به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «وزارت خارجه در میانه میدان» نوشت: «یک سال از آغاز به کار دولت وفاق ملی دکتر پزشکیان میگذرد. دولت چهاردهم در همان آغاز و همچنین در آستانه یکسالگیاش، با دو تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی به خاک کشور مواجه شد؛ بار اول، اندک ساعاتی پس از مراسم تحلیف رئیسجمهوری، میهمان رسمی و عالیرتبه آن مورد حمله تروریستی رژیم صهیونیستی قرار گرفت و بار دوم، در آستانه یکسالگی فعالیت دولت وفاق، رژیم صهیونیستی با همکاری همدستان بینالمللیاش یک تجاوز آشکار نظامی را که نقض صریح قوانین و مقررات بینالمللی بود علیه خاک کشورمان ترتیب داد.
از همان آغازین روزهای دولت و پس از تشکیل کابینه، مشخص بود که پیشبرد اهداف دیپلماسی نظام در چنین شرایطی، طراحی دقیق و کوششی چندلایه را میطلبد؛ طراحیای که در رفتار باید فعال و در نتیجه فراگیر و تأثیرگذار باشد.
با تشکیل دولت و همزمان با تلاش برای از سرگیری مذاکرات رفع تحریمها که از همان ابتدا با گفتوگو با وزرای خارجه کشورهای متعامل در برجام در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل آغاز شد و پیش از جنگ تحمیلی رژیم اسرائیل علیه ایران در قالب پنج دور با وساطت عمان ادامه یافت تقویت تعامل با کشورهای منطقه در بالاترین سطح دستگاه دیپلماسی، از طریق سفر به کشورهای منطقه و گفتوگو با مقامهای ارشد همسایگان خلیج فارس، ترکیه، پاکستان و فراتر از آن مصر و اردن، تصمیمی بسیار مهم در زمانی حساس بود. این تصمیم، هم مبتنی بر نگاه اصولی و دیرینه ایران به همگرایی و همکاری منطقهای برای حفظ و حراست از امنیت جمعی در غرب آسیا بود و هم نشانهای از اهتمام جدی جمهوری اسلامی ایران برای بسیج منطقه در برابر ناامنسازی و بیثباتسازی از سوی رژیم اشغالگر صهیونیستی. به بیان دیگر، جمهوری اسلامی ایران در یکی از پرتنشترین دورههای تاریخی، از سیاست همسایگی غافل نشد و یک وضعیت بحرانی تحمیلی را به فرصتی برای اثبات دوستی با کشورهای منطقه و ارتقای تفاهم متقابل بر ضرورت همصدایی علیه تهدید مشترک بدل ساخت.
این یک سال، دستگاه دیپلماسی با چشمانی باز و نگاهی واقعبینانه، چالشهای پیچیده امنیتی و ملی را رصد کرد، برای مواجهه مؤثر با آنها تدبیر اندیشید و همزمان کوشید فرصتهای ارزشمند جدیدی را برای پاسداری از منافع و امنیت ملی شناسایی یا حتی خلق کند.
تمام این اقدامات، ذیل راهبرد اصلی سیاست خارجی دولت یعنی سیاست خارجی فعال، فراگیر و اثرگذار از ابتدا برنامهریزی و اجرا شد. اما باید اذعان کرد که تجربه سخت و تاریخی تجاوز ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی به ایران، محک بزرگی برای آزمودن این راهبرد بود.
در روزهایی که رژیم صهیونیستی و همدستان بینالمللیاش با نقض قوانین و مقررات بینالمللی به خاک ایران تجاوز نظامی کردند، وزارت امور خارجه با تمام توان وارد صحنه شد. در همان ساعات اول، نامهای رسمی به دبیرکل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت ارسال کردم و در آن تصریح شد: «جمهوری اسلامی ایران قربانی تجاوز آشکار است و بر اساس منشور ملل متحد، حق ذاتی دفاع مشروع را برای خود محفوظ میدارد».
سه نشست اضطراری شورای امنیت با دستور کار حمله به ایران برگزار شد. در همه این نشستها، نمایندگان ایران با استدلالهای حقوقی و سیاسی قاطعانه از حقانیت ملت ایران دفاع کردند. بارها تأکید کردم: «اگر شورای امنیت در برابر این تجاوز آشکار سکوت کند، اعتبار خود را از دست خواهد داد».
بیش از ۶۰ تماس تلفنی و ویدئویی با وزرای خارجه کشورهای مختلف برقرار شد. محور اصلی همه رایزنیها، محکومیت تجاوز، جلوگیری از گسترش جنگ و تأکید بر ضرورت توقف فوری حملات بود. در این تماسها با صراحت گفتم: «ایران آغازگر جنگ نبوده و نخواهد بود، اما در دفاع از مردم و سرزمین خود لحظهای تردید نخواهد کرد».
