروپا، نشاندهنده تداوم سیاست بازیهای یکجانبه و زیادهخواهانه غرب در قبال ایران است. در این میان، زمزمههای میانجیگری از سوی برخی کشورهای منطقه و فرامنطقهای نیز مطرح شده است. عباس عراقچی اخیراً در حاشیه همایش ملی ایران و سازمان همکاری اقتصادی اکو تأکید کرد کشورهای متعددی تلاش میکنند نقش مثبتی در تسهیل مذاکرات میان ایران و آمریکا ایفا کنند و نهتنها قطر، بلکه دیگر کشورهای منطقه نیز انگیزه دارند تا به حل این مشکل کمک کنند. با این حال، وزیر امور خارجه ایران بر این نکته تأکید دارد که برای آغاز هرگونه مذاکره، آنچه مهم است اراده طرف مقابل است، نه نقش واسطه. با توجه به این تحرکات دیپلماتیک و همزمانی با روزهای پایانی روند حقوقی مکانیسم ماشه از سوی سه کشور اروپایی برای بازگشت تحریمهای شورای امنیت، امیدها برای یافتن یک راهحل دیپلماتیک به کمترین میزان خود رسیده است.
کفه ترازو همچنان به نفع فشارهای غرب سنگینی میکند و هرگونه ابتکار تهران برای کاهش تنش، با پاسخهای مشروط و سیاستمدارانه تروئیکا و آمریکا مواجه میشود. به این ترتیب، آخرین تماس عراقچی با تروئیکا و کایا کالاس نیز همانند تماسهای پیشین نتیجه ملموسی در مسیر حل بحران هستهای ایران در پی نداشت و چشمانداز دیپلماسی، تحت سایه بازگشت قریبالوقوع تحریمها، همچنان نامطمئن باقی مانده است.
کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، دیروز چهارشنبه درباره گفتوگوی تلفنی با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، تأکید کرد تهران باید همکاری کامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشته باشد و بدون تأخیر اجازه بازرسی از سایتهای هستهای را بدهد. او با لحنی طلبکارانه هشدار داد: «پنجره دیپلماتیک برای حل پرونده هستهای ایران در حال کوچکشدن است و فقط چند هفته تا اعمال مجدد تحریمها فاصله باقی مانده». کالاس تصریح کرد ایران باید گامهای معتبر و عملی برای برآوردهکردن خواستههای فرانسه، انگلیس و آلمان بردارد. وزارت امور خارجه آلمان هم دیروز چهارشنبه با انتشار اطلاعیهای جزئیات گفتوگوی تلفنی وزرای خارجه آلمان، فرانسه و انگلیس و همچنین کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران را اعلام کرد. بر اساس این اطلاعیه، تماس تلفنی با هدف ادامه تلاشهای دیپلماتیک در پرونده هستهای ایران برگزار شد و طرف اروپایی بدون اشاره به همکاریهای تهران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، خواستار بازرسی بیشتر از سایتهای هستهای حساس ایران شد.
در مجموع و با نزدیکشدن به روزهای سرنوشتساز بازگشت تحریمها و فعالسازی مکانیسم موسوم به «اسنپبک»، پرونده هستهای ایران وارد مرحلهای بحرانی شده است که میتواند برای همه طرفها هزینههای سنگینی به همراه داشته باشد. تماسهای دیپلماتیک اخیر میان عباس عراقچی با تروئیکا و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و همچنین رایزنیهای ایران با فرانسه و گفتوگوهای آمریکا و فرانسه، نشان میدهد شکافهای عمیق و خطوط قرمز طرفین تا حد زیادی غیرقابل عبور باقی مانده است. تداوم سیاست فشار مضاعف از سوی اروپا و آمریکا در حالی است که ایران با همکاری فنی و دیپلماتیک با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تلاش میکند مسیر گفتوگو و توافق متوازن را حفظ کند.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مذاکرات فشرده با تروئیکا» نوشت: «با نزدیک شدن به موعد یکماهه فعال کردن مکانیسم ماشه از سوی اروپاییها، دیپلماسی نیز به موازات افزایش تنشها در حال تحرک است. عراقچی و وزرای خارجه انگلستان، فرانسه و آلمان روز چهارشنبه در دومین گفتوگوی تصویری پس از کلید زدن اسنپبک، بار دیگر بر مسیر دیپلماتیک تاکید کردند. مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در این گفتوگوی پنججانبه با تاکید بر ضرورت رسیدن به توافق در بازه زمانی باقیمانده، در ادعاهایی خواستار دسترسی بازرسان آژانس به سایتهای هستهای شد. این در حالی است که ایران و آژانس در توافق قاهره با ترسیم یک نقشه راه به دنبال از سرگیری همکاریهای پادمانی خود هستند که اجرایی کردن بندهای توافق نیازمند جدول زمانی است. از این زاویه سه پایتخت اروپایی بدون توجه به این چارچوب همکاری، مطالبات زیادهخواهانهای را مطرح کردهاند. با توجه به فرصت دو هفتهای باقی مانده، گفتوگوهای انجامگرفته در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک و احتمال دیدار رئیسجمهور ایران با سران تروئیکای اروپایی، میتواند بهعنوان آخرین تلاش، گره از کار قطعنامه ۲۲۳۱ باز کند.
