به گزارش خبرگزاری ایمنا، هنوز جوهر تهدیدهای وزیر خارجه فرانسه خشک نشده بود که سید عباس عراقچی، با لحنی که بوی خط قرمز میداد، خطاب به لوموند گفت: اگر ماشه را بچکانید، از نگاه ما یعنی شلیک مستقیم؛ نه به خاک، که به حیثیت اروپا در پرونده صلحآمیز هستهای ایران.
این پاسخ، نه یک واکنش لحظهای، که عصاره صبر راهبردی تهران در برابر بازی کجدارومریز غربیهاست. از آنسوی آتلانتیک، ترامپ با امضای نخستین فرمان ضد ایرانیاش، متحدانش را به سمت ماشه هل داد و همزمان زبان تهدید نظامی را تیز کرد، امروز هم با همه خیمهشببازی مذاکرات، واشنگتن بهطور عملی در کنار تلآویو، وارد زمین بازی واقعی شده؛ بازی با سانتریفیوژها و جان مردم.
ایران اما این بار دیگر از پنجره سیاست به تهدید نمینگرد، تجربه تلخ خرداد ۱۴۰۴ کفایت میکند تا مشخص شود پاسخ تهران، تنها خروج از معاهدات نیست، بازی در میدان تهران دستکم گرفتن ندارد: راهحلها متنوعاند و واکنشها، متناسب با شدت جنون طرف مقابل، روی میز خواهند آمد.
و اما اروپا قارهای که گمان میبرد با تکرار واژه «ماشه»، میتواند شبح برجام را دوباره در اتاق تاریک تهدیدات احضار کند، غافل از اینکه همان ماشه، میراث قرائتهای سادهانگارانهای است که با امضای مصلحتاندیشان داخلی، در تار و پود توافقنامه دوخته شد، اکنون اما آن ماشه نه گلوله دارد، نه پشتوانه، اگر چکانده شود، تنها نتیجهاش آوار شدن سقف باقیمانده اعتماد، بر سر پایتختهای اروپایی خواهد بود.
از دیپلماسی عبور نکنید، اگر تاب تبعاتش را ندارید
سید عباس عراقچی، پس از هشدار صریح در گفتوگو با لوموند، این بار در جمع سفرا و نمایندگان خارجی، با صراحتی بیشتر، پرده از پیامدهای ماجراجویی جدید اروپا برداشت. از نظر تهران اقدام تروئیکای اروپایی در زمینه فعالسازی مکانیسم ماشه، تفاوتی با حمله نظامی آمریکا ندارد؛ حملهای از جنس فروپاشی اعتماد، نه با موشک، بلکه با بیصداقتی.
او گفت: «فعالسازی ماشه شاید تاریکترین لحظه در تاریخ روابط ایران و اروپا باشد؛ نقطهای که شاید هیچگاه ترمیمپذیر نباشد.» و این نهتنها یک هشدار دیپلماتیک که اعلام آغاز دورهایست که در آن، دستکشهای مخملی اروپا دیگر پنهانکننده پنجههای آهنین نخواهد بود.
اروپا که در سالهای اخیر همزمان هم از میز مذاکره دم میزد، هم از گروهکهای تجزیهطلب پذیرایی میکرد و هم بیهیچ سندی ایرانیان را به بند میکشید، حالا باید بداند که برای هر سطحی از خصومت، پاسخِ متناسبی خواهد گرفت. تهران دیگر اجازه نخواهد داد دیپلماسی به جاده یکطرفهای بدل شود که در آن تنها ایران باید هزینه دهد و غرب تماشا کند.
ایران بارها ثابت کرده که اهل تنشآفرینی نیست، اما در برابر زورگویی، راههای بازی را بهخوبی میداند. اگر اروپا همچنان بخواهد به جای مذاکره، مسیر تقابل را انتخاب کند، ایران نهتنها قادر است سطح بازی در منطقه را تغییر دهد، بلکه برگهایش را هم پنهان نگه نخواهد داشت. در این میدان، دست تهران از هر بازیگر دیگری در غرب آسیا برای ورود به معادلات پر ریسک، پُرتر است.
