به گزارش خبرگزاری ایمنا، این روزها حال و هوایمان جور دیگر است، گویا چیزی را گم کردهایم و در پی گمشدهای هستیم، این روزها میان هر جمعی که مینشینیم حرف است از رفتن و نرفتن؛ همه بهدنبال راهی برای رفتنیم و تا آن را پیدا نکنیم، نَفسمان آرام نمیگیرد، نرفتن در این روزها واژهای است سنگین، به سنگینی یک داغ، داغی که تنها حضور در مسیر آرامش میکند، حضور در مسیر کربلا.
دل، عقل، روح و جسم همه ما آنجاست
انگار چیزی در اعماق جان ما کشیده میشود به سوی آن خاک، به سوی آن سرزمین که نهتنها خاطره مظلومیت که حقیقتی زنده از عشق و فداکاری در خود دارد.
شاید از همین روست که مرحوم آیتالله حائری شیرازی میگفتند: «کربلا آتشفشان است، منتها آتش عشق است… شما اگر در اربعین میان زائران باشید، احساس میکنید اربعین از همه عالم جدا شده، مثل اینکه همه عالم جهنم است و این تیکه بهشت…»
آری… این بهشت، بهشت ما عاشقان حسین و عاشقان کربلاست، بهشت ما بینالحرمین است و این انکارناپذیرترین حقیقت عالم است.
جایی که فرش آن خاک است؛ اما عطر آن از افلاک. جایی که اشک جاری میشود بیآنکه بخواهی و قلب میتپد بیآنکه بدانی چرا.
و دقیقاً این کلمات و حرفها، شرح حال امروزِ دل ماست.
این سفر با همه استانداردهای جهانی متفاوت است، در این سفر همه عاشقند، در این مسیر عشق حسین دلها را به گونه دیگری به هم گره زده. مرحوم آیتالله حائری شیرازی زیبا گفتند: «اگر همه عالم با هم دعوا دارند، اما این عده همچون عاشق و معشوق هستند، مثل اینکه سر محبت را اینجا یله کردند، کربلا کوه آتشفشان است منتها آتش عشق است و این کوه اربعینبهاربعین آتشفشانی میکند.»
آری… اربعین به اربعین آتشفشانی میکند...
آتشی که نمیسوزاند، بلکه دلها را تطهیر میکند، این آتش نوری دارد که راه را روشن میکند، این مسیر عشقی به پا میکند که به مرزها محدود نمیشود، بلکه مرزها را در هم مینوردد.
زائر وقتی پا در مسیر میگذارد، دیگر همان آدم سابق نیست، او قطرهای میشود در دریای عاشقان، ذرهای میشود در مسیر نور.
و این آتشفشان عشق، سال به سال، دل به دل، نسل به نسل، گُر میگیرد...
کربلا هنوز میخواند و ما هنوز در جستوجوی آن گمشدهایم…




نظر شما