سند بطلان؛ آب اعتراضات در لانه نتانیاهو

مهم‌ترین عناوین روزنامه‌های امروز _دوشنبه بیست‌وهفتم مرداد_ را در ادامه می‌خوانید.‌

به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانه‌های آزاد، روزنامه‌ها و مطبوعات در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی به‌شمار می‌آید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به‌صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دستور کار سفر به ارمنستان و بلاروس» نوشت: «رئیس‌جمهوری امروز عازم کشور ارمنستان و بعد از آن کشور بلاروس می‌شود. اما دیروز، پیش از این سفر، جلسه‌ای با حضور رئیس‌جمهوری برگزار شد که طی آن، همه مباحث اصلی و موضوعات عمده‌ای که باید در این سفر دنبال شود، بحث و بررسی شد. جلسه «هماهنگی، بررسی ابعاد مختلف و تبیین دستورکار» موضوعات متنوعی را شامل می‌شد. درباره ارمنستان، یکی از مباحث مورد بررسی که با حضور مقامات نظامی و امنیتی هم طرح شد، مسأله مسیر ارتباطی تازه‌ای است که دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان با یکدیگر برقرار کرده‌اند.

طبیعتاً توافقات، تفاهمنامه‌ها و مباحث سیاسی و اقتصادی که می‌بایست میان سران و مقامات جمهوری اسلامی ایران از یک‌سو، و جمهوری ارمنستان و بلاروس مطرح شود، در این جلسه بررسی شد. اما روی دیگر این نشست هماهنگی که یک روز پیش از سفر رئیس‌جمهوری صورت گرفت، حضور نمایندگان بخش خصوصی و اساساً بحث درباره مسائلی بود که بخش خصوصی ایران در ارتباط با دو کشور مقصد سفر رئیس‌جمهوری با آن درگیر است. ترکیب حاضران جلسه نشان می‌داد که در این دو سفر کفه مسائل اقتصادی سنگین‌تر است.

کما اینکه علاوه بر رئیس‌جمهوری، وزرای امور خارجه، نیرو، بهداشت، صنعت و معدن، میراث فرهنگی و گردشگری، فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست و وزیر راه و شهرسازی به همراه رئیس سازمان برنامه و بودجه، از چهره‌های دولتی حاضر در جلسه دیروز بودند. اما در کنار این اعضای دولت، حضور نمایندگان بخش خصوصی، بویژه رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، نشان می‌دهد که جهت‌گیری دولت در ارتباط با ارمنستان و بلاروس، نه‌تنها عمدتاً اقتصادی است، بلکه این مناسبات اقتصادی نیز به نوبه خود باید از مجرای بخش خصوصی ایران بگذرد. به عبارت دقیق‌تر، همان‌طور که اظهارات رئیس‌جمهوری در این جلسه نشان داد، هدف دولت و شخص رئیس‌جمهوری، زمینه‌سازی برای فعالیت بیش از پیش بخش خصوصی در دو کشور ارمنستان و بلاروس، رفع موانع و ایجاد بسترهای قانونی و سیاسی لازم برای این فعالیت‌هاست.

گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی ریاست جمهوری از این نشست، بیانگر این است که در جلسه دیروز، ابعاد مختلف و سطوح گوناگون روابط ایران با جمهوری ارمنستان و جمهوری بلاروس بحث و بررسی شد. ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل در حوزه‌های کلیدی از جمله انرژی، حمل‌ونقل، تجارت، سرمایه‌گذاری، بهداشت و درمان، محیط‌زیست، علوم، فرهنگ و گردشگری به تفصیل تشریح شد. در ادامه نیز، با شناسایی فرصت‌ها، چالش‌ها و موانع پیش روی توسعه همکاری‌های فی‌مابین، راهکارهای مناسب برای رفع آنها نیز با دقت و توجهی ویژه مورد بحث و تبادل‌نظر قرار گرفت.

یکی از موضوعات مهم و حساس مطرح شده در این نشست، توافق اخیر میان جمهوری ارمنستان و جمهوری آذربایجان درباره ایجاد راه‌گذر مواصلاتی بود. در این راستا، ابعاد واقعی این توافق که برخلاف برخی انعکاس‌های رسانه‌ای است، تشریح و تبیین شد. همچنین تعاملات مقامات ارمنستان با مسئولان عالی‌رتبه جمهوری اسلامی ایران در راستای تضمین رعایت ملاحظات و منافع ملی کشورمان در این زمینه، به عنوان نمونه‌ای از دیپلماسی فعال و سازنده کشورمان مورد اشاره قرار گرفت. علاوه بر این، اسناد همکاری و تفاهمنامه‌های مشترک در حوزه‌های مختلف میان ایران با ارمنستان و بلاروس که در آستانه امضا قرار دارند، به‌دقت مورد واکاوی قرار گرفت تا زمینه عملیاتی شدن سریع‌تر آنها فراهم آید.

