به گزارش خبرگزاری ایمنا، علی صالحی در کنشگری خود در پیامرسان ایتا نوشت:
«در شرایط فعلی کشور پس از یک پیروزی بزرگ، اما سخت، تعدادی از ما فردی و اجتماعی، ناخواسته در دام انفعال و نظارهگری افتادهایم. گاه مانند تماشاچیان ورزشگاه، فقط نگاه میکنیم، تحلیل میکنیم، گله میکنیم و خشمگین میشویم، اما خودمان را در میدان عمل حاضر نمیبینیم.
این چرخه مخرب «نظارهگری، سردرگمی، خشم، انفعال و فروپاشی» بارها در تاریخ ما تکرار شده است، اما راه نجات، پذیرش نقشهای فعال و غیرمنفعل در تیم اجتماعی است. برای این اتفاق ۱۰ پیشنهاد وجود دارد تا به ما کمک کند از ایستایی منفعلانه به کنشگری فعال برسیم.
۱. نقش پذیر و غیرمنفعل باشیم
انسان منفعل، منتظر است تا دیگران برایش کاری انجام دهند، اما انسان مؤثر، خود را بازیگر اصلی میداند. در ورزشهای گروهی، بازیکنی که فقط منتظر پاس دیگران میماند، نه تنها کمکی به تیم نمیکند، بلکه به بار اضافی تبدیل میشود. در زندگی اجتماعی هم همین است: یا بخشی از راهحل هستیم، یا بخشی از مشکل.
۲. تکرار نکردن تاکتیک ناپذیری در ورزشهای گروهی
تیمهای ورزشی ایران گاه با وجود استعدادهای درخشان، به دلیل عدم انسجام تاکتیکی شکست میخورند. هر بازیکن میخواهد برای خودش ستاره باشد، اما نتیجه، بازی آشفته و باخت است. در میدان اجتماعی هم اگر هر کسی فقط به فکر خودش باشد، هماهنگی تیمی از بین میرود. باید از این الگوی شکستخورده درس بگیریم و هماهنگ با آرایش جمعی حرکت کنیم.
۳. احساس بودن در بازی تیمی و آرایش متناسب
یک تیم موفق، هر بازیکن را در جایگاه درستش قرار میدهد. مدافع، مهاجم و دروازهبان هر کدام وظیفهای دارند. در جامعه هم هر کس باید جایگاه خود را بشناسد و نقشش را به بهترین شکل ایفا کند. اگر همه بخواهند یک کار را انجام دهند، سیستم دچار اختلال میشود.
۴. پرهیز از چرخه مخرب نظارهگری و انفعال
این چرخه را همه دیدهایم:
- ابتدا فقط تماشا میکنیم (اخبار میخوانیم، تحلیل میکنیم).
- سپس سردرگم میشویم (چه باید کرد؟).
- بعد عصبانی میشویم (چرا دیگران کاری نمیکنند؟).
- در نهایت منفعل شده و از میدان خارج میشویم.
راه شکستن این چرخه، اقدام عملی است. حتی یک حرکت کوچک، بهتر از صدها ساعت تحلیل بیعمل است.
۵. هرکس در حد و جایگاه خودش عمل کند
همه نمیتوانند رهبر باشند، اما همه میتوانند نقشآفرین باشند. یک معلم، یک کارگر، یک دانشجو، یک مادر—هر کس در جای خودش میتواند مؤثر باشد. مهم این است که بدانیم کجای میدان ایستادهایم و چه مسئولیتی داریم.
۶. جای خود را در میدان پیدا کنیم
در نبرد اُحُد، برخی به جای حفظ تنگه اُحُد، به طمع غنیمت از جایگاه خود خارج شدند و نتیجه، شکست بود. امروز هم هر کدام از ما یک تنگه اُحُد داریم، جایی که باید در آن بایستیم و از آن محافظت کنیم. چه در خانواده، چه در کار، چه در اجتماع، پایداری در جایگاه خود کلید پیروزی است.
۷. برای خود و دیگران نقش تعریف کنیم
یک تیم بدون تقسیم وظایف، محکوم به شکست است. در جامعه هم باید نقشها را شفاف کنیم:
- برخی ایدهپرداز هستند.
- برخی اجراکننده
- برخی هماهنگکننده
وقتی هر کس کاری را بر عهده بگیرد که در آن بهترین است، کارایی جمعی افزایش مییابد.
۸. نشستن، خبرخواندن، غصه خوردن و خشمگین شدن بیفایده است
این کارها فقط انرژی را هدر میدهد. به جای غر زدن، باید دست به کار شد. حتی یک اقدام کوچک، مانند کمک به یک همسایه، آموزش به یک کودک، یا تولید یک محتوای مفید، از هزاران کلمه حرف بیعمل ارزشمندتر است.
۹. تفکر خلاق بر مبنای دستگاه محاسباتی رهبری
رهبر حکیم انقلاب، ضمن اشراف بر جزئیات برای تداوم حرکت بزرگ کشور، افقهای بلند را میبینند و بر اساس آن برنامهریزی میکنند. ما هم باید از تحلیلهای سطحی پرهیز کنیم و بهجای انتظار برای سخنرانیها و مواضع -که البته گام به گام امام حرکت کردن درست است- شاید بهتر این باشد که با دستگاه و نگاه راهبردی و محاسباتی ایشان حرکت کنیم. گاهی یک کار کوچک اما هوشمندانه و مستمر، تأثیری بسیار بیشتر از یک حرکت پرسر و صدا اما مقطعی دارد.
۱۰. کار مؤثر انجام دهیم و افق را بلند بگذاریم
موفقیتهای بزرگ، با گامهای کوچک اما مستمر آغاز میشوند. مهم این است که:
- هدفمند حرکت کنیم.
- پیوسته باشیم.
- نقش خود را درست ایفا کنیم.
و از همه مهمتر از جایگاه خود خارج نشویم.
یک کلام؛ باید حرکت کنیم!
جامعهای که همه در آن نقشآفرینی فعال داشته باشند، شکستناپذیر است. کافی است برای ارتقا و تداوم اقدام عظیم ملی در زمان جنگ و حراست از انسجام ملی شکلگرفته و پاسداری از ایران، از حالت تماشاچی خارج شویم و بازیگر میدان باشیم. همین امروز، همین لحظه.»
نظر شما