تبریک سه‌گانه به ملت/ اسرائیل زیر پا لِه شد آمریکا سیلی خورد

مهم‌ترین عناوین روزنامه‌های امروز _شنبه هفتم تیر_ را در ادامه می‌خوانید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانه‌های آزاد، روزنامه‌ها و مطبوعات در هر جامعه‌ای از ارکان توسعه و دموکراسی به‌شمار می‌آید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به‌صورت روزانه در دستور کار خود دارد.

روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «محرم با نام وطن» نوشت: «با پایان جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران، یک رویداد انعکاس بسیاری در ایران داشت و توجه همگان را به خود جلب کرد. این رویداد، اولین مداحی حاج محمود کریمی، مداح ایرانی در اولین روز محرم بود. محمود کریمی در این مداحی از ملودی یا آهنگ «ای ایران» مرحوم «محمد نوری» بهره گرفت و آن را با مفاهیم مذهبی تلفیق کرد. آیا این تلفیق، به معنای تلاشی برای تقویت هویت دیرینه ایرانیان است؛ هویتی که ملیت و مذهب، دو عنصر مقوم و رکن اساسی آن هستند؟ اساساً چرا امروز تقویت این پیوند ضروری است؟ این موضوعی است که با یک استاد دانشگاه و یک پژوهشگر مطالعات اجتماعی دین و تشیع به بحث گذاشته شد. از آنجا که این بحثی پردامنه و مهم است می‌طلبد از ابعاد مختلف مورد بررسی و کنکاش بیشتر قرار گیرد از همین رو روزنامه ایران آماده انتشار دیدگاه صاحبنظران در این مورد است.

سید رحیم ابوالحسنی، استاد اندیشه سیاسی دانشگاه تهران

پیوند میان هویت ایرانی و تشیع از کجا آغاز شد؟ اساساً نسبت تشیع و ایران در طول تاریخ به چه صورت بوده است؟

پایه‌گذاری این پیوند به دوره صفویه بازمی‌گردد. صفویان توانستند ملت ایران را با هویتی مشخص، آن هم مذهبی و شیعی، شکل دهند. ایران در آن دوره با تهدید خارجی، بویژه عثمانی‌ها مواجه بود. صفویان برای ایجاد وحدت ملی، تشیع را به عنوان مذهب رسمی اعلام کردند و روحانیون شیعه را از لبنان به ایران آوردند. این اقدام باعث شد هویت شیعی به عنوان یک عنصر انسجام‌بخش در برابر تجاوزات خارجی عمل کند. اساساً هویت ملی ایران از آن زمان شکل گرفت و ریشه گرفت. تا پیش از صفویه، مقاومت‌هایی به نام ایران وجود داشت؛ اما این مقاومت‌ها بیشتر منطقه‌ای و مقطعی بود. مثلاً در خراسان، سیستان، طبرستان و دیلم، ایرانی‌ها در برابر سلطه اعراب مقاومت می‌کردند، اما این مقاومت‌ها به‌صورت ملت و با هویت سیاسی و فرهنگی مشخص نبود. صفوی‌ها بودند که برای اولین‌بار توانستند چنین ملتی را برپایه هویت سیاسی و مذهبی به صورت توأمان تشکیل دهند. در ادامه، اما مسیر تغییر یافت. کما اینکه در دوران قاجار، می‌بینیم نوعی تلاش برای احیای هویت ملی و فرهنگی ایران صورت گرفت، مثلاً برای بازپس‌گیری سرزمین‌های ازدست‌رفته دوران صفویه. اما با نفوذ مدرنیته غربی در اواخر قاجار، روشنفکران به سمت هویت فردی و غرب‌گرا گرایش یافتند. این چرخش فکری باعث شد که هویت ملی که با فرهنگ دینی پیوند خورده بود تا حدی تضعیف شود.