رئیس‌جمهوری نیز در این جلسه، با توجه ویژه به مسائل، خصوصاً در حوزه تعاملات تجاری و اقتصادی، بر اهتمام و اراده جدی ایران در گسترش همکاری‌های منطقه‌ای و تقویت پیوندهای دوستانه با کشورهای همسایه و همسو بر محور تعامل سازنده و منافع متقابل تأکید کرد. مسعود پزشکیان همچنین تسهیل فعالیت‌های بخش خصوصی کشورمان در هر دو کشور مقصد سفر آتی خود و تسریع اجرای توافقات معطل مانده و پروژه‌های بزرگ، بویژه طرح‌ها و پروژه‌های سرمایه‌گذاری مشترک را از جمله اولویت‌های این سفر و یکی از محورهای دیدارهای پیش‌رو با نخست‌وزیر ارمنستان و رئیس‌جمهوری بلاروس در جهت تعمیق روابط دوجانبه و تحقق اهداف مشترک عنوان کرد.»

سند بطلان؛ آب اعتراضات در لانه نتانیاهو

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پارادایم غیرت و پارادوکس دشمنان آن» نوشت: «۱) انسان غیور و صاحب وجدان، در صورت ارتکاب رفتار دشمن شادکن، پشیمان و از خود منزجر می‌شود. شبیه حکایت آن سه متخلف از جنگ تبوک در زمان پیامبر (ص) که قرآن حکیم، حال‌شان را این‌گونه بیان می‌دهد: «… الَّذِینَ خُلِّفُواْ حَتَّی إِذَا ضَاقَت عَلَیهِمُ الأَرضُ بِمَا رَحُبَت وَ ضَاقَت عَلَیهِم أَنفُسُهُم وَظَنُّواْ أَن لَّا مَلجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّآ إِلَیهِ… آن سه نفر که تخلف ورزیدند، تا اینکه زمین با همه وسعتش، بر آنان تنگ شد. و خودشان نیز از خویشتن دلتنگ شدند، و دانستند پناهگاهی از خدا، جز به سوی خدا نخواهد بود».

۲) آیت‌الله جوادی آملی (حفظه الله تعالی) ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۵، در دیدار آقای عارف و در تبیین دوگانه «غیرت- دیاثت» فرمودند: «در فرهنگ قرآنی، غیرت را سه عنصر معرفت، هویت و غیرزدایی تشکیل می‌دهند؛ غیرزدایی به این معنا است که اجازه ندهیم بیگانه به حریم ما نفوذ کند. بیگانه را در حریم خود راه دادن و وارد حریم غیر شدن، با غیرت سازگار نیست. کسانی که راه نفوذ بیگانگان را می‌گشایند، از غیرت اقتصادی و یا سیاسی برخوردار نبوده و دیوث هستند».

۳) بی‌غیرتی، بر منافقین در «سازمان مجاهدین خلق» غلبه کرده بود که مدعی «انقلاب ایدئولوژیک» شدند و زن و شوهرهای عضو سازمان را مجبور کردند به خاطر اولویت مبارزه، از هم جدا شوند. در این فرآیند سقوط، مهدی ابریشمچی، همسر خود (مریم قجر عضدانلو) را طلاق داد تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۴، به عقد رجوی درآید! همان گونه که ابریشمچی، پای آن مراسم شنیع کف می‌زد، سران سازمان هم وطن را فروختند و هر چند وقت یک بار، برای یکی از سرویس‌های جاسوسی بیگانه کار کردند. ابتدا به استخدام استخبارات صدام درآمدند که- با این توهم که سوار برتانک‌های ارتش متجاوز صدام به تهران می‌رسند! - و سپس این بی‌غیرتی و دست به دست شدن را نسبت به سیا، سرویس جاسوسی فرانسه، موساد و استخبارات سعودی توسعه دادند و لعنت ابدی ملت را به جان خریدند.

۴) حتماً، غیرت در میان گردانندگان روزنامه غربگرا رنگ باخته بود که هنگام سفر ترامپ به منطقه و زمزمه تغییر نام «خلیج‌فارس»، ضمن توهین به شخصیت ملت ایران نوشتند: «به نظر می‌آید در ایران، اتفاق نظر وجود دارد که چون این مسئله مانند بسیاری از مسائل دیگر ناموسی است، باید به شدیدترین شکل برخورد شود. شخصیت ملی ایرانی، احساسی و آرمان‌گراست… وقتی منافع آمریکا اقتضا کند، ترامپ چرا باید به تاریخ وفادار باشد؟ … نباید غیرتی شویم. ترامپ، زلنسکی را از کاخ سفید بیرون انداخت، اما زلنسکی بر خشم خود غلبه کرد و توانست ورق را به نفع خود برگرداند. زلنسکی، الگوی بهتری است تا شوونیست‌های احساسی آرمانگرا»! قهرمان پوشالی این جماعت، قرارداد واگذاری نیمی از معادن اوکراین به آمریکا را امضا کرد، با این وعده دروغ که امنیت بخرد؛ اما حالا ترامپ، در حال واگذاری خاک اوکراین هم هست، بی‌آنکه از او، صدایی به اعتراض بلند شود.

