به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «طبیب وفاق» نوشت: «ما ریاست جمهوری مسعود پزشکیان را مرهون بخت و اقبال هستیم. قاعده کنشها، رفتارها و انتخابهای انسانها مثل علم فیزیک نیست که «اگر» دما به ۱۰۰ درجه برسد، «آنگاه» آب به نقطه جوش میرسد. در زندگی انسانی جایی برای این فرمول دقیق «اگر، آنگاه» نیست و این ناپایداری برای ما شدیدتر است. در زندگی پیشبینی ناپذیر ما ایرانیان، قاعدهمندی استثنا است و استثنا همیشه قاعده. رفتارهای انسانی دارای بالاترین حد عدم قطعیت است. نه فقط بهخاطر اینکه انسان براساس منافع و ملاحظات درونی و بیرونی «تصمیم» میگیرد، بلکه نتیجه و مسیر این تصمیم، به تصمیم دیگر انسانهایی بستگی دارد که دارای همان میزان عدمقطعیت در تصمیم و انتخاب هستند.
برای همین انسانها نهادها را ساختند تا رفتارها را قابل پیشبینی و زندگی جمعی را مدیریت کنند. اما درجامعهای چون جامعه ما، که نقش آفرینی نهادها، از سیاست و جامعه تا مثلاً وزارتخانهها روبه ضعف میروند، سهم و نقش «بخت» در زندگی جمعی فزونی مییابد.
اما درباره رئیس جمهور شدن مسعود پزشکیان، بخت چگونه با ما یار بود؟ واقعیت این است که قرار نبود بخت به نفع ما عمل کند.
اگر ناترازیهای اقتصادی و اجتماعی فزونی نمییافت، اگر انتخابات مجلس دوازدهم با حداقل مشارکت برگزار نمیشد، اگر جنگ ایران و اسرائیل بالا نمیگرفت، اگر صلاحیت پزشکیان با دخالت مقامات عالی تأیید نمیشد، اگر ترکیب نامزدها ۵ به یک نمیشد، اگر پزشکیان و سعید جلیلی به دور نهایی راه نمییافتند و اگر و «اگر» های دیگری در میان نبود، شاید مسعود پزشکیان امروز رئیسجمهوری اسلامی ایران نبود.
فرایندهای سیاسی از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ این تصور را برای ایرانیان ایجاد کرده بود که تا اطلاع ثانوی از رئیسجمهور تحولخواه خبری نیست. نه مردم رغبتی برای مشارکت سیاسی و انتخاباتی نشان میدادند، نه فرایندهای سیاسی نشانهای از ایجاد زمینه برای حضور این دست نامزدها را نشان میداد.گویی همه چیز، از فرایندهای سیاسی رسمی تا فرایندهای سیاسی اجتماعی، دست به دست هم داده بود تا یک روند ثابت سیاسی و بدون تغییر شکل بگیرد. اما همه بازیگران سیاسی، از جریانهای اصولگرای نابگرا، تا اصلاحطلبان دودل و مردم بیرغبت به صندوق رأی، این جمله کتاب جلیل «کلیله و دمنه» را نخوانده یا از یاد برده بودند که «همه تدبیرها سخره تقدیر است.» یعنی که تقدیر بازیهای بزرگ را بهم میزند.
پس، ریاست جمهوری مسعود پزشکیان، خرق عادت است، خلاف قاعده است. زیرا فرآیندهای سیاسی و اجتماعی سالهای قبل این ذهنیت را برای همه ساخته بود که دیگر نهالی چون یک رئیسجمهور وفاقگرا به بار نمینشیند. اما بخت کار خود را کرد و نشان داد زندگی آدمی، محیط آزمایشگاهی نیست که همه چیز قابل محاسبه و پیشبینی باشد. اینها نه تنها نشان داد «در ناامیدی بسی امید است»، بلکه نشان داد «اطمینان برخی جریانها به یکسرهکردن همهچیز»، «خود غلط بود آنچه میپنداشتند.»
با چنین گذشته و سابقهای است که تکیه پزشکیان بر صندلی عالیترین جایگاه اجرایی، از آن دست مواهبی است که در زمان دشواریهای پیدرپی، خود همچون گریزگاه است.
وقتی بحرانها همزمان از راه میرسند، بحرانهایی چون جنگ و نبود برق و کمبود آب و کاهش سرمایه اجتماعی و افول توانمندی اداری، اگر نبود پزشکیان در جایگاه رئیسجمهوری اسلامی ایران، دشواری بحرانها بیشتر میشد.
بخت، اقبال یا تصادف، نیمی از فرآیندهای سیاسی را تشکیل میدهد. هرچه نهادهای سیاسی یک کشور کارآمدتر باشند، سهم بخت در سیاست کمتر میشود و هر چه نهادها کارایی کمتری داشته باشند، سهم بخت بیشتر میشود. اما توسعهیافته یا توسعه نیافته، فرآیندهای سیاسی هیچ کشوری خالی از مقوله بخت نیست.
اگر دست بخت نبود و اگر، «اگر» ها نبودند، چگونه و کجا میشد تا گوهر سیاسی و اخلاقی پزشکیان آشکار شود؟ همه آنچه تا پیش از ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ بر کشور، مردم و پزشکیان گذشت، گویی مقدمهای بود برای پزشکیان تا از ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ تا ۸ تیرماه ۱۴۰۳، آنچه هست و آنچه میداند و آنچه بلد است را به رأیدهندگان ایرانی بنمایاند.
