آمار تکان دهنده از بازماندگان تحصیل در سیستان‌وبلوچستان

با وجود تلاش‌ها و برنامه‌های حمایتی متعدد، سیستان و بلوچستان همچنان رتبه نخست بازماندگان از تحصیل را در کشور دارد، عوامل متعددی موجب شده است که بسیاری از کودکان این استان یا هرگز به مدرسه نروند یا در میانه راه تحصیل را ترک کنند،مدیرکل آموزش و پرورش این استان از راهکارهای مقابله با این بحران می‌گوید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از سیستان و بلوچستان، این استان با موقعیت جغرافیایی خاص و شرایط اقتصادی و اجتماعی دشوار، همواره یکی از چالش‌برانگیزترین مناطق کشور در زمینه آموزش و پرورش بوده است.

در سیستان و بلوچستان بسیاری از کودکان و نوجوانان به دلایل مختلفی از جمله فقر، فاصله زیاد با مراکز آموزشی، کمبود امکانات، مشکلات فرهنگی و کم سوادی والدین، امکان ادامه تحصیل پیدا نمی‌کنند و به نوعی بازمانده از تحصیل محسوب می‌شوند، بازماندگی از تحصیل نه تنها به فرد آسیب می‌رساند بلکه تأثیرات منفی گسترده‌ای بر توسعه اجتماعی و اقتصادی منطقه دارد.

رسول صفرزایی، مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان در گفت‌وگویی به بررسی ابعاد این بحران پرداخته و ضمن ارائه آمارهای دقیق، چالش‌های موجود را تشریح کرده است، وی همچنین به نقد برنامه‌های حمایتی گذشته پرداخته و راهکارهای میان‌دستگاهی و همه‌جانبه برای مقابله با بازماندگان از تحصیل را مطرح می‌کند.

این گفت‌وگو فرصتی است تا ضمن آشنایی با دلایل بازماندگی از تحصیل در استان از راهبردهای جدید و ضرورت همکاری نهادها و جامعه برای بهبود وضعیت آموزشی کودکان و نوجوانان سیستان و بلوچستان را مطلع شویم.

ایمنا: آخرین آماری که از کودکان بازمانده از تحصیل در سیستان‌وبلوچستان ارائه شده است؟

صفرزایی: استان سیستان و بلوچستان به دلیل شرایط جغرافیایی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی حاکم بر آن، در موضوع آموزش و پرورش با چالش‌های اساسی روبه‌روست، بررسی مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد ۶۰ درصد والدین دارای فرزند زیر ۱۸ سال استان فاقد مدرک تحصیلی در حد متوسطه هستند و در گزارشی دیگر، ۵۰ درصد کودکان در خانواده‌های فقیر زندگی می‌کنند.

بررسی‌های آماری نشان می‌دهد ۱۵ درصد کودکان بازمانده از تحصیل کشور مربوط به این استان هستند که البته این موضوع بر اساس مقایسه پایگاه اطلاعاتی ثبت احوال و آموزش و پرورش برآورد شده است، مطابق همین گزارش‌ها، ۲۷ درصد از کودکان بازمانده در مقطع ابتدایی، ۲۳ درصد در مقطع متوسطه اول و ۵۰ درصد آنان متعلق به مقطع متوسطه دوم هستند، گزارش‌های آماری کودکان بازمانده از تحصیل بر اساس بازه سنی منتشر می‌شود، بر این اساس، کودکان شش تا ۱۱ سال که در مدرسه حضور ندارند، به عنوان بازمانده در مقطع ابتدایی معرفی می‌شوند؛ کودکان ۱۲ تا ۱۴ سال برای مقطع متوسطه اول و کودکان ۱۵ تا ۱۷ سال برای مقطع متوسطه دوم.

آمار تکان دهنده از بازماندگان تحصیل در سیستان‌وبلوچستان

ایمنا: چه عواملی موجب بازماندگی از تحصیل در کودکان این استان می‌شوند؟

صفرزایی: طبق تعریف بازماندگی از تحصیل به آن دسته از کودکانی اطلاق می‌شود که یا هرگز در مدرسه حضور نیافتند یا پس از مدتی حضور در مدرسه آن را ترک کردند، بر این اساس ممکن است کودکی در سن ۱۵ سالگی باشد، اما تاکنون به مدرسه مراجعه نکرده باشد که این مسئله شناسایی و جذب این گروه را با دشواری‌هایی همراه می‌کند.

