به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، درآمد جهانی طی دو قرن گذشته بهشدت نابرابر شده که دلیل اصلی این شکاف تفاوت در دسترسی به صنعت، زیرساختها و نهادهای پایدار بوده است.
در سال ۱۸۲۰ میلادی، میانگین درآمد در اکثر مناطق جهان پایین و بهنسبت برابر بود، زندگی مردم بهطور عمده بر پایه معیشت حداقلی، مرگومیر بالای کودکان و ناامنی غذایی میگذشت، اما از آن زمان تاکنون، شکاف عمیق و فاحشی میان درآمد مناطق مختلف جهان به وجود آمده که ریشههای آن در تحولات اقتصادی، اجتماعی و فناورانه دو قرن گذشته نهفته است.
تحلیل حاضر بر پایه مجموعه دادههای گستردهای قرار دارد که توسط پروژه مدیسون (Maddison) گردآوری شده و آخرین بار در سال ۲۰۲۳ بهروزرسانی شده است، پروژه مدیسون یک تلاش تحقیقاتی مشترک است که دادههای اقتصادی تاریخی را با تمرکز بر تولید ناخالص داخلی، سرانه تولید ناخالص داخلی و بهرهوری نیروی کار در مناطق و دورههای زمانی مختلف گردآوری و تجزیهوتحلیل میکند و یک پایگاه داده از آمارهای اقتصادی تاریخی را با هدف درک رشد و توسعه اقتصادی بلندمدت ارائه میدهد.

تحلیل زیر شامل دادههای ۱۶۹ کشور است و در آن درآمدها بهصورت واقعی و بر اساس تفاوتهای هزینه زندگی و تورم در بازه زمانی ۱۸۲۰ تا ۲۰۲۲ محاسبه شدهاند، بر اساس این دادهها، اکنون شعب غربی شامل کشورهایی همچون آمریکا، کانادا و استرالیا با میانگین درآمدی بیش از ۵۵ هزار دلار در صدر قرار دارند. اروپای غربی نیز با درآمد میانگین ۴۲ هزار دلار جایگاه دوم را به خود اختصاص داده و جنوب صحرای آفریقا با درآمد تقریبی چهار هزار دلار در انتهای فهرست قرار گرفته است. مناطق شرق آسیا و اروپای شرقی نیز بین ۱۵ تا ۱۸ هزار دلار درآمد میانگین دارند.
میانگین تولید ناخالص داخلی سرانه برحسب قیمتهای دلار ۲۰۱۱:
شعب غربی: ۵۵۰۰۰
اروپای غربی: ۴۲۰۰۰
آسیای شرقی: ۱۸۰۰۰
اروپای شرقی: ۱۵۰۰۰
خاورمیانه و شمال آفریقا: ۱۵۰۰۰
میانگین جهانی: ۱۷۰۰۰
آمریکای لاتین: ۱۴۰۰۰
آسیای جنوب و جنوب شرقی: ۹۰۰۰
جنوب صحرای آفریقا: ۴۰۰۰

دلیل شکلگیری این شکافهای قیمتی این است که دو قرن پیش بهطور تقریبی همه مناطق جهان فقیر و دارای سطح زندگی مشابهی بودند، اما انقلاب صنعتی مسیر اقتصادی جهان را تغییر داد. اروپای غربی و شعب غرب به واسطه صنعتیسازی زودهنگام، توسعه بازارهای مالی و گسترش سرمایهداری، رشد اقتصادی جهشیافته و پایداری را تجربه کردند. در مقابل، مناطقی همچون جنوب آسیا و صحرای جنوب آفریقا سالها فاقد زیرساختهای لازم یا ثبات نهادی برای پیروی از این مسیر بودند و تا مدتها نتوانستند به رشد پایدار دست پیدا کنند. این شکاف شالوده اصلی نابرابری مدرن جهانی را شکل داد؛ پدیدهای که هنوز در آمارهایی همچون ردهبندی بانک جهانی یا سرانه تولید ناخالص داخلی بهوضوح دیده میشود.
با وجود تداوم این شکافها، نشانههایی از پیشرفت نیز قابل مشاهده است. در ۵۰ سال گذشته، مناطق شرق آسیا و بخشی از دنیای عرب پیشرفت چشمگیری داشتهاند. شرق آسیا بهویژه چین رشد سریعی را تجربه کرده است و روند همگرایی نسبی با کشورهای پیشرفته را دنبال میکند. بخشهایی از خاورمیانه و شمال آفریقا نیز توانستهاند از میانگین جهانی عبور کنند. با این حال همگرایی کامل و پایدار هنوز با چالشهای فراوانی همچون بیثباتی سیاسی و مشکلات اقلیمی روبهروست. البته روند تاریخی نشان میدهد هرچند نابرابری همچنان پابرجاست، به شرط رفع موانع و تداوم اصلاحات ساختاری، پیشرفت بلندمدت ممکن و حتی تحولآفرین است.



نظر شما