عباس عبدی تحلیلگر سیاسی نقلکرد در دیداری با معاون اول دولتسیزدهم، محمد مخبر به حاضران اینطور گفت: «وقتی صبح ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ فهرست نهایی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را دیدم، گفتم خب، با این ترکیب پزشکیان رئیسجمهوری بعدی است.» فهرست نامزدها یا «این ترکیب» که مخبر اشاره کرد، در زمره آن «اگر» هایی است که موجب پیروزی پزشکیان شد. البته که آخر سر اصابتکردن تیر رهاشده از کمان بخت به هدف، در گرو انتخاب ایرانیان بود.
اما سابقه اصلاحطلبی پزشکیان، آشنایی عمیقش با نهجالبلاغه، دوری از تنازع و شکافسازی و استفاده نکردن از حربه حمله به رقیب برای رأیگرفتن و اجماعی که در اصلاحطلبان شکل گرفت، اگراینها نبود، رئیسجمهورشدن او در ابهام بود.
مهم است که رئیسجمهوری و دولتی داریم که هنگام رفع فیلتر واتساپ، هیچ نمیگوید تا آن را در سبد کارکردهای خود و دولتش بریزد. اگر این روحیه نبود، در جامعهای که هر سرمایه سیاسی در کوره سیاست ذوب میشود، دولت پزشکیان هم میتوانست به فهرست دولتهای بی دستاورد اضافه شود. اما منش پزشکیان و روش او، که کار باید برای خدا باشد، این مسیری را ساخت.
اگر سایه تهدید دشمن خارجی نبود، اگر کاهش سرمایههای اجتماعی و سیاسی نبود، و همه این «اگر» ها، به علاوه شخصیت و منش پزشکیان و خوی فردیاش در رایزنیها در نهادهای بالادستی نبود، هیچ رئیسجمهور اصلاحطلب دیگری نمیتوانست در کمتر از ۳ ماه ریاست جمهوریاش اجرای «قانون» عفافوحجاب را متوقف کند.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پارادایم نفاق پنبه شد احیای خطّ فاصل با دشمن» نوشت: «بیانات دیروز رهبر انقلاب، پنبه کردن رشتههای خط نفاق، احیای خط فاصل با دشمن و انهدام زیر ساخت «فاز دوم» عملیات دشمن
(پس از شکست بزرگ آنها در میدان نظامی) بود.
در اینباره به اجمال، چند نکته را باید مورد توجه و تأمل قرار داد:
۱) بنیامین نتانیاهو که صهیونیستها را بازیچه خود قرار داده، هنگام اجرای عملیات نظامی ادعا میکرد ظرف ۷۲ ساعت، کار ایران را یکسره میکند. اما هرچه از ساعات آغازین جنگ فاصله گرفت، بیشتر فهمید که مرتکب چه خبطی شده، چگونه به تقویت اتحاد و همدلی کمسابقه میان ملت ایران کمک کرده و چگونه، امنیت و زیرساختها و بازدارندگی هفتاد ساله رژیم صهیونیستی را زیر ضرب ضرباتی کمرشکن برده است. هرچه جنگ جلوتر رفت، ضربات ایران دقیقتر و قدرتمندتر شد تا جایی که در روزهای آخر، اغلب قریب به اتفاق شلیکهای ایران، به اهداف اصابت میکرد و انهدامهایی در شعاع چند ده متری ایجاد میکرد. اقتدار نظامی ایران، چنان قاطع و یقینی است که رزمایش اخیر ارتش جمهوری اسلامی ایران در دریای عمان و اقیانوس هند، خواب را از چشم صهیونیستها ربود و آنها را راهی پناهگاهها کرد! به گزارش شبکه فاکسنیوز: «اسرائیل، از بیم حملات ایران، پناهگاههای عمومی را باز کرد. ایران، با یک رزمایش و عملیات روانی، خواب را از چشم مردم و مسئولین اسرائیل گرفت».
۲) اسرائیل و آمریکا در برآوردن اهداف جنگ ۱۲ روزه ناکام ماندند و برخلاف طراحی اولیه، درخواست آتشبس دادند. پیروزی ایران در این میدان بزرگ، فراتر از پیروزی نظامی محض است، چنانکه نشریه تخصصی فارین پالیسی، چند هفته قبل اذعان کرد: «ایرانیان، سالها میپرسیدند چرا کشورشان به برنامه موشکی، نیروهای نیابتی منطقهای یا دکترین مقاومت نظامی نیاز دارد؛ حالا میپرسند چگونه میتوان این ابزارها را قویتر ساخت تا ایران مستقل و صاحب حاکمیت باقی بماند… مقاومت، دیگر فقط شعار حکومتی نیست؛ بلکه به گفتمانی مشترک در دفاع از کشور تبدیل شده است. این دیگر نسل ۱۳۵۷ نیست که مواضع گذشته را تکرار میکند؛ این فرزندان و نوههای آنها هستند؛ نسلهایی که با دسترسی به اینترنت، رسانههای غربی و اغلب با نگرشی متمایل به غرب رشد کردهاند، مشروعیت نظم جهانی را زیر سوال میبرند… مقاومت، دیگر انحصار جمهوری اسلامی و وفادارانش نیست بلکه به فریادی برای دفاع از میهن تبدیل شده است که مرزهای اجتماعی و سیاسی را درنوردیده است… اکنون، این ایده که مذاکره با غرب میتواند مشکلات ایران را حل کند، دیگر بیش از آنکه رنگ واقعگرایی داشته باشد، نشانهای از تسلیم تلقی میشود. زمانی، نسل جوان، استراتژی منطقهای جمهوری اسلامی را اغلب بهعنوان سیاستی پرهزینه، تحریکآمیز و منزویکننده مورد انتقاد قرار میداد، اما جنگ اخیر، آن نگاه را تغییر داده است… آن عده از ایرانیهایی که پیشتر شعارهای رسمی رهبر جمهوری اسلامی را جدی نمیگرفتند، حالا شروع به تکرار همان شعارها کردهاند».
