برای بیماران منظور

قصه دعاهای آخر مجلس برای من قصه عجیبی است. می‌رفتیم روضه و آخر برنامه که می‌شد دست‌ها را بلند می‌کردیم، بعد از دعا برای تعجیل در فرج یکی از مهم‌ترین دعاها، دعای برای بیماران بود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، لیلا جوانی خبرنگار روزنامه اصفهان زیبا در یادداشتی نوشت: «قصه دعاهای آخر مجلس برای من قصه عجیبی است. می‌رفتیم روضه و آخر برنامه که می‌شد دست‌ها را بلند می‌کردیم، بعد از دعا برای تعجیل در فرج یکی از مهم‌ترین دعاها، دعای برای بیماران بود. برای آن‌هایی که روی تخت بیمارستان بودند، بیماری صعب‌العلاج داشتند، بیماران منظور و سفارش‌شده، که دست روزگار خانه‌نشینشان کرده بود، از ته دل دعا می‌کردیم. سال‌های بعدش بود که یکهو موقع این دعا دیدم، عجب خودم جزئشان شده‌ام.

وقتی می‌خواستند برای بیماران منظور دعا کنند، انگار کلی انگشت اشاره به‌سوی من گرفته شده بود و می‌گفتند خدایا منظورمان این‌ها، این بنده‌های گرفتار بیماری‌ات است، خودت شفایشان بده. آن سال‌ها هنوز پا و رمقی برای رفتن به مجلس روضه داشتم. اما مینا همان را هم نداشت. دوست صمیمی‌ام که در یک حادثه رانندگی دچار آسیب نخاعی شده بود و از گردن به پایین حس و حرکتی نداشت. او که به‌سختی می‌توانست حتی روی ویلچر بنشیند.

چند سالی بود که هر دو مجبور بودیم داخل خانه و پای رسانه مصیبت‌های اباعبدالله را بشنویم و برای خودمان روضه بگیریم. سه سال پیش که تازه مینا تصادف کرده بود و غیر از خودش چندنفری هم که مسئولیت پرستاری و مراقبت از او را داشتند، توفیق حضور در مراسم‌های عزاداری را نداشتند، از روضه خانگی شروع کردند. بیماری که روی تخت بود، اعضای خانواده که هفت‌هشت نفری بیشتر نبودند و سخنرانی که از طرف مؤسسه ثاقب دعوت شده بود. همان متولی روضه‌های خانگی.

در آن شرایط خیلی دل‌چسب بود که از شرایط سخت فرصتی بسازی برای برپایی روضه خانگی و هیئت را به خانه بیاوری. این سه سال هم برنامه حسینیه معلا جای خالی هیئت را برایمان پر کرد. برنامه‌ای که قسمت‌های مختلف داشت و هم جای سخنرانی، هم روضه هم حتی تعزیه نرفته را برایمان پر می‌کرد. وقتی آخر برنامه نظرات بینندگان پخش می‌شود، می‌بینم چقدر آدم‌هایی مثل من هستند که شرایط رفتن ندارند و حسشان مثل خودم است.

البته تلویزیون ساعت‌های مختلف و از شبکه‌های مختلف عزاداری هیئات و مداحان معروف کشوری را نشان می‌دهد. بعضی از هیئت‌ها پخش زنده در شبکه‌های مجازی مثل روبیکا و اینستاگرام را هم دارند. الان شاید روضه و هیئت نرفتن برای بیماران قابل‌تحمل‌تر باشد؛ چون دسترسی‌ها راحت‌تر است.

اما دیشب که دلم طاقت نیاورد شب عاشورا را خانه بمانم و به هر سختی بود با ویلچر راهی هیئت شدم، دیدم هیچ‌چیز جای نفس کشیدن در مجلس روضه را نمی‌گیرد. یکی از فانتزی‌هایم این است که در مجالس روضه بزرگ یک قسمت برای بیماران درست کنند تا راحت بشود چند تخت و صندلی و ویلچر در آن مستقر کرد. بعد هر شب چند مهمان ویژه داشته باشد که هم عزاداران برای سلامتی این مهمانان ویژه دعا کنند هم آن‌ها برای حاجت‌روایی بقیه. اما می‌دانم این هم از آن فانتزی‌های ذهنی من است.»

این خبرنگار پس از تحمل ده سال بیماری در هجده تیر ۱۴۰۴، آسمانی شد.

کد خبر 884442

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.