تا امروز ایران در برابر بسیاری از بحرانهای اروپا سکوت اختیار کرد، نه از روی ترس، بلکه به احترام قواعد بازی. اما اگر تروئیکا بخواهد از این بیطرفی سوءاستفاده کند و بیهزینه، علیه منافع ایران بجنگد، آنگاه باید منتظر معادلهای جدید باشد. معادلهای که اکنون بعد از حمله مستقیم آمریکا به تأسیسات هستهای کشورمان، دیگر حتی اجازه «بازرسی» را نیز نمیدهد و هوشمندانه در «ابهام» مسیر خود را پیش خواهد برد.
برجام؛ رویایی که هنوز به صبح نرسیده
طبق موعد مقرر در اکتبر ۲۰۲۵، عمر قطعنامه ۲۲۳۱ به پایان خواهد رسید و انتظار میرود پرونده هستهای ایران از دستور کار شورای امنیت کنار گذاشته شود. محدودیتهای باقیمانده بر اقلام و همکاریهای هستهای نیز پایان پیدا میکند. این را میتوان «بند غروب» برجام نامید؛ همان طلوعی که محمدجواد ظریف بارها بر آن تأکید کرده و به آن افتخار میکرد؛ نشانهای از پایان تحریمهای بینالمللی ذیل این قطعنامه.
اما این رؤیا، همچنان در پرده ابهام و دود غربیها مانده است. از روز اول، طرفهای غربی به تعهداتشان وفا نکردند و آنچه ایران از برجام برداشت، چیزی جز گامهای نیمبند اقتصادی نبود وقتی آمریکا در یک نمایش قدرت، از برجام خارج شد و تحریمها را با قلدری بر سر ایران تحمیل کرد، اروپا هم بیتفاوت نبود. سازوکار اینستکس، قرار بود جایگزینی باشد برای کمکاری واشنگتن، اما به جز یک نمایش خالی، نتیجهای نداشت.
و اما بدترین بخش ماجرا، تهدید همیشگی اروپا به فعالسازی مکانیسم ماشه است، این تهدید نهتنها عمر قطعنامه ۲۲۳۱ را به شک انداخته، بلکه همچون استخوان لای زخم، دیپلماسی را به بنبست کشانده است. اروپایی که قرار بود جبرانکار باشد، بدل شده به سنگانداز بزرگ مسیر. در نتیجه آن خروج قطعی که در تبلیغات سیاسی میشنویم، هنوز تحقق نیافته و رؤیایی که خوابش را میدیدند، هنوز روی زمین سیاست گم شده است.
بازیای پیچیده با پایان نامعلوم
برجام بازی پیچیدهای دارد که هر طرف غیر از آمریکا که بهطور رسمی میدان را ترک کرده میتواند نقض تعهدات را به کمیسیون مشترک برجام ارجاع دهد. این کمیسیون متشکل از نمایندگان ایران و اعضای ۵+۱، ۱۵ روز فرصت دارد تا اختلاف را بررسی کند و با توافق طرفین این زمان قابل تمدید است. اگر مسئله حل نشود، موضوع به وزرای خارجه یا هیئت مشورتی میرود که ۱۵ روز دیگر برای تصمیمگیری فرصت دارند. در نهایت، کمیسیون ۵ روز دیگر برای تلاش نهایی زمان دارد.
اگر پس از این مجموع ۳۵ روز اختلاف پابرجا بماند، پرونده به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع میشود. شورا ۳۰ روز فرصت دارد تا قطعنامهای برای ادامه تعلیق تحریمها صادر کند، و اگر موفق نشود (مثلاً بهدلیل وتو یا اختلاف نظر) تحریمهای پیشین بهطور خودکار بازمیگردند. این روند «مکانیسم ماشه» خوانده میشود و ایران، چون عضو دائم شورای امنیت نیست، نمیتواند جلوی آن را بگیرد.
