به گزارش خبرگزاری ایمنا، تاریخ تشیع، همواره آینهای بُرّاق از مقاومت دین در برابر طوفان حُکّام ستمگر بوده است، هر بار که غول زر و زور، مرجعیت را به بازیچه گرفته است، از فتوای تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی گرفته تا فریاد «جهاد» علمای قاجار در برابر حکمرانی بیگانه این علما بودند که با صدور حکمهای آتشین، دیوار ولایت را در برابر تهاجم فروپاشی حفظ کردند.
در روزگاری که دستگاه پهلوی با دستهای خائن ساواک، قصد سستکردن ستونهای ایمان و تضعیف جایگاه امام خمینی (ره) را داشت، مراجع عالیقدر با نامههایی سرشار از تأیید مرجعیت و دفاع از زعامت ایشان، تبر در دست استعمارگران زدند و از کیان شیعه، آخرین سنگر عزت را صیانت کردند.
و امروز، فتوای اخیر آیتالله العظمی مکارم شیرازی، حائری و نوری همدانی در محارب دانستن هتاکان به رهبری معظم انقلاب، نهتنها یک فتوا، که پاشنهآشیلِ نقشههای فتنهگران و سمبل پیوند بیواسطه مرجعیت اصیل با نبرد حق علیه باطل است. در این فتوای زبانهکش، شاهد دفاع تاریخسازِ مرجعیتِ شیعه از سنگر ولایت فقیهایم که هرگز نباید در برابر هجوم دشمنان تضعیف شود؛ چراکه آنچه امروز در پسِ این حکم نهفته است، بقای هویت و آینده یک تمدن است.
تعرض به ولیّ، تعرض به امت است
در گفتمان شیعه، رهبر امت نه در جغرافیای سیاست که در ارتفاع معنویت و حکمت ایستاده است. و این ارتفاع، جاییست که موشکهای خبری دشمن هم توان نشانهگیری ندارند. امروز که صهیونیسم جهانی، با پوشش حقوق بشر، آرزوی بیسر کردن نهضت را در سر میپروراند، صدای بلند مراجع، طنین همان نعرهای است که طومار فتنه را در نطفه خفه میکند.
جمهوری اسلامی، با پشتوانه مرجعیت، نهتنها نظامی سیاسی بلکه یک موجودیت تمدنی است و این موجودیت، از نجف و قم تا سحرگاهان مقاومت در نبل و الزهرا، یکپارچه در دفاع از ستون خیمه ولایت ایستاده است.
«فتوا» در میدان جنگِ ادراک
در هیاهوی جنگ ترکیبی، گاه یک فتوا، کاری میکند که ده موشک نمیکند. فتوای اخیر مراجع تقلید، تنها یک اعلام حکم شرعی نبود؛ بلکه خطکشی گفتمانی بود در میانه نبرد بقا و هویت. محاربهخواندن هرگونه تعرض به جایگاه رهبری، نه یک حکم فقهی، بلکه ترجمان آشکار اصل بنیادین فقه شیعه است: «حفظ نظام، اوجب واجبات است.»
در منطق اجتهاد، تعرض به ولی فقیه مشروع آن هم در رأس نظامی که از بطن خون شهیدان برآمده مصداق بارز محاربه، بغی، و خروج بر حاکم عدل است. اینجا مرز دشمنی، نهتنها گلوله، که حتی نیشقلم و زمزمه تردید است. از همینروست که این فتوا را باید عقل سلیم تشیع دانست در هیاهوی افسونگری رسانهای دشمن.
حمایت صریح بدنه مراجع و علما از این موضع، یک «نظم حقوقی-تاریخی» را بازتاب میدهد: اینکه مرجعیت، نه در کنار ولایت، که در قلب آن ایستاده است. روزی در دوران پهلوی، این وحدت، سدی شد در برابر طوفان تحریف. امروز نیز همین فتوا، شمشیریست بر گردن آنان که خیال کردهاند با یک تهدید یا ترور، میتوانند ستون خیمه نظام را بلرزانند.
این اجماع، در سه سطح پیام دارد:
برای مردم: آنکه تیر زهرآگین شایعه را بازنشر میکند، شاید دستش به ماشه نرود، اما صدایش کنار دشمن است، برای نخبگان سیاسی: سکوت یا تسامح در برابر تعرض به حریم ولایت، یعنی سوراخکردن کشتی امنیت و اقتدار و برای دشمنان: اینجا نهتنها یک رهبر، بلکه «امامی» در دل امت ایستاده و هر گلولهای به سوی او، با خشم یک ملت پاسخ میگیرد.
مقاومت را نمیتوان ترور کرد
حسین کنعانی مقدم کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با ایمنا اظهار کرد: ترور، منطق کسانی است که در میدان نبرد توان پیروزی ندارند و تلاش میکنند با حذف فیزیکی رهبران مقاومت، به اهداف خود برسند. این اقدام نشانهای از عجز آمریکا و رژیم صهیونیستی در برابر اراده رهبری ماست؛ رهبریای که هوشمندانه و شجاعانه در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی و آمریکا ایستاده است. همین که آنها به تهدید و اعلام ترور روی آوردهاند، یعنی شکست را پذیرفتهاند و چارهای جز توسل به ترور نمیبینند.
وی افزود: از نظر فقهی و شرعی، مراجع دینی ما نسبت به این موضوع حساسیت ویژهای دارند. پس از فتوای صریح و قاطع آیتالله سیستانی، که چنین اقدامی را بهشدت محکوم کردند، روشن است که ترور رهبرانی چون آیتالله خامنهای که بهعنوان «امام مقاومت» شناخته میشوند بهمعنای آغاز یک جنگ جهانی و گسترش جنگ به سراسر دنیاست. چراکه واکنش مسلمانان در این صورت، قاعدتاً از سطح نرمافزاری وارد مرحله سختافزاری خواهد شد؛ و این یعنی هر مسلمان در هر نقطهای از جهان، خود را مجاز به انتقام از عاملان این ترور خواهد دانست.
این کارشناس مسائل سیاسی در پایان گفت: بخشی از این تهدیدها، بلوفهای ترامپِ قمارباز است و ناشی از ترس نتانیاهو، و بخشی دیگر ممکن است از طریق عوامل دستنشانده آنها عملی شود؛ یعنی ممکن است آنها جاشنی یک بمب اتمی را فعال کنند.
رهبری، قلب تپنده شیعه
به گزارش ایمنا، دشمن باید بداند زدن به خیمه ولایت، زدن به خیمهگاه عاشوراست و اگر چنین خیال باطلی در سر دارد، باید بداند که این خاک، نه دمشق است، نه طرابلس. ایران، سرزمین فتوای محاربه است؛ نه سازشنامه ذلت.
گزارش از: سید ابوالفضل مدنی، سرویس سیاست ایمنا


نظر شما