به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ایستادگی در برابر فشارها و ضرورت تداوم پیشرفت ملی» نوشت: «محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی: نخستین سالروز تشکیل دولت چهاردهم در شرایطی فرارسیده است که کشور ما با وضعیتی متفاوت نسبت به سالهای پیشین روبهروست؛ وضعیتی که نهتنها ادامه فشارهای حداکثری اقتصادی و سیاسی را شامل میشود بلکه با تهاجم بیسابقه رسانهای و حتی تجاوز مستقیم نظامی از سوی رژیم صهیونیستی و ایالات متحده نیز همراه بوده است.
این نخستین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود که دشمنان با جسارت و محاسبهای خطا خاک ایران را مستقیماً هدف حمله نظامی قرار دادند. اهداف آنان فراتر از ضربه به تأسیسات هستهای یا زیرساختهای دفاعی بود؛ آنان در واقع دولت و ملت ایران را نشانه گرفتند تا با تخریب همزمان توانمندیهای دفاعی، هستهای، امنیتی و انتظامی میان مردم و حاکمیت شکاف ایجاد کنند. اما همانگونه که تجربه تاریخی نشان داده است، ملت ایران نه تنها مرعوب فشار و تهدید نمیشوند بلکه همواره در بزنگاههای حساس انسجام و همبستگی خود را تقویت میکنند. این بار نیز چنین شد؛ حملات دشمنان نه به تفرقه بلکه به وحدتی شکوهمند و بی بدیل میان دولت و ملت انجامید که میتوان آن را یکی از زیباترین صحنههای همبستگی ملی در تاریخ معاصر ایران دانست.
بهویژه در دنیای امروز که سرشار از ظلم، بیعدالتی و سلطهگری قدرتهای بزرگ است، برخورداری از یک نیروی نظامی کارآمد با قابلیت بازدارندگی فعال، یکپارچگی ملت و دولت را با جلوه ویژهای از عظمت ایران اسلامی به رخ جهانیان کشید.
در شرایط کنونی به برکت هدایتهای داهیانه مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)، ایران به یک قدرت منطقهای تبدیل شده است؛ قدرتی که در کنار وحدت و استقامت ملت منجر به شکست نقشه و برنامه دشمنان شد. این تجربه بار دیگر ثابت کرد که ایستادگی در برابر زیادهخواهیهای استکبار نه تنها ممکن بلکه ضامن حفظ استقلال و کرامت ملی است که از طریق تقویت بنیانهای علمی، فناوری و صنعتی، پیشرفت همهجانبه کشور را تسهیل مینماید.
صنعت هستهای کشور نماد موفق پیشرفت علمی و فناوری است که در حوزه تولید انرژی پاک و پایدار و در حوزه غیر انرژی توانسته است با قرارگرفتن در مرز دانش در بخش بهداشت و درمان، کشاورزی، صنعتی، ایمنی و محیطزیست جایگاه جهانی برای کشور ایجاد کند که موجب ناخرسندی دشمنان شده و طی سالها با انواع فضاسازیها، سیاهنماییها و فشارهای بینالمللی کوشیدهاند صنعت هستهای ایران را متوقف کنند که با الطاف الهی تاکنون به هیچ نتیجهای نرسیده و در آینده هم نخواهند رسید.
اکنون همبستگی و اراده ملی، ایمان به عنایات الهی و اعتماد به آینده میتواند تحت رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) که در طوفان حوادث کشتی انقلاب را هدایت میکنند؛ تلاش صادقانه رئیسجمهوری محترم با شعار «وفاق ملی»؛ نشانههایی روشن از امید به فردایی درخشان است.