بررسی وضعیت اقتصادی و اجتماعی استان نشان می‌دهد مهم‌ترین عوامل بازماندگی از تحصیل به ترتیب اولویت، عوامل اقتصادی همچون نداشتن توان مالی خانواده در تأمین معاش خود و عامل دوم، عوامل اجتماعی همچون سطح تحصیلات والدین و همچنین اولویت نداشتن تحصیل برای کودکان به ویژه دختران است.

موضوع دیگری که در استان بسیار بر بازماندگی از تحصیل مؤثر بوده، دوری از مدرسه برای کودکان در مقاطع متوسطه اول و دوم است، چرا که محدودیت‌های موجود در فضای فیزیکی و نیروی انسانی امکان تشکیل کلاس‌های کم‌جمعیت در همه مناطق پراکنده استان را سخت می‌کند. اما استان با راهکارهایی همچون گرفتن مجوز برای کلاس‌های زیر حدنصاب، تعیین سرویس‌های روستا مرکزی در مناطق صعب‌العبور و همچنین توسعه مدارس شبانه‌روزی تلاش کرده است که میزان بازماندگی از تحصیل را به حداقل برساند.

آمار تکان دهنده از بازماندگان تحصیل در سیستان‌وبلوچستان

ایمنا: علت تفاوت در آمارهای منتشرشده درباره بازماندگان تحصیل در استان سیستان و بلوچستان چیست؟

صفرزایی: علت عمده در تفاوت‌های آماری مربوط به کودکان بازمانده از تحصیل این است که در سال‌های اخیر، دستگاه‌های مختلفی از قبیل ثبت احوال، وزارت رفاه، بهزیستی و آموزش و پرورش به ارائه گزارش می‌پرداختند، این مسئله موجب شد که آموزش و پرورش سامانه‌ای تحت وب با عنوان شهید محمودوند ایجاد که به‌صورت برخط تعداد این کودکان را به‌روز کند.

اطلاعات این سامانه بر اساس مقایسه کودکان در قید حیات شش تا ۱۷ سال از پایگاه ثبت احوال و مقایسه آن با پایگاه ثبت اطلاعات دانش‌آموزی مربوط به آموزش و پرورش کار می‌کند و اگر کودکی در قید حیات باشد و در سامانه آموزش و پرورش ثبت نشود، به عنوان بازمانده معرفی می‌شود، این مسئله البته چالش‌هایی دارد، از جمله اینکه ممکن است کودک در استان متولد شده باشد و در حال حاضر در استان دیگری ساکن شده و مشغول به تحصیل نباشد، یا از کشور خارج شده باشد یا حتی فوت وی ثبت نشده باشد. در حالی که تمام این موارد به‌نام بازمانده برای استان محاسبه می‌شوند.

ایمنا: ارزیابی شما از تأثیر برنامه‌های حمایتی اجراشده در سال‌های گذشته بر کاهش نرخ بازماندگان از تحصیل چیست؟ آیا این برنامه‌ها توانسته‌اند چالش‌های موجود را به‌صورت مؤثر کاهش دهند؟

صفرزایی: بررسی‌ها نشان می‌دهد آمار کودکان بازمانده از تحصیل طی سال‌های اخیر افزایشی بوده. برنامه‌های حمایتی اجرا شده به هر شکلی که انجام گرفتند، توان جلوگیری از افزایش آمار این کودکان را نداشتند.

شاید یکی از دلایل اصلی این باشد که تمرکز برنامه‌ها تنها بر موضوع بازماندگی از تحصیل بوده و تلاش‌ها مصروف این قضیه شده است که این کودک بازمانده در مدرسه حضور پیدا کند، در حالی که این کودک به‌عنوان یک انسان با مجموعه‌ای از مسائل احاطه شده، مسائلی همچون والدین بدسرپرست یا فقیر، مسائل فرهنگی حاکم بر اولویت‌های تحصیل دختر یا پسر، کودکان کار یا مواردی از این دست که نشان می‌دهد نگاه تک‌بعدی به این مسئله و پافشاری بر محو مسئله موفقیت‌آمیز نیست.