انقلاب اسلامی حاصل همگرایی گفتمان ملی، چپ مذهبی و اسلام سیاسی بود. پس از پیروزی، جریانی تلاش کرد انقلاب را در قالب اسلام سنتی معرفی کند. انجمن حجتیه و بعدها برخی از روحانیون در این راستا فعالیت داشتند. پس از رحلت امام (ره)، این گفتمان قدرت گرفت و دو جریان دیگر، یعنی لیبرال‌ها و اسلام‌گرایان چپ (خط امامی‌ها) به حاشیه رانده شدند. با این حال در سه دهه اخیر، برخی اقشار و جریان‌ها بیش از آنکه با مارکسیست‌ها یا لیبرال‌ها مقابله کنند، مع‌الأسف با هویت ملی مبارزه کردند. این درحالی است که در مواقع بحرانی، نمی‌توان صرفاً با تکیه بر یک گفتمان مردم را پای کار آورد.

محسن حسام مظاهری، پژوهشگر مطالعات اجتماعی دین و تشیع

از ضرورت احیا و بازتولید امر ملی در «مناسک دینی» گفتید. اما این امر پیچیده است. این اتفاق چطور ممکن خواهد بود؟

یک نکته مهم این است که مناسک دینی ویژگی بازتابی دارند، به این معنی که بازتاب‌دهنده دغدغه‌ها، نظام مسائل و منافع جامعه در هر دوره‌اند. به بیان دیگر، مناسک در هر دوره تاریخی آیینه‌ای از وضعیت اجتماعی همان دوره هستند. این بازتاب بویژه در بخش‌هایی از جامعه که تعلقات مذهبی قوی‌تری دارند واضح‌تر دیده می‌شود. در هر دوره، نهادهای حاکمیت، روحانیت و سایر کنشگرانی که در شکل‌گیری فضای مذهبی و فرهنگ دینی اثرگذارند، نقش مهمی در این زمینه دارند. هرچه «امر ملی» در میان این گروه‌های اثرگذار و بدنه دینداران بیشتر مطرح باشد، بازتاب آن را در مناسک دینی نیز مشاهده می‌کنیم. در دیگر عرصه‌ها نیز چنین است. در دو سه دهه اخیر، شاهد تحولاتی در گفتمان دینی بوده‌ایم. به این معنی که گفتمان «اسلام ایران» به‌تدریج جای خود را به گفتمان «اسلام اسلام» و حتی «شیعه شیعه» داد. توسعه مناسک دینی، بویژه در دو دهه اخیر با شتاب چشمگیری همراه بود و با تقویت سویه‌های مذهبی شیعی همراه شده است. همچنین به‌مرور، گفتمان شیعی غلیظ‌تر، مناسک مذهبی پررنگ‌تر و تمایزات هویتی برجسته‌تر شده‌اند. همچنین به‌مرور، گفتمان شیعی غلیظ‌تر، مناسک مذهبی پررنگ‌تر و تمایزات هویتی برجسته‌تر شده‌اند. این تحولات در مناسک نیز بازتاب یافته و منجر به رشد مناسکی شد که به‌صورت انحصاری شیعی هستند. تریبون‌ها و گفتارهایی که صرفاً ادبیات شیعی را دنبال می‌کنند، نیز تقویت شده‌اند. برپایه چنین پیشینه‌ای، برای احیا و بازسازی مناسک مذهبی با محوریت امر ملی، ابتدا باید این تحول در جامعه، بویژه در میان جامعه مذهبی و نیروهای اثرگذار در فرهنگ دینی رخ دهد. تا زمانی که مسأله ملی، هویت ملی و ایرانیت، در میان روحانیت، نمایندگان گفتمان دینی و حاملان این گفتمان موضوعیت نیابد، نمی‌توان انتظار بازتاب آن را در مناسک دینی داشت. به همان میزان که این مفاهیم در جامعه غایب باشند، انعکاس آنها نیز در مناسک دیده نخواهد شد. بنابراین، این فرآیند پیچیده از خود مناسک آغاز نمی‌شود، بلکه مناسک، نتیجه تحولاتی هستند که در جامعه و گفتمان دینی رخ می‌دهند.