به عنوان یکی از خدمتگزاران این ملت بر این باورم که آینده ایران نه در سایه تسلیم در برابر زورگویان بلکه در پرتو اتکا به خداوند، تبعیت از مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) و اتحاد دولت و ملت رقم خواهد خورد. امروز بیش از هر زمان باید به این اصل باور داشت که علم و ایمان، مقاومت و عقلانیت، دو بال پرواز ملت ایران به سوی فردایی روشن هستند.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «وحدت؛ حلقه مفقوده جهان اسلام» نوشت: «هر سال که به سالروز ولادت فخر عالم امکان و نبی مکرم اسلام حضرت محمد (صلی الله علی و آله وسلم) نزدیک میشویم، انگار که در جغرافیای جهان اسلام در طول سالی که گذشته هیچ اتفاقی نیفتاده و دنیای اسلام بدور از هر تنش و جنگی در صلح و آرامش میزیسته است! اندیشمندان، سیاستمداران، اصحاب رسانه و…به تکاپو میافتند که با برگزاری همایشها و جلساتی، بزرگترین ویژگی پیامبر اسلام که وحدت بخشی در جامعه اسلامی است را برجسته کنند. کنگره، همایش و جلسات زیادی است که فضای رسانهای کشورهای مسلمان و البته با دوز بالاتر، فضای ایران اسلامی را پر میکند. منکر آن نیستیم که این جلسات و همایشها در بیداری ملتها تأثیری نداشته که البته داشته و خوب هم داشته است که اگر اینچنین نبود امروز که با نسلکشی صهیونیستها در غزه مواجه هستیم شاهد اعتراضات و تجمعات صدها هزار نفری در اقصی نقاط جهان روبهرو نبودیم. ولی انصاف به خرج دهیم درکجا این کنگرهها و همایشها توانسته جوامع اسلامی را در مقابل رژیم صهیونیستی متحد کند. حتی در مقام مقایسه از لحاظ مدت زمان اعتراض به جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه و هم حجم نیروی انسانی معترض، کجا تجمعکنندگان در کشورهای غیرمسلمان با کشورهای مسلمان قابل مقایسه است؟ بعضی اوقات آنقدر این اعتراضات در کشورهای مسلمان کمرنگ و بیرونق است که انگار گرد مرگ بر سر کشورهای مسلمان پاشیدهاند و حال آنکه بنا به فرمایش رهبر حکیم انقلاب «موضوع وحدت نه یک تاکتیک بلکه یک اصل قرآنی است»، دارند. امروز درست است که آن شهروند انگلیسی، فرانسوی، آمریکایی و دهها کشور غیرمسلمان دیگر- با همه محدودیتهایی که دولتهایشان برای برگزاری تجمعات ضدجنگ علیه صهیونیستهای کودککش انجام میدهند- درکی از هویت امت اسلامی که قاعدتاً باید ملتهای مسلمان داشته باشند، ندارند، اما ظلمستیزی و عدالتخواهی درمیان همه انسانها فطری است و از این روی است که جمعیت صدها هزار نفری آنها را در اعتراض به ظلمی که در غزه صورت میگیرد به کف خیابانهای لندن، نیویورک، ملبورن و… کشانده است. سال گذشته
رهبر معظم انقلاب بر هویت امت اسلامی تاکید داشتند و فرمودند: «مسئله هویت امت اسلامی، مسئلهای اساسی و فراتر از ملیت است و مرزهای جغرافیایی، حقیقت و هویت امت اسلامی را تغییر نمیدهد...... این خلاف تعالیم اسلامی است که یک مسلمان از رنج مسلمانی دیگر در غزه یا دیگر نقاط جهان غافل باشد..... امروز یکی از واجبات قطعی، حمایت از مظلومان غزه و فلسطین است و اگر کسی از این تکلیف سرپیچی کند، قطعاً نزد پروردگار مورد سوال قرار خواهد گرفت»، امروز نباید با گذشت دو سال از جنگ غزه، شاهد تداوم جنایت صهیونیستها در این باریکه ۳۶۰ کیلومتر مربعی بودیم.
رهبر معظم انقلاب در دیدار مهمانهای شرکتکننده درکنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی در آبان ماه ۱۴۰۰ در باب ضرورت وحدت در جهان اسلام و مشکلات موجود در این مسیر، دو وظیفه مهم امت اسلامی «تبیین و ترویج جامعیت اسلام در همه شئون زندگی بشر» و «تقویت اتحاد مسلمانان» را از اساسیترین نیاز مسلمانان عنوان کردند و عملاً ایجاد تمدن نوین اسلامی بدون اتحاد بین شیعه و سنی را غیرممکن دانستند.
ضرورت این سخنان از آن حیث اهمیت دارد که غرب وحشی که تا ۳۰۰ سال پیش، حقوق بشر برای او امری نامفهوم و موهوم بود و چیزی به عنوان تمدن را نمیشناخت، امروز با نعل وارونه واقعیات گذشته خود، در تقسیمبندی کشورها و ادیان، مسلمانان را با برچسب افراطیگری و تروریست از گردونه تمدنساز بشری خارج کرده و گذشته ددمنشی خود را فراموش و خود را به عنوان صاحب تمدن بشری معرفی میکند. این در حالی است که اگر امروز جهان اسلام گرفتار برخی رفتارهای افراطی از قبیل تروریسم است همه این رفتارها حاصل برنامهریزی و هدایت همین غربی است که داعیه تمدن بشر را دارد. اتفاقاتی که در سالهای گذشته و همین امروز در چهره اتو کشیده تروریستی همچون جولانی در سوریه و یا رژیم صهیونیستی در غزه و دیگر سرزمینهای اشغالی شاهد کشتار زنان و کودکان مظلوم هستیم، آیا محصول جهان اسلام است یا آنکه این جماعت تروریستی که در اشکال دولتی و غیردولتی هر روز در مناطق مختلف اسلامی جنایت میکنند، تربیتشدگان متمدننماهای غرب هستند؟!