۳) پیروزی خیرهکننده ایران و شکست دشمن در این پروژه پیچیده، قبل از هرچیز مرهون تدابیر حکیمانه فرمانده کل قوا بود؛ تدابیری شامل جایگزینی سریع فرماندهان شهید؛ و اجرای آفندهای کوبنده در عمق رژیم صهیونیستی که آنها را بیچاره کرد؛ و تقویت انسجام و اتحاد ملی، که موجب شد نقشه دشمن، واژگون شود. دشمن با این هزیمت در میدان، در پی جبران شکست خویش برآمده و علت آن را اتحاد و انسجام ملت و مسئولان، ذیل راهبری رهبر انقلاب میداند. بنابراین طبیعی است که از طریق مزدوران سیاسی و رسانهای خود، رهبر انقلاب، اتحاد ملت ایران و نیروهای مسلح مقتدر را همزمان، آماج ترور شخصیت قرار دهد.
۴) اتفاقی تصادفی نبود که تحرکات بههم پیوستهای برای دوقطبی کردن مردم، و با ادعای ضرورت تغییر پارادایم در نظام، ضرورت مذاکره (با آمریکای بمبارانکننده میز مذاکره)، تعلیق برنامه هستهای، آزادی مجرمان امنیتی، تغییر قانون اساسی و… کلید خورد. پایوران شبکه نفوذ با به خدمت گرفتن عناصر غافل، درصدد بودند هدفی را که دشمن با حمله نظامی به دست نیاورد، با عملیات سیاسی و رسانهای و پنهان شدن پشت ادعای «تغییر پارادایم» پیش ببرند.
۸) تحرکات جریان انحراف و تحریف (نفاق)، برای بازسازی خط مذاکره با آمریکا، در حالی است که دونالد ترامپ (قبله غربپرستان و یانکوفیلها) به تازگی، سران پنج دولت اروپایی و رئیس دولت اوکراین را به شکلی تحقیرآمیز، روبهروی میز کاری خود در کاخ سفید نشاند، و ضمن دیکته کردن واگذاری بخشی از خاک اوکراین، از اروپاییها خواست تا
۱۰۰ میلیارد دلار دیگر به آمریکا به خاطر فروش سلاح به اوکراین بپردازند! این علاوهبر تحمیل قرارداد واگذاری نیمی از معادن اوکراین به آمریکا و علاوهبر چند صد میلیارد یورویی است که دولت آمریکا ظرف دو سال اخیر به بهانه جنگ اوکراین، از اروپاییها ستانده یا در موضوعاتی مانند گاز به آنها گرانفروشی (تا پنج برابر قیمت) کرده است. به عبارت دیگر، هر چند «ترامپوفیل» ها به شکل پرحجم (و تا سر حد ناف درد گرفتن!) در بادکنک مذاکره با آمریکا دمیدند، دولت ترامپ، عیار و اعتبار مذاکره را با تلکه و تحقیر کردن نزدیکترین متحدان خود نشان داده است.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «عامل آمریکا و صهیونیسم در اختلافافکنی نباشید» نوشت: «رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در سالروز شهادت امام رئوف حضرت علیبن موسیالرضا (ع) در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، «انتشار فوقالعاده مکتب اهل بیت» و «شتاب یافتن انتشار مسئله عاشورا و فلسفه قیام امام حسین در دنیای اسلام» را مهمترین برکات سفر امام هشتم به خراسان خواندند و با تبیین نکات مهمی درباره مسائل روز تأکید کردند: دشمنان ایران از «ایستادگی و اتحاد مقتدرانه ملت، مسئولان و نیروهای مسلح» و «تحمل شکست سخت در حملات نظامی» فهمیدهاند که ملت ایران و نظام اسلامی را نمیتوان با جنگ به زانو درآورد و گوش بهفرمان کرد. بنابراین، اکنون این هدف را با «ایجاد اختلاف در کشور» دنبال میکنند که در مقابل، همه مردم و مسئولان و صاحبان حرف و قلم باید با همه وجود «سپر پولادین اتحاد مقدس و عظیم ملت» را حفظ و تقویت کنند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای در بخش نخست سخنانشان، امام هشتم را ولینعمت همه عالم وجود بهخصوص ایرانیان خواندند و با تسلیت شهادت امام رئوف در بیان تأثیر برجسته سفر آن امام همام به خراسان، گفتند: مکتب اهل بیت که بعد از شهادت سیدالشهدا (ع) منزوی و مظلوم بود، در پرتو نتایج آن سفر از انزوا خارج شد و شیعیان روحیهای یافتند که آن روحیه توانست شیعه را در تاریخ حفظ کند و پیروان مکتب اهل بیت را هر روز گسترش دهد. ایشان، ایجاد جهش در ترویج مسئله عاشورا را دومین نتیجه مهم سفر امام هشتم به خراسان دانستند و افزودند: حضرت علیبن موسیالرضا (ع) با جلب توجه دلهای مردم به قیام عاشورا، فلسفه و اهداف آن یعنی «مبارزه با بیعدالتی» و «تحمل نکردن فجار و فاسقان در جامعه اسلامی» را در کانون اذهان مردم قرار دادند و زمینهساز طرح و تبیین و ترویج بسیاری از معارف اجتماعی اسلام شدند.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش دوم سخنانشان در باب مسائل روز، ایستادگی ملت در کمال قوت و قدرت را در جنگ تحمیلی دوم، باعث عظمت ویژه و عزت مضاعف ملت ایران در چشم جهانیان برشمردند و با طرح یک سوال مهم گفتند واقعاً علت دشمنی مستمر همه دولتهای آمریکا با ایران در ۴۵ سال اخیر چیست. ایشان در پاسخ به این سوال ظاهراً ساده، اما پیچیده، افزودند: امریکاییها در گذشته علت حقیقی این دشمنی را زیر عناوینی مانند تروریسم، حقوق بشر، دموکراسی، مسئله زن و مسائل مشابه پنهان میکردند یا آبرومندانه میگفتند میخواهیم رفتار ایران را عوض کنیم، اما این فردی که امروز در آمریکا سر کار است، علت حقیقی خصومت با ایران را لو داد و گفت «میخواهیم ایران به حرف ما گوش کند»، یعنی در واقع میخواهیم ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی گوش بهفرمان ما باشد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اهمیت درک عمیق این هدف شوم امریکاییها گفتند: آنها میخواهند ایران با این تاریخ بزرگ و ملت با این همه عزت و افتخار، گوش به فرمان آمریکا باشد.