۵) مدیر یا فعال سیاسی و رسانه‌ای غیور، به ویژه اگر در میانه جنگ باشد، طوری حرف نمی‌زند که پیام ضعف بفرستد و زبانِ دشمن سرشکسته، دراز شود. نتانیاهو که حاضر نیست درباره اصابت موشک‌های نقطه‌زن ایران به مجاورت دفتر کار خود، منطقه فوق سرّی کریا، پایگاه‌های نظامی و امنیتی، و مراکز زیرساختی و پالایشگاه و برق اسرائیل کمترین حرفی بزند، چرا برای چالش کم آبی در ایران، اشک تمساح می‌ریزد و به اظهارات فلان مدیر استناد می‌کند؟ او، لاف تأمین آب برای مردم ایران پس از آزادی (!) را زد و حال آنکه رژیم صهیونیستی، با وجود آب دزدی گسترده از کشورهای مختلف، در رتبه نهم بحران آبی در جهان قرار دارد. چرا باید فلان مدیر ایرانی، چنان نابجا سخن بگوید که نخست‌وزیر مستاصل صهیونیستی (تحت پیگرد دیوان کیفری بین‌المللی / متهم پرونده فساد اقتصادی و سیاسی در دادگاه رژیم صهیونیستی) خر کیف شود؟ هزینه ناپخته سخن گفتن یک مدیر، برای یک ملت چقدر است؟ آیا شهادت بیش از هزار نفر از جمله ده‌ها دانشمند و سردار و سرباز مدافع وطن – در اثر برخی اظهارات ناپخته مشابه و جرأت دادن به دشمن- کافی نبوده است؟!

۱۰) تصلّب لیبرال‌ها با وجود ابطال گزاره‌های اساسی آنها و تحمیل خسارات سنگین به کشور، از کجا می‌آید؟ از احتمال نفوذ و مأموریت ناشی از آنکه بگذریم، دکتر فرشاد مؤمنی (حامی انتخاباتی و منتقد بعدی آقایان روحانی و پزشکیان) می‌گوید: «با کمال تأسف، آنها که با رویکرد لیبرالی به مسائل اقتصادی نگاه می‌کنند، آموزه بنیادگرایی بازار را نه همچون یک رویکرد نظری و در معرض آزمون تجربی، بلکه به چشم ایدئولوژی نگاه می‌کنند. گزاره‌ها را ابطال‌ناپذیر معرفی می‌کنند؛ هر چند ده‌ها بار شکست خورده باشد. مسعود نیلی در کتاب «اقتصاد ایران»، گزارش داده که در تعدیل ساختاری [دولت هاشمی، رکورد تورم ۴۹ درصدی]، چه انتظاری داشتند و چه شد. ادعا می‌کنند که علمی به مسائل نگاه می‌کنند؛ اما او به صراحت گفته که در دام روزمرگی و واکنش‌های لحظه‌ای افتاده بودیم. اینها که با غرور ادعا می‌کردند برای همه مسائل راه‌حل دارند، هر کدام از راه‌حل‌های‌شان، با فاجعه بزرگی همراه شد. «کنت ارو» درباره «پارادوکس غرور و ناتوانی» می‌گوید کسانی که به بنیادگرایی بازار، باور ایدئولوژیک دارند، آدم‌های کم‌حوصله و هتاکی می‌شوند. اگر دقت کرده باشید، نئوکلاسیک‌های وطنی، همین هتاکی را دارند.» (۲۱ خرداد ۱۳۹۴، گفت‌وگو با روزنامه شرق)

۱۱) اگر رسانه‌ها و سیاسیون مافیای تحریف، از پیامدهای خسارت‌بار نسخه‌پیچی خود دچار عذاب وجدان نشدند و جبران نکردند، بلکه همبازی نقشه دشمن برای ایجاد شکاف و دوقطبی شدند، تکلیف چیست؟ آیا دستگاه‌های اطلاعاتی و قضائی و منتقدان باید سکوت پیشه کنند؟ یا مسئولیت دارند راه این خیانت و خسارت بزرگ را ببندند؟! حکم خداوند متعال، درباره مرجفون، صریح است: «لَئِن لَم یَنتَهِ المُنافِقونَ وَالَّذینَ فی قُلوبِهِم مَرَضٌ وَالمُرجِفونَ فِی المَدینَهًْ لَنُغرِیَنَّکَ بِهِم ثُمَّ لا یُجاوِرونَکَ فیها إِلّا قَلیلًا. مَلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِیلًا. اگر منافقان و بیماردلان و آنها که با تبلیغات سو و شایعه‌پراکنی در مدینه، دل‌ها را خالی می‌کنند، دست از کار خود برندارند، تو را بر ضدّ آنها برمی‌انگیزیم، پس جز مدّت کوتاهی نمی‌توانند در جوار تو بمانند. آنها لعنت‌شدگانند. باید هرجا یافت شدند، گرفته و به سختی کشته شوند.»