نگاههای بصیر به خوبی میبینند که امروز این صفبندیهای جعلی چگونه جهان اسلام را در آتش «جنگهای نیابتی» یا «اختلافهای قومی و مذهبی» همچون اتفاقاتی که این روزها در غزه به نوعی، در لبنان به نوع دیگر که با تشدید اختلافات با طرح خلع سلاح حزبالله صورت میگیرد و یا در یمن بهجای آنکه سر سلاحهای عربستان به سمت رژیم متجاوز و کودککش صهیونیستی نشانه رود، در همین روزهای اخیر توپخانههای سعودی به سمت یمنیها که در دنیای عرب یک تنه در مقابل صهیونیستها ایستاده و آنها را ذله کردهاند، نشانه رفته است. کیست که نداند منفعت این اختلافافکنیها به جیب چه کسانی میرود؟ این در حالی است که قلبهای سلیم و عقلهای تربیت یافته در مکتب نبوی (ص) در پس نقشآفرینی «تسنن آمریکایی» و «تشیع انگلیسی» که تکفیر و انتحار و جنایت و اختلاف را به ابزاری برای تخریب مکتب پیامبر اسلام (ص) بدل ساختهاند، دستهای آلوده صهیونیسم بینالملل و الیگارشی یهود را مشاهده میکنند و فریب تصویرسازی فریبنده رسانههای غربی را نخواهند خورد!
به نظر میرسد مهمترین موانع وحدت در جهان اسلام که موجب سرافکندگی جوامع اسلامی در مقابل دشمنان متجاوز شده است، در این موارد خلاصه میشود: ۱- پیروی از تمایلات نفسانی ۲- رسوخ فرهنگ منحط و فاسد غرب و غربزدگی ۳- خود برتربینی (برتریطلبی) ۴- ضعف وجودی نهادهایی همچون سازمان همکاری کشورهای اسلامی با ۵۷ عضو که بزرگترین سازمان از لحاظ تعداد بعد از سازمان ملل به حساب میآید ۵- وابستگی اقتصادی همراه با فشارهای غرب ۶- وجود بحرانهای داخلی ۷- جهل و بیبصیرتی و عدم درک ضرورتها ۸- فراموشی اشتراکات و بزرگنمایی اختلافات ۹- عدم اعتقاد به داشتن دشمن مشترک یا حداقل ندیدن چنین دشمنی ۱۰- و از همه مهمتر حاکمیتهای دستنشانده در برخی از کشورهای اسلامی است.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «عراقچی روی دور تهدید اروپا» نوشت: «درحالی که کشورهای اروپایی در آستانه فعالسازی مکانیسم ماشه علیه ایران هستند، عراقچی دیروز در پیامی خطاب به تروئیکای اروپا هشدار داد که به نفعشان است تا مسیر خود را تغییر دهند، چرا که این راه اشتباه که عراقچی آن را خروج اروپا از میانهروی گذشته و تبدیل شدن به تسهیلگر زیادهخواهی آمریکا تعبیر کرده، به ضرر آنها تمام خواهد شد. تهران با این هشدار، پیام سیاسی و راهبردی روشنی درباره تبعات تصمیمات اروپاییها صادر کرده که نشاندهنده آمادگی تهران برای مقابله با تحرکات غرب و تأکید بر ضرورت گفتوگوی صادقانه برای بازگرداندن اروپا به مسیر دیپلماسی واقعی است.
به گزارش «جوان»، ۱۰ روز بعد از یادداشت سه دولت اروپایی برای فعالسازی مکانیسم «اسنپبک»، مقامات ایرانی لحن خود را تندتر کرده و به انگلیس، آلمان و فرانسه هشدار میدهند که تا دیر نشده از این فرصت اندک برای عقبنشینی از مواضع خود استفاده کنند.
سید عباس عراقچی، وزیر خارجه در تازهترین اظهارات خود درباره اقدامات تنشزای غربیها با بیان اینکه اروپا باید برای موفقیت دیپلماسی زمان و فضای لازم را ایجاد کند، تأکید کرد: همانطور که به همتایان خود در سه کشور اروپایی هشدار دادهام، بازی آنها نتیجهای را که میخواهند در پی نخواهد داشت.
عراقچی روز یکشنبه طی یادداشتی در روزنامه گاردین نوشت: «بیش از دو دهه است که اروپا در کانون بحران ساختگی و ادامهدار پیرامون برنامه صلحآمیز هستهای کشور من قرار دارد. از جهات زیادی، نقش اروپا بازتابدهنده وضعیت کلیتر روابط قدرت در عرصه بینالمللی بوده است.» وی تأکید کرد: «اروپا که زمانی نیرویی میانهرو بود و تلاش میکرد آمریکا را که در منطقه ما اهداف حداکثری داشت مهار کند، امروزه به تسهیلگر زیادهخواهیهای واشینگتن تبدیل شده است.»
لازم به ذکر است که آمریکا با خروج از برجام قانوناً قدرت فعالسازی مکانیسم ماشه را ندارد و به همین دلیل این مأموریت از سوی واشینگتن به شرکای اروپایی سپرده شده است تا از طریق بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل، ایران را تحت فشار قرار داده و وادار به امضای توافق جدید درباره برنامه هستهای کنند.