ایشان کسانی را که میگویند علت عصبانیت و دشمنی آمریکا شعارهای ملت ایران است، افرادی ظاهربین خواندند و افزودند: کسانی هم که میگویند «چرا با آمریکا مذاکره مستقیم و مسائل را حل نمیکنید»، ظاهربین هستند، چراکه باطن قضیه این نیست و در سایه هدف واقعی آمریکا از دشمنی با ایران، این مسائل حل نشدنی است.
حضرت آیتالله خامنهای سخنان و اقدامات مقامات امریکایی برای به زانو درآوردن و گوش به فرمان کردن ملت ایران را اهانت به ایرانیان خواندند و تأکید کردند: ملت از چنین توقع زشتی به شدت رنجیده است و در مقابل این خواسته با قدرت میایستد. ایشان علت حقیقی جنگ اخیر را هم همین توقع و هدف خباثتآمیز دانستند و افزودند: رژیم صهیونیستی را تحریک و کمک کردند تا به خیال خود کار جمهوری اسلامی را تمام کنند؛ چراکه تصور نمیکردند ملت در مقابل آنها بایستد و آنچنان مشتی بزند که آنها پشیمان شوند.
رهبر انقلاب رژیم صهیونیستی را منفورترین رژیم و حکومت دنیا نزد ملتها خواندند و خاطرنشان کردند: امروز حتی دولتهای غربی همچون انگلیس و فرانسه هم که همواره حامی رژیم صهیونی بودند آن را محکوم میکنند؛ البته این محکومیتها زبانی و بیفایده است. ایشان جنایات کنونی رؤسای رژیم صهیونیستی همچون قتل کودکان به وسیله گرسنگی و تشنگی دادن و به رگبار بستن آنها در صف غذا را در تاریخ بشر بیسابقه خواندند و افزودند: در مقابل این جنایات منزجرکننده باید ایستاد؛ البته ایستادگی با زبان و محکومیت فایدهای ندارد، بلکه باید همچون اقدام مردم شجاع یمن کاری کرد که راههای کمک به رژیم صهیونیستی از همه طرف بسته شود.
حضرت آیتالله خامنهای در پایان با اعلام آمادگی جمهوری اسلامی برای انجام هر اقدام ممکن در این زمینه، ابراز امیدواری کردند خداوند متعال با برکت دادن به حرکت ملت ایران و همه حقخواهان عالم، ریشه این سرطان عمیق و مهلک را از منطقه بکند و ملتهای مسلمان را بیدار و با یکدیگر متحد سازد.
در این مراسم، حاضران همراه مداحان اهل بیت آقایان حمید دادوندی و مجید بنیفاطمه، با قرائت زیارت امینالله و نوحه سرایی به سوگواری در سالروز شهادت امام هشتم (ع) پرداختند.»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اتحاد مقدس» نوشت: «رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز در سالروز شهادت امام رئوف حضرت علی بن موسیالرضا (ع) در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، «انتشار فوقالعاده مکتب اهل بیت» و «شتاب یافتن انتشار مساله عاشورا و فلسفه قیام امام حسین در دنیای اسلام» را مهمترین برکات سفر امام هشتم به خراسان خواندند و با تبیین نکات مهمی درباره مسائل روز تأکید کردند: دشمنان ایران از «ایستادگی و اتحاد مقتدرانه ملت، مسؤولان و نیروهای مسلح» و «تحمل شکست سخت در حملات نظامی» فهمیدهاند ملت ایران و نظام اسلامی را نمیتوان با جنگ به زانو درآورد و گوش به فرمان کرد، بنابراین اکنون این هدف را با «ایجاد اختلاف در کشور» دنبال میکنند که در مقابل، همه مردم و مسؤولان و صاحبان حرف و قلم باید با همه وجود «سپر پولادین اتحاد مقدس و عظیم ملت» را حفظ و تقویت کنند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله العظمی خامنهای در بخش نخست بیاناتشان، امام هشتم را ولینعمت همه عالم وجود بویژه ایرانیان خواندند و با تسلیت شهادت امام رئوف، در بیان تأثیر برجسته سفر آن امام همام به خراسان گفتند: مکتب اهل بیت که بعد از شهادت سیدالشهدا (ع) منزوی و مظلوم بود، در پرتو نتایج آن سفر از انزوا خارج شد و شیعیان روحیهای یافتند که آن روحیه توانست شیعه را در تاریخ حفظ کند و پیروان مکتب اهل بیت را هر روز گسترش دهد.