سند بطلان؛ آب اعتراضات در لانه نتانیاهو

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آب اعتراضات در لانه نتانیاهو» نوشت: «نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، هفته قبل با وعده آب، ایرانی‌ها را به اعتراض به خیابان فراخواند ولی حالا خود در خیابان‌ها و بزرگراه‌های تل‌آویو و بیت‌المقدس با صحنه گسترده‌ترین اعتراضات و اعتصاب‌ها علیه سیاست‌های جنگی کابینه‌اش روبه‌روست؛ معترضانی که با شعار «روز پایان (جنگ)» به خیابان آمده و خواستار پایان جنگ و آزادی اسیرانی هستند که ۶۸۲ روز است اسیر توهمات نتانیاهو برای نابودی حماس هستند.

رسانه‌های عبری دیروز از برگزاری تظاهرات در بیش از ۳۵۰ مکان و ده‌ها جاده بسته شده برای درخواست بازگشت زندانیان در غزه و پایان جنگ خبر دادند. ساکنان شهرهای مختلف فلسطین اشغالی به‌ویژه تل‌آویو و قدس اشغالی دیروز به خیابان آمدند. در تل‌آویو، معترضان با بستن خیابان‌ها و ایجاد آتش‌سوزی در بزرگراه ایالون، به سیاست‌های کابینه بی‌بی اعتراض کردند. پلیس رژیم اشغالگر برای متفرق کردن جمعیت، به خودروهای آب‌پاش و یگان اسب‌سوار متوسل شد، اما این اقدامات هم نتوانست مانع از متشنج شدن جو حاکم شود و درگیری‌های فیزیکی شدیدی میان نیروهای امنیتی و معترضان رخ داد. در قدس اشغالی، پلیس با حمله به تظاهرات شهرک‌نشینان، شماری از آنها را بازداشت کرد. «بیش از ۶۰ هزار نفر» آماری است که در گزارش‌ها درباره افراد دستگیر شده در این اعتراضات به آن اشاره شده است. چهره‌های اپوزیسیون نیز در اعتراضات روز یک‌شنبه حضور چشمگیری داشتند. یائیر لاپید، رئیس جریان اپوزیسیون یکی از این افراد بود که ادعا کرد: «کابینه کنونی طی سال‌ها از حماس حمایت کرده و این اعتراضات امروز تجلی روح همبستگی و مسئولیت داخلی اسرائیلی‌ها است. تنها راه واقعی برای تضعیف حماس، سقوط این کابینه ناکارآمد و شرور است.» بنی گانتس، رهبر حزب «اردوگاه رسمی» نیز ضمن حمایت از معترضان گفت: «حمایت از خانواده‌های گروگان‌ها ما را تقویت و حمله به آنها ما را تضعیف می‌کند.»

گادی آیزنکوت، رئیس سابق ستاد ارتش رژیم صهیونیستی و از رهبران اپوزیسیون با انتقاد شدید از نخست‌وزیر، اعلام کرد که او توان رهبری و مسئولیت‌پذیری را ندارد و تصمیمات دشوار را کنار می‌گذارد تا منافع شخصی و سیاسی خود را بر منافع اسرائیل ترجیح دهد و این اقدامات اسرائیل را به پرتگاه می‌کشاند.

آیزنکوت افزود: «اسرائیل با گذشت از بیش از ۶۸۰ روز از هفتم اکتبر ۲۰۲۳، هنوز نتوانسته اهداف خود در جنگ غزه را محقق کند و بسیاری از سربازانش در تونل‌های حماس کشته شده‌اند.» او از ساکنان اراضی اشغالی خواست که در اعتصاب سراسری دیروز شرکت کنند و به اعتراض خانواده‌های زندانیان بپیوندند، چراکه زمان درحال تمام شدن است.

دیروز خانواده‌های زندانیان صهیونیست در غزه نیز در چندین نقطه از سرزمین‌های اشغالی، از جمله مقابل اقامتگاه‌های وزرای کابینه، تظاهرات کردند. رسانه‌های عبری گزارش دادند که حرکت اعتراضی خانواده‌های زندانیان با تجمع مقابل منزل «یوآو کیش»، وزیر آموزش کابینه رژیم صهیونیستی، در شهر «هود هشارون» در حومه تل‌آویو آغاز شد. معترضان در این تجمع نیز خواستار توقف طرح‌های اشغال شهر غزه و تمرکز بر انجام یک معامله تبادل اسرا شدند. هیئت خانواده‌های زندانیان صهیونیست در غزه در بیانیه‌ای اعلام کرد: «زمان رو به پایان یافتن است و اگر اکنون اقدام نکنیم، عزیزان‌مان را برای همیشه از دست خواهیم داد. ما از شعارها و وعده‌های توخالی خسته شده‌ایم. تنها مردم هستند که می‌توانند اسرا را به خانه بازگردانند.»

