به گزارش خبرگزاری ایمنا، در میان چهرههای ماندگار عاشورا، نامی کوچک اما پرفروغ میدرخشد؛ حضرت رقیه (س)، دختر سهساله امام حسین (ع) که با قامتی کوتاه و قلبی بزرگ، مظلومیتی تاریخی را به زبان کودکانه روایت کرد. او در میدان نبرد نبود، اما نگاهش، صدایش و اشکهای بیصدایش، سندی از عمق مصیبت کربلا شدند؛ گویی اگر بخواهیم روح عاشورا را در یک لحظه خلاصه کنیم، باید بنشینیم کنار خرابهای در شام و به چشمان اشکبار دختری خردسال نگاه کنیم.
امروز، قرنها پس از آن واقعه، دوباره تاریخ تکرار شده است؛ اینبار نه در شام بلکه در خانههای ساده ایران، در میان خواب نیمروزی کودکانی معصوم، بر سر سفرههای ساده، در بسترهای آرامِ کودکانهای که دیگر آرام نیستند. تابوتهای کوچک و سبک، این روزها بر دوش مردم ایران سنگینی میکنند، تابوتهایی با قصههایی ناتمام، قصههایی شبیه به قصه حضرت رقیه.
فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت روز گذشته اعلام کرد: وزارت بهداشت گزارش کاملی از وضعیت این روزها ارائه داده است، تا این لحظه، ۷۲ زن و کودک از جمله چهار مادر باردار که به همراه فرزند نازنینشان به شهادت رسیدند، آسمانی شدهاند. هفت بیمارستان، از جمله بیمارستان کرمانشاه، هدف مستقیم حملات قرار گرفتند، ۱۱ آمبولانس و ۶ پایگاه سلامت آسیب دیدهاند و شماری از شهدای ما، از دل جامعه درمانی، امدادگران و کادر سلامت کشور بودهاند. در این شرایط دشوار، بیش از هزار عمل جراحی انجام شد و در حالی که بیش از ۴ هزار مجروح پذیرش شدند، بیمارستانها همچنان به خدمترسانی به بیماران عادی ادامه دادند.
زهرای سهساله، سید علی پنجساله و دهها کودک دیگر، تنها بخش کوچکی از ۷۲ زن و کودکی هستند که در حملات بیرحمانه و جنایتبار رژیم صهیونیستی، جان خود را از دست دادند؛ کودکانی که تنها جرمشان زیستن در خاکی بود که بوی مقاومت و شرافت میدهد.
زهرا برزگر، در کنار مادرش، دکتر مرضیه عسکری فوق تخصص کودکان به شهادت رسید و علی، در کنار ۴ عضو دیگر خانواده اش، به آسمان پر کشید، این تابوتها را باید سر دست گرفت و رو به گوش ناشنوای نهادهای بینالمللی فریاد کشید «پس چه زمانی قرار است حقوق بشرتان واقعاً به کار بشر بیاید؟ پس کی قرار است واقعاً پشت بشر بایستید نه گرگ صفتانی که تنها نقاب انسان بر چهره دارند و وقیحانه از در امان بودن غیرنظامیان دم میزنند؟»
در این میان، صدای گریه مادران شهید، صداییست که دل هر انسانی را میلرزاند؛ اما این اشکها، تنها گریه نیستند؛ آنها فریادی خاموشاند، سندی زنده از تکرار مظلومیت تاریخی کودکان، از کربلا تا امروز.
کودکان، هیچ سلاحی در دست نداشتند. تنها اسباببازیهایشان، دفتر نقاشی و رویاهایشان از جهانی امن و مهربان بود، اما رژیم کودککش اسرائیل، حتی از لبخند بیپیرایه این فرشتگان هم نگذشت؛ گویی هنوز «باطل» از هیچ صدایی حتی کودکانهترینشان، نمیگذرد.
اما خون این کودکان، از هر فریادی رساتر است. آنها شهیدان بیدفاع نبردیاند که هنوز در جریان است و تابوتهای کوچکشان، پرچمهاییاند برافراشته از حقیقت، وجدان و مسئولیت.
ما امروز، نه تنها سوگواریم، که بیدارتر از همیشهایم. یاد حضرت رقیه (س) و کودکان شهید ایران، چراغیست که راه را نشانمان میدهد: راه ایستادگی در برابر ظلم، و دفاع از حقیقتی که با صدای گریه یک کودک، آغاز میشود و تا ابد ادامه دارد.
نظر شما