ایشان، ایجاد جهش در ترویج مساله عاشورا را دومین نتیجه مهم سفر امام هشتم به خراسان دانستند و افزودند: حضرت علی بن موسیالرضا (ع) با جلب دلهای مردم به قیام عاشورا، فلسفه و اهداف آن یعنی «مبارزه با بیعدالتی» و «تحمل نکردن فجار و فاسقان در جامعه اسلامی» را در کانون اذهان مردم قرار دادند و زمینهساز طرح و تبیین و ترویج بسیاری از معارف اجتماعی اسلام شدند. حضرت آیتالله خامنهای در بخش دوم بیاناتشان در باب مسائل روز، ایستادگی ملت در کمال قوت و قدرت را در جنگ تحمیلی دوم، باعث عظمت ویژه و عزت مضاعف ملت ایران در چشم جهانیان برشمردند و با طرح یک سوال مهم گفتند: واقعاً علت دشمنی مستمر همه دولتهای آمریکا با ایران در ۴۵ سال اخیر چیست؟
ایشان در پاسخ به این سوالِ ظاهراً ساده اما پیچیده، افزودند: آمریکاییها در گذشته علت حقیقی این دشمنی را زیر عناوینی مانند تروریسم، حقوق بشر، دموکراسی، مساله زن و مسائل مشابه پنهان میکردند یا آبرومندانه میگفتند میخواهیم رفتار ایران را عوض کنیم اما این فردی که امروز در آمریکا سر کار است، علت حقیقی خصومت با ایران را لو داد و گفت «میخواهیم ایران به حرف ما گوش کند»؛ یعنی در واقع میخواهیم ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی گوش به فرمان ما باشد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اهمیت درک عمیق این هدف شوم آمریکاییها گفتند: آنها میخواهند ایران با این تاریخ بزرگ و ملت با این همه عزت و افتخار، گوش به فرمان آمریکا باشد. ایشان کسانی را که میگویند علت عصبانیت و دشمنی آمریکا شعارهای ملت ایران است، افرادی ظاهربین خواندند و افزودند: کسانی هم که میگویند «چرا با آمریکا مذاکره مستقیم و مسائل را حل نمیکنید»، ظاهربین هستند، چرا که باطن قضیه این نیست و در سایه هدف واقعی آمریکا از دشمنی با ایران، این مسائل حلنشدنی است.
حضرت آیتالله خامنهای سخنان و اقدامات مقامات آمریکایی برای به زانو درآوردن و گوش به فرمان کردن ملت ایران را اهانت به ایرانیان خواندند و تأکید کردند: ملت از چنین توقع زشتی بشدت رنجیده است و در مقابل این خواسته با قدرت میایستد. ایشان علت حقیقی جنگ اخیر را هم همین توقع و هدف خباثتآمیز دانستند و افزودند: رژیم صهیونیستی را تحریک و کمک کردند تا به خیال خود کار جمهوری اسلامی را تمام کنند، چرا که تصور نمیکردند ملت در مقابل آنها بایستد و آنچنان مشتی بزند که آنها پشیمان شوند. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به گرد هم آمدن عدهای از عوامل مزدور آمریکا در اروپا، یک روز پس از آغاز جنگ، برای بحث درباره تعیین حکومت بعد از جمهوری اسلامی، گفتند: اینقدر متوهم و از تحقق اهداف سخیفشان خاطرجمع بودند که یک روز پس از شروع حمله برای تعیین حکومت بعد جلسه گذاشتند و پادشاه هم تعیین کردند!
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به حضور یک ایرانی در جمع آن ابلهان، گفتند: خاک بر سر آن ایرانی که علیه کشور خود و به نفع یهود، صهیونیسم و آمریکا فعالیت میکند.
رهبر انقلاب اسلامی تصور خام فاصله میان مردم و نظام را از دیگر توهمات دشمنان و مزدورانشان خواندند و گفتند: ملت اما با ایستادگی در کنار نظام، نیروهای مسلح و دولت مشت محکمی به دهان همه آنها زد. ایشان قدرتنمایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی را باعث تغییر معادلات خواندند و افزودند: ما و همه ملت ایران از کار بزرگ نیروهای مسلح تشکر میکنیم و پس از این نیز روز به روز به قدرت و توانایی ایران و نیروهای مسلح آن افزوده خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای جمعبندی دشمن از حوادث اخیر را ناتوانی در به زانو درآوردن ایران با جنگ و حمله نظامی دانستند و گفتند: جمهوری اسلامی با وجود این دشمنیها در ۴۵ سال گذشته هر روز قویتر شده و دشمن هم دریافته است راه عقب راندن جمهوری اسلامی، بکارگیری ابزار و وسایل خشن نیست، بلکه باید در داخل کشور اختلاف و نفاق ایجاد کند. ایشان عوامل داخلی آمریکا و صهیونیسم در گوشه و کنار کشور و گویندگان و نویسندگان غافل را عاملان ایجاد اختلاف و چندصدایی برشمردند و افزودند: امروز بحمدالله مردم متحدند و با وجود اختلاف سلایق سیاسی و اجتماعی، برای دفاع از نظام و کشور و ایستادگی برابر دشمن یکپارچهاند که این اتحاد مانع تجاوز و تعرض دشمنان است و به همین دلیل هم در پی نابود کردن این وحدت هستند.
