به گزارش خبرگزاری ایمنا؛ سید ابوالفضل مدنی، کارشناس معماری در یادداشتی نوشت: «موزههای جنگ و دفاع مقدس در ایران تنها فضاهایی برای نمایش اشیا تاریخی نیستند؛ آنها محل تبلور ارزشها و هویت ملی هستند، فضاهایی که میتوانند روایت مقاومت، فداکاری و پایداری مردمی را به شکلی ملموس منتقل کنند. اما متأسفانه بسیاری از موزههای داخلی، به ویژه نمونههای کمتر شناختهشده، هنوز گرفتار رویکرد صرفاً نمایشگاهی و تزئینی هستند؛ آنها به جای اینکه بازدیدکننده را در تجربه عمیق تاریخی غرق کنند، صرفاً مجموعهای از اشیا و تصاویر را ارائه میدهند. این در حالی است که معماری موزه میتواند به ابزار قدرتمندی برای تجربه، انتقال ارزشها و آموزش هویت ملی تبدیل شود.
ادبیات مقاومت، به ویژه آنچه در دوران دفاع مقدس شکل گرفته، بر مفاهیمی مانند شجاعت، پایداری، ایثار و وفاداری به آرمانهای ملی استوار است. این مفاهیم نه تنها در متون ادبی بلکه در رفتار و فرهنگ اجتماعی مردم ایران نمود داشتند و اکنون میتوانند چارچوبی برای طراحی فضاهای فرهنگی ارائه دهند. اما سوال اصلی این است: چرا بسیاری از موزهها نتوانستهاند این ارزشها را به شکل مؤثر منتقل کنند؟ پاسخ ساده است: بسیاری از طراحان هنوز میان زیباییشناسی و روایت هویتی تفکیک قائل نشدهاند. یک موزه صرفاً با ظاهر جذاب نمیتواند تجربه مقاومت و فداکاری را منتقل کند، بلکه فضا، نور، چیدمان و روایتها باید همگی در خدمت پیام اصلی باشند.

نگاهی به نمونههای داخلی نشان میدهد که باغموزه دفاع مقدس تهران نمونهای موفق است. این موزه فراتر از نمایش اشیا، با طراحی فضاهای شهری و معماری خلاقانه، تجربهای تعاملی ایجاد کرده که بازدیدکننده را به نوعی با روح و ارزشهای دوران دفاع مقدس همذاتپنداری میکند. اما در نقطه مقابل، بسیاری از موزههای داخلی دیگر، چه در تهران و چه در سایر شهرها، همچنان گرفتار طراحی سطحی هستند؛ آنها کمتر به تجربه حسی بازدیدکننده، روایت تعاملی و ارتقای کیفیت فضاهای شهری توجه میکنند.
تصاویر باغ موزه دفاع مقدس تهران
اگر به موزههای جنگ در سطح جهانی نگاه کنیم، تصویر کمی متفاوت است. اکثر موزههای جنگ خارجی بر جلوههای بصری و روایتهای عمومی تمرکز دارند و کمتر به پیامهای ارزشمحور و هویتساز توجه میکنند. آنها غالباً اطلاعات تاریخی را منتقل میکنند، اما بازدیدکننده نمیتواند درک عمیقی از شرایط و روحیات مردمی که در آن جنگها نقش داشتند پیدا کند. این مقایسه نشان میدهد که ادبیات مقاومت ایرانی میتواند چارچوبی منحصر به فرد ارائه دهد که نه تنها روایت تاریخی را منتقل میکند، بلکه تجربهای عمیق، احساسی و هویتی خلق میکند.