عراقچی با بیان اینکه سه کشور اروپایی اعلام کردند که فرآیند بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را فعال کردهاند، افزود: این سازوکار برای مجازات عدم اجرای تعهدات مهم در توافق هستهای سال ۲۰۱۵، که بین ایران، سه کشور اروپایی، آمریکا، چین و روسیه امضا شده بود، طراحی شده است.
عراقچی همزمان با تحرکات تنشزای اروپا، برای اینکه نشان دهد ایران برای هرگونه سناریویی از سوی دشمن صهیونیست که دنبال بهانهای برای حملهای دیگر است، آماده است، گفت: «شاید اسرائیل بخواهد وانمود کند که قادر به جنگیدن به نیابت از غرب است، اما همانگونه که در خرداد امسال نشان داده شد واقعیت این است که نیروهای مسلح قدرتمند ایران آمادهاند و توان آن را دارند یک بار دیگر اسرائیل را وادار به پناه بردن به «پدرخوانده» خود کنند. عراقچی تأکید کرد که حرکت شکستخورده اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه میلیاردها دلار هزینه بر دوش مالیاتدهندگان امریکایی گذاشت، تجهیزات حیاتی ارتش آمریکا را با کاهش جدی مواجه کرد و واشینگتن را بهعنوان بازیگری بیمسئولیت نشان داد که مستعد کشاندهشدن به جنگهای تحمیلی از سوی یک رژیم یاغی است.
عراقچی در ادامه مسیر دیپلماسی را برای غربیها همچنان باز گذاشت و گفت: «با وجود اینکه میدانیم سه کشور اروپایی به بازیگرانی کاملاً متفاوت تبدیل شدهاند، هنوز هم زمان و نیاز فوری به یک گفتوگوی صادقانه وجود دارد و این گفتوگو باید با روشن شدن معنای واقعی مشارکت در برجام آغاز شود. این موضوع پیششرطی اساسی به همراه حسننیت، برای فعال کردن مفاد این توافق است.»
پیام تند عباس عراقچی به تروئیکای اروپا نشاندهنده موضع قاطع و راهبردی ایران در قبال فشارهای خارجی است. با هشدار به انگلیس، آلمان و فرانسه برای بازگشت از مسیر اشتباه، تهران تأکید میکند که ادامه اقدامات اروپاییها نتیجهای جز شکست دیپلماسی و تشدید تنشها در پی ندارد. فعالسازی مکانیسم ماشه علیه ایران، برخلاف ادعای طرفهای غربی نهتنها به حل پرونده هستهای کمکی نمیکند بلکه از دید کارشناسان فعالیتهای هستهای آن را به مرحلهای پرابهام سوق میدهد. این درحالی است که در ماههای اخیر برخی مقامات ایرانی در واکنش به فشارهای غربی از تغییر دکترین هستهای سخن گفتهاند و حتی گزینه خروج از پیمان انپیتی به طور جدی در دستورکار تهران قرار گرفته است. بنابراین، تحرکات غربیها میتواند ایران را به اتخاذ گامهای تندتر هستهای و عملی کردن گزینههای حساس سوق دهد و فضای دیپلماتیک موجود را تخریب کند.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دلارهای نتانیاهو و رقص پرچم رژیم جولانی» نوشت: «شنبه ۱۵ شهریور، سازمان منافقین پس از هفتهها تبلیغات، تجمعی در میدان اتومیوم بروکسل بلژیک برگزار کرد تا به خیال خود، قدرتش (!) را به رخ جمهوری اسلامی بکشد. این نمایش که به بهانه شصتمین سالگرد تأسیس این گروهک تروریست ترتیب داده شده بود، قرار بود با گرد هم آوردن ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی، منافقین را به عنوان نیرویی زنده و تأثیرگذار معرفی کند اما این تجمع، برخلاف تصور اپوزیسیون، سرنوشتی مشابه تجمعات پیشین داشت و به فضاحتی تاریخی تبدیل شد که زنجیرهای از فریبکاری، بهرهکشی غیراخلاقی و خیانت آشکار به منافع ملت ایران را به نمایش گذاشت. منافقین که سالهاست با بحران نبود هوادار واقعی در داخل ایران دست و پنجه نرم میکنند و دهههاست با نفرت مردم ایران مواجهند، برای پر کردن میدان اتومیوم بروکسل به ترفندهای مضحک متوسل شدند. آنها با صرف هزینههای هنگفت، بیش از ۳ هزار نفر از جنگزدگان اوکراینی و اتباع کشورهای اروپایی مانند لهستان و آلمان را به عنوان «سیاهیلشکر» به این تجمع کشاندند. تصاویر منتشرشده در شبکههای اجتماعی از افراد حاضر در این تجمع، پرچمهای اوکراین را در میان جمعیت نشان میدهد که نه به عنوان نشانهای از همبستگی، بلکه به عنوان گواهی بر بهرهکشی شرمآور از آوارگان جنگی که در ازای پول در این نمایش حضور داشتند، بود؛ اقدامی که نشاندهنده عمق استیصال منافقین است که حتی نمیتوانند چندصد ایرانی واقعی را برای حمایت از خود گردهم آورند.