رهبر انقلاب اسلامی صیانت از اتحاد ملی را وظیفهای همگانی دانستند و گفتند: اتحاد مقدس، اجتماع عظیم و سپر پولادین دلها و ارادههای مردم نباید مخدوش شود و حفظ آن وظیفه اهل بیان و قلم و تحقیق، کسانی که توئیت میزنند و همه مردم و مسؤولان کشور بویژه مسؤولان قوای سهگانه است که بحمدالله آنها نیز امروز در کمال اتحاد و همدلی با یکدیگر کار میکنند. ایشان حمایت از خدمتگزاران کشور را ضروری خواندند و افزودند: مردم از خدمتگزاران از جمله رئیسجمهور که پرکار، پرتلاش و پیگیر است حمایت کنند، چرا که از چنین عناصری باید قدرشناسی کرد. حضرت آیتالله خامنهای حفظ اتحاد بین «آحاد مردم با یکدیگر»، «مردم و دولت»، «آحاد مسؤولان نظام با یکدیگر» و «مردم و نیروهای مسلح» را ضرورتی قطعی برشمردند و افزودند: علائم و قرائن حاکی از آن است که امروز بیشترین تلاش دشمن خدشهدار کردن این همصدایی و همدلی و همکاری است. ایشان با تأکید بر اینکه وجود نظرهای گوناگون در مسائل مختلف هیچ اشکالی ندارد، گفتند: اهل فکر توجه کنند ارائه فکری نو که مکمل موجودیِ ملت باشد با تخریب و اهانت متفاوت است و نباید مبانی جمهوری اسلامی را که باعث رشد ملت و ارتقای کشور و قدرت ملی است تخریب کرد. این کار خواست دشمن است اگرچه تکمیل مبانی اشکالی ندارد. رهبر انقلاب اسلامی، رژیم صهیونیستی را منفورترین رژیم و حکومت دنیا نزد ملتها خواندند و خاطرنشان کردند: امروز حتی دولتهای غرب همچون انگلیس و فرانسه هم که همواره حامی رژیم صهیونی بودند آن را محکوم میکنند، البته این محکومیتها زبانی و بیفایده است. ایشان جنایات کنونی رؤسای رژیم صهیونیستی همچون قتل کودکان به وسیله گرسنگی و تشنگی دادن و به رگبار بستن آنها در صف غذا را در تاریخ بشر بیسابقه خواندند و افزودند: در مقابل این جنایات منزجرکننده باید ایستاد، البته ایستادگی با زبان و محکومیت فایدهای ندارد، بلکه باید همچون اقدام مردم شجاع یمن کاری کرد که راههای کمک به رژیم صهیونیستی از همه طرف بسته شود.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «جنگ سایهها علیه روسیه» نوشت: «جنگ اوکراین پس از بیش از سه سال وارد مرحلهای شده است که همزمان در میدان و میز مذاکره جریان دارد؛ از عملیاتهای اطلاعاتی پرخطر و نوآوریهای نظامی در برابر روسیه تا تلاش کرملین برای دستیابی به اهداف استراتژیک در شرق، اکنون سرنوشت نبرد به تصمیمهای واشنگتن و کییف گره خورده است. وقتی روسیه در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ تهاجم تمامعیار خود به اوکراین را آغاز کرد، بسیاری در پایتختهای غربی تصور میکردند کییف ظرف چند روز سقوط خواهد کرد. نزدیک به نیممیلیون نیروی روسی، پشتیبانیشده با تانکها، هواپیماها، موشکها و توان دریایی، به کرملین اعتمادبهنفس لازم برای یک پیروزی سریع را داده بود. اما مقاومت اوکراین -نهفقط نظامی، بلکه سیاسی و روانی- جهان را شگفتزده کرد. یکی از عناصر تعیینکننده این مقاومت که کمتر مورد توجه قرار گرفته، دگرگونی سازمان اطلاعات نظامی اوکراین، موسوم به HUR، تحت رهبری سرلشکر کیریلو بودانوف است. او ماهها پیش از آغاز جنگ از حمله قریبالوقوع روسیه هشدار داده بود؛ هشداری که بسیاری آن را اغراقآمیز میدانستند، اما تاریخ حقانیت او را اثبات کرد.
بودانوف از زمان به دست گرفتن فرماندهی هور، این نهاد را به یک نیروی ترکیبی با توان اجرای عملیاتهای پرریسک، حملات دوربرد و شکلدهی به میدان نبرد در ابعاد گوناگون بدل کرده است. نخستین آزمون جدی در همان ساعات آغازین جنگ رقم خورد؛ زمانی که واحدهای هور موفق شدند حمله هوابرد روسیه به فرودگاه هاستومل را دفع کنند. اگر این عملیات شکست میخورد، نیروهای روسی میتوانستند کییف را ظرف یک هفته محاصره کنند. بودانوف پیشاپیش آماده بود. او واحدهای ویژهای همچون «کراکن»، «شامان» و «آرتان» را شکل داده و شبکههای چریکی را در مناطق اشغالی سازماندهی کرده بود. همچنین با نظارت او، لژیون بینالمللی هزاران داوطلب خارجی را وارد نبرد کرد. عملکرد هور از آن زمان چشمگیر بوده است. در جریان محاصره ماریوپل، نیروهای این سازمان با انجام هفت پرواز هلیکوپتری از میان آسمان تحت کنترل روسیه، توانستند مهمات و تجهیزات به آزوفستال برسانند و زخمیها را تخلیه کنند. در دریای سیاه نیز هور ناوگان روسیه را عقب راند، جزیره مار را آزاد کرد و سکوهای گازی را به تصرف درآورد؛ اقدامی که مسیر صادرات غلات حیاتی اوکراین را دوباره گشود.
