به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «جنگ روایتها» نوشت: «روزنامه نیویورکتایمز در تیتر اصلی خود به این اشاره کرده که حمله اسرائیل میتواند منجر به جنگ منطقهای شود. این روزنامه تیتر زده است: موشکها از خاورمیانه عبور میکنند.
روزنامه واشنگتنپست در این روز به حملات ایران در تلافی به تجاوز نظامی اسرائیل پرداخته و مینویسد: «ایران تلافی میکند، بدون هیچ پایانی» که اشاره به احتمال فرسایشی شدن این جنگ است. روزنامه انگلیسی گاردین بر تعهد ایران به انتقام پس از حمله اسرائیل تأکید دارد و به تشدید درگیری و احتمال خشونت بیشتر اشاره میکند. فایننشالتایمز چاپ لندن هم تجاوز نظامی اسرائیل را تیتر یک و عکس یک را به این اتفاق اختصاص داده و نوشت: «نبرد ایران و اسرائیل، جنگ جدیدی در خاورمیانه ایجاد خواهد کرد.» این روزنامه همچنین به تعهد نتانیاهو برای حملات بیشتر و فشار ترامپ برای مذاکره اشاره میکند. لوموند فرانسه هم با تیتر «حمله گسترده اسرائیل به ایران»، به این رویداد واکنش نشان داده است.
۱۷ ژوئن (سهشنبه ۲۷ خرداد)
نیویورکتایمز با ۲ عکس از واکنش مردم در ایران و اسرائیل مثل واشنگتنپست در القای برتری اسرائیل بوده و مدعی است که حملات این رژیم گستردهتر میشود. این روزنامه آمریکایی همچنین در واکنش به حمله ناجوانمردانه اسرائیل به ساختمان صداوسیما مینویسد: «تهران در حال تخلیه شدن است.» واشنگتنپست هم «خروج ترامپ از اجلاس گروه ۷ و بازگشت او به آمریکا» را در کانون توجه خود قرار داده است.
گاردین هم «ارعاب ایرانیان توسط ارتش اسرائیل در تخلیه شهرها» را منعکس کرده است. فایننشالتایمز ادعای رژیم صهیونیستی مبنی بر «در اختیار قرار داشتن آسمان ایران» را تیتر یک خود انتخاب کرده و عکس یک این روزنامه انگلیسی هم به حمله ناجوانمردانه رژیم به ساختمان شیشهای صداوسیما اختصاص پیدا کرده است. لوموند فرانسه هم مدعی شده «ایران از همه طرف مورد تهاجم قرار گرفته و در معرض هرج و مرج قرار دارد!»
ژوئن (چهارشنبه ۲۸ خرداد)
نیویورک تایمز در این روز درخواست ترامپ از ایران برای تسلیم بی قید و شرط و بررسی حمله به تأسیسات هستهای ایران توسط رئیس جمهور آمریکا را بازتاب داده است. واشنگتن پست هم پیوستن ترامپ به کارزار نظامی اسرائیل علیه ایران را تیتر یک خود کرده است. گاردین انگلیس هم، همراستا با روزنامههای آمریکایی، خواسته ترامپ در تسلیم کامل ایران را برگزیده است. این در حالی است که ایران در روزهای دوشنبه و سه شنبه حملات ویرانگری در سرزمینهای اشغالی انجام داده که در هیچیک از این نشریات انعکاس داده نشده است. فایننشال تایمز هم مطابق انتظار، درخواست برای تسلیم ایران و پیوستن آمریکا به جنگ را برگزیده است. لوموند فرانسه هم در واکنش به خروج ترامپ از اجلاس گروه ۷ نوشته او عدم قطعیت (پیوستن به جنگ) را حفظ خواهد کرد.
۱۹ ژوئن (پنجشنبه ۲۹ خرداد)
نیویورک تایمز مینویسد نتانیاهو برای حضور ترامپ در کارزار علیه ایران شرط بسته است. واشنگتن پست هشدار ترامپ به ایران را بولد کرده است.
گاردین این جمله از رئیس جمهور آمریکا را انتخاب کرده که شاید به ایران حمله کنم، شاید هم حمله نکنم. ادعایی که البته یک عملیات فریب دیگر از ترامپ بود و او تصمیم خود را گرفته بود. فایننشال تایمز عکس یک خود را به بمب سنگرشکن آمریکایی (یانکر باستر) اختصاص داده است و اذهان را برای عملیات نظامی آمریکا در ایران آماده کرد. لوموند فرانسه هم مدعی شده که مداخله نظامی آمریکا در ایران برای ایالات متحده وسوسه انگیز شده است.
۲۰ ژوئن (جمعه ۳۰ خرداد)
نیویورک تایمز و واشنگتن پست در نهمین روز جنگ، روایت اسرائیلی از حملات ایران را منعکس کردهاند. جایی که ایران یک مرکز امنیتی مهم را در جنوب سرزمینهای اشغالی در بئرالشبع و نزدیک بیمارستان سوروکا هدف قرار داد اما اسرائیل با تاکتیک همیشگی خود در مظلوم نمایی مدعی شد ایران به بیمارستان حمله کرده است.