وزارت امور خارجه توانست در سازمان همکاری اسلامی و جنبش عدم تعهد، بیانیههایی قاطع در محکومیت تجاوز رژیم صهیونیستی به تصویب برساند. در نشست ویژه وزرای خارجه سازمان همکاری اسلامی، این جمله را بیان کردم: «امروز دفاع از ایران، دفاع از منشور ملل متحد است؛ زیرا اگر این تجاوز بیپاسخ بماند، فردا نوبت دیگر ملتها خواهد بود.»
در همان روزها بارها تکرار کردم: «پیوند دیپلماسی، میدان و رسانه، رمز موفقیت ایران در این نبرد است». وزارت امور خارجه توانست بسیاری از کشورها را متقاعد کند که در مجامع بینالمللی، موضعی بیطرفانه یا حتی همدلانه با ایران اتخاذ کنند. این دستاوردی مهم بود؛ زیرا دشمن میکوشید ایران را بهعنوان آغازگر جنگ معرفی کند، اما دیپلماسی فعال، حقیقت را روشن ساخت.
پس از پایان جنگ، مأموریت وزارت امور خارجه وارد مرحلهای تازه شد؛ پیگیری خسارات واردشده، فشار برای محکومیت تجاوز در مجامع بینالمللی و تلاش برای بازسازی روابط منطقهای. بارها تأکید کردم: «ایران نهتنها از این جنگ سربلند بیرون آمد، بلکه توانست مشروعیت دفاع خود را در عرصه بینالمللی تثبیت کند.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «این ماشه قبلاً چکانده شده» نوشت: «۱- روز پنجشنبه، ششم شهریور ۱۴۰۴، وزرای خارجه سه کشور اروپایی عضو برجام (انگلیس، فرانسه و آلمان) با ارسال نامهای به شورای امنیت سازمان ملل، رسماً آغاز فرآیند فعالسازی مکانیسم حل و فصل اختلافات مندرج در بندهای ۳۶ و ۳۷ توافق هستهای (برجام) را اعلام کردند.
فرآیندی که در ادبیات سیاسی و رسانهای به «مکانیسم ماشه» یا اسنپبک شهرت یافته است؛ نکته قابل تأمل اینجاست که ابعاد مسئله مکانیسم ماشه، ده سال پیش و دقیقاً در مقطعی که دولت روحانی روی کار بود به دفعات از سوی منتقدان دلسوز و متخصصان امر مطرح شد، اما در فضای پرهیاهو و فریبنده برای مردم و خفقانآمیز برای منتقدان که توسط جریان غربگرا و طیف تندرو مدعی اصلاحات ایجاد شده بود، صدای منتقدان شنیده نشد.
۲- مکانیسم ماشه یک تله حقوقی است که در بطن آن، بازگشت خودکار تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، بدون نیاز به اجماع بینالمللی، نهفته است.
در سادهترین توصیف، مکانیسم ماشه به فرآیندی اشاره دارد که در صورت ادعای یکی از اعضای توافق درباره «نقض جدی» تعهدات برجام توسط ایران، میتواند منجر به بازگشت تمام تحریمهای بینالمللی پیشین شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران شود. مطابق بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام و قطعنامه ۲۲۳۱، کشور مدعی میتواند موضوع را به کمیسیون مشترک ارجاع دهد و در صورت عدم توافق، با ارسال اطلاعیهای به شورای امنیت، مسیر بازگشت تحریمها را آغاز کند؛ و نکته تلخ ماجرا آن است که در این فرآیند، هیچ وتویی امکانپذیر نیست.
۳- برای درک ریشههای ماجرای فعلی، باید به دوره دولتهای یازدهم و دوازدهم بازگشت. در سال ۱۳۹۴، دولت روحانی با حمایت گسترده رسانههای غربگرا و جریان مدعی اصلاحات، برجام را به عنوان «فتحالفتوح دیپلماسی»! معرفی کرد. ظریف، در قامت «قهرمان دیپلماسی»! بارها از سازوکارهای حقوقی درون برجام دفاع کرد و آن را تضمینی برای حفظ منافع ایران دانست. اما بسیاری از کارشناسان حقوقی، از جمله در کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس نهم، هشدار دادند که پذیرش بندهای ۳۶ و ۳۷ به معنای اعطای حق داوری به طرفهای مقابل است؛ حقی که اکنون بهطور کامل علیه ایران به کار گرفته شده است.