همچنین، گروهی از خانواده‌ها با تجمع در برابر خانه «یتسحاق فاسرلاوف» وزیر امور نقب و جلیل، در تل‌آویو تظاهرات کردند. معترضان صهیونیست مقابل منازل شماری دیگر از وزرا، از جمله یسرائیل کاتس، وزیر جنگ تجمع کردند و شعارهایی در حمایت از آزادی زندانیان صهیونیست سر دادند. بر اساس گزارش شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی، شماری از تظاهرکنندگان با بستن تقاطع «رعنانا» در شمال تل‌آویو مانع تردد خودروها شدند و در مناطق دیگر نیز مسیرهای اصلی را مسدود کردند. گزارشی که رادیو ارتش رژیم صهیونیستی از این واقعه منتشر کرده حاکی از این است که معترضان جاده اصلی شماره یک به سمت تل‌آویو در شرق اللد و چهارراه مقابل مقر وزارت جنگ رژیم صهیونیستی در تل‌آویو را بستند. در این نقاط هم شماری از معترضان بازداشت شدند. سازمان رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی گزارش داد که صدها تن از فعالان با مسدود کردن خیابان «ایالون» در نزدیکی تل‌آویو با سر دادن شعارهایی در زمینه لزوم پایان جنگ، خواستار آن شدند که کابینه به هیچ عنوان زندانیان را فدای اهداف سیاسی و نظامی خود نکند.»

سند بطلان؛ آب اعتراضات در لانه نتانیاهو

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سند بطلان» نوشت: «این ضرورت که در شرایط فعلی کشور، حفظ و تقویت همبستگی و انسجام ملی یک الزام و تکلیف همه کنش‌گران و فعالان سیاسی و رسانه‌ای است، محل مناقشه نیست. نباید کمترین تردیدی در این اصل مهم و تکلیف فراگیر وارد شود. پیگیری اختلافات و همین‌طور بگومگوهای سیاسی بویژه درباره سیاست خارجی، سم مهلکی برای وضعیت فعلی کشور است.

بنابراین در شرایط فعلی، بویژه رسانه‌ها باید ضمن پایبندی به لوازم همبستگی و انسجام ملی، در حفظ و تقویت آن هم بکوشند.

در این بین، یکی از اقداماتی که لازم است نسبت به آن اهتمام شود، تبیین و حراست از ماهیت و محتوای این همبستگی ملی است.

در راستای تبیین همبستگی ملی، باید نسبت به مختصات فکری و تحلیلی این جامعه همبسته و یکصدا، اهتمام ویژه داشت. بویژه باید نسبت به دلایل این انسجام ملی و همین‌طور مفاهیم و پیام‌های آن مقید بود. بنابراین در ادای تکلیف حفاظت و تقویت همبستگی ملی، باید نهایت تلاش و دقت را برای جلوگیری از به انحراف کشاندن مفاهیم و پیام‌های صدای ملت، بکار برد. به عنوان نمونه، یکی از اقداماتی که کنشگران سیاسی - رسانه‌ای باید در راستای ادای تکالیف خود در این‌باره انجام دهند، مقابله با ایده‌ها و اندیشه‌هایی است که به هر شکل می‌تواند این انسجام ملی را تبدیل به انشقاق و اختلاف کند.

در چنین مواقعی، پرداختن به این موضوع، نه‌تنها به معنای بی‌توجهی به همبستگی ملی و تمرکز بر اختلافات نیست، بلکه دقیقاً به معنای حراست از صدای ملت و مطالبه ملی است.

یکی از موارد و مصادیق بی‌توجهی به همبستگی و انسجام ملی، اقدام عناصر و چهره‌های منتسب به جریان اصلاح‌طلب و همین‌طور حسن روحانی در روزهای پس از توقف جنگ تحمیلی ۱۲ روزه است. بیانیه ۱۸۰ نفر از چهره‌های سیاسی و اقتصادی، بیانیه‌های جبهه اصلاحات بویژه بیانیه انتقادی از مصوبه مجلس درباره تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و همین‌طور اظهارنظرهای روحانی درباره سیاست خارجی نظام و سیاست‌های منطقه‌ای بویژه در قبال جبهه مقاومت، از جمله اقداماتی است که محتوای آنها نه‌تنها در تقابل با ماهیت همبستگی و انسجام ملی است، بلکه عملاً تلاشی برای انحراف در مطالبات و خواسته‌های جامعه ارزیابی می‌شود. در همه این موارد، ایده‌ها و پیشنهاداتی مطرح شده که اساس آنها بازنگری و تغییر سیاست‌های جمهوری اسلامی است. در این بیانیه‌ها و اظهارات، به گونه‌ای وانمود شده که گویی، عامل وضعیت فعلی و شرایط کنونی کشور، سیاست‌های نظام بویژه در حوزه سیاست خارجی است و اکنون وقت اعمال تغییر در این سیاست‌ها است. به عنوان مثال، روحانی به بهانه احتمال حمله مجدد رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران، از ضرورت تدوین استراتژی نوین ملی گفته، مجموعه‌ای از بایدها و نبایدها را مطرح کرده و در نهایت نظام را موظف به تغییر سیاست‌های داخلی و خارجی خود کرده است.

