به گزارش خبرگزاری ایمنا از چهارمحالوبختیاری، ساعت هشت و نیم شب را نشان میداد، هفتم تیر ۱۳۶۰ چند سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شهر در جنبوجوش و مردم در رفتوآمد هستند که ناگهان صدای یک انفجار مهیب و ناگهانی فضای آرام شب را شکست و هالهای از وحشت را روی شهر انداخت، این صدا با قدرت و شدت به گوش مردم رسید به طوری که همه را به محل انفجار کشاند.
صدای انفجار سبب وحشت و اضطراب مردم شده بود، هر چند مردم در آن روزها با این صداها ناآشنا نبودند، روز قبل بود که انفجاری در مسجد ابوذر رخ داد اما این بار صدای انفجار به قدری مهیب بود که بسیاری از مردم خود را به محل انفجار رساندند.
محل حادثه، دفتر حزب جمهوری اسلامی در محله سرچشمه، بود شدت انفجار به اندازهای شهید بود که ساختمان به طور کامل ریزش کرده و تعداد زیادی از اعضای حزب که در جلسه حاضر بودند، در زیر آوار ماندند، به طوری که ساعتها طول کشید تا پیکرهای مطهر شهدا از زیر خروارها خاک بیرون آورده شود.
در این حادثه تروریستی که سازمان مجاهدین خلق آن را به عهده گرفت، ۷۲ نفر به شهادت رسیدند، یکی از این شهدا شهید رحمان استکی، نماینده مردم شهرکرد در مجلس شورای اسلامی بود، این شهید گرانقدر در زمان شهادت تنها ۳۱ سال سن داشت.
شهید رحمان استکی در سال ۱۳۲۹ در یک خانواده بسیار مذهبی در شهرکرد به دنیا آمد، به طوری که دوران کودکی و نوجوانی وی اغلب در مساجد و مجالس مذهبی گذشت و روح و جسم او با امور دینی آمیخته شد و همین موضوع سبب شد تا کم کم با فعالیتهای سیاسی آشنا شود، او مدتی بعد به منظور شناخت جریانات سیاسی و مبارزاتی به تهران نقل مکان کرد و اندکی بعد به توصیه دوستانش به شهرکرد بازگشت.
بعد از ورود شهید استکی به دانشگاه و شرکت در جلسات درس استاد محمدتقی جعفری و جلسات مخفی شهید بهشتی مسیر زندگی وی عوض شد، شهید استکی بعد از پایان دانشگاه و فارغالتحصیلی در رشته علوم تربیتی به شهرکرد بازگشت و بسیار پرشورتر از گذشته در مبارزات انقلابی شرکت کرد.
شیوه و سلوک شهید استکی به گونهای بود که بسیاری از دانشآموزان جذب او شده بودند و بسیاری از دانشآموزان بدون هیچ گونه ترس و واهمهای در اغلب راهپیماییها همراه او بودند و همین موضوع سبب شد تا مدیر وقت آموزش و پرورش وقت گزارش فعالیتهای مبارزاتیاش را به مقامات بالاتر منتقل کند اما هیچکدام از اینها سبب نشد تا رحمان استکی دست از مبارزه بکشد.

شهید استکی از همان ابتدا علاقه زیادی به انسجام مبارزاتی داشت و همیشه سعی میکرد تشکیلات منسجمی در شهرکرد ایجاد کند، همین موضوع سبب شد تا با اعلام تأسیس حزب جمهوری اسلامی و شناخت قبلی که وی از شهید بهشتی داشت، مقدمات تأسیس دفتر حزب جمهوری اسلامی را در شهرکرد فراهم کند.
وی با وجود فعالیتهای سیاسی که داشت اما همچنان در آموزش و پرورش خدمت میکرد و در کنار دانشآموزان و مردم بود و هیچگاه خود را جدا از بدنه جامعه نمیدانست و مردم هم با او احساس راحتی و رفاقتی عمیق داشتند، شهید استکی همیشه با صبوری و دلسوزی به حرفهای مردم گوش میداد تا بتواند کمکی به آنها کرده باشد.
با شروع زمزمههای انتخابات، نخستین دوره مجلس شورای اسلامی و ضرورت انتخاب فردی با تقوا و آشنا به امور حزب جمهوری اسلامی شهید رحمان استکی را به عنوان کاندیدای این حزب در شهرکرد معرفی کرد.
دیگر همه مردم با رحمان استکی آشنا بودند و راه و روش او را میشناختند و همین سبب شد تا وی با اکثریت آرا وارد مجلس شورای اسلامی شود، این شهید گرانقدر هیچگاه به پست نمایندگی به عنوان شغل و رتبه اجتماعی نگاه نمیکرد، بلکه نمایندگی را به عنوان یک وظیفه الهی پذیرفت تا بتواند از این مسیر به مردم خدمت کند.
مرتضی سجادی یکی از دوستان شهید رحمان استکی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در چهارمحالوبختیاری با بیان شاخصههای اخلاقی شهید میگوید: شهید رحمان استکی بسیار با روحیه بالایی داشت و همیشه در بین مردم بود او از همان دوران قبل از انقلاب فعالانه در مبارزات علیه رژیم پهلوی شرکت میکرد.
وی ادامه میدهد: شهید استکی زمانی که وارد مجلس شد از نمایندگان بسیار فعال به شمار میرفت و همچنین از مدیران حزب جمهوری اسلامی بود که در همه جلسات حزب حضور داشت.
سجادی میافزاید: شهید استکی در خانوادهای بسیار مذهبی و متدین و معتقد به جمهوری اسلامی بزرگ شد و پدرشان حاجرضا از بازاریان به نام شهرکرد بود و از قبل انقلاب با شهید باهنر و شهید بهشتی ارتباط داشت و به دلیل همین ارتباط نزدیک، زمانی که تشکیلات حزب جمهوری اسلامی راهاندازی شدف او هم دفتر حزب را در شهرکرد راهاندازی کرد.
وی میگوید: خیلی از بزرگان چهارمحالوبختیاری در آن زمان اصرار داشتند که شهید استکی در انتخابات خبرگان قانون اساسی شرکت کند اما ایشان شرایط سنی برای شرکت در این انتخابات را نداشت و بعداً او در انتخابات مجلس شرکت کرد و به عنوان نخستین نماینده شهرستان شهرکرد به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کرد.
سجادی ادامه میدهد: زمانی که خبر انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی به ما رسید، منتظر خبر شهادت رحمان بودیم اما به دلیل شدت انفجار و ریزش آوار ۲۴ ساعت بعد از انفجار پیکر مطهر شهید استکی پیدا شد و پیکر او پس از یک تشییع در شهرکرد و در منزل ابدی خود آرام گرفت.

فریدون استکی، برادر کوچکتر شهید رحمان استکی نیز در توصیف برادر خود به خبرنگار ایمنا میگوید: او از دوران کودکی اهل مسجد و دعا و تلاوت قرآن بود و در اوج مبارزات انقلابی ارتباط فعال و مؤثری با بزرگان انقلاب داشت و رابط تهران و استان بود.
وی ادامه میدهد: برادرم بعد از پیروزی انقلاب در آموزش و پرورش مشغول خدمت شد و همزمان در انتخابات مجلس شرکت کرد و با رأی بالای مردم وارد مجلس شد، شهید استکی با وجود سن کمی که داشت اما همیشه مورد اعتماد و وثوق مردم بود.
برادر شهید استکی میافزاید: رحمان ارتباط نزدیکی با شهید بهشتی داشت و دبیر جلسات حزب بود و در روز انفجار نیز در دفتر حزب حضور داشت و با یاران انقلابیاش آسمانی شد.
به گزارش ایمنا، حادثه هفتم تیر، اگرچه غمی بزرگ بر دل ملت ایران نشاند، اما خون پاک شهیدانی چون رحمان استکی، ریشههای نهال انقلاب را آبیاری کرد، امروز، نام این شهید گرانقدر نه تنها در میان صفحات تاریخ، بلکه در دل نسلهایی که برای عزت، آزادی و استقلال تلاش میکنند، جاودانه است، یاد و راه او، الهام بخش معلمان، نمایندگان و دلسوزان این سرزمین است که همچنان برای عدالت و حقیقت میکوشند.


نظر شما