۴- همانطور که در حداقل ۱۰ سال اخیر در یادداشتها و گزارشهای متعدد کیهان مطرح شده، برجام از ابتدا توافقی معیوب و نامتوازن و خسارتبار بود. توافقی که در ازای تعهدات گسترده و قابل راستیآزمایی ایران، تعهدات طرف غربی عمدتاً مبتنی بر «رفع تحریمهای ثانویه» و «تعلیق مشروط» برخی محدودیتها بود. یکی از ابزارهای تأملبرانگیز که در متن برجام گنجانده شد، همین مکانیسم ماشه بود که ایران را در موضع متهم نگه میداشت و حتی اگر طرف مقابل نیز به تعهدات خود پایبند نمیماند، باز هم امکان فعالسازی آن علیه ایران وجود داشت.
۵- آنچه امروز در قالب فعالسازی مکانیسم ماشه مشاهده میشود، بیش از آنکه نتیجه رفتار طرفهای خارجی باشد، ثمره تفکری است که در دولت خاتمی و دولت روحانی، سیاست خارجی کشور را بر پایه «اعتماد بدون پشتوانه به غرب» و «امضای کری تضمین است» و «گفتوگوی تمدنها»
بنا کرد. جریانی که باور داشت از مسیر لبخند، کوتاهآمدن و مذاکره از موضع منفعلانه میتوان منافع ملی را تأمین کرد، اما در عمل نشان داد که دیپلماسی بدون اقتدار، نهتنها منجر به رفع تهدید نمیشود بلکه بستر حقوقی برای افزایش آن را فراهم میکند.
۶- در سالهای پس از امضای برجام، بارها از سوی منتقدان سوال شد که چرا مکانیسم ماشه پذیرفته شد؟ چرا در متن توافق، ایران از حق وتو محروم شده است؟ چرا اعتراض ایران به نقض تعهدات طرف مقابل، خود میتواند منجر به بازگشت تحریمها شود؟ پاسخ جناب آقای ظریف در این خصوص بسیار تأسفبرانگیز بود؛ از جمله جایی که گفت برخی بندها را شخصی به نام «فرانچسکو» افزوده و او مطلع نبوده است! آیا چنین ادعایی درباره یکی از مهمترین توافقات تاریخ ایران، پذیرفتنی است؟ آیا میتوان از مسئولیت چنین اشتباهیگریخت؟
۱۰- برخلاف بیصداقتی و بیاخلاقی جریان غربگرا و افراطیون مدعی اصلاحات، جریان انقلابی همواره امنیت روانی جامعه و منافع ملی و عزت مردم عزیز ایران را در اظهارات و تصمیمات و پیشنهادات خود به طور جدی لحاظ کرده است.
جریان انقلابی، در سالهای گذشته با پروژه جریان غربگرا و طیف تندرو مدعی اصلاحات ذیل «فتحالفتوحسازی از برجام» مقابله کرد و اکنون نیز در حال روشنگری درباره ابعاد فعالسازی مکانیسم ماشه و مقابله با پروژه ناامیدسازی و یأسآفرینی جریان غربگرا است. بر همین اساس کارشناسان و صاحبنظران منتسب به جریان انقلابی معتقدند که علیرغم قصور و تقصیر دولت روحانی و به خصوص شخص وزیر خارجه وقت، در شرایط فعلی، مکانیسم ماشه صرفاً جنبه روانی دارد و در کف میدان و روی کاغذ، تغییری در ساختار تحریمها رخ نخواهد داد. چرا که به واسطه برجام به هیچ عنوان تحریمها کاسته نشد و در بیشترین حالت ممکن قرار داشت و دیگر تحریمی باقی نمانده که کنار رفته باشد و به واسطه مکانیسم ماشه فعال شود.
۱۱- در حال حاضر ایران همچنان میتواند با استفاده از ظرفیتهای داخلی، تقویت پیوند با اقتصادهای غیرغربی (چین، روسیه، آمریکای لاتین، آفریقا)، توسعه دیپلماسی منطقهای، افزایش بازدارندگی دفاعی و پیشرفت در صنعت هستهای، مسیر مقاومت فعال را ادامه دهد.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مکانیسم تفرقه!» نوشت: «امریکا و اروپا هیچگاه و هرگز به قصد رفع تحریمها با ایران مذاکره نکردند. این را چند بار در سالهای اخیر نوشتهام. این چیزی است که فعالان سیاسی در ایران هرگز نخواستند که بفهمند و بپذیرند، چون دانستن و پذیرفتن آن موجب پایان دعوای سیاسی و جناحی داخلی میشد و آنان برای رسیدن به قدرت به این دعوا نیاز داشتند! اما قدرت واقعی ایران در رهاکردن دعواها و اتهامات داخلی و یکپارچهشدن روی حقیقت بود؛ نهاینکه روی یک امر کذب توافق و وحدت کنیم، دقیقاً روی یک امر صادق و حقیقی یعنی روی این حقیقت که «غرب استادانه مذاکرات را میپیچاند تا ما به دعوای داخلی خود مشغول باشیم و او نیز هرگز تحریمی را علیه ما لغو نکند»، توافق کنیم.