تقریباً ۱۰ روز دیگر تا تکمیل روند اسنپبک و بازگشت قطعنامههای ششگانه شورای امنیت علیه کشورمان فرصت باقی مانده و این در حالی است که تهران با پیگیری روند دیپلماسی و تشدید آن تلاش دارد در این مدتزمان کوتاه مانع از تحقق چنین امر زیانباری شود. از جمله تلاشهای ایران رایزنیهای گسترده با طرفین اروپایی و توافق با آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای تداوم همکاریهاست. در این بین عصر روز گذشته سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان، طی یک گفتوگوی تلفنی با وزرای خارجه سه کشور اروپایی انگلیس، آلمان و فرانسه و مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا رایزنیهایی را انجام داد. این دومین گفتوگوی ایران و تروئیکا پس از کلید خوردن اسنپبک است که فرانسه، بریتانیا و آلمان روز ۶ اردیبهشت روند آن را آغاز کردند. پس از انجام این گفتوگو، وزارت امور خارجه آلمان با انتشار اطلاعیهای نوشت: «وزرای خارجه سه کشور اروپایی (E۳) و مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، تماس تلفنی با همتای ایرانی خود برقرار کردند تا تلاشهای دیپلماتیک ادامه یابد.»
در این گفتوگوی چندساعته وزرای تروئیکا همراه با مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در اظهاراتی مدعی شدند که ایران هنوز اقدامات لازم و دقیقی را که برای دستیابی به تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ لازم است، انجام نداده است. ایران باید مذاکرات را از سر بگیرد، اجازه بازرسی از سایتهای حساس را بدهد و به موضوع ذخایر اورانیوم با غنای بالا رسیدگی کند. سه کشور اروپایی بار دیگر بر فوریت اوضاع و عزم خود برای پیشبرد [اسنپبک] در صورت نبود اقدامات ملموس از سوی ایران در روزهای آینده تاکید کردند.»
در این تماس، وزیر امور خارجه ایران با اشاره به موضع اصولی ایران مبنی بر اهمیت حفظ فضای گفتوگو و دیپلماسی برای جلوگیری از افزایش تنشها، اقدام سه کشور اروپایی برای بازگرداندن تحریمهای لغوشده شورای امنیت را فاقد هرگونه توجیه قانونی و منطقی دانست و تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران با رویکردی مسوولانه وارد گفتوگو با آژانس بینالمللی انرژی اتمی شده و شیوهنامه روشنی راجع به نحوه ایفای تعهدات پادمانی ایران در وضعیت جدید تدوین کرد که لازم است اهمیت و ارزش این اقدام از سوی همه طرفها درک شود. اکنون نوبت طرفهای مقابل است که از این فرصت برای تداوم مسیر دیپلماتیک و جلوگیری از یک بحران قابلاجتناب استفاده کنند و جدیت و باورمندی خود را نسبت به دیپلماسی نشان دهند. عراقچی تاکید کرد ایران برای رسیدن به راهحل منصفانه و متوازن که متضمن منافع متقابل باشد آمادگی دارد؛ نیل به چنین هدفی مستلزم رویکرد مسوولانه و مستقل از سوی سه کشور اروپایی و خودداری از تاثیرپذیری از ناحیه بازیگرانی است که هیچ ارزشی برای دیپلماسی و اصول و قواعد حقوق بینالملل قائل نیستند. در این گفتوگوی تلفنی، دیدگاهها و پیشنهادهای متقابل برای تداوم دیپلماسی مورد تبادل نظر قرار گرفت.
همزمان با تلاشها و رایزنیها برای تمدید مهلت اسنپبک، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با نادیده گرفتن همکاری همیشگی ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و توافق جدید تهران با آژانس گفت که ایران باید بدون تأخیر اجازه بازرسی از سایتهای هستهای را بدهد. به گزارش ایسنا، کایا کالاس، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز چهارشنبه درباره گفتوگوی تلفنی با سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران، اظهار کرد: «ایران باید همکاری کامل خود را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان دهد و بدون تأخیر اجازه بازرسی از سایتهای هستهای را بدهد.» بنابر گزارش شبکه الجزیره، او همچنین گفت: «ما با وزیر امور خارجه ایران در تماس بودهایم و پنجره برای یک راهحل دیپلماتیک برای برنامه هستهای ایران در حال کوچک شدن است.» کالاس مدعی شد: «ما چند هفته تا اعمال مجدد تحریمها علیه ایران فاصله داریم و این کشور باید گامهای معتبری را برای برآورده کردن خواستههای فرانسه، انگلیس و آلمان بردارد.»
البته روز بعد از امضای این توافق، تروئیکای اروپایی بیانیهای صادر و بار دیگر انتظارات زیادهخواهانه خود از ایران را تکرار کردند. تروئیکای اروپایی در بیانیه مشترک خود که روز چهارشنبه ۱۹ شهریور منتشر شد، ضمن طرح این ادعا که ایران طی ماههای گذشته خواستار «ترتیبات جدید و جداگانه» با شرایط خارج از مأموریت آژانس شده است، عنوان کردند که هرگونه ترتیبات جدید باید در چارچوب توافق جامع عدم اشاعه هستهای اجرا شود. در این بیانیه همچنین از ایران خواسته شده تا با اقدامات مطرحشده توسط مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ازجمله تهیه گزارش ویژه درباره وضعیت اورانیوم با غنای بالا و پایین در تأسیسات آسیبدیده و همچنین ازسرگیری کامل بازرسیهای آژانس از تمامی تأسیسات سالم و آسیبدیده، موافقت کند.»



نظر شما