نوآوری بخش جداییناپذیر راهبرد بودانوف بوده است. گروه ۱۳ در هور پهپاد دریایی «ماگورا» را طراحی کرد؛ تنها شناور بدون سرنشین شناختهشده در تاریخ که موفق شده کشتیهای جنگی را غرق کند. تا پایان سال ۲۰۲۴، نسخه V5 این پهپاد چندین شناور روسی را از کار انداخت و حتی بالگردهایی را ساقط کرد. نسخه ارتقایافته V7 با موشکهای آمریکایی سایدوایندر مجهز شد و توانست در ماه می دو جنگنده سوخ و-۳۰ روسیه را در نزدیکی نووراسییسک سرنگون کند. حوزه فعالیت هور فقط به خط مقدم محدود نمانده است؛ این سازمان با عملیاتهای جسورانه، پایگاههای هوایی، کارخانههای تسلیحاتی و مراکز فرماندهی روسیه را تا دو هزار کیلومتر دورتر هدف قرار داده است. این حملات نمادین نیستند، بلکه توان نظامی روسیه را بهطور ملموس تحلیل میبرند. ازجمله اهداف این حملات، هواپیمای راداری A-50، بمبافکن استراتژیک Tu-22M3 و جنگنده نسل پنجم Su-57 بودهاند.بودانوف شخصاً نیز در میدان نبرد حاضر بوده است. او در عملیات آزادسازی روستای روسکا لوزووا در نزدیکی خارکیف شرکت کرد. همچنین یورشهای هور در کریمه توان دفاعی روسیه را به آزمایش کشید و گروههای مخالف روسی آموزشدیده توسط این سازمان به بلگورود و کورسک یورش بردند. تا آگوست ۲۰۲۴، برخی یگانهای اوکراینی حتی عمیقتر به خاک روسیه پیشروی کرده بودند.
رهبری بودانوف جایگاه ویژهای برای او در افکار عمومی اوکراین رقم زده است. او همواره در میان سه چهره محبوب کشور قرار دارد؛ دستاوردی مهم در کشوری که معادلات سیاسی بهسرعت دگرگون میشوند. استقلال رأی و صراحت او همیشه به مذاق نخبگان سیاسی خوش نیامده، اما تأکیدش بر پاکدستی نهادی و حمایت از سازمانهای ضدفساد نشان میدهد که به باور او پیروزی فقط با موفقیت نظامی به دست نمیآید. دامنه عملیات هور حتی به قاره آفریقا نیز کشیده شده است؛ جایی که بقایای گروه واگنر و نیروهای موسوم به «سپاه آفریقا» که در جنایات جنگی از اوکراین تا آفریقا نقش داشتند، اکنون زیر نظر و در تیررس اوکراین قرار گرفتهاند. در داخل کشور نیز بودانوف ریاست ستاد هماهنگی اسرا را بر عهده دارد که تاکنون آزادی هزاران زندانی و غیرنظامی را تضمین کرده است. همه اینها بدون حمایت ایالات متحده امکانپذیر نبود. اشتراکگذاری اطلاعات میان واشنگتن و کییف یکی از موفقترین و در عین حال کمتر رسانهایشدهترین ابعاد این جنگ است. ترکیب اطلاعات ماهوارهای و شنود آمریکا با شبکههای انسانی و چابکی تاکتیکی اوکراین، برتریای در میدان ایجاد کرده که هیچ ژنرال روسی نتوانسته بر آن غلبه کند.
اوج این همکاری در دیدار ۱۸ آگوست دونالد ترامپ و ولودیمیر زلنسکی در کاخ سفید بازتاب یافت؛ دیداری که فراتر از نمادگرایی، بُعدی عملی داشت. این شراکت که در میدان جنگ خود را نشان داده، اکنون باید در میز مذاکره نیز استمرار یابد. در همین چارچوب، گفتوگوهای صلح با ترامپ موضوعی را به سطح جهانی کشاند که ولادیمیر پوتین بیش از یک دهه در پی آن بوده است: کنترل کامل استان صنعتی دونتسک. او امید دارد با دستیابی به این هدف پشت میز مذاکره، از هزینههای انسانی و زمانی یک تهاجم طولانیمدت جلوگیری کند. برآوردهای اطلاعاتی بریتانیا نشان میدهد تسخیر کامل چهار استان شرقی که مسکو مدعی الحاق آنهاست، به بیش از ۴.۴ سال جنگ و حدود دو میلیون تلفات نیاز دارد. برای پوتین به دست آوردن دونتسک میتواند راه را برای عبور از خطوط دفاعی مستحکم اوکراین در شهرهای اسلاویانسک و کراماتورسک هموار کند. فراتر از این خطوط، زمینهای باز در ساحل شرقی دنیپرو پهن میشوند که میتوانند هدف موج جدیدی از تهاجمات روسیه قرار گیرند.