یکی از نکات قابل تأمل درباره این رفتار، تلاش آنها برای گنجاندن مطالبات و اهداف سیاسی خود به عنوان مطالبه ملت است. یعنی هر کدام از این طیف‌ها و افراد، به بهانه جنگ، تلاش کرده‌اند پروژه‌های سیاسی خود را پیگیری کنند و جالب آنکه هر کدام مدعی هستند این مسائل و موارد، مطالبات جامعه از حاکمیت است‌.

بدون تردید وقوع جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران و اهداف اعلام‌شده توسط آنها درباره این جنگ، سبب می‌شود تدابیر و سیاست‌های جدیدی در داخل کشور چه در حوزه داخلی و چه در حوزه خارجی اندیشیده و اعمال شود. بویژه با توجه به رفتار هوشمندانه و نجیبانه اکثریت مردم در مقابل متجاوز و ایستادگی آنها در کنار حاکمیت علیه دشمن متجاوز، اعمال سیاست‌های جدید داخلی هم در راستای قدردانی از مردم و هم جهت حفظ این همبستگی و کاهش شکاف‌ها و موارد اختلافی ضروری است. کما اینکه مواضع و اظهارات مقامات ارشد نظام نیز گویای همین مهم است.

بنابراین واقعیت این است یکی از مهم‌ترین تجربیات و درس‌های جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، بی‌اعتبار شدن جریان اصلاح‌طلب و امثال آقای روحانی است. روحانی طی ۱۲ سال گذشته صرفاً یک ایده داشته و آن مذاکره با غرب و جلب رضایت آن از طریق عقب‌نشینی نسبت به برخی مؤلفه‌های دفاعی و بازدارندگی ایران بوده است. در واقع ریشه مواضع و ایده‌های روحانی دست بردن به جیب امنیت و قدرت دفاعی برای اقتصاد بود. ایده‌ای که مشخص شد از اساس اشتباه و پرهزینه بود. به عبارتی جنگ معلوم کرد امثال حسن روحانی و اصلاح‌طلبان واقعیات دنیا را نفهمیده‌اند.»

سند بطلان؛ آب اعتراضات در لانه نتانیاهو

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تهران و تروئیکا؛ بازی انتظار» نوشت: «سکون دیپلماتیک کنونی در فاصله ۱۳ روز تا ضرب‌الاجل تروئیکای اروپا (آلمان، فرانسه و بریتانیا) برای ارسال نامه فعال‌سازی مکانیسم ماشه در پایان ماه آگوست (نهم شهریور)، تداعی‌کننده نوعی بن‌بست استراتژیک در روابط تهران و اروپاست.

این فضای سرد که نه ادامه مذاکرات استانبول را در پی دارد و نه نشانه‌ای از دیپلماسی پنهان، می‌تواند دو سناریوی اصلی را تداعی کند؛ یا آمادگی تهران برای تقابل با تحریم‌های احتمالی ناشی از بازگشت شش قطع‌نامه شورای امنیت یا پیشنهاد تمدید شش‌ماهه مکانیسم ماشه در واپسین روزهای منتهی به ضرب‌الاجال تروئیکا. در پیوست نکته مذکور از یک سو، تهران با تکیه بر مواضع قاطع خود مبنی بر غیرقانونی‌بودن فعال‌سازی مکانیسم ماشه، به‌ویژه پس از خروج آمریکا از برجام و عدم پایبندی اروپا به تعهداتش، ممکن است خود را برای سناریوی بدبینانه آماده کند. هماهنگی با چین و روسیه، همان‌طور که عباس عراقچی اشاره کرده، نشان‌دهنده تلاش برای خنثی‌سازی تحریم‌ها در شورای امنیت است.

این رویکرد، همراه با تأکید بر حق غنی‌سازی و رد اتهامات هسته‌ای، حاکی از استراتژی مقاومت و مدیریت تبعات اقتصادی و سیاسی تحریم‌هاست. از سوی دیگر، احتمال موافقت تهران با تمدید شش‌ماهه مکانیسم ماشه، به‌ویژه در روزهای پایانی آگوست، نمی‌تواند نادیده گرفته شود. این تمدید می‌تواند فرصتی برای دیپلماسی فراهم کرده، شکاف میان اروپا و آمریکا را عمیق‌تر و از تشدید فوری تنش‌ها جلوگیری کند.

در این بین، فضای شکننده پساجنگ ۱۲ روزه نیز بر ابهام موضوع افزده است. بااین‌حال، پذیرش این پیشنهاد مستلزم انعطاف تهران در مذاکرات با آژانس یا آمریکاست که با توجه به حملات اسرائیل و ایالات متحده به تأسیسات هسته‌ای ایران و موضع سخت‌گیرانه تهران، چالش‌برانگیز به نظر می‌رسد. در مجموع، سکون کنونی احتمالاً نتیجه محاسبات تهران برای حفظ ابتکار عمل و اجتناب از امتیازدهی زودهنگام است. تصمیم نهایی به تصمیمات طرفین (ایران و اروپا) و پویایی مذاکرات بستگی دارد.