یکی از جنبههای کمتر بررسیشده، نقش موزهها در ارتقای کیفیت زندگی شهری است. طراحی موفق میتواند فضای موزه را به یک قطب فرهنگی و شهری فعال تبدیل کند. باغموزه دفاع مقدس تهران نمونهای است که در آن، عناصر معماری و منظر شهری، بازدیدکننده را به گشتوگذار و تعامل دعوت میکنند و محیطی امن و دلنشین برای خانوادهها و شهروندان فراهم میآورند. در مقابل، بسیاری از موزههای دیگر فاقد این ویژگی هستند و حتی در شهرهای بزرگ، حضورشان تأثیری بر کیفیت فضای شهری ندارد. این یک ضعف جدی است که نشان میدهد هنوز نگاه یکپارچه به موزه به عنوان ابزاری فرهنگی، آموزشی و شهری در بسیاری از پروژهها شکل نگرفته است.
برای ایجاد موزههایی که واقعاً ارزشهای دفاع مقدس را منتقل کنند، میتوان از چارچوبی مبتنی بر ادبیات مقاومت، بیانیه گام دوم انقلاب و سند چشمانداز ایران ۱۴۰۴ بهره برد. این چارچوب شامل چهار محور اصلی است:
-
تجربه تعاملی: بازدیدکننده باید بتواند با روایت تاریخی ارتباط برقرار کند، نه اینکه صرفاً بین اشیا قدم بزند.
-
پیام هویتی و ارزشمحور: طراحی معماری و نمایشها باید مفاهیم مقاومت، پایداری و ایثار را به وضوح منتقل کنند.
-
ارتقای کیفیت فضای شهری: موزه نباید جزیرهای منفصل باشد؛ بلکه بخشی از شهر و محیط شهری با کیفیت و دلنشین باشد.
-
ادغام هنر و معماری: استفاده از عناصر نمادین، هنری و معماری که ارزشهای مقاومت را زنده نگه دارند.
با رعایت این اصول، موزهها نه تنها فضاهای فیزیکی، بلکه ابزارهای آموزشی، فرهنگی و هویتی خواهند بود. بازدیدکنندگان با تجربه چنین فضایی، میتوانند با روح و شرایط دوران دفاع مقدس همذاتپنداری کنند و این تجربه را به نسلهای بعدی منتقل کنند.

اما انتقاد مهم این است که هنوز بسیاری از مسئولان و طراحان فرهنگی، موزهها را صرفاً به عنوان مکانهای نمایشی میبینند و از پتانسیل واقعی آنها برای ترویج فرهنگ مقاومت و هویت ملی غفلت میکنند. بدون بازنگری جدی در رویکرد طراحی، بسیاری از موزهها ممکن است در آینده صرفاً به فضاهای تزئینی تبدیل شوند و نتوانند پیام ارزشمند دفاع مقدس را منتقل کنند.
در نهایت، میتوان گفت که موزههای دفاع مقدس، پل میان گذشته و حال هستند و نقش حیاتی در انتقال ارزشهای مقاومت به نسلهای آینده دارند. نمونه موفق باغموزه دفاع مقدس تهران نشان میدهد که با برنامهریزی درست و بهرهگیری از ادبیات مقاومت، میتوان فضایی خلق کرد که هم آموزنده باشد، هم الهامبخش و هم شهری و جذاب. توسعه چنین موزههایی، نه تنها میراث فرهنگی و تاریخی ما را حفظ میکند، بلکه تضمین میکند که ارزشهای دوران دفاع مقدس به نسلهای آینده منتقل شود و هویت ملی مستحکم باقی بماند.
اگر بخواهیم این یادداشت رسانهای اثرگذار باشد، لازم است که توجه بیشتری به پتانسیل انتقادی و تحلیلی معماری موزهها داشته باشیم و از طراحان و مسئولان بخواهیم که فراتر از زیبایی ظاهری، به تجربه، پیام و هویت اهمیت دهند. تنها در این صورت است که موزههای دفاع مقدس میتوانند واقعاً نقش خود را به عنوان فضاهایی زنده، پویا و آموزشی ایفا کنند و نسلهای آینده را با ارزشهای پایداری و مقاومت آشنا سازند.»


نظر شما