خروج آمریکا از برجام و باقیماندن اروپا نیز دقیقاً با همین هدف قدیمی و از ابتدا تعیینشده یعنی تحریم بیشتر و فشار بیشتر انجام شد؛ آمریکا که همهجا اروپا را با خود همراه میکند، چرا در آن زمان اصراری بر خروج اروپا از برجام نداشت؟! چون آمریکا میخواست امکانات خروج از برجام (ادامه تحریم و تحریم بیشتر) را به دست بیاورد و اروپا باید در برجام باقی میماند تا سازوکارهای درون برجام (همین مکانیسم ماشه) را در اختیار داشته باشد. اگر سیاستمداران ما این حقیقت را نادیده بگیرند، از ارزش چنین حقیقتی کم نمیشود، زیرا آنان اصولاً هر مسئلهای را با منافع جناحی خود میسنجند. اکنون از هر صد نوشته در فضای مجازی حتی یکی نیست که بگوید مشکل از ایران نبوده و مشکل از آمریکا بوده است و این اصل بدبختی ماست.
غرب در مقابل ایران دست خود را برتر میدید، با این محاسبه که میتواند در استمرار فشار اقتصادی، هم بنیانهای قدرت ایران در منطقه را تضعیف کند و هم با ایجاد نارضایتی گسترده در داخل زمینه فروپاشی را فراهم کند، پس از همان آغاز در دو دهه پیش با همین تفکر که لازمه آن تداوم تحریمها، حتی پس از توافقی مانند برجام، بود وارد مذاکره شد و بر آن پایبند بود.
اکنون وجه غالب یا اتفاق کلی در میان سیاستبازان ما و کسانی که آنان را دنبال میکنند، در موضوعی مثل مکانیسم ماشه آن است که به دو جبهه تقسیم شدهاند و هر دو جبهه، نوع مواجهه ایران (و نه اروپا و آمریکا) با برجام را عامل رسیدن به وضعیت فعالشدن مکانیسم ماشه میدانند! جبهه اول میگویند برجام را ما با تدبیر خود به دست آوردیم و جناح مقابل از کینه ما، مجموعهای از کارهایی را کرد که آن را از دست بدهیم. این جبهه بهقدر کافی تناقضات در ادعاهای خود دارند. حتی خود مذاکرهکننده ما در برجام قبلاً وجود مکانیسم ماشه را در آن معاهده منکر میشد. ایراد جبهه دوم نیز که بالکل برجام را تکفیر میکنند، این است که هرگز یک جایگزین عملی معرفی نکردهاند و اگر مدعی شوند جایگزین عملی، توجه به داخل و تکیه بر مردم است، همین رفتار وحدتشکن آنان نقض غرض است.
اکنون مکانیسم ماشه برای غرب دقیقاً به هدف اولیه خود یعنی تبدیلشدن به «مکانیسم تفرقه» رسیده است؛ و انبوهی از توییتریها و نویسندگان مجازی در ایران تحتتأثیر پدرخواندههای فکری خود مشغول پادویی برای اروپا و آمریکا هستند.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مکانیسم جنگل» نوشت: «صبح پنجشنبه ۳ کشور اروپایی در نامهای به شورای امنیت سازمان ملل، قصد خود را برای اعمال مکانیسم ماشه اعلام کردند. مهلت اجرایی اعمال قطعنامه ۲۲۳۱، قطعنامه برآمده از متن برجام که ۶ قطعنامه شورای امنیت علیه ایران را برای ۱۰ سال ملغی کرده بود، ۱۸ اکتبر یعنی ۲۶ مهر امسال به پایان میرسد. با توجه به آنکه شکایت از هر گونه قصور جزئی یا کلی، در ۲ بازه ۱۵ روزه، ابتدا در کمیسیون مشترک برجام و سپس در شورای امنیت قابل بررسی است؛ ۳ کشور اروپایی تصمیم خود برای فعالسازی را زودتر از یک ماه باقیمانده اعلام کردند تا فرصت برای فعالسازی مطابق زمانبندی پیشبینیشده فراهم باشد. در صورتی که اولاً کارشناسان و ثانیاً وزرای خارجه نتوانند نسبت به حل و فصل اختلاف پدیدآمده اقدام کنند، موضوع به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شده و در شورا نسبت به ادامه لغو قطعنامهها علیه ایران یا هر تصمیم دیگری از جمله تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ تصمیمگیری خواهد شد.