بررسی دقیق‌تر این موضوعات، محور گفت‌وگویی با مهدی ذاکریان است که در ادامه مشروح گپ‌وگفت با این استاد حقوق بین‌الملل و تحلیلگر ارشد مسائل اروپا و آمریکا را می‌خوانید.

جناب ذاکریان، در فاصله ۱۳ روزه تا پایان ضرب‌الاجل تروئیکای اروپا برای ارسال نامه فعال‌سازی مکانیسم ماشه به شورای امنیت، شاهد یک فضای سرد و سکون دیپلماتیک هستیم؛ نه خبری از ادامه مذاکرات استانبول است و نه حتی دیپلماسی پنهان حکایت از چانه‌زنی تهران با برلین، پاریس و لندن دارد. این چه معنایی را به ذهن متبادر می‌کند؟ آیا تهران از هم‌اکنون خود را برای ارسال این نامه و فعال‌سازی مکانیسم ماشه در مهرماه آماده می‌کند یا آن‌گونه که طیفی از کارشناسان معتقدند، در روزهای منتهی به پایان آگوست (نهم شهریور)، احتمال دارد تهران با تمدید شش‌ماهه مکانیسم ماشه موافقت کند؟

من بسیار بعید می‌دانم که ایران در شرایط کنونی به دنبال اجرای سناریوی تمدید شش‌ماهه مکانیسم ماشه باشد.

از چه بابت چنین تحلیلی دارید؟

چون هم شرایط داخلی در کشورمان، هم شرایط منطقه خاورمیانه و هم شرایط بین‌المللی دست به دست هم داده‌اند تا فرصت‌های محدود کنونی از دست ایران خارج شود. یعنی شرایط به سمتی پیش می‌رود که اندک فضای فعلی برای تنفس ایران گرفته شود؛ چراکه سعی می‌شود با گرفتن برگ‌های برنده، اهرم‌های فشار و فرصت و فضای تنفس برای تهران، نهایتاً آن چیزی که غرب ترسیم کرده به کشور تحمیل شود و همان را بپذیرد. لذا من هفته‌ها و روزهای پیش‌رو را چندان روشن نمی‌بینم؛ چه روزهای منتهی به پایان ضرب‌الاجل تروئیکای اروپا برای ارسال نامه فعال‌سازی مکانیسم ماشه به شورای امنیت، چه فرجه یک‌ماهه بعد از آن تا بازگشت قطع‌نامه‌های شورای امنیت در مهرماه و چه حتی بعد از آن. به نظر من شش‌ماهه دوم سال ۱۴۰۴ هم اگر کمتر از شش‌ماهه نخست سال جاری پر از بحران و تنش نباشد، کمتر از آن نخواهد بود.

پس مهدی ذاکریان از هم‌اکنون این تصور را دارد که در پایان آگوست (نهم شهریورماه) تروئیکا نامه را برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه به شورای امنیت ارسال می‌کند؟ یک پاسخ روشن و صریح می‌خواهم؛ بله یا خیر؟

بله، من چنین تصوری دارم. اما در عالم تحلیل و عالم سیاست و دیپلماسی، هیچ چیز قطعی نیست. با این حال، اگر هم این نامه در پایان آگوست از سوی تروئیکای اروپا به شورای امنیت برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگشت قطع‌نامه‌ها ارسال نشود، باز هم بحران پابرجاست؛ فقط زمان آن محل بحث است. چون تمام فشارهایی که در سایه فعال‌سازی مکانیسم ماشه و بازگشت قطع‌نامه‌ها قرار است بر ایران تحمیل شود، حتی در صورت عدم ارسال نامه تروئیکای اروپایی هم اعمال خواهد شد. چون همان‌طور که گفتم، راهبرد فعلی در قبال تهران از جانب غربی‌ها این است که تمام فرصت‌ها، برگ‌های برنده و اهرم‌های فشار از ایران گرفته شود. ضمن اینکه اگر جمهوری اسلامی ایران با تمدید شش‌ماهه مکانیسم ماشه موافقت کند، باز اتفاق خاصی روی نمی‌دهد و نمی‌توان از دل آن منتظر یک حادثه شگرف یا امیدآفرین بود.

فقط بحران شش ماه دیگر تمدید شده است و اتفاقاً سایه فعال‌سازی مکانیسم ماشه کماکان بر سر ایران سنگینی می‌کند و فرسایشی‌شدن این اهرم فشار تروئیکای اروپایی می‌تواند تبعات خاص سیاسی، امنیتی، اقتصادی، تجاری، اجتماعی و فرهنگی را در داخل ایران به دنبال داشته باشد.»