آمار تکان دهنده از بازماندگان تحصیل در سیستان‌وبلوچستان

ایمنا: در برنامه‌ریزی‌های آینده، چه رویکردها و اقداماتی برای کاهش درصد بازماندگی از تحصیل در استان مدنظر دارید؟

صفرزایی: در موضوع بازماندگان از تحصیل، نخستین و مهم‌ترین مسئله شاید شناسایی این کودکان است. تجربه‌های گذشته در استان نشان داده است آموزش و پرورش به تنهایی امکان شناسایی این کودکان را ندارد.

در برنامه‌ریزی‌های آینده پیش‌بینی شده است با کمک سایر نهادها که به نوعی با آمار افراد سر و کار دارند، همچون ثبت احوال و علوم پزشکی با هدف پالایش آماری همکاری شود، تجربه نشان داده مراجعه به خانواده برای شناسایی این کودکان بی‌نتیجه است و همکاری نکردن خانواده امکان شناسایی و جذب را به حداقل رسانده است.

همچنین در حاشیه شهرها، امکان مراجعه خانه به خانه برای شناسایی کودکان راهگشا نبوده است. پس در وهله نخست شناسایی دقیق آمار کودکان بسیار ضروری است، پیشنهاد شده است سازوکاری تهیه شود تا این کودکان برای تعیین تکلیف وضعیت، به آموزش و پرورش مراجعه کنند، چرا که افراد در جامعه از سازمان‌های مختلف همچون سازمان هدفمندی یارانه‌ها، ثبت احوال، اپراتورهای تلفن همراه و بانک‌ها خدمات دریافت می‌کنند و اگر لیست بازماندگان از تحصیل در اختیار این نهادها قرار بگیرد و تا روشن شدن تکلیف تحصیل آنان از ارائه خدمات به آن‌ها خودداری شود، فرایند شناسایی با سرعت و دقت بیشتری انجام می‌پذیرد.

مسئله دیگری که در بررسی‌های میدانی و پژوهش‌های انجام شده مشخص شده است، مسئله فقر در خانواده است، به‌طوری‌که بخش اعظمی از کودکان بازمانده از تحصیل از دهک‌های اقتصادی پایین جامعه هستند. معمولاً این خانواده‌ها در مناطق روستایی، عشایری و حتی حاشیه شهرها با حداقل امکانات زندگی می‌کنند که این مسئله موجب شده است آموزش‌های ارائه شده به آنان نیز در حداقل خود قرار گیرد.

یکی از راهکارهای آزمون‌شده، ارتقای کیفیت مدارس با حمایت‌های اقتصادی و اجتماعی در این نواحی است. به‌طوری‌که اگر مدرسه توانمندی‌های لازم برای حمایت کودک و خانواده را داشته باشد، از ترک تحصیل و ایجاد بازمانده از تحصیل تا حد زیادی جلوگیری می‌شود. مدارس باید فرصت‌های یادگیری غنی و زمان آموزشی مؤثری فراهم کنند. به‌ویژه در مناطق محروم، استفاده از برنامه‌ریزی دقیق، بهره‌گیری از معلمان داوطلب آموزش‌دیده و تمرکز بر مهارت‌های کلیدی، می‌تواند به افزایش کیفیت آموزش و انگیزه دانش‌آموزان برای ادامه تحصیل منجر شود.

موضوع دیگری که در دستور کار است، مسئله پیگیری حقوق کودک توسط نهادهای مربوطه است، چرا که طبق قانون حمایت از اطفال، تحصیل جزو حقوق اولیه کودک است که هیچ فرد یا نهادی حق ندارد از آن جلوگیری کند. از طرف دیگر، کارهایی که در دستور کار است، ایجاد حساسیت در جامعه نسبت به تحصیل کودکان است؛ یعنی اگر جامعه احساس کند که مدرسه یک محیط امن و کارآمد برای آموزش کودک است و کودک باید در آن سن مشخص در مدرسه حضور داشته باشد با نهادهای مربوطه حداکثر همکاری را خواهد کرد و این در شناسایی و جذب بازماندگان تأثیر خواهد داشت.

کد خبر 889033

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.