با این حال، مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ شکایت از هر یک از طرفین میتواند مستقیماً در شورای امنیت طرح شود. این دومین باری است که اروپاییها در پی فعالسازی مکانیسم ماشه هستند. بار نخست سال ۲۰۲۰ شکایت از ایران را در کمیسیون مشترک برجام طرح کردند اما مهلت بررسی شکایت را به مدت نامعلومی تمدید کردند؛ در نتیجه آن شکایت هیچگاه به شورای امنیت سازمان ملل نرسید. در مقابل، ایران، چین و روسیه معتقدند طرح این شکایت، غیرقانونی است، چرا که اولاً طبق حقوق معاهدات، طرفی که خود نقض عهد میکند، نمیتواند نسبت به نقض عهد طرف دیگر در یک توافق یا قرارداد شکایت کند و از آنجا که اروپا در خروج آمریکا از برجام با این کشور همراهی کرده و تعهدات خود را در برجام انجام نداده، در نتیجه ناقض برجام اروپاست. ثانیاً شکایت پیشین ۳ کشور اروپایی همچنان در کمیسیون مشترک برجام است و تا سرنوشت آن شکایت آشکار نشده، نمیتوان شکایت دیگری با همان موضوع و استدلال طرح کرد. به موازات طرح شکایت از ایران، وزیر خارجه فرانسه گفت اجرای اسنپبک به معنی پایان دیپلماسی نیست و وزیر خارجه آمریکا نیز ضمن حمایت از این تصمیم ۳ کشور اروپایی تصریح کرد آمریکا همچنان آماده مذاکره مستقیم با ایران است. وبسایت خبری آکسیوس هم در خبری نوشت: ۳ قدرت اروپایی تأکید دارند در طول ۳۰ روز آینده پیش از آنکه تحریمها اجرا شود، آماده مذاکره با ایران درباره توافق هستهای هستند که میتواند روند بازگشت تحریمها را متوقف کند.
آکسیوس همچنین نوشت: وزرای خارجه فرانسه، آلمان، بریتانیا و مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در تماس با وزیر خارجه آمریکا فعالسازی مکانیسم ماشه را به او اطلاع داد. در مقابل، وزیر امور خارجه در نامهای به رئیس شورای امنیت و دبیرکل سازمان ملل با بیان اینکه ایران همواره پذیرای دیپلماسی است، تصریح کرد: «با قاطعیت و به نحو متناسب، با در نظر گرفتن مصالح عالیه ملی خویش به این اقدام ۳ کشور واکنش نشان خواهیم داد». سیدعباس عراقچی همچنین در گفتوگوی تلفنی با وزرای خارجه ۳ کشور اروپایی اقدام آنها را در این زمینه ناموجه، غیرقانونی و فاقد هرگونه مبنای حقوقی دانست.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز بازگرداندن قطعنامههای لغوشده علیه ایران را تبعیت از دستور آمریکا و آمریکا را ناقض بزرگ برجام دانست که به دنبال آن است با زور، برای خود حق پدید آورد. مرور یک هفته اخیر نشان میدهد حرکت اروپاییها بیش از آنکه اقدام برای عملیاتیسازی یک طرح پیشینی باشد، تلاش برای قرار دادن ایران در گوشه رینگ و سلب هر گونه ابتکار و ایدهمندی در شرایط فشار است. اخراج سفیر ایران از استرالیا، هشدار وزارت خارجه آلمان نسبت به سفر اتباع خود به ایران و در عین حال، تداوم مذاکره با ایران نشان میدهد غرب به دنبال آن است ایران را به یک تجدیدنظر اساسی در برنامه هستهای خود وادار کند.
اروپا در پی آن است ایران تحت فشار، به بازرسی آژانس از تأسیسات هستهای ایران، تعیین تکلیف ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد غنیشده خود و مذاکره مستقیم با آمریکا تن دهد. در حالی که ایران حتی در روزهای پس از جنگ ۱۲ روزه و انهدام تأسیسات هستهای در فردو و نطنز، دیپلماسی را ترک نگفت. آخرین اتفاقات پیش از نامه اروپاییها نشان میدهد این اروپاست که ایده و طرحی مستقل از آمریکا در مواجهه با ایران هستهای ندارد. جمعه هفته پیش، یعنی ۳۱ مرداد وزرای خارجه ۳ کشور اروپایی با سیدعباس عراقچی درباره این موضوعات صحبت کردند. سهشنبه هفته گذشته - ۴ شهریور - هم معاونان وزیر خارجه ایران و ۳ کشور اروپایی در ژنو مذاکره کردند و برخی منابع خارجی اعلام کردند بازدید از تأسیسات هستهای بمباران شده، به عنوان پیششرط مذاکرات آتی ایران و اروپا طرح شده است. روز چهارشنبه ۵ شهریور اعلام شد بازرسان آژانس که در ایران بودند، قرار است از رآکتور بوشهر بازدید کنند. از سوی دیگر، طرح پیشینی شکایت از ایران از سوی ۳ کشور اروپایی در پی کنار زدن پیشنویس روسیه برای تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ که با حمایت چین نیز روبهرو شد، تفسیر میشود.
با این نگاه، اروپا در پی حل و فصل ماجرا نیست و به دنبال آن است آنچه در جنگ ۱۲ روزه و در تهاجم رژیم صهیونیستی به ایران حاصل نشد (تسلیم ایران) در مذاکره محقق شود. منظور اروپا از دیپلماسی، نگه داشتن شمشیر داموکلس مکانیسم ماشه بالای سر ایران است تا سیاست «ابهام هستهای» که تا امروز در پی همکاری کامل سازمان انرژی اتمی، شورای عالی امنیت ملی، وزارت خارجه و مجلس شورای اسلامی، دست ایران را پس از جنگ بالا نگه داشته، پایان یابد. همکاری با آژانس به شکل و سیاق گذشته زمینه را برای اخلال در برنامه هستهای ایران فراهم میکند و مذاکره مستقیم ایران و آمریکا که خواسته اروپاست - همان چیزی که در ۶ قطعنامه تعلیقشده بر اثر قطعنامه ۲۲۳۱ منظور بوده- تسلیم ایران در پی فشار سیاسی و اقتصادی را تسهیل کند.
جانبداری و حمایت رسمی ۳ کشور اروپایی از حملات رژیم صهیونیستی و آمریکا به تأسیسات هستهای کشورمان در خرداد و تیر ۱۴۰۴، اقدامی واضح از سوی این کشورها برای محرومسازی ایران از حقوق مصرح در معاهده NPT برای برخورداری همه کشورها از برنامه هستهای و اقدامی ضد هدف و پایه برجام بوده و صلاحیت اروپا برای عضویت در برجام را محل خدشه قرار داده است.
با توضیحات ارائهشده میتوان گفت استدلال ایران، روسیه و چین مبنی بر غیرقانونی بودن استفاده فرانسه، انگلیس و آلمان از مکانیزم ماشه دارای مبانی حقوقی قویتری است.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دیپلماسی زیر آتش» نوشت: «در میانه تلاشهای دیپلماتیک پرتنش برای یافتن راهی به سوی صلح، روسیه با حملهای گسترده به اوکراین ضربهای مرگبار زد؛ حملهای که دستکم ۱۸ کشته، ازجمله چهار کودک بر جا گذاشت و ساختمانهای اروپایی و بریتانیایی را در قلب کییف هدف قرار داد.
روسیه با گستردهترین حمله هوایی ماههای اخیر، پایتخت اوکراین را زیر آتش گرفت. این یورش که به گفته مقامات محلی مرگبارترین ضربه به کییف در ماههای اخیر محسوب میشود، درست در بحبوحه تلاشهای بینالمللی برای دستیابی به توافق صلح رخ داد و بار دیگر نشان داد فاصله میان میدان نبرد و میز مذاکره تا چه اندازه عمیق است. نیروی هوایی اوکراین اعلام کرد روسیه در این حمله ۵۹۸ پهپاد و ۳۱ موشک شلیک کرد؛ ۹ موشک از نوع بالستیک بود که فقط سامانه دفاعی پاتریوت آمریکا توان رهگیری آنها را دارد. طبق گزارشها، ۲۶ موشک و ۵۶۳ پهپاد سرنگون شدند، اما در نهایت دستکم ۱۳ نقطه حساس و غیرنظامی بهطور مستقیم مورد اصابت قرار گرفت. صدای انفجارها ساعتها ادامه یافت و دود سیاه بر فراز پایتخت اوج گرفت.
ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، بلافاصله در پیامی در شبکههای اجتماعی این حمله را «قتلعام وحشتناک و عمدی غیرنظامیان» توصیف کرد. او گفت: «روسها تصمیمی برای پایان جنگ ندارند و فقط حملات جدیدی آغاز میکنند. ضروری است جهان اکنون قاطعانه واکنش نشان دهد. روسیه باید متوقف شود». طبق آمار رسمی، چهار کودک در میان قربانیان بودند و ۳۸ نفر دیگر نیز زخمی شدند.
این حمله درست یک روز پیش از آن انجام شد که هیئتی از اوکراین قرار بود در نیویورک با تیم مذاکرهکننده دونالد ترامپ دیدار کند تا درباره تضمینهای امنیتی در چارچوب توافق صلح احتمالی بحث کنند. کمتر از دو هفته پیش نیز ترامپ و پوتین در آلاسکا نشستی برگزار کرده بودند که هدف آن پایهریزی یک طرح صلح برای اوکراین بود. اما آن مذاکرات، اگرچه به ظاهر با لبخندهای دیپلماتیک پایان یافت، نتوانست شکاف عمیق میان خواستههای مسکو و انتظارات کییف را پر کند.
روسیه بارها تلاشهای آمریکا را ناکام گذاشته است. کرملین تاکنون از برگزاری دیدار مستقیم میان پوتین و زلنسکی سر باز زده و همچنین طرحهای غرب برای ارائه تضمینهای امنیتی به اوکراین را رد کرده است. رهبران اروپایی در حال طراحی طرحی برای استقرار نیرو در خاک اوکراین به منظور تضمین هرگونه توافق احتمالیاند؛ طرحی که با مقاومت شدید مسکو مواجه شده است.
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، تأکید کرده است کشورش فقط زمانی به توافق تن خواهد داد که حق وتو بر جزئیات آن داشته باشد؛ موضعی که آینده گفتوگوها را مبهم کرده است. در مقابل، دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، همان روز اعلام کرد حملات اخیر «موفقیتآمیز» بوده و اهداف تعیینشده را نابود کرده است. او افزود: «با این حال، روسیه همچنان علاقهمند به پیشبرد گفتوگوهای صلح است. هدف، رسیدن به اهداف خود از راههای سیاسی و دیپلماتیک است».
در بروکسل، اورسولا فوندرلاین، رئیس کمیسیون اروپا، حملات روسیه را نمونهای از «ترور کورکورانه غیرنظامیان» دانست و وعده داد که اتحادیه اروپا بسته جدیدی از تحریمها را در اوایل سپتامبر اعلام کند. این بسته شامل محدودیتهای سختتر علیه شرکتهای خارجی همکار روسیه و مقابله با ناوگان سایهای کشتیهای نفتکش است که مسکو از آنها برای دورزدن تحریمها استفاده میکند.
او همچنین گفت اتحادیه در حال بررسی استفاده از ۳۰۰ میلیارد دلار دارایی مسدودشده بانک مرکزی روسیه است. به گفته او: «این نشان میدهد که کرملین برای ترساندن اوکراین و حتی هدف قراردادن اتحادیه اروپا هیچ حد و مرزی نمیشناسد. به همین دلیل است که ما فشار حداکثری را حفظ میکنیم». قرار است وزرای خارجه اتحادیه اروپا روز شنبه در دانمارک درباره استفاده از داراییهای مسدودشده روسیه بحث کنند.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «۳۰ روز با دیپلماسی ماشه» نوشت: «پس از یکماه تلاش فشرده دیپلماتیک برای منصرف کردن تروئیکای اروپایی از فعال کردن سازوکار بازگرداندن تحریمها موسوم به «اسنپبک»، سه کشور غربی عضو برجام، در یک اقدام تنشزا فرآیند ماشه را برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل آغاز کردند؛ اقدامی که مورد انتقاد چین و روسیه بهعنوان دو عضو دائم شورای امنیت قرار گرفت. وزارت امورخارجه ایران نیز در نامههایی جداگانه به رئیس دورهای شورای امنیت و مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ضمن هشدار نسبت به این اقدام غیراخلاقی، غیرموجه و غیرقانونی تصریح کرده است که مسیر انتخابشده توسط اروپا اگر مهار نشود، پیامدهای شدیدی برای اعتبار شورای امنیت سازمان ملل خواهد داشت. ورای این وضعیت در حال وقوع، میتوان گفت این اقدام به معنای پایان دیپلماسی نیست و طرفین همچنان پنجره تعامل را باز گذاشتهاند. تحلیلگران ایرانی و غربی معتقدند در دل این سازوکار امکان و پتانسیل بازگشت به میز مذاکره و یافتن راهحل برای خروج از این صحنه تعریف شده؛ اگرچه فرصت کم و مسیر دشوار است.
سه کشور اروپایی عضو برجام فرآیند مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل را روز پنجشنبه ششم شهریور آغاز کردند. در پاسخ، ایران در نامههای جداگانه به رئیس شورای امنیت و مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، ضمن بیاعتبار و بیاثر خواندن این تلاشها تاکید کرده که قطعنامه ۲۲۳۱ باید طبق جدول زمانی خود در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ منقضی شود. ورای این زورآزمایی سرنوشتساز که فرآیند آن تا ۲۶ مهرماه (۱۸ اکتبر) به طول خواهد انجامید، امید به دیپلماسی و بازگشت طرفین به مسیر دیپلماتیک است که برای ایران و سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و بریتانیا و همچنین سایر بازیگران درگیر در توافق هستهای همچنان دارای مزیت است، اگرچه سخت و سختتر شده است.
در این ارتباط، وزرای خارجه تروئیکای اروپایی در تاریخ ۲۸ اوت در نامهای به شورای امنیت سازمان ملل متحد، از آغاز روند فعالسازی مکانیسم حلوفصل اختلافات در برجام خبر دادند. در ادامه این نامه تروئیکای اروپایی بدون اذعان به ناتوانی خود در وفا به تعهدات برجامی ادعا کردهاند: بیش از پنج سال از این روند گذشته است. در این مدت، ما تمام تلاشهای ممکن را برای حل بنبست به کار گرفتیم. این سه کشور همچنین عنوان کردند که ایران ۳۰ روز برای بازگشت به میز مذاکرات فرصت دارد. تروئیکای اروپایی در حالی اقدام به فعالسازی مکانیسم ماشه کرده که کارشناسان هشدار میدهند که خواستههای این بلوک در وضعیت فعلی میتواند تنشها را در منطقه که پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه روند کاهشی را شاهد بوده است، بار دیگر افزایش دهد.
تریتا پارسی، تحلیلگر امور ایران، در این زمینه به الجزیره گفت که رویکرد فعلی اروپا بیش از هر چیز بر تنشزایی متمرکز است. وی افزود: اگر مذاکرات را زمانی آغاز کنید که به نتیجهبخشی آن اطمینان چندانی ندارید، تنها به ایجاد تنش بیشتر فرصت میدهید. وی در ادامه عنوان کرد که این اقدام بیش از هر چیز به سود عناصر تندرو در دولت فعلی آمریکا عمل میکند و میتوان آن را تلاشی برای جلب نظر دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، در نظر گرفت. الجزیره در گزارشی به تاریخ ۲۸ اوت عنوان کرد که تن دادن ایران به خواستههای سه کشور اروپایی میتواند قدرت چانهزنی این کشور در مذاکره با آمریکا را کاهش دهد و در نتیجه، نباید انتظار داشت که تهران با پذیرش این شروط به صورت تماموکمال موافقت کند.
این در حالی است که مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز جمعه ۷شهریور باز هم به اتهامزنی به ایران روی آورد. کایا کالاس، مسؤول سیاست خارجه اتحادیه اروپا، پیش از نشست وزرای خارجه این بلوک در کپنهاگ دانمارک، مدعی شد ایران تعهدات خود را ذیل برجام اجرا نکرده است. این اظهارات پس از آن مطرح میشود که کالاس روز پنجشنبه ششم شهریور با سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، تلفنی گفتوگو کرد. در این گفتوگو، عراقچی با تقبیح اقدام غیرقانونی و ناموجه سه کشور اروپایی تصریح کرد که این اقدام تردیدها نسبت به نیات واقعی این سه کشور در قبال ایران را بیش از پیش افزایش میدهد و پیگیری مسیر دیپلماتیک را پیچیدهتر میکند. به گزارش ایسنا، طی این گفتوگو، عراقچی تاکید کرد جمهوری اسلامی ایران اقدام مقتضی در قبال این عمل تحریکآمیز و ناشایست سه کشور اروپایی اتخاذ خواهد کرد.
همچنین وزارت امور خارجه به اعلان غیرقانونی سه کشور اروپایی به شورای امنیت در مورد قطعنامه ۲۲۳۱و اکنش نشان داد و اعلام کرد که این تصمیم تروئیکا روند جاری تعاملات و همکاریهای ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی را بهشدت تضعیف خواهد کرد. در ادامه این بیانیه آمده است: طی سالهای گذشته، جمهوری اسلامی ایران نهایت خویشتنداری و تعهد پایدار خود به تعامل دیپلماتیک برای حفظ برجام و یافتن راهحل مذاکرهشده را نشان داده است. جمهوری اسلامی ایران همچنان آماده است با سایر اعضای شورای امنیت که صادقانه به حفظ دیپلماسی و جلوگیری از بحرانی ساختگی که به سود هیچکس نیست متعهد هستند، تعامل سازنده داشته باشد.
در همین رابطه، حسینعلی حاجیدلیگانی، نایب رئیس اول کمیسیون اصل ۹۰ مجلس، عنوان کرد که لازم است دولت اقدام متقابل و قاطعی نسبت به رفتار این کشورها انجام دهد. حاجیدلیگانی افزود: در همین راستا طرح خروج ایران از معاهده پیمان بینالمللی منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) و پروتکل الحاقی آن با قید سهفوریت جهت طی مراحل قانونی تقدیم مجلس شورای اسلامی میشود.
در آخرین واکنشها به فعالسازی مکانیسم ماشه، وزارت خارجه چین این اقدام تروئیکا را محکوم کرده و هشدار داد که چنین تحولی میتواند وضعیت را سختتر کرده و تلاشها را برای یافتن راهحل دیپلماتیک به محاق ببرد. بنا به گزارش بلومبرگ، سخنگوی وزارت خارجه چین جمعه ۲۹ اوت طی نشستی خبری عنوان کرد: پرونده هستهای ایران در نقطهای بحرانی قرار دارد و فعالسازی مکانیسم ماشه در شورای امنیت فرآیندهای سیاسی را برای حلوفصل مسالمتآمیز این موضوع زیر سوال میبرد.»





نظر شما