سند بطلان؛ آب اعتراضات در لانه نتانیاهو

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پوتین در رؤیای تزار» نوشت: «آنچه پس از نشست آلاسکا بیش از هر چیز پوتین را نگران ساخته «وضعیت پیرامون اوکراین» است؛ نام رمزی برای فهرست شکایات او از شکوه از دست رفته روسیه. او تحولات اوکراین را از دریچه فروپاشی شوروی می‌نگرد و بازگشت به عصر تزاریسم را در سر می‌پروراند.

به‌رغم تمام صحبت‌های پیش از نشست آلاسکا در مورد تبادل زمین و جزئیات فنی آتش‌بس احتمالی در اوکراین، ولادیمیر پوتین، پس از نشست دو نفره در آلاسکا با همتای آمریکایی خود، به روشنی اعلام کرد که عمیق‌ترین نگرانی او پایان سه سال و نیم خونریزی نیست، بلکه نگرانی او چیزی است که وی آن را «وضعیت پیرامون اوکراین» می‌نامد؛ نام رمزی برای فهرست شکایات او از شکوه از دست رفته روسیه. پوتین در اظهارات پس از نشست آلاسکا، با بازگشت به کینه‌هایی که ابتدا در سال ۲۰۰۷ در یک کنفرانس امنیتی در مونیخ با عصبانیت ابراز کرد و در فوریه ۲۰۲۲ برای اعلام و توجیه حمله تمام‌عیار خود به اوکراین دوباره مطرح کرد، خواستار «تعادل عادلانه در حوزه امنیتی اروپا و جهان به طور کلی» شد.

«اندرو هیگینز»، رئیس دفتر سابق نیویورک تایمز در مسکو، در گزارش دیروز یکشنبه در این روزنامه نوشت، پوتین گفت که تنها همین امر «ریشه‌های بحران» در اوکراین را از بین می‌برد؛ اصطلاحی که کرملین برای توصیف جایگاه رو به زوال روسیه از زمان شکست در جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ و پایان هژمونی مسکو بر اروپای شرقی به کار می‌برد. پوتین مستقیماً به جنگ اشاره نکرد و فقط گفت که «صمیمانه علاقه‌مند» به متوقف کردن «آنچه اتفاق می‌افتد» است، زیرا روس‌ها و اوکراینی‌ها «ریشه‌های یکسانی دارند» و «برای ما، این یک تراژدی و درد بزرگ است».

از زمانی که پوتین حمله خود را با عنوان «عملیات نظامی ویژه» آغاز کرد، همواره روسیه را قربانی جنگی که خودش آغاز کرده معرفی کرده است و این به یکی از ارکان تبلیغات کرملین تبدیل شده است. لوریناس کاسیوناس، وزیر دفاع سابق لیتوانی که تا سال ۱۹۹۱ کشورش بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود و از آن زمان به ناتو پیوسته است، گفت: «پوتین و روسیه تجدیدنظرطلب هستند؛ آنها نمی‌توانند بپذیرند که جنگ سرد را باخته‌اند.»

لهستان، جمهوری چک، رومانی و دیگر اعضای سابق پیمان نظامی ورشو که اکنون منحل شده است نیز اکنون در ناتو هستند. کاسیوناس افزود، پوتین هرگز از جنگ نام نمی‌برد و در عوض به «وضعیت پیرامون اوکراین» اشاره می‌کند تا «همه چیز را به عنوان یک توطئه غربی علیه روسیه که صرفاً از اوکراین به عنوان یک مهره و ابزار استفاده می‌کند، به تصویر بکشد». «سرگئی وی.‌لاوروف»، وزیر امور خارجه روسیه، با ورود به هتل خود در آلاسکا با سویشرت مزین به حروف «CCCP»، به زبان سیریلیک به معنی اتحاد جماهیر شوروی، به طور نامحسوس جاه‌طلبی‌های کرملین را نشان داد. اما درست قبل از دیدار پوتین و ترامپ در روز جمعه، لهستان با برگزاری رژه تانک‌ها و سایر سخت‌افزارهای نظامی، که بخش عمده‌ای از آن ساخت آمریکا بود، در امتداد رودخانه ویستولا در ورشو، به مسکو یادآوری کرد که نظم قدیمی از بین رفته است.

ضمناً، دیروز یکشنبه رهبران اروپا اعلام کردند که امروز دوشنبه برای دیدار با ترامپ، به ولودیمیر زلنسکی در کاخ سفید ملحق خواهند شد تا جبهه‌ای متحد در برابر روسیه تشکیل دهند. این اقدام در پی نگرانی‌ها از تغییر موضع ترامپ به نفع روسیه پس از دیدارش با پوتین و تلاش او برای دستیابی به توافق صلح بدون برقراری آتش‌بس صورت می‌گیرد. هدف رهبران اروپایی جلوگیری از به حاشیه رانده شدن در مذاکرات حیاتی برای پایان دادن به جنگ اوکراین است.»

سند بطلان؛ آب اعتراضات در لانه نتانیاهو

کد خبر 895926

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.