به گزارش خبرگزاری ایمنا، کمدی اسلپاستیک (Slapstick Comedy) یکی از شناختهشدهترین قالبهای کمدی در جهان است؛ سبکی که بیش از آنکه بر دیالوگ و کلام استوار باشد، بر بدن بازیگر و حرکتهای فیزیکی تکیه دارد. واژه «اسلپاستیک» از ابزاری چوبی در نمایشهای ایتالیایی «کمدیا دلآرته» گرفته شده که با آن ضربهای پرصدا اما بیخطر ایجاد میکردند. همین ابزار بعدها نماد خندهای شد که از اغراق، بیتعادلی و ضربههای نمایشی زاده میشود.
ویژگیهای اصلی
اسلپاستیک بر حرکات ناگهانی و اغراقشده بنا شده است؛ لغزیدن روی پوست موز، افتادن از صندلی، گیر کردن در درها، سیلیهای نمایشی و تعقیب و گریزهای پرشتاب؛ در این ژانر، بدن بازیگر به زبان اصلی روایت بدل میشود و اغلب گفتوگوها کمرنگ یا حتی حذف میشوند.
یکی دیگر از ویژگیهای اساسی اسلپاستیک، زمانبندی دقیق است. کوچکترین تأخیر در اجرای یک حرکت یا واکنش، میتواند تمام بار کمدی صحنه را از بین ببرد. به همین دلیل بازیگران این ژانر معمولاً تمرینهای فشرده و تخصصی دارند تا ضرباهنگ اجرا دقیقاً در لحظه درست شکل بگیرد.
ریشهها و تاریخچه
ریشههای اسلپاستیک به کمدیا دلآرته در ایتالیا بازمیگردد؛ جایی که بازیگران با ماسکهای ثابت و حرکتهای بدنی اغراقآمیز، موقعیتهای خندهدار میآفریدند. در قرن نوزدهم این سبک در سیرکها و وودویلهای آمریکا گسترش یافت و با ورود به سینما، به اوج شهرت رسید.
سینمای صامت، بهترین بستر برای اسلپاستیک بود. چهرههایی چون چارلی چاپلین، باستر کیتون و هارولد لوید با بداههپردازیهای بدنی و حرکات پرخطر، شاهکارهایی آفریدند که هنوز هم تماشاگران را میخنداند. در دهههای بعدی، کمدینهایی چون جری لوئیس در آمریکا یا گروه «مانتی پایتون» در انگلستان، این سبک را به شیوههای نوین پیوند زدند.
اگرچه سینما و تلویزیون بیشترین میدان را برای این نوع کمدی فراهم کردند، اما اسلپاستیک همچنان در صحنههای تئاتر زنده اجرا میشود. در ایران نیز، هرچند کمتر به شکل کلاسیک آن پرداخته شده، اما در بسیاری از نمایشهای کمدی بدنی و حتی در آئینهای سنتی مانند سیاهبازی میتوان ردپای این ژانر را یافت.
اسلپاستیک، فراتر از خندههای سطحی، نوعی رهایی از فشارهای اجتماعی به شمار میآید. وقتی تماشاگر میبیند شخصیتی با اغراق و بیاحتیاطی سقوط میکند یا ضربه میخورد اما آسیبی نمیبیند، لحظهای از سختیهای واقعی زندگی فاصله میگیرد. همین حس رهایی، راز ماندگاری این ژانر در طول تاریخ است.
وضعیت کنونی
امروزه اسلپاستیک با اشکال تازهای در سینمای خانوادگی، انیمیشنها و حتی تئاترهای خیابانی دیده میشود. آثار والت دیزنی، فیلمهای جکی چان یا حتی کمدیهای تلویزیونی مدرن، همگی بخشی از میراث این سبک را حمل میکنند. با این حال، هنرمندان تئاتر معاصر تأکید دارند که حفظ ریشههای بدنی و تمرینهای دقیق برای جلوگیری از سطحیسازی این ژانر ضروری است.
اسلپاستیک تنها نمایش «افتادن و سیلیخوردن» نیست؛ بلکه هنری استوار بر مهارت، زمانبندی و روایت بدنی که از دل تاریخ تئاتر و سینما برخاسته و همچنان خنده را به یکی از مشترکترین زبانهای انسانی بدل کرده است. شاید ابزارها تغییر کرده باشند، اما خندهای که از دل ضربههای بیخطر برمیخیزد، هنوز هم همان قدرت شگفتانگیز گذشته را دارد.


نظر شما