به گزارش خبرگزاری ایمنا، حجتالاسلام گرجی، شب گذشته _ چهارشنبه پنجم شهریور_ در مراسم بزرگداشت آیتالله ناصری از نخستین ملاقات با این عالم ربانی اظهار کرد: آشنایی ما با آیتالله ناصری به زمانی بازمیگردد که او تازه از نجف به ایران آمده بود و در مدارس علمیه بازار تدریس میکردند، من استخاره کردم و تصمیم گرفتم در درس او شرکت کنم؛ همان لحظه فهمیدم که رفتن پای درس وی صراط مستقیم است.
وی افزود: محبوبیت آقا هم جنبه علمی و هم جنبه دلی داشت، از نظر قرآن، دلها به دست خداست و محبت واقعی انسانها نتیجه عمل صالح و الطاف الهی است.
محبت و مودت در نگاه قرآن
این کارشناس دینی با استناد به قرآن ادامه داد: از نظر قرآن، دلها به دست خداست؛ این خداست که محبت را در دلها میاندازد. قرآن میفرماید کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند، خداوند محبتشان را در دلها قرار میدهد، تعبیر قرآن از این محبت، «مودت» است، نهتنها محبت، فرق محبت با مودت در این است که محبت، حالت درونی است، ممکن است کسی شما را دوست داشته باشد، اما هیچوقت به شما نگوید. اما مودت یعنی ابراز محبت.
گرجی توضیح داد: وقتی ایمان و عمل صالح باشد، مردم شما را دوست خواهند داشت و این محبت را هم ابراز میکنند. میگویند: «چقدر مشتاق دیدارت بودیم» یا «چقدر خوشحال شدیم صدایت را شنیدیم». این نشانه مودت است، بنابراین اساس محبوبیت این است که خدا محبت انسان را در دلها میگذارد.
وی در ادامه از آیتالله ناصری گفت: او در نماز شب دعای قنوت نماز شب امام زمان (عج) را میخواندند و میفرمودند: «اللهم مالک الملک، تعز من تشاء و تذل من تشاء» و از خدا محبوبیت میخواستند.
نورانیت اهل شبزندهداری
این شاگرد آیتالله ناصری با اشاره به سخنان اهلبیت (ع) افزود: در روایات آمده کسانی که اهل تهجد و نماز شب هستند، نزد مردم نورانی و محبوب میشوند. امام سجاد (ع) در پاسخ به کسی که پرسید چرا اهل تهجد زیباتر و نورانیترند، فرمود: خداوند آنها را با نور خود میپوشاند. در مستندات روایی ما آمده که سحرخیزی و شبزندهداری، آدمی را در دل مردم محبوب میکند. وقتی کسی با خدا شب را سحر کند، مردم ناخودآگاه او را دوست خواهند داشت.
گرجی ادامه داد: وقتی انسان بوی خدا بدهد، مردم به سویش میآیند، بدون آنکه دستورالعمل و تبلیغی باشد. همانطور که شاعر گفته: هر کجا بوی خدا بیاید، خلق بیسر و پا میآید.
عشق به امام زمان و پیوند با اهلبیت
وی در ادامه سخنان خود تأکید کرد: آیتالله ناصری از همان ابتدا با تمام سلولهای وجودشان عاشق امام زمان (عج) بودند. هر بار که به محضرشان میرفتید، احساس میکردید با همه وجود به حضرت دلبستهاند. بارها از مسجد سهله و حضور در آن مکان مقدس یاد میکردند و سفارش داشتند که زیارت «آل یاسین» و سورههایی که با «حم» آغاز میشود، خوانده شود، همچنین به مداومت بر «حدیث کسا»، «دعای عهد»، «سوره جمعه» و اذکاری که ارتباط با امام عصر (عج) را تقویت میکند، توصیه میفرمودند.
این کارشناس دینی خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین ویژگیهای او، مردمی بودنشان بود. خانهشان همیشه به روی مردم باز بود. از کودک خردسال تا بزرگسال، هر کس با مشکلی نزدشان میآمد، میتوانست وارد شود. بارها شاهد بودم که حتی اختلافات خانوادگی مردم را با صبر و حوصله مینشستند و حل میکردند. با نفس گرم و کلام شیرینشان، دلها را آرام میکردند و مشکلات را برطرف میساختند.
گرجی با اشاره به حالات معنوی استادش گفت: آیتالله ناصری اهل سحر و نماز شب بودند. کسی برایم نقل کرد که در عالم خواب دیدم او در سجدهاند. وقتی از او پرسیدم چرا تمام شب را به سجده مشغولید، لبخند زدند و فرمودند: بعضی شبها «لیل السجود» است و تا سحر در سجدهام، بعضی شبها «لیل الرکوع» و تا صبح در رکوع میگذرانم. برخی شبها هم سراسر دعاست. این حالات، یادآور شبزندهداریهای ابوذر در محضر پیامبر اکرم (ص) بود.
وی ادامه داد: آقا بارها سفارش میکردند که طلبه باید نماز شب بخواند. به نقل از مرحوم آیتالله بروجردی که میگفتند: «طلبه بدون نماز شب، توفیق نمییابد.» بارها تأکید میکردند که سحرگاهان با گریه و تضرع برخیزید؛ چراکه برکات الهی در سحر تقسیم میشود.
اخلاق خانوادگی و مهرورزی
این کارشناس دینی: در ادامه به بُعد خانوادگی شخصیت استادش پرداخت: وی نسبت به خانواده بسیار مهربان و خوشاخلاق بود. ارتباط نزدیکی با خانواده و آقازادههایش داشتم و میدانستم که با چه رأفت و محبتی رفتار میکردد. حتی وقتی مسئلهای در روضهها و مهمانیها پیش میآمد، سفارش میکردند که مبادا دل کسی ناراضی شود؛ چراکه همان نارضایتی ممکن است بر دعا و حال معنوی اثر بگذارد.
گرجی یادآوری کرد: بارها میفرمودند که بهترین شما کسی است که در خانه بهترین باشد. این سخن پیامبر اکرم (ص) را سرلوحه زندگی قرار داده بودند. در حالی که بسیاری از ما بیرون از خانه اخلاق نیکو داریم و در خانه کمصبری میکنیم، او برعکس بودند؛ در خانه مهربانتر و صبورتر رفتار میکردند.
ولایتمداری و دفاع از انقلاب
وی در ادامه گفت: آیتالله ناصری از جمله بزرگانی بودند که مبانی انقلاب را بهخوبی درک کرده بودند. بعضی شاید بهظاهر متوجه نبودند، اما ایشان بهروشنی میفهمیدند که انقلاب چه اهدافی دارد و دشمنان به چه دلیل علیه آن دست و پا میزنند. همیشه در دفاع از ولایت و رهبری صریح و قاطع بودند و این موضوع در میان علما و شاگردانشان زبانزد است. ارتباط نزدیک و صمیمانهای با رهبر انقلاب داشتند و همواره بر تبعیت از ایشان تأکید میکردند.
شاگرد آیتالله ناصری ادامه داد: علاقه آقا به امیرالمؤمنین (ع) بیحد و حصر بود. گویی همین محبت موجب الهی شدن وجودشان شده بود. یادم است روزی از او پرسیدم که چگونه میتوانم رفیق حضرت امیر شوم؟ فرمودند: زیارت ششم امیرالمؤمنین در مفاتیح را بخوان و بر آن مداومت کن. یک بار هم به او عرض کردم: دلم میخواهد محبت خدا در قلبم بیفتد، چه کنم؟ لبخندی زدند و گفتند: باید کاری کنی امام زمان تو را دوست بدارد تا خدا تو را دوست بدارد.
راه رسیدن به محبت خدا
گرجی افزود: آقا همیشه میفرمود که محبت خدا هم مستند قرآنی دارد. آنجا که خداوند میفرماید: قل إن کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله؛ بگو اگر خدا را دوست دارید از پیامبر تبعیت کنید تا خدا شما را دوست بدارد. این یک قانون الهی است، آقا سفارش میکردند که زیاد «مناجات المحبین» از مناجات خمسهعشر را بخوانید. میگفتند این مناجات کلید افتادن محبت خدا در دل انسان است.
عبودیت، عرفان و معنویت
وی خاطرنشان کرد: او در عین اینکه عارف، اهل ذکر، اهل اعتکاف و اهل سحر بود، اما نسبت به مسائل اجتماعی نیز بیتفاوت نبود. بسیاری از نهادها و دستگاههای فرهنگی و حتی مسئولان کشور از او مشورت میگرفتند و او با نکتهسنجی و دقت، راهکارهایی میداد که به هدف میخورد.
این کارشناس دین با ذکر خاطرهای گفت: وقتی عازم سفر حج بودم، برای خداحافظی نزدش رفتم. وقتی گفتم: «آقا، میخواهم راهی شوم»، فرمود: «آقای حاجآقا مهدی! شما را به خدا میسپارم و خدا را هم به شما.» این جمله برایم عجیب بود. یعنی نهتنها مرا به خدا سپردند، بلکه هشدار دادند که مبادا از خدا غافل شوم.
گرجی در پایان یادآوری کرد: یکی از طرحهایی که آقا تأکید داشت، اقامه نماز در مدارس و ادارات بود. به آقای قرائتی سفارش میکردند که این طرح را جدی پیگیری کنید. جملهای که همیشه از وی در ذهنم مانده، این است: قلبالمؤمن حرمالله؛ دل مؤمن حرم خدا است. میگفتند اگر میخواهید جامعه اصلاح شود، باید دلها با خدا پیوند بخورد. نمازخانه را درست کنید، اما از آن مهمتر، دلها را با خدا پیوند دهید. این همان عرشالرحمن است.


نظر شما