شواهد تاریخی پیوند میان دو عنصر ملت و مذهب یا ملت و اسلام، در تاریخ ایران چه بوده است؟

نمونه‌های تاریخی فراوانی داریم. از دوران صفویه به این طرف، بجز چند مقطع کوتاه، گفتمان مسلط در ایران، پیوند نهاد سلطنت و دیانت بوده است. این دو، مقوم و پشتیبان همدیگر بودند. شاهان ایرانی از صفویه به بعد، حتی در دوره پهلوی خودشان را شاه مملکت شیعه معرفی می‌کردند که حافظ منافع شیعیان است. در امتداد چنین پیوندی، عنصر وطن و ملیت هم با باور دینی پیوستگی یافته‌است که تبلور آن را در مقوله تشیع ایرانی می‌بینیم. به همین جهت است که در ادوار مختلف و مواقعی که کشور نیاز به بسیج اجتماعی دارد، ادبیات دینی متناسب تولید شده و مناسک این نقش را برعهده می‌گیرند. از جنگ چالدران گرفته تا جنگ‌های ایران و روس و نمونه نزدیک‌تر جنبش مشروطه. عنصر میهن در مناسک و ادبیات مذهبی و منبرها مشهود و پررنگ است. اما با پیروزی انقلاب اسلامی، پیوند دیانت و سلطنت طبعاً شکسته می‌شود و ادبیاتی به عنوان گفتمان مذهبی رسمی حاکم می‌شود که مبتنی بر اسلام سیاسی است که یکی از ویژگی‌هایش جهان‌گرایی و فراملی‌گرایی، یا به تعبیر دیگر امت‌گرایی است. گفتمانی که کمتر به عنصر ملیت توجه نشان می‌دهد. به همین جهت در دهه‌های اخیر با غیبت امر ملی در ادبیات مذهبی و مناسکی مواجه بوده‌ایم.

علی رغم تحولات گسترده و عمیقی که جامعه ایرانی در این چند دهه تجربه کرده و نیز تحولاتی که نهاد دین جامعه ایران تجربه کرده است، اما همچنان شواهد و پژوهش‌ها نشان می‌دهند که عنصر دین، عنصری اثرگذار در جامعه است و نمی‌شود بدون توجه به نهاد دین از امر دینی سخن گفت. در چنین جامعه‌ای نه نهاد دین مستغنی از امر ملی و ملیت است و نه می‌توانیم بدون توجه به موقعیت و مسائل نهاد دینی، امر ملی را به طور کامل محقق کنیم. در چنین شرایطی اگر در توازن و تعادل میان این دو نهاد اختلال ایجاد شود، آسیب این امر متوجه هر دو خواهد بود. به عبارت دیگر، هم نهاد دینی به ملیت نیاز دارد و هم ملیت برای دوام و قوام خود نیازمند نهاد دینی است. این موضوعی است که تجربه تاریخی ما آن را تأیید می‌کند.»

تبریک سه‌گانه به ملت/ اسرائیل زیر پا لِه شد آمریکا سیلی خورد

روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اسرائیل زیر پا لِه شد آمریکا سیلی خورد» نوشت: «رهبر معظم انقلاب اسلامی، در سومین پیام تلویزیونی به مردم با تأکید بر اینکه رژیم صهیونی زیر ضربات جمهوری اسلامی ایران از پا درآمد و له شد، به یکی از اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر اینکه ایران باید تسلیم شود، اشاره و تصریح کردند: این حرف البته برای دهان رئیس‌جمهور آمریکا خیلی بزرگ و مایه استهزای کسانی است که ایران با عظمت و با تاریخ و فرهنگ کهن و عزم پولادین ملی را می‌شناسند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی، در سومین پیام تلویزیونی به مردم، پیروزی ملت ایران بر رژیم صهیونیستی و ضربات مهلک نیروهای مسلح به این رژیم و همچنین پیروزی بر رژیم آمریکا و سیلی سخت جمهوری اسلامی به آن در برابر حمله بدون دستاورد آنها به مراکز هسته‌ای ایران را درخور تبریک دانستند و با تأکید بر اینکه تبریک سوم، تبریک اتحاد و اتفاق فوق‌العاده ملت ایران است، در خصوص اظهارات گستاخانه رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر تسلیم ایران، گفتند: این اظهارات حقیقت دشمنی آنها با ملت ایران را افشا و مشخص کرد بهانه‌های آنها همچون هسته‌ای، موشکی و حقوق بشر در واقع برای پنهان کردن این واقعیت است که به کمتر از تسلیم ملت ایران راضی نمی‌شوند. البته ملت ایران همواره عزیز و پیروز است