حمیدرضا غلامزاده در گفتوگو با خبرنگار ایمنا درباره بیانیه مشترک نشست پکن میان چین، ایران و روسیه اظهار کرد: بیانیه و این رویکردها اثرگذار هستند، زیرا روایت غیرحقوقی موضوع مکانیسم ماشه را روشن کرده و میتواند هزینه کرهجنوبی بهعنوان رئیس دورهای شورای امنیت در پذیرش مکانیسم و مطرح کردن آن در دستورکار شورا را افزایش دهد، در چنین شرایطی احتمال دارد وی از طرح موضوع منصرف شود و اگر موضوع را مطرح نکند، مسیر طبیعی به سمت اکتبر و زمان ریاست روسیه بر شورا پیش خواهد رفت؛ زمانی که پرونده برجام بهطور طبیعی به پایان میرسد.
وی افزود: از منظر روایتسازی و تأکید بر رویکرد حقوقی، بالا بردن هزینه اسنپبک میتواند بسیار مؤثر باشد، از سوی دیگر این اقدام یک سند حقوقی محسوب میشود تا اگر اسنپبک انجام و قطعنامهها بازگردانده شوند، دو عضو دائم شورای امنیت که پیشتر نامه نوشته بودند، این بار نیز مخالفت مکتوب خود را اعلام کنند؛ در این حالت مشروعیت قطعنامهها زیر سوال خواهد رفت.
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: تنها کارت بازی اروپاییها مقابل ایران، مسئله کلید مکانیزم ماشه و اسنپبک است، این تنها برگ برندهای است که در عرصه بینالمللی در اختیار دارند و به همین دلیل تلاش میکنند آن را تمدید کنند، نه برای اجرای کامل؛ زیرا میخواهند ایران را همچنان تحت فشار نگه دارند.
غلامزاده در پاسخ به پرسشی درباره نقش اتحاد شانگهای گفت: با توجه به تحریمهایی که ممکن است در چارچوب مکانیزم ماشه متوجه ایران شود، اتحادیهها و ائتلافهایی همچون شانگهای و بریکس میتوانند نقش مؤثری ایفا کنند. تحریمهای سازمان ملل همچون تحریمهای آمریکا الزامآور نیستند، بنابراین ما میتوانیم با تکیه بر پیوندهای منطقهای و ائتلافهایی همچون بریکس از انزوا خارج شده و وضعیت تحریمها را بهبود ببخشیم.
وی افزود: تحریمها بهطور واقعی کارکرد خود را از دست دادهاند، فلسفه تحریم قطع رابطه بود، اما وقتی این امکان وجود ندارد، اثرگذاری آن کاهش پیدا میکند. تحریمها دیگر ابزار تغییر رفتار یا تغییر رژیم در کشور هدف نیستند و تنها فشار بیشتری بر ایران وارد میکنند، با این حال ایران طی چند دهه گذشته مسیرهای جایگزین پیدا کرده و توانسته تحریمها را دور بزند یا خنثی کند، بنابراین اثر کشندهای از تحریمها مشاهده نمیشود، هرچند نمیتوان گفت هیچ اثری ندارند.
غلامزاده با اشاره به تحولات ژئوپلیتیک جهان گفت: مهمتر از آثار مقطعی تحریمها، این است که تحریمها بهطور اساسی اثر خود را از دست دادهاند. زیادهروی آمریکا در استفاده از این ابزار و بیثمر بودن سازمان ملل و آژانسهای آن، از جمله دادگاههایی که علیه رژیم صهیونیستی حکم صادر میکنند، نشان داده است که این نهادها دیگر نویدبخش یک نظم جهانی مستقر نیستند.
وی افزود: در آینده شاهد تغییراتی در نظم جهانی خواهیم بود که در آن سازمانها و ائتلافهایی همچون شانگهای و بریکس نقش اصلی را ایفا خواهند کرد. در این نظم نوین، اروپا دیگر جایگاه جدی نخواهد داشت و جغرافیاهای جدیدی همچون جنوب جهانی که در بریکس مطرح است، اهمیت پیدا میکنند. این ائتلافها در کوتاهمدت و بلندمدت برای ایران اهمیت راهبردی خواهند داشت.
این کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: آینده نظم جهانی با این ائتلافها شکل میگیرد. مهمتر از بحث تحریمها و تأثیرات مقطعی آنها، نقش این سازمانها در شکلدهی به نظم آینده است. پیوستن ایران به چنین مجموعههایی و حضور پررنگ در آنها میتواند جای پای کشور را در ساختار قدرت جهانی تثبیت کرده و موقعیتی محکم برای آینده به وجود آورد.
وی خاطرنشان کرد: در نظم آینده جهانی، آمریکا همچنان حضور خواهد داشت و چین نیز بهطور مستقل قدرتنمایی خواهد کرد؛ اما در کنار اینها، ائتلافهایی همچون شانگهای و محورهای همسو شامل چین، روسیه، ایران و کرهشمالی شکل گرفتهاند که حتی هند نیز به آنها پیوسته است. این مجموعهها از سوی غرب بهعنوان محور متخاصم یا تندرو شناخته میشوند که با نظم موجود جهانی در تقابلاند.


نظر شما