اما فریبکاری به همین جا ختم نشد. منافقین در تلاشی مذبوحانه برای بزرگنمایی جمعیت، حتی همکاریشان با گروهکهای تروریست را هم علنی کردند. تصاویر و ویدئوهای منتشرشده از تجمع، حضور پرچمهای ارتش آزاد سوریه و حکومت فعلی شورشیان آن کشور را به وضوح نشان میدهد. اهتزاز پرچم رژیم جولانی در تجمع اخیر بروکسل نشان داد منافقین برای پر کردن خلأ مشروعیت خود، حاضرند حتی با گروههایی همصدا شوند که هیچ ارتباطی با مردم ایران ندارند و حتی در میان مخالفان حاکمیت ایران نیز منفورند.
این نمایش مسخره اما بدون پشتیبانی مالی و سیاسی خارجی ممکن نبود. برخی اخبار حاکی از آن است منافقین برای برگزاری این تجمع، ۵ میلیون دلار از رژیم صهیونیستی دریافت کردهاند؛ پولی که در ازای خدمات ویژه این گروهک در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران پرداخت شده بود. این پول کثیف که بخشی از زنجیره طولانی همکاری منافقین با تلآویو برای تضعیف ایران است، بار دیگر چهره واقعی منافقین را افشا کرد.
منافقین پس از دههها ترور- که هنوز هم ادامه دارد- سالهاست با لابیگری برای تصویب تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران، ارائه اطلاعات به سرویسهای جاسوسی غرب و اسرائیل و ایفای نقش به عنوان مزدور در پروژههای ضدایرانی، به منافع ملی ایران خیانت میکنند. حضور چهرههایی مانند مایک پنس، معاون سابق رئیسجمهور آمریکا و جان برکو، رئیس سابق پارلمان بریتانیا در این تجمع نیز تنها مهر تأییدی بر پیوند عمیق منافقین با محور غربی - صهیونیستی بود که هدفش نه آزادی ایران، بلکه تضعیف و تجزیه کشورمان است.
با همه اینها، تجمعی که قرار بود نمایش قدرت اپوزیسیون باشد، به فضاحتی تمامعیار تبدیل شد. ادعای حضور «دهها هزار نفر (!)» با گزارش پلیس بلژیک که تعداد شرکتکنندگان را کمتر از ۱۰ هزار نفر تخمین زده، بسادگی رد شد. نکته جالب توجه اینکه بخش اعظم این جمعیت، نه هواداران واقعی، بلکه آوارگان اجارهای، مهاجران بیخبر و گروههای حاشیهای غیرایرانی بودند.
فضاحت روز شنبه بروکسل، نمادی از سالها خیانت منافقین به ملت ایران بود. این گروهک که از دههها پیش با اقداماتی مانند ترور ۱۷ هزار نفر از مردم ایران، همکاری با صدام در جنگ تحمیلی و ایفای نقش به عنوان ابزار جاسوسی و پروپاگاندای اسرائیل و غرب، از مردم ایران طرد شده، حالا به جایی رسیده که برای حفظ ظاهر هم که شده، باید به پول کثیف صهیونیستهایی که ۳ ماه قبل بیش از ۱۰۰۰ نفر از مردم ایران را به شهادت رساندند، متوسل شود. وابستگی منافقین به اسرائیل که هدفی جز تجزیه کشورمان ندارد، نشاندهنده عمق خیانت منافقین است. این گروهک نهتنها هیچ پایگاهی در میان مردم ایران ندارد، بلکه با هر نمایش جدیدی، بیشتر به عنوان مزدور بیگانگان و دشمن منافع ملی ایران شناخته میشود؛ با دریافت میلیونها دلار از اسرائیل، نه برای آزادی ایران، بلکه برای پیشبرد پروژههای ضدایرانی غرب و رژیم صهیونیستی.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اتحاد ناممکن» نوشت: «ناهار که به پایان رسید، نوبت سرو قهوه برای رهبران دو ابرقدرت حاضر در بال شرقی کاخ سفید شد. سپتامبر ۱۹۹۴ بوریس یلتسین، رئیسجمهور ۶۳ ساله روسیه، میهمان بیل کلینتون، رئیسجمهور ۴۸ ساله آمریکا، در کاخ سفید بود. کلینتون پس از ناهار رو به یلتسین کرد و گفت: «بوریس، یک نکته آخر درباره ناتو: من هرگز نگفتم نباید عضویت روسیه را در نظر بگیریم… ما بر شمول تأکید میکنیم نه طرد» و افزود هدفش همکاری برای «اروپایی واقعاً متحد و یکپارچه» است. یلتسین پاسخ داد: «میفهمم و از حرفت سپاسگزارم». پنج سال بعد، لهستان، چک و مجارستان به ناتو پیوستند و موج گسترش مرزهای ناتو ادامه یافت، اما روسیه جایی در ناتو نداشت.