گاردین به ادعای ترامپ در مورد مهلت دو هفتهای برای حضور در جنگ پرداخته است. یکی دیگر از دروغهای رئیسجمهوری ایالات متحده! فایننشال تایمز هم به اما و اگرهای مداخله ترامپ پرداخته است.
۲۱ ژوئن (شنبه ۳۱ خرداد)
نیویورک تایمز به مذاکرات ایران و ۳ کشور اروپایی در ژنو در روز جمعه اشاره کرده است با تصویری از شهرک نشینان اسرائیلی در پناهگاه؛ شهرک نشینانی که منتظر توقف جنگ و حملات ایران هستند. واشنگتن پست هم با اشاره به همین موضوع یعنی مذاکرات ژنو مدعی شده ایران دست رد به سینه اروپاییها زده است.
گاردین در تیتری فرعی به گسترش جنگ پرداخته است. اما روزنامه فایننشال تایمز با تمرکز بر بحران در ایران و اسرائیل، هشدار داده که این تنش میتواند پیامدهایی جهانی داشته باشد. این روزنامه به نقش بنیامین نتانیاهو در مدیریت و بهرهبرداری از این بحرانها برای پیشبرد اهداف سیاسیاش پرداخته و آن را «اجرای نقشه اصلی» توصیف کرده است. تصویری از نماز جمعه تهران و راهپیمایی مردم با پرچمهای ایران و فلسطین نیز روی صفحه اول این روزنامه چاپ شده که نشانهای از همبستگی داخلی تلقی شده است. این پوشش رسانهای نشان میدهد که تنشهای ایران و اسرائیل، نه فقط موضوعی منطقهای، بلکه چالشی برای نظم بینالمللی به شمار میروند. لوموند فرانسه هم در تیتر یک خود مدعی شده در اسرائیل، برای جنگ با ایران اجماع وجود دارد.
۲۲ ژوئن (یکشنبه ۱ تیر)
نیویورک تایمز و واشنگتن پست حمله آمریکا به تأسیسات فردو و نطنز را به عنوان عکس و تیتر یک خود انتخاب کردهاند.
۲۳ ژوئن (دوشنبه ۲ تیر)
۲ روزنامه آمریکایی به ادعاهای مطرح شده توسط ترامپ در نابودی کامل تأسیسات و برنامه غنیسازی ایران پرداختهاند. ادعایی که منجر به یک دعوای بزرگ بین دولت و رسانهها و نمایندگان کنگره شد و هنوز هم ادامه دارد. گاردین به این گزاره اشاره کرده که ایران انتقام حمله به تأسیسات خود را خواهد گرفت. فایننشال تایمز مینویسد: آمریکا با استفاده از فریب و تکنیکهای گمراهکننده، موفق شد بدون مقاومت، تأسیسات هستهای ایران را هدف قرار دهد. لوموند هم مینویسد دیپلماسی متوقف شده و جنگ ادامه خواهد داشت.
۲۴ ژوئن (سهشنبه ۳ تیر)
نیویورک تایمز و واشنگتن پست هر دو به این اشاره کردهاند که حمله ایران به پایگاه نظامی آمریکا در العدید قطر فضا را برای آتش بش مساعد کرده است. گاردین نوشته است: حمله ایران به پایگاه آمریکا، میتواند خاورمیانه را در لبه پرتگاه بحران قرار دهد.
فایننشال تایمز مینویسد: بیشتر از ۱۰ هزار نیروی آمریکایی مستقر در پایگاه نظامی قطر، پیش از حمله موشکی ایران تخلیه شدهاند و تجهیزات نیز منتقل شد. لوموند هم به حواشی پیرامون آسیبهای وارده به فردو پرداخته است.»

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «محاسبات دشمن صهیونیستی چگونه خنثی شد؟» نوشت: «هرچه از حملات وحشیانه و جنگ ۱۲ روزه رژیم کثیف صهیونیستی به خاک کشورمان میگذرد و مواضع طرفهای غربی در حمایت از این رژیم روشنتر میشود، هم بر بیاعتبار بودن مذاکراتی که طی سالهای گذشته با آمریکا و تروئیکای اروپایی داشتهایم، واقف میشویم و هم بیشتر بر حقانیت جمهوری اسلامی در اصرار بر هماهنگی کامل غرب با رژیم کودککش صهیونیستی در آنچه این رژیم در ماشین ترور و کشتاری که راه انداخته، پی میبریم. شاهد همدستی غرب در ماشین کشتار رژیم صهیونیستی، اظهارات سخیف و کینهتوزانه «الکساندر دوربینت» وزیر کشور آلمان بود که روز یکشنبه در سفری غیرمنتظره به سرزمینهای اشغالی حمایت کامل خود را از حملات رژیم صهیونیستی به ایران اعلام کرد. شبکه دولتی «دویچه وله» آلمان، به نقل از وزیر کشورش نوشت: «الکساندر دوربینت» گفته که «برنامه هستهای ایران برای اروپا و موجودیت اسرائیل، تهدیدآمیز است و او از حملات اخیر این رژیم به ایران حمایت میکند. او که اسلاف نازیاش بنا بر ادعای دروغین صهیونیستها، بین سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ در خلال جنگ جهانی دوم ۶ میلیون یهودی را در کورههای آدمسوزی (هولوکاست) سوزاندهاند، ظاهراً برای التیام زخمهای صهیونیستها در شرایطی که آسمان رژیم هنوز ناامن است به «تلآویو» سفر کرده و گفته؛ «تهران پیام آشکاری دریافت کرده است که رژیم اسرائیل، آمریکا و دیگر متحدان آنها از جمله برلین، تحقیقات درباره تسلیحات اتمی یا تولید آن را تحمل نخواهند کرد.» هر چند در حمایت از رژیم صهیونیستی دوگانگی مواضع در بین دولتمردان آلمانی وجود دارد و مواضع وزیر کشور با صدر اعظم آن «فردریش مرتس» که چند روز پیش، حملات و تجاوز رژیم صهیونیستی را «کار کثیفی» توصیف کرده بود که به عقیده او، رژیم اسرائیل این اقدام را از جانب قدرتهای غربی انجام داده است، متفاوت است، اما آنچه در حمایت غربیها از صهیونیستها اهمیت دارد، مواضع و اقدامات مقامات اجرایی این کشورهاست که سلاح و امکانات در اختیار ماشین جنگی اسرائیل قرار میدهند و مواضع مقاماتی از جمله صدر اعظم، پادشاهان و مقامات کلیسا بیشتر جنبه تشریفاتی دارد.
صرفنظر از مواضع خصمانه و همراهی کشورهای غربی با جنایات رژیم صهیونیستی در حمله به کشورمان که شاهد جنگی همچون جنگ احزاب صدر اسلام بین همه دنیای کفر با دنیای اسلام که امروز در چهره جمهوری اسلامی ایران تبلور پیدا کرده است و انشاالله به فضل خداوند پیروزی از آن دنیای اسلام خواهد بود، باید به این نکته توجه داشت که وقتی گرد و غبارها میخوابد، ارزیابی از عملکردها میتواند شروع شود. چرا که در این وضعیت است که میتوانیم از خود بپرسیم چه چیزی را میخواستیم و چه اتفاقی افتاد؟ بنابراین، هر کسی که کاری را انجام میدهد و هر گروهی که قدمی را برمیدارد، برای اینکه کارش مؤثر و نتیجهبخش باشد، حتماً باید از ابتدا تا انتها، یعنی از پیش از عملیات، تا حین و بعد از عملیات سه مرحله را در نظر داشته باشد که این سه مرحله اساسی عبارت است از؛ داشتن اطلاعات و محاسبات راهبردی، اقدامات راهبردی و در نهایت، برآوردهای راهبردی. در این ارزیابیهای راهبردی، این روزها که برخی خواسته یا ناخواسته بهدنبال آن هستند تا ارزش کار بزرگ فرزندان این ملت در پاسخهای موشکی ویرانکننده نیروهای مسلح به حملات دیوانهوار رژیم صهیونیستی را کماهمیت جلوه دهند باید بدانند که دشمن صهیونیستی و آمریکا در حملات هماهنگ خود با آمریکا به سرزمین کشورمان آنچه میخواست چه بود و با آنچه آرزوی رسیدن به آن را داشت، چه میزان فاصله دارد؟
سوال اینجاست که رژیم صهیونیستی و آمریکا بر چه مبنایی در این شرایط که ایران در حال مذاکره با آمریکا با میانجیگری عمان بود، اقدام به حمله کرد؟ رژیم صهیونیستی چه اطلاعات راهبردی از ایران را در اختیار داشت؟ و در نهایت، محاسبات راهبردی و کلان او برای حمله به ایران چه بود؟
در طول این چند روزی که از حملات رژیم صهیونیستی به کشورمان گذشته است، تحلیلگران مختلف بارها گفته و نوشتهاند که اولین اطلاعات و محاسبات راهبردی رژیم صهیونیستی این بود که فکر میکرد ایران بهخاطر شرایط سخت معیشتی و اقتصادی که دارد و بهخاطر گسلهای قومیتی بهخصوص اتفاقات بعد از اغتشاشات ۱۴۰۱ به بهانه حجاب، طیف قابل توجهی از مردم خود را از دست داده و در آستانه یک آشوب بزرگ اجتماعی قرار دارد که نیاز به یک تسریعکننده و به قول خودشان کاتالیزور است تا کبریتی زده شود و جامعه به آتش کشیده شود.
دومین اطلاعات و محاسبات راهبردی صهیونیستها این بود که ایران به جهت ضربات و لطماتی که در جبهه مقاومت از سال گذشته خورده است، چه اتفاقاتی که در لبنان افتاد و شهادت سید حسن نصرالله که سلسله جنبان مقاومت در منطقه بود و چه اتفاقاتی که در سوریه افتاد و یا به جهت اینکه حماس حدود دو سال است درگیر جنگ فرسایشی با رژیم شده است، تصور دشمن این بود که اگر حمله و اقدامی علیه ایران انجام شود، هیچکس از ایران حمایت نخواهد کرد.
نکته بسیار مهم دیگر که همه معادلات رژیم صهیونیستی و آمریکا را بههم زد، این محاسبه غلط بود که دولتی که امروز در ایران بر سر کار است، دولتی است که آمده با آمریکا سازش و گفتوگو کند و به قول خودشان کار را تمام کنند. دشمن فرض خود را چنین قرار داده بود که چنانچه ما حملهای کنیم، طیف زیادی از طرفداران جناحی دولت یا به قول خودشان اصلاحطلبان در مخالفت با جنگ در کنار ما خواهند ایستاد و مسئله مذاکره و سازش را مطرح میکنند. دشمن تصور میکرد که میتواند با این حملات خود همچون دولتهای یازدهم و دوازدهم، دوگانه بین حاکمیت و دولت را شکل دهد و نظام را از درون تهی کند که ۱۲ روز مقاومت و همراهی شانه به شانه بخشهای مختلف دولت با جریان خط اول میدان یعنی نیروهای مسلح، نگذاشت این خواب آشفته دشمن تعبیر شود.
بنابراین با قاطعیت میتوان گفت؛ دشمن بر اساس اطلاعات چند ساله خود، محاسبات راهبردی چند ماهه و اقدامات راهبردی که در این ۱۲ روز حمله به کشور عزیزمان انجام داد، به آنچه که میخواست، مطلقاً نرسید. نه آشوب توانست ایجاد کند، نه جنگ سایبری به نتیجه رسید، نه با زدن فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هستهای توانست خلاء مدیریتی و تصمیمگیری کشور را مختل کند و نه برخلاف ادعای کذب رئیسجمهور متوّهم آمریکا، مراکز هستهای ما از بین رفت. اما خداوند بزرگ در استقامت ۱۲ روزه مردم در این جنگ تحمیلی، ملت ایران را مصداق این آیه از سوره مبارکه محمد (ص) که فرمودند: «یَاأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدَامَکُم- ای اهل ایمان! اگر خدا را یاری کنید، خداوند نیز شما را یاری خواهد کرد و قدمهایتان را ثابت خواهد نمود»، قرار داد. امید که همواره در مسیر تحقق این آیه شریف حرکت کنیم و لحظهای تردید به نصرت الهی در دل خود راه ندهیم. انشاالله.»

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اروپای وقیح» نوشت: «سه کشور اروپایی عضو برجام، چشم خود را به روی همه خیانتهای اخیر در سطح جهانی و به ویژه در آژانس که به شکلگیری تهاجم صهیونیستها به ایران منتهی شد، بسته و یکصدا خواستار ادامه همکاری تهران با این نهاد و بازگشت به میز مذاکرهاند. آنها تاجایی پیش رفتند که انگشت اتهام را آن هم به بهانه «ادعای تهدید گروسی» به سمت ایران نشانه گرفتند. دیپلماتهای ایرانی در واکنش به این دست موضعگیریها تأکید دارند که ایران نه تنها گروسی را تهدید نکرده است بلکه آژانس باید بداند، با ادامه شرایط فعلی، خبری از همکاری تهران نخواهد بود.
امریکاییها همچنان درباره اینکه حمله این رژیم به تأسیسات هستهای ایران تا چه حد مخرب بوده است، اختلاف نظر دارند، اما در آن سوی آتلانتیک، اروپاییها دغدغه دیگری دارند و تمام قد، مسئولیت دفاع همهجانبه از آژانس بینالمللی انرژی اتمی آنهم به بهای هر نوع وقاحت را تقبل کردهاند.
امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه اعلام کرد که در تماس با مسعود پزشکیان همتای ایرانی خود، بر ضرورت از سرگیری فعالیت آژانس در ایران به منظور تضمین شفافیت کامل برنامه هستهای ایران تأکید کرده است، او اگرچه از ضرورت احترام به آتشبس سخن گفته، اما در عین حال خواهان بازگشت به مذاکرات شده است، آن هم در شرایطی که مذاکرات با ایران باید علاوه بر برنامه هستهای و پیمان عدم اشاعه، موضوع موشکهای بالستیک ایران را هم شامل شود.
وزارت امور خارجه فرانسه هم با حمایت از کوتاهیهای «رافائل گروسی» در عمل به وظایف قانونیاش در راستای حفاظت از تأسیسات اتمی ایران و گزارش جانبدارانه او درباره فعالیتهای هستهای ایران که به حمله متجاوزانه رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران منجر شد، گفت که تهدیدات علیه مدیرکل آژانس را محکوم میکند.
تروئیکا که بیشتر به قیمت نابودی وجهه خود، حمایت از صهیونیستها را به جان خریده بود، دیروز در بیانیهای فارغ از پرداختن به حقوق ایران بنابر انپیتی و نقش مخرب رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بیانیهای مشترک صادر و تهدیدهای ادعایی ایران علیه گروسی را محکوم و اعلام کرد: «ما از مقامات ایران میخواهیم از هرگونه اقدامی با هدف پایان دادن همکاری با آژانس بپرهیزند.»
تروئیکای اروپایی درباره درخواست ازسرگیری همکاری ایران با آژانس هم گفت: «ما از ایران میخواهیم فوراً همکاری خود را ذیل تعهدات الزامآور قانونیاش از سر بگیرد و تمامی اقدامات لازم را برای تأمین ایمنی و امنیت کارکنان آژانس فراهم کند.»
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز روز دوشنبه و در ادامه جلسات هفتگی با خبرنگاران داخلی و خارجی به پرسشهایی درباره تعامل ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی پاسخ داد.
وی درباره مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی مبنی بر تعلیق همکاری با آژانس تصریح کرد: «این قانون درباره تعلیق همکاریهاست و در آن مشخص شده که در چه شرایطی دولت جمهوری اسلامی ایران میتواند همکاریها را ادامه دهد. این قانون مصوبه مجلس است و برای دولت لازمالاجراست. افزون بر این، این قانون بازتابدهنده خشم و نگرانی افکار عمومی ایران نسبت به اتفاقاتی است که در دو هفته اخیر رخ داده است، بهویژه عدم واکنش مناسب و متناسب آژانس بینالمللی انرژی اتمی در محکومکردن حملات به تأسیسات هستهای صلحآمیز ایران و ترور تعدادی از استادان و نخبگان ایرانی که با برچسب «دانشمند هستهای» ترور و به شهادت رساندن آنها را توجیه کردند.»
بقایی خاطرنشان کرد: «نکته مهم در این میان این است که در شرایط فعلی، سؤالی جدی وجود دارد که باید از مدیرکل آژانس پرسیده شود، چراکه ایشان اصرار دارند همکاریها بهصورت متعارف و عادی ادامه پیدا کند. سوال این است، چگونه میتوان انتظار داشت در شرایطی که تنها پنج یا شش روز پیش، تأسیسات هستهای صلحآمیز ایران مورد تعرض قرار گرفته، ما بتوانیم ایمنی و امنیت بازرسان آژانس را تأمین کنیم؟»

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «ضربه مغزی» را برگزید و نوشت: «بعد از حملات دقیق ایران به مؤسسه وایزمن (Weizmann Institute of Science) بیشترین میزان عصبانیت اسرائیل در جنگ با ایران توسط مقامات این رژیم ابراز شد. این وضعیت تا جایی ادامه یافت که یکی از مقامات صهیونیست گفت این مؤسسه را بازسازی میکنیم و «به رهبری جهان باز خواهیم گشت»! اما سوال این است: مؤسسه وایزمن دقیقاً چه نسبتی با ادعای «رهبری جهان توسط اسرائیل» داشته است؟ آیا منظور از این رهبری، رهبری علمی جهان است؟ آیا این رهبری «فناورانه - نظامی - امنیتی» است یا منظور از این رهبری چیزی فراتر و آن چیزی است که متفکران درباره دستکاری ژنتیک جهانی از آن صحبت میکنند؟
مؤسسه وایزمن یکی از مراکز مهم تحقیقاتی اسرائیل در زمینههای علمی و فناوریهای پیشرفته، از جمله فناوریهای نظامی، هستهای، هوش مصنوعی و بیوتکنولوژی بود. برخی فعالیتهای این مؤسسه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با برنامههای امنیتی و نظامی اسرائیل مرتبط بود. مؤسسه وایزمن (Weizmann Institute of Science) در شهر «رخُووت» (Rehovot) در اسرائیل، واقع در ۲۰ کیلومتری جنوب شرق تلآویو قرار دارد. این شهر در منطقه مرکزی اسرائیل و نزدیک شهرهای مهمی مانند اشدود و نتانیاست. رخُووت یکی از شهرهای مهم علمی و فناوری اسرائیل محسوب میشود و علاوه بر مؤسسه وایزمن، مراکز تحقیقاتی دیگری نیز در آن فعالیت میکنند. در اهمیت امنیتی این شهر برای مقامات اسرائیل همین بس که مرکز علمی اسرائیل حدفاصل پایتخت اقتصادی و نقاط مهم و استراتژیک نظامی قرار گرفته است. قرار گرفتن در نزدیکی تلآویو (پایتخت اقتصادی اسرائیل) و پایگاههای نظامی مختلف، سبب شده وایزمن در یک حصار پولادین امنیتی قرار داشته باشد و همین موضوع به آن اهمیت امنیتی و راهبردی میدهد. این مؤسسه در گذشته نیز به عنوان یک مرکز تحقیقاتی مرتبط با فناوریهای پیشرفته (از جمله برنامههای هستهای اسرائیل) مورد توجه بوده است.
اگرچه تلاش شد حمله ایران به این مؤسسه «حملهای نمادین» و به منظور پاسخ متقابل در برابر حملات رژیم اسرائیل به مراکز هستهای ایران جلوه داده شود اما مشخص بود انتخاب این هدف استراتژیک از زمانهای دور و بنا بر اهداف استراتژیک مورد توجه ایران بوده است. از دید اسرائیل، تخریب این مرکز تحقیقاتی میتواند به معنای ضربه زدن به توان علمی - نظامی رژیم تفسیر شود، تا جایی که برخی مقامات صهیونیست از این ضربه به عنوان ضربه به قلب رژیم اسرائیل صحبت کردند.
اما سوال اصلی این یادداشت این است: افزایش اهمیت و ضریب آن توسط اسرائیل تا چه اندازه است که بین مؤسسه وایزمن و «رهبری جهان» ارتباط تنگاتنگ برقرار شده است؟ این یادداشت تلاش میکند برخی ابعاد این اهمیت را بررسی کند.
پیشرفت علمی و فناوری
اسرائیل خود را به عنوان یک قدرت علمی و فناوری در سطح جهان معرفی میکند و مؤسسه وایزمن نمادی از این ادعا بود. نابودی آن از نظر برخی مقامات اسرائیلی، ضربهای به جایگاه علمی و فناوری اسرائیل در جهان محسوب میشود. بنابراین مؤسسه وایزمن به عنوان برند علمی و تکنولوژیک اسرائیل مطرح بوده است.
همکاریهای نظامی و امنیتی
اما نقش وایزمن صرفاً نقش نمادین علمی- فناوری نیست؛ چه اینکه مؤسسات علمی و فناورانه در اسرائیل کم نیست و باید چیزی بیشتر از نقش علمی و تکنولوژیک برای این مؤسسه وجود داشته باشد که تا این حد اهمیت آن را بالا برده و آن را در تراز ادعای «رهبری جهان» مطرح کرده است. از ارتباط این مؤسسه با همکاریهای نظامی و امنیتی اسرائیل میتوان پاسخ این ابهام را مشخص کرد. این مؤسسه در توسعه فناوریهای پیشرفته، از جمله پهپادها، سایبری و احتمالاً برنامههای هستهای جاهطلبانه اسرائیل نقش داشته است. از این رو، برخی آن را بخشی از توانمندی راهبردی اسرائیل برای حفظ هژمونی منطقهای میدانند.
برنامههای محرمانه ویرایش ژن (CRISPR) اسرائیل در سطح جهانی
مؤسسه وایزمن یکی از مراکز پیشرو در تحقیقات «ژنتیک، زیستفناوری و علوم اعصاب» است. برخی معتقدند این مؤسسه در حال اجرای برنامههای مخفیانه مانند «اصلاح نژادی» یا دستکاری هدفمند DNA انسانها برای اهداف امنیتی باشد. با توجه به کارنامه اصلاح نژادی که توسط رهبران صهیونیسم بینالملل وجود دارد، این احتمال قابل بررسی است. این موضوع آنجا اهمیت مییابد که بدانیم این مؤسسه در زمینههایی مانند «ژنتیک، سرطان، مهندسی ژنتیک و بیوانفورماتیک» فعالیت میکند. با توجه به اهمیت استراتژیک این مؤسسه برای اسرائیل، احتمالات درباره برنامههای مخفیانه آن تقویت میشود.»

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «سمت مردم، سپر ایران در برابر بحران» را برگزید و نوشت: «مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، هشتم تیر ۱۴۰۴، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اگر مردم را در تصمیمگیری، نظارت، مدیریت، امنیت و سلامت مشارکت دهیم، قدرتی مضاعف برای کشور فراهم خواهد شد». او افزود «مردم باید در رفتار، گفتار و کردار ما ببینند که برای خدمتگزاری به آنها آمدهایم؛ باید پناه مردم باشیم». این نوشته رئیس قوه مجریه کشور، بازتابی از نیاز به بازسازی رابطه دولت و جامعه در پی جنگ ۱۲ روزه ژوئن ۲۰۲۵ با اسرائیل و آمریکاست.
این درگیری که با حملات غیرقانونی به تأسیسات هستهای، نظامی و غیرنظامی ایران آغاز شد و با پاسخ قاطع تهران در عملیات «وعده صادق ۳» به آتشبس منجر شد، اقتضائات جدیدی در حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، تجاری، دیپلماتیک و امنیتی در داخل ایران ایجاد کرده است. از منظر جامعهشناسی سیاسی، تأکید پزشکیان بر خدمتگزاری و مشارکت مردمی، پاسخی استراتژیک به این اقتضائات است که میتواند انسجام ملی و تابآوری ایران را در برابر چالشهای داخلی و خارجی تقویت کند. جنگ ۱۲ روزه که با شهادت فرماندهان نظامی، دانشمندان هستهای و غیرنظامیان همراه بود، وحدت ملی ایران را به نمایش گذاشت.
مراسم تشییع شهدا و حضور گسترده مردم در حمایت از پاسخ نظامی ایران، نشاندهنده سرمایه اجتماعی قوی بود. بنابراین اظهارات پزشکیان مبنی بر اینکه مردم باید در رفتار و کردار دولتمردان خدمتگزاری ببینند، به اهمیت اعتماد متقابل دولت و ملت اشاره دارد. این «اعتماد»، شکافهای اجتماعی را کاهش داده و انسجام ملی را در برابر تهدیدات خارجی، مانند تهدیدهای مکرر دولت آمریکا تقویت میکند. مشارکت مردم در نظارت و تصمیمگیری، حس تعلق به نظام سیاسی را افزایش داده و مانع از تأثیرگذاری فشارهای خارجی بر ثبات داخلی میشود.
باید در نظر داشت که تأکید پزشکیان بر تبدیل دولت به پناهگاه مردم، پاسخی به نیاز بازسازی اعتماد اجتماعی پس از جنگ است؛ خاصه آنکه حملات به تأسیسات غیرنظامی، مانند زندان اوین و مراکز درمانی، احساسات عمومی را جریحهدار کرد. اکنون که وضعیت جمعی کشورمان حول محور «ایران» تقویت شده است، میتواند بستری برای بازسازی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باشد که در آن دولت نهتنها به عنوان حافظ امنیت، بلکه به عنوان خدمتگزار مردم دیده میشود.
سیاستهای شفاف و پاسخگو، مانند تقویت نهادهای مدنی، میتواند مشارکت مردمی را در مدیریت بحرانهای پساجنگ، مانند بازسازی زیرساختها نهادینه کند. از این زاویه جنگ با وجود خسارات به تأسیسات هستهای و شهادت چند نفر از فرماندهان، دانشمندان و غیرنظامیان و تحمیل فشار مضاعف به اقتصاد ایران، تابآوری جامعه را بهخوبی نمایان کرد. بنابراین رجعت به مردم و مشارکت عمومی در تصمیمگیریهای اقتصادی، مانند برنامهریزی برای بازسازی و سرمایهگذاری در بخشهای انرژی و فناوری، میتواند شکافهای طبقاتی را کاهش دهد. در حوزه امنیتی، نظارت مردمی بر سیاستهای دفاعی، اعتماد به نهادهای نظامی را افزایش داده و بازدارندگی ایران را در برابر تهدیدات خارجی تقویت میکند. در مجموع تأکید پزشکیان بر خدمتگزاری و مشارکت مردمی، نقشه راهی برای پاسخ به اقتضائات پساجنگ است. این رویکرد، با تقویت انسجام ملی، بازسازی اعتماد اجتماعی و نهادینهسازی مشارکت در حوزههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی، ایران را در برابر چالشهای داخلی و خارجی توانمند میکند. دولت به عنوان پناهگاه مردم میتواند آیندهای پایدار و شکوفا برای ایران رقم بزند.»

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «پاسبانی از سرمایه اجتماعی پساجنگ» را برگزید و نوشت: «مقامات عالی کشور بر ضرورت حفظ وحدت ملی و آتشبس در درون جامعه تاکید کردند. قاضیالقضات، معاون اول رئیسجمهور، علی لاریجانی و سایر مقامات سیاسی با تاکید بر پرهیز از گفتارها و رفتارهای وحدتشکن، پاسبانی از سرمایه اجتماعی پساجنگ را یک اولویت کلیدی برشمردند.
این روزها مقامات کشور از لزوم انسجام ملی و پرهیز از سخنان وحدتشکن در دوران پساجنگ سخن میگویند. جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان ضرورت تشکیل شبکه نخبگانی در کشور، ایجاد فضای گفتوگوی ملی، لزوم بهرهگیری از نظریات نخبگان و اساتید حوزه علوم اجتماعی، بهبود رابطه حاکمیت با مردم و ضرورت اصلاح در رویکرد برخی رسانهها را دوچندان کرده است.
موضوعی که روز گذشته در جلسه محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهوری با برخی از اعضای دولت و اساتید برجسته جامعهشناسی و صاحبنظران حوزه علوم اجتماعی با موضوع مدیریت سرمایه اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. معاون اول رئیسجمهوری در این جلسه تصریح کرد: سرمایه اجتماعی شکل گرفته در جنگ ۱۲ روزه باید با نگاه نخبگانی تداوم یابد که در این راستا بازنگری جدی و علمی در حوزه اجتماعی حائز اهمیت اساسی است. او با تاکید بر ضرورت پیگیری شعار همبستگی ملی در قالب یک گفتمان ملی مشخص افزود: نباید اجازه دهیم این سرمایه اجتماعی از دست برود و باید آتشبسی نیز در درون جامعه به وجود آید.
رئیس قوهقضاییه نیز دیروز در نشستی دیگر با اشاره به اهمیت صیانت از انسجام و وحدت ملی ایرانیان بر لزوم حفظ وحدت ملی شکلگرفته در برابر توطئههای دشمن تاکید کرد. یکشنبه شب نیز علی لاریجانی مشاور عالی رهبر انقلاب اسلامی در گفتوگویی تلویزیونی حضور مردم در صحنه در دوران جنگ اخیر را یک درس بزرگ برای آینده توصیف کرد و گفت: شرایط اجتماعی مردم ایران باعث شد که اسرائیل هدفگذاری خود را تغییر دهد و در ادامه به نتیجه دلخواه نرسد.
محمدرضا عارف، معاون اول رئیسجمهور نیز روز گذشته در جلسهای با برخی اعضای دولت، با اشاره به اهمیت توجه به ابعاد جبهههای اقتصادی و اجتماعی جنگ ۱۲ روزه و با تاکید بر اینکه مردم بار دیگر حضور، انسجام و وفاداری خود را به ایران و نظام نشان دادند، تصریح کرد: سرمایه اجتماعی شکل گرفته در جنگ ۱۲ روزه باید با نگاه نخبگانی تداوم یابد که در این راستا بازنگری جدی و علمی در حوزه اجتماعی حائز اهمیت اساسی است.
معاون اول رئیسجمهور با تاکید بر اینکه باید بازنگری جدی و علمی در بخشهای اجتماعی که با بیمهریها روبهرو شدند، صورت پذیرد بیان کرد: باید «منویات مردم» به عنوان صاحبان این انقلاب و کشور در تصمیمسازی و تصمیمگیریها در اولویت قرار گیرد. معاون اول رئیسجمهور با بیان اینکه دولت آمادگی دارد ظرفیت و انسجام اجتماعی به وجود آمده در جنگ ۱۲ روزه را در خدمت پیشرفت و توسعه کشور بیاورد، بر ضرورت پیگیری شعار همبستگی ملی در قالب یک گفتمان ملی مشخص تاکید کرد. وی افزود: نباید اجازه دهیم این سرمایه اجتماعی از دست برود و باید آتشبسی نیز در درون جامعه به وجود آید. همچنین عارف از معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیسجمهور خواست تا جلسات با جامعهشناسان و دستگاههای مرتبط به صورت هفتگی و مرتب برای بهرهگیری از سرمایه اجتماعی به وجود آمده پس از جنگ ۱۲ روزه برگزار و تصمیمات آن به دولت ارسال شود.
علی لاریجانی، مشاور عالی رهبر انقلاب اسلامی نیز یکشنبه شب در یک گفتوگوی تلویزیونی به تحلیل رفتار رژیمهای اسرائیل و آمریکا پرداخت و افزود: تصور آنها این بود که در این جنگ مردم ایران در نخستین فرصت از حکومت فاصله خواهند گرفت، اما برخلاف آنچه دشمنان انتظار داشتند، ملت ایران با اتحاد و همبستگی بیشتری در کنار حکومت ایستادند. به گزارش میزان، مشاور عالی رهبر انقلاب اسلامی گفت: اسرائیل یک رشته عملیات را برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی در نظر گرفته بود، اما این محاسبات به دلیل نادیده گرفتن فرهنگ و تمدن مردم ایران به شکست انجامید.
لاریجانی ادامه داد که رژیم صهیونیستی و آمریکا هیچگاه قادر به درک و محاسبه واقعی فرهنگ، ایستادگی و هویت تاریخی مردم ایران نبودهاند و این عامل مهمی در ناکامی آنها بود. علی لاریجانی، درباره تغییرات استراتژیک در جنگ اخیر ایران با رژیم صهیونیستی صحبت کرد و گفت: شرایط اجتماعی مردم ایران باعث شد که اسرائیل هدفگذاری خود را تغییر دهد و در ادامه به نتیجه دلخواه نرسد. مشاور عالی رهبر انقلاب اسلامی اظهار کرد: حیف است این فضای فعلی از دست برود. حضور مردم در صحنه در دوران جنگ اخیر باید به عنوان یک درس بزرگ برای آینده مورد توجه قرار گیرد. لاریجانی گفت: یادمان نرود که از فردا با مردم نامهربان برخورد نکنیم.»





نظر شما