اما پیشروی روسیه در شرق کند و پرهزینه بوده است. تاکتیکهای روسیه که بر اعزام موجهای انسانی به نبرد متکی است، تلفات عظیمی به بار آورده است. پژوهش مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشنگتن نشان میدهد که در سه سال و نیم جنگ، حدود ۲۵۰ هزار سرباز روسی کشته شدهاند. برای جبران این تلفات، کرملین به پرداخت پاداشهای کلان به داوطلبان روی آورده است. اوکراین نیز گرچه تلفات کمتری داده، اما به دلیل جمعیت کوچکتر خود -حدود یکچهارم روسیه- با بحران نیروی انسانی مواجه است.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خنثی کردن ماشه با غنیسازی» نوشت: «کمتر از ۱۰ روز مانده به عملی شدن تهدید اروپاییها برای فعال کردن مکانیسم، سطح تحولات در زمینه پرونده برنامه هستهای ایران شتاب فزایندهای به خود گرفته است. در آخرین دگرگونیها در این زمینه، یک روزنامه انگلیسی مدعی شد که ایران بنا دارد غنیسازی اورانیوم را تا حد قابلتوجهی کاهش دهد. روزنامه تلگراف، چاپ لندن، در تاریخ ۲۴ اوت، طی گزارشی مفصل مدعی شد که ایران آماده است بهشکل قابلتوجهی غنیسازی اورانیوم خود را کاهش داده تا مانع از اعمال تحریمهای سازمان ملل شود. تلگراف مدعی شد که مقامات ایرانی در گفتوگو با این روزنامه محافظهکار بریتانیایی عنوان کردهاند که ایران به خاطر جلوگیری از افزایش تنشها، آماده است در رابطه با مساله هستهای موضع نرمتری اتخاذ کند.
این روزنامه مدعی شد که علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در رأس تلاشها برای حرکت به سمت مسیر کاهش غنیسازی تا حد ۲۰ درصد قرار دارد. بنا به گزارش این روزنامه، بازگشت بالقوه ایران به غنیسازی ۲۰ درصد به معنای عقبنشینی قابلتوجه تهران از تواناهاییهای هستهای خود است، هرچند که این مقدار همچنان بالاتر از سطح ۳.۶۷ درصد ذیل توافق هستهای امضاشده در ژوئیه ۲۰۱۵ قرار دارد. کشورهای غربی مدعیاند که سطح فعلی غنیسازی ایران نگرانکننده است. این در حالی است که مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها عنوان کردهاند که ادعا درباره نزدیک شدن تهران به تهدید هستهای صحت ندارد. بنا به ادعای تلگراف، یک مقام عالیرتبه ایرانی در این رابطه گفت: «علی لاریجانی تلاش دارد برای جلوگیری از وقوع یک جنگ دیگر، مقامات تصمیمگیرنده را قانع کند تا سطح غنیسازی کاهش یابد.» این روزنامه مدعی شد: «لاریجانی نگران است که بدون کاهش غنیسازی و پذیرفتن شماری از خواستههای غرب، ایران با چالشهای بیشتری مواجه خواهد شد.» تلگراف مدعی شد تلاش علی لاریجانی برای کاهش غنیسازی به مرز ۲۰ درصد با مخالفتهایی در داخل موجه شده است، اما به نظر میرسد رویکرد مثبتی در داخل نسبت به این ابتکار وجود دارد.
این تحولات در حالی روی میدهد که تنشها بر سر برنامه هستهای ایران، پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه افزایش یافته است و سه کشور اروپایی عضو برجام تهدید کردهاند که تا پایان ماه اوت (۹ شهریور) و در صورت نرسیدن به نتیجهای مشخص در زمینه مذاکرات هستهای، مکانیسم ماشه (اسنپبک) فعال خواهد شد. در همین رابطه، روز جمعه ۳۱ مرداد وزرای خارجه سه کشور اروپایی و نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور سیاست خارجی و امنیتی مشترک، با سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان به صورت تلفنی گفتوگو و رایزنی و توافق کردند روز سهشنبه ۴ شهریور در سطح معاونان وزرای خارجه با یکدیگر دیدار کنند. به گزارش ایسنا، در این گفتوگوی تلفنی، مواضع ایران در خصوص سازوکار موسوم به اسنپبک و مسؤولیت سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا در این خصوص تشریح شد و عراقچی با تاکید بر عدم صلاحیت قانونی و اخلاقی این کشورها برای توسل به سازوکار مزبور، نسبت به عواقب چنین اقدامی هشدار داد.
وزیر امور خارجه ایران در واکنش به تکرار ایده طرفهای اروپایی برای تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ با هدف فراهم کردن زمان بیشتر برای دیپلماسی، تصریح کرد که این تصمیمی است که اساساً شورای امنیت سازمان ملل متحد باید اتخاذ کند و ایران در عین اینکه مواضع و دیدگاههای اصولی خود را در این خصوص دارد، در این فرآیند ورود ندارد. پس از برگزاری این گفتوگوی چهارجانبه، کایا کالاس، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «وزرای خارجه سه کشور اروپایی و سیدعباس عراقچی تماس مهمی داشتند.»
وی افزود: «اروپا متعهد به حصول یک راهحل دیپلماتیک برای موضوع هستهای است. با نزدیک شدن به ضربالاجل سازوکار ماشه، آمادگی ایران برای تعامل با آمریکا حیاتی خواهد بود. ایران همچنین باید بهطور کامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند.» یوهان وادهفول، وزیر خارجه آلمان، نیز در پیامی نوشت: «من، دیوید لمی، ژان نوئل بارو و کایا کالاس با عراقچی درباره برنامه هستهای ایران گفتوگو کردیم. ما به مدیران سیاسی خود دستور دادهایم که هفته آینده با همتایان ایرانی دیدار کنند.» وی افزود: «ما همچنان به دیپلماسی پایبندیم اما زمان بسیار کوتاه است و ایران باید بهطور جدی به تعامل بپردازد تا از فعال شدن سازوکار ماشه جلوگیری کند. ما بهوضوح گفتهایم که اجازه نخواهیم داد که سازوکار بازگشت تحریمها بدون حصول یک توافق قابل راستیآزمایی و پایدار منقضی شود.»





نظر شما