چرا سازمان ملل قحطی در غزه را اعلام نمی‌کند؟

توجیهات فنی و سیاسی دیگر نمی‌توانند بهانه‌ای برای چشم‌پوشی از گرسنگی گسترده مردم فلسطین باشند، اما با گذشت ماه‌ها از محاصره کامل نوار غزه و هشدارهای پیاپی کارشناسان سازمان ملل درباره وقوع قحطی، همچنان این نهاد بین‌المللی از اعلام رسمی «قحطی» در غزه خودداری می‌کند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا و به نقل از الجزیره، نهم ژوئیه ۲۰۲۴ (نوزدهم دی ۱۴۰۲) دست‌کم ۱۱ کارشناس منصوب‌شده از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، هشدار فوری درباره قحطی در غزه صادر کردند.

در بیانیه آن‌ها آمده است: «ما اعلام می‌کنیم که کمپین هدفمند و عامدانه اسرائیل برای گرسنگی‌دادن به مردم فلسطین، نوعی خشونت نسل‌کُشانه است که به قحطی در سراسر غزه انجامیده است، از جامعه جهانی می‌خواهیم به هر شکل ممکن، کمک‌های بشردوستانه را از طریق مسیرهای زمینی به مردم برسانند، به محاصره اسرائیل پایان دهند و آتش‌بس برقرار کنند.»

از جمله امضاءکنندگان این بیانیه می‌توان به «مایکل فخری» گزارشگر ویژه حق برخورداری از غذا، «پدرو آروخو-آگودو» گزارشگر ویژه حق دسترسی به آب آشامیدنی سالم و بهداشت، و «فرانچسکا آلبانیز» گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در سرزمین‌های اشغالی فلسطین از سال ۱۹۶۷ اشاره کرد. به اعتقاد آن‌ها، مرگ کودکان بر اثر گرسنگی، آن هم با وجود تلاش برای درمان در مرکز غزه، دیگر جایی برای تردید باقی نگذاشته است.

با آنکه مفهوم «قحطی» به‌طور عمومی به کمبود شدید تغذیه‌ای منجر به مرگ یک گروه یا جمعیت اشاره دارد، در حقوق بین‌الملل تعریف واحد و الزام‌آوری برای آن وجود ندارد. با این حال در سال ۲۰۰۴ سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) ابزاری با نام «طبقه‌بندی مرحله‌ای امنیت غذایی یکپارچه» (IPC) طراحی کرد که یک مقیاس پنج‌مرحله‌ای برای ارزیابی وضعیت گرسنگی جمعیت‌هاست.

هدف از این ابزار آن است که اقدامات جمعی پیش از رسیدن وضعیت به مرحله پنجم، یعنی قحطی، آغاز شود، این شاخص در دو دهه گذشته از سوی فائو، برنامه جهانی غذا (WFP) و شرکایش به‌عنوان ابزاری علمی و بر پایه داده‌ها استفاده شده است.

معیارهای طبقه‌بندی مرحله‌ای امنیت غذایی یکپارچه برای اعلام قحطی به‌طور واضح و تلخ مشخص است:

  • حداقل ۲۰ درصد خانوارها با کمبود شدید غذا و توان پایین برای مقابله روبه‌رو باشند،

  • سوء‌تغذیه حاد در کودکان از ۳۰ درصد بیشتر شود،

  • و نرخ مرگ‌ومیر به بیش از دو نفر در هر ۱۰ هزار نفر در روز برسد.

اگر این سه شاخص هم‌زمان برآورده شود، قحطی باید اعلام شود. گرچه اعلام قحطی الزام حقوقی ایجاد نمی‌کند، اما سیگنالی جدی و سیاسی برای آغاز اقدام بین‌المللی است.

با توجه به اینکه کارشناسان سازمان ملل بیش از یک سال پیش به‌صورت متحد بر وقوع قحطی در غزه تأکید کرده‌اند، دشوار است درک کنیم چرا سازمان‌های مسئول در سازمان ملل و مدیران اجرایی آن تاکنون، با گذشت بیش از چهار ماه از یک محاصره قرون وسطایی، اعلام رسمی مرحله پنجم را صادر نکرده‌اند.

در عصر اطلاعات لحظه‌ای و تصاویر زنده، واقعیت ناگوار گرسنگی مفرط در غزه به‌طور کامل عیان است. تصاویری از بدن‌های نحیف کودکان که یادآور اردوگاه‌های مرگ نازی‌هاست، گواهی تلخ بر آنچه در غزه، زیر چنگال اشغال‌گران اسرائیلی رخ می‌دهد، هستند، با این حال حتی با هشدار رسمی آژانس سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی (آن روا) در بیستم ژوئیه درباره اینکه یک میلیون کودک در معرض خطر گرسنگی‌اند، قحطی هنوز به‌طور رسمی اعلام نشده است.

در ظاهر دلیل اعلام‌نشدن قحطی نبود داده‌های مورد نیاز بر اساس چارچوب IPC است، زیرا اسرائیل مانع ورود خبرنگاران و برخی امدادگران به غزه شده و کارشناسان IPC به داده‌های میدانی که در دیگر بحران‌ها به آن‌ها دسترسی دارند، دسترسی ندارند با این حال، وقتی شواهد عینی و برخی داده‌های معتبر وجود دارد، باید ملاحظات انسانی بر الزامات فنی غلبه پیدا کند.

در فرهنگ فعلی سازمان ملل که تحت تأثیر فشارهای دولت آمریکا قرار دارد، ملاحظات سیاسی بر وظیفه‌گرایی و حرفه‌گرایی غلبه کرده است، مدیران می‌دانند چه چیزی درست است، اما می‌دانند به‌کارگیری آن مواضع ممکن است برای موقعیت شخصی یا حرفه‌ای‌شان گران تمام شود.

حملات مستقیم و تحریم‌های دولت آمریکا علیه «کریم خان» دادستان دیوان کیفری بین‌المللی (ICC) و «فرانچسکا آلبانیز» گزارشگر ویژه سازمان ملل، یادآور این واقعیت تلخ است که چنین مسئولیت‌هایی بدون هزینه نیست، آلبانیز حتی این وظیفه را به‌صورت افتخاری و بدون دریافت حقوق انجام می‌دهد که تعهد و شجاعت او را تحسین‌برانگیزتر می‌کند.

مدیرانی چون آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل با محاسبات پیچیده‌تری روبه‌رو هستند که مهم‌ترین آن تهدید قدرت‌ها به تنبیه نهادهای سازمان ملل است، همان‌طور که گفته می‌شود «پول حرف می‌زند» و ایالات متحده بزرگ‌ترین تأمین‌کننده مالی سیستم سازمان ملل است، اما اکنون که کنگره آمریکا لایحه‌ای بی‌سابقه برای قطع بودجه سازمان ملل تصویب کرده، دیگر نمی‌توان «ترس از واکنش واشنگتن» را بهانه‌ای برای پرهیز از انجام کار درست دانست، اگر اصلاً زمانی بهانه قابل قبولی بود.

در این میان باید به یاد داشت که اساسنامه دیوان کیفری بین‌المللی تصریح می‌کند که گرسنگی‌دادن به غیرنظامیان، در شرایط جنگی بین‌المللی، جنایت جنگی محسوب می‌شود، محاصره کامل غزه از دوم مارس تاکنون که موجب گرسنگی شدید غیرنظامیان، به‌ویژه کودکان و نوزادان شده است، به‌وضوح مشمول ماده ۸ این اساسنامه می‌شود، به‌ویژه آنکه این وضعیت، حاصل سیاستی عامدانه و آشکار در جلوگیری از کمک‌رسانی بشردوستانه بوده است.

در این قحطی ساخت بشر، مردم فلسطین در سکوت مرگبار جهانی از گرسنگی جان می‌دهند؛ در حالی‌که در سوی دیگر مرز، در مصر، هزاران تُن غذا بدون اجازه ورود به غزه در حال فاسد شدن است. نیروهای اسرائیلی و مزدوران خارجی استخدام‌شده توسط «بنیاد کمک‌رسانی به غزه»، تاکنون بیش از ۹۰۰ فلسطینی را در مراکز توزیع به‌اصطلاح بشردوستانه به قتل رسانده‌اند. به گفته برنامه جهانی غذا، حدود ۹۰ هزار زن و کودک به درمان فوری سوءتغذیه نیاز دارند. وزارت بهداشت غزه نیز اعلام کرده که تنها در یک روز، یعنی بیستم ژوئیه، ۱۹ نفر از گرسنگی جان باخته‌اند و بدتر از این نیز در راه است.

مایکل فخری، پدرو آروخو-آگودو و فرانچسکا آلبانیز یک سال پیش این واقعیت را اعلام کردند و اکنون وقت آن است که سازمان ملل به‌طور رسمی قحطی را در غزه اعلام کند.

کد خبر 887093

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.