مذاکره برای تمدید ماشه اشتباه است، باید لغو شود
محمدمهدی عباسی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: یکی از اشتباهات تیم مذاکرهکننده، تمرکز بر مذاکره برای تمدید مکانیزم ماشه به جای لغو آن است. این رویکرد، پالس ضعف به طرف مقابل منتقل میکند و از اساس غلط است. ما میتوانیم از اهرم کشورهای عربی بهره ببریم، بهویژه در سایه سفر ترامپ به این کشورها و کمکهای مالی میلیونی به آنها.
وی افزود: یکی دیگر از اهرمهای فشار برای لغو مکانیزم ماشه، اصلاح روابط ایران با کشورهای شرقی است. در روابط دیپلماتیک با چین و روسیه ضعفهایی وجود دارد که ناشی از کمکاری خود ماست. برای نمونه، در توافق جامعه راهبردی با روسیه، بند نظامی حذف شده و در توافق ۲۵ ساله با چین نیز پیگیری قابلتوجهی صورت نگرفته است. در این سالها سفرای ایران در چین نتوانستهاند گام مؤثری بردارند. اگر بتوانیم اقدامات جدی و مؤثری انجام دهیم، در مدت زمان کوتاهی به بلوک شرق نزدیک شده و از حمایتهای چین و روسیه در شورای امنیت و مجامع بینالمللی بهرهمند خواهیم شد، همچنین میتوانیم از این دو برگ برنده در کنار نفوذ کشورهای عربی بهرهبرداری بهتری کنیم.
کارشناس مسائل بینالمللی در رابطه با خروج ایران از معاهده انپیتی گفت: اقدام مجلس در این زمینه بجا و شایسته است، اما نباید خیلی سریع از این معاهده خارج شویم. واکنشهایی همچون موضع عراقچی و تلاش برای بازی نقش «بازیکن خوب» پالس مثبتی بهدنبال ندارد. بهتر بود در این زمینه سیاست ابهام هستهای بهکار میگرفتیم، ایران همواره نقش منطقی و در چارچوب قوانین بینالمللی داشته است، برخلاف آمریکا و رژیم صهیونیستی، این رفتار متعادل و حسابشده بهتر است و میتواند در مجامع جهانی تأثیرگذارتر باشد.
به گزارش ایمنا، با توجه به اینکه بندهای غروب برجام در اکتبر ۲۰۲۵ (حدود سه ماه دیگر) فعال میشود و فرایند مکانیسم ماشه بهطور تقریبی دو ماه طول میکشد، دو برداشت درباره زمان فعالسازی آن وجود دارد:
برداشت اول: دولتهای اروپایی حدود یک ماه وقت دارند تا مکانیسم ماشه را فعال کنند تا مانع از لغو تحریمها پیش از پایان برجام شوند. اگر موفق نشوند، فعالسازی مکانیسم به بعد از اکتبر ۲۰۲۵ موکول میشود و دیگر کارکردی نخواهد داشت.
برداشت دوم: حتی اگر اروپا در واپسین ساعات باقیمانده، مکانیسم را فعال کند، شورای امنیت ممکن است با رویکرد جانبدارانه، اجرای بندهای غروب را تا تعیینتکلیف نهایی به تعویق بیندازد، بنابراین زمانبندی ۲ ماهه نیز بیمعنی میشود و تهدید مکانیسم تا آخرین لحظه به قوت خود باقی است.
این ابهامها نشان میدهد که ایران نباید به زمانبندیها دل ببندد و نباید از سوءاستفادههای طرف مقابل در بهانهجویی غافل شود. چیزی که اهمیت دارد، آمادگی کامل ایران برای پاسخ قاطع به هر اقدام اروپایی در هر زمان است.




نظر شما