رؤیای پیوستن روسیه به ناتو، ائتلافی بیسابقه را شکل میداد؛ از سانفرانسیسکو تا ولادیوستوک و دربرگیرنده تقریباً همه سلاحهای هستهای آن زمان غیر از چین. اما این رؤیا محقق نشد و مناسبات مسکو و غرب زیر سایه ولادیمیر پوتین جانشین یلتسین بهتدریج رو به سردی رفت. برخی سیاستمداران غربی حتی هشدار میدهند پس از یک پیروزی احتمالی روسیه در اوکراین، حملهای به ناتو دور از ذهن نیست. این پرسش باقی ماند: آیا ایده عضویت روسیه در ناتو جدی بود؟ چنانکه کلینتون بعدها گفت «در تمام دوران ریاستجمهوری در را باز گذاشتیم» یا آنگونه که پوتین القا کرده، اساساً راهی وجود نداشت و فرصتی تاریخی از دست رفت؟ اشپیگل اسناد طبقهبندینشده آلمان از سال ۱۹۹۴ را بررسی کرده است؛ زمانی که ناتو اصل پذیرش اعضای سابق پیمان ورشو را بنیان گذاشت. این اسناد از بایگانی خصوصی یکی از دستاندرکاران و نیز مجموعه پروندههای منتشره مؤسسه تاریخ معاصر به نمایندگی از وزارت خارجه آلمان به دست آمده است: نامههای هلموت کهل، صدراعظم وقت آلمان به کلینتون، گزارشهای دیپلماتهای آلمانی در مسکو و واشنگتن و تحلیلهای داخلی برای کلاوس کینکل، وزیر خارجه وقت آلمان. طبق این مدارک، کلینتون واقعاً در اندیشه گنجاندن روسیه در ناتو بود؛ «موضع رسمی آمریکا» به روایت توماس ماتوسک، سفیر آلمان در واشنگتن در ۱۹۹۴.
کلینتونِ خوشبین، فرزند نسل جدید، خود را مسئول شکلدادن به آینده میدید و از دل جنگ سرد به این باور رسیده بود که «تقریبا همه چیز ممکن است». دولت آمریکا مرتباً با متحدان درباره احتمال عضویت روسیه گفتوگو میکرد؛ ۱۵ ژانویه در مقر ناتو در بروکسل، استروب تالبوت، سفیر آمریکا در ناتو و مشاور مهم کلینتون، موضع رئیسجمهور را برای سفیران تشریح کرد. گزارشی به بن نوشت که اگر مسیر آمریکا دنبال شود، باید «در چند سال» به پرسش عضویت روسیه پاسخ داد؛ اندکی بعد، دیپلمات آلمانی از واشنگتن خبر داد تالبوت حتی جدول زمانیای حوالی ۲۰۰۴ را مطرح کرده است.
بااینحال، کلینتون و تالبوت با مقاومت جدی روبهرو شدند؛ نهفقط در اروپا که حتی در بدنه باتجربه دولت خودشان. هیئت وزارت خارجه آلمان در ۱۹۹۴ با مقامهای ارشد وزارت خارجه، کاخ سفید، پنتاگون و سیا دیدار کرد؛ همگی میپرسیدند چرا کلینتون «هنوز» نظرش را عوض نکرده است. در اروپا، دولت کهل سخت انعطافناپذیر بود. فولکر رووه، وزیر دفاع (از حزب دموکرات مسیحی) گفت عضویت روسیه «شهادتنامه مرگ» ناتوست؛ هرچند بعداً موضعش تغییر کرد. دیپلماتهای بن فهرستی طولانی از نگرانیها نوشتند: اختلافات درونی حلناشدنی؛ از کارافتادن تصمیمگیری؛ ناتو در برابر بیثباتی روسیه بیاثر میشود؛ و مهمتر از همه، در صورت عضویت مسکو، «سربازان غربی شاید ناچار شوند از روسیه در مرز با چین که یک قدرت هستهای است و همچنین مغولستان دفاع کنند»؛ تصوری ناممکن که اعتبار ماده ۵ را میلرزاند. نتیجهگیری: «پیوستن روسیه یعنی پایان ائتلاف آنگونه که میشناسیم». بن بر این باور بود حتی یک روسیه قابل اتکا و دموکراتیک نیز در ناتو «نمیگنجد». با اشتراک همین نگاه در دیگر پایتختهای اروپایی و شرط اجماع در پذیرش عضو، مسیر عضویت روسیه عملاً به بنبست رسید. سالها بعد نیز جورج دابلیو بوش، رئیسجمهور آمریکا، نتوانست به سبب مخالفت آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و دیگران، اوکراین را وارد ناتو کند.
با وجود مخالفت، کهل و کینکل نمیخواستند کرملین را برنجانند. کارگروهی در دفتر صدراعظمی، وزارت خارجه و دفاع، در نوامبر ۱۹۹۴ یادداشتی منتشر کرد: «روسیه -همچون اوکراین و بلاروس- نه عضو WEU میشود و نه ناتو؛ اما به دلیل توافقات مطلوب با رهبری مسکو، از بیان علنی این نکته باید پرهیز کرد». وقتی آن دری کوزیرف، وزیر خارجه روسیه، از کینکل پرسید آلمان با عضویت کشورش چه مشکلی دارد؟ کینکل بهانهای دیپلماتیک آورد: ناتو «فعلا» برای پذیرش روسیه آماده نیست. کهل نیز در تماسها با یلتسین از ورود به موضوع میگریخت؛ چون یلتسین هم آن را بیشتر به آمریکاییها حواله میداد. کهل به کلینتون گفت: «اشپیگل یک بار مرا آخرین دایناسور نامید؛ اگر چنین باشد باید محتاط حرکت کنم. دایناسورها همیشه پیشاپیش نمیدوند». میان کهل، کلینتون و یلتسین رابطهای شخصی و صمیمانه برقرار بود؛ یلتسین، پسر کشاورزی از اورال که از فقر برخاست و مهندس شد، به خاطر شجاعت و اصلاحطلبیاش -ازجمله مقابله با کودتای کمونیستی- برای کهل محترم بود. او حمایت از یلتسین را حیاتی میدانست، اما نه با «عضویت در ناتو».»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مساله معیشت مردم از مهمترین مسائل کشور است» نوشت: «رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر دیروز در دیدار رئیسجمهور و هیأت وزیران، با اشاره به ضرورت تقویت مؤلفههای قدرت و عزت ملی، «معیشت مردم» را از مهمترین مسائل کشور خواندند و با تاکید بر اقدامات جدیتر برای «انضباط بازار» و رفع دغدغه مردم درباره افزایش بیضابطه قیمت کالاها، در زمینه ضرورت «غلبه فضای کار و تلاش و امید» بر «حالت نه جنگ نه صلح»، تقویت تولید، پیگیری تصمیمات تا حصول نتایج، استفاده از فرصت موجود اجماعسازی برای انجام کارهای مهم، حل مشکل مسکن، پرهیز از اسراف بهویژه در دستگاههای دولتی و توجه مسؤولان و اصحاب قلم و بیان به تبیین نقاط قوت حقیقی و امیدآفرین کشور و جامعه، توصیههای مهمی بیان کردند.
ایشان همچنین با اشاره به جنایات و فاجعهآفرینی حیرتانگیز رژیم صهیونیستی در غزه، راه مقابله با این وضعیت را قطع روابط تجاری و سیاسی کشورهای معترض بهخصوص کشورهای اسلامی با این رژیم دانستند. حضرت آیتالله خامنهای با تشکر از رئیسجمهور، مسؤولان، مدیران و کارکنان فعال مجموعه دولت -بهویژه دستگاههایی که در آزمون ۱۲ روزه جنگ به معنای حقیقی کلمه فداکاری کردند- «انگیزه»، «روحیه» و «پرکاری» رئیسجمهور را مورد تقدیر قرار دادند و افزودند: سفر بسیار خوب آقای پزشکیان به چین، زمینههای بالقوه اقتصادی-سیاسی به همراه آورد که این نتایج مفید باید پیگیری شود.
ایشان مسوولانی که با مردم حرف میزنند و اصحاب قلم و بیان را به «روایت قدرت، قوت و تشریح امکانات فراوان کشور» و «پرهیز از روایت ضعف و ناتوانی» توصیه کردند و افزودند: علاوه بر مسؤولان و اصحاب قلم و بیان، مطبوعات و صداوسیما هم در این زمینه وظیفه دارند. رهبر انقلاب، سخنان رئیسجمهور در این دیدار را نمونهای از روایت «قدرت و امید و توانایی» دانستند و گفتند: انگیزه و همت و روحیه قوی، زمینهساز تحقق خواستهها و اهداف است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به لزوم بهرهگیری از هر ساعتِ فرصت گذرای خدمت به مردم گفتند: اگر فرصت خدمت را قدر بدانیم و با پرهیز از کمکاری و موازیکاری، سرگرم مسائل متفرقه نشویم، مشکلات، نه در درازمدت بلکه در میانمدت، حتماً حل خواهد شد. ایشان اقدامات بسیار جدیتر در عرصه اقتصادی و معیشت مردم را ضروری برشمردند و تاکید کردند: در حل مشکلات نباید منتظر تحولات بیرونی بود؛ البته هرکس وظیفهای در این زمینه دارد انجام میدهد اما باید با انگیزه و همت و امید و روحیه کار و تلاش، بر حالت «نه جنگ نه صلح» که دشمن درصدد تحمیل آن است، غلبه کرد؛ چراکه این حالت برای کشور ضرر و خطر دارد. حضرت آیتالله خامنهای تقویت مؤلفههای قدرت ملی و عزت ملی را وظیفه دولتها دانستند و افزودند: مهمترینِ این مؤلفهها، روحیه و انگیزه و یکپارچگی و امیدواری ملت است که باید در حرف و در عمل، این عوامل را ایجاد و تقویت کرد و مانع تضعیف آنها شد.
توجه به اولویتبندی صحیح کارها، توصیه دیگر رهبر انقلاب به هیأت دولت بود. ایشان گفتند: تعیین اولویتها از خطوط اصلی مدیریت است که در این مساله باید به دو عامل «فوریت» و «زیرساخت بودن» مسائل توجه کرد. حضرت آیتالله خامنهای با تشکر از آقای عارف معاون اول رئیسجمهور به خاطر تحرک و تلاش و تشکیل جلسات پیگیری تصمیمات دولت، افزودند: دولتها مسؤول تأمین نیازهای عمومی و مشترک مردم هستند؛ مانند معیشت، امنیت، بهداشت، فرهنگ و سبک زندگی که باید در این عرصهها، اولویتها و سرفصلهای اساسی را به دقت تعیین کرد.
رهبر انقلاب تحقق اهداف، معارف و شرایع اسلامی را اساس تشکیل نظام خواندند و گفتند: امام از روز اول همین مبانی را مطرح کرد و اگر کسی چیز دیگری بگوید، خلاف گفته است. ایشان، پیگیری تصمیمات را تا رسیدن به نتیجه، از مهمترین کارها دانستند و گفتند: آقای رئیسجمهور با سفرهای استانی، رفتن به وزارتخانهها و تماس نزدیک با مردم و مدیران، این پیگیری را انجام میدهد اما لازم است این روحیه در بدنه و مدیران میانی هم ایجاد شود؛ نه اینکه تصمیمات در سلسلهمراتب مدیریتی، کمرنگ شود و وقتی به سرانگشتانِ اجرایی رسید، عملاً چیزی از تصمیمات نمانده باشد.
نخستین توصیه ایشان به «توجه به تولید و احیای واحدهای تولیدی» اختصاص داشت. حضرت آیتالله خامنهای گفتند: همه کسانی که مساله اقتصاد را واقعی و عملی درک میکنند، متفقالقولند که تولید کلید پیشرفت اقتصادی ایران است؛ بنابراین، باید توجه ویژهای به تولید کرد، از جمله اینکه برق این واحدها را -مگر در حالت اضطرار- قطع نکرد.
«تأمین بهموقع و کامل کالاهای اساسی»، دیگر توصیه رهبری به مسؤولان اجرایی بود. ایشان گفتند: ذخایر کالاهای اساسی باید کاملاً اطمینانبخش باشد؛ این کار با از بین بردن گرانیهای ناشی از سودجویی منفعتطلبان، در سفره مردم اثر مستقیم دارد و تهدید غذایی را هم از بین میبرد.
حضرت آیتالله خامنهای با انتقاد از انحصار واردات برخی کالاهای اساسی، این کار را موجب بستهشدن دستان مسؤولان خواندند و گفتند: واردات کالاهای اساسی و مباشران این کار را رقابتی و کالاها را از مبادی متفاوت تهیه کنید؛ چرا که این مساله بهگفته برخی کارشناسان باعث کاهش قیمت ارزی خریدها و قیمت ریالی آنها در کشور میشود.
رهبر انقلاب بار دیگر به مساله مهم معیشت مردم پرداختند و گفتند: در باب معیشت مردم بهگونهای عمل کنید که مردم بتوانند حدود ۱۰ قلم کالای اساسی را بدون دغدغه افزایش قیمت تهیه کنند؛ نه اینکه قیمتها امروز و فردا دو برابر شود. ایشان کالابرگ را با اشاره به گفته برخی مطلعان از مسائل اقتصادی، از راههای دسترسی بدون دغدغه مردم به ۱۰ قلم کالای اساسی خواندند.
«انضباط بازار» نکته دیگری بود که رهبر انقلاب با تاکید بر آن گفتند: بهگونهای بازار را مدیریت کنید که مردم احساس نکنند بازار رها شده است و قیمتها «امروز و فردا» و «اینجا و آنجا» متفاوت است؛ چرا که این احساس به روحیه مردم صدمه میزند. ایشان توجه به «ذخایر مورد نیاز گاز زمستان» و «برنامهریزی برای تأمین کسری گاز از طریق واردات» را ضروری برشمردند و گفتند: توصیه دیگر، توجه به مساله مسکن است که در این زمینه پیشنهادهایی برای حل نسبی مشکل وجود دارد که مسؤولان باید آنها را تا حصول نتیجه دنبال کنند.»



نظر شما