۶ تیر ۱۴۰۴ - ۱۶:۲۰
عاشورا هنوز تمام نشده است

اولین جمعه‌ محرم صدای نوزادان در همایش شیرخوارگان حسینی به صحنه‌ای از تاریخ گره می‌خورد که هنوز زنده است؛ آنجا که علی‌اصغر (ع) در آغوش پدر فریاد مظلومیت شد، امروز کودکان بسیاری ادامه‌ همان فریادند؛ از غزه تا ایران.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، جمعه اول محرم جمعه نوزادانِ عاشورایی است؛ همایش شیرخوارگان حسینی، آئینی است که در نخستین جمعه محرم در سراسر ایران و بسیاری از کشورهای مسلمان برگزار می‌شود؛ گردهمایی مادران با نوزادانی در آغوش، با سربندهایی که نوشته است: یا علی‌اصغر.

صبح زودتر از همیشه بیدار می‌شوم. مقصد، همایش شیرخوارگان حسینی است؛ مراسمی که سال‌هاست در این روز مادران با نوزادان‌شان در آن حاضر می‌شوند تا با زبان اشک، با امام حسین علیه السلام عهد ببندند.

وارد سالن که می‌شوم، فضا حال و هوای عجیبی دارد. سکوتی نرم نشسته روی همه چیز، حتی روی گریه‌های گاه‌گاه نوزادان. چادرهای مشکی، سربندهای سبز و سرخ، بوی گلاب و صدای لالایی‌های محزون ویژگی‌های خاص این مراسم است؛ مادرها روی زمین نشسته و نوزادان را در آغوش گرفته‌اند. بعضی نوزادان خواب هستند، آرام و بی‌خبر؛ بعضی چشم گشوده و در چهره مادر خیره شده‌اند.

روبه‌رویم مادری با دقت به پیشانی فرزندش سربند می‌بندد؛ رویش نوشته «یا علی‌اصغر». نگاهش مطمئن و آرام است، انگار دارد نوزادش را برای مأموریتی آماده می‌کند. چند قدم آن‌طرف‌تر، مادری دیگر کودکش را تکان می‌دهد تا بخوابد. آرام لالایی می‌خواند؛ ناگزیر به یاد کربلا می‌افتم؛ به یاد ظهر داغ عاشورا؛ به حضرت رباب و مادری در صحرایی خشک با نوزادی تشنه. به یاد امام حسین می‌افتم که کودک شش‌ماهه‌اش را نه برای جنگ بلکه برای نشان دادن اوج مظلومیت بلند کرد.

اما مگر این مظلومیت، همان‌جا تمام شد؟ مگر دست‌هایی که به گلوی علی‌اصغر (ع) تیر انداختند، فقط به یک روز و قوم محدود ماندند؟ نه. تاریخ، گواهی می‌دهد که مظلومیت کودکان، یکی از نخستین و ماندگارترین نشانه‌های ستم است. از همان عصر عاشورا تا امروز این صحنه بارها تکرار شده است. تنها لباس‌ها عوض و اسلحه‌ها مدرن‌تر شده‌اند، اما ماهیت ظلم، همان است.

امروز، در میانه عصر تکنولوژی و شعارهای حقوق بشر هنوز صدای گریه نوزادی در زیر آوار غزه گم می‌شود؛ نوزادان و کودکانی که نه دشمنی کرده‌اند و نه حتی فرصت داشته‌اند مفهوم دشمنی را درک کنند. تنها گناه‌شان، تولد در سرزمینی است که می‌خواهد در جبهه حق بایستد و تسلیم باطل نشود؛ تصاویر کودکان مجروح، نوزادان بی‌جان و پدران و مادرانی که تابوت‌هایی کوچک در آغوش دارند، برای ما تازه نیست. اما هر بار، داغ آن تازه‌تر است.

اکنون این زخم به ما نزدیک‌تر شده است؛ در حمله تجاوزگرانه رژیم صهیونیستی به ایران در اصفهان، نوزادی پیش از آن‌که پا به دنیا بگذارد، شهید شد. جنینی که هنوز قلبش درست شکل نگرفته بود اما به‌خاطر دشمنی بی‌رحمانه، جانش را از دست داد؛ او حتی فرصت نیافت اولین نگاهش را به آسمان بیندازد؛ تنها یک تابوت از او برای ما و تاریخ باقی ماند. او نامی نداشت، اما شهادتش صدا داشت. صدایی که به جمع شهیدان بی‌نام تاریخ پیوست. او، ادامه همان علی‌اصغر بود؛ فرزندی بی‌گناه که گواه بر این است که ظلم، هنوز کودک می‌کشد.

این روزها دیگر همایش شیرخوارگان، فقط یک مراسم آئینی و سوگواری برای نوزاد شش‌ماهه امام حسین نیست. این‌جا، مادران آمده‌اند تا بگویند علی‌اصغر هنوز در یاد ما زنده است؛ آمده‌اند تا مظلومیت کودکان را به صحنه بیاورند؛ انگار این همایش، اعلام حضور است. حضوری که از دل تاریخ می‌آید و در دل امروز جاری می‌شود. از ربابِ کربلا تا مادران غزه و ایران.

در پایان مراسم، صدای لبیک مادران بلند می‌شود؛ لبیک‌هایی که نه‌تنها از سر ارادت، بلکه از سر درک است. درکی از هدفی که هنوز هم می‌ارزد برایش ایستاد؛ در آغوش هر مادر، کودکی آرام گرفته است که شاید هنوز زبان باز نکرده، اما شهادت می‌دهد که عاشورا هنوز زنده است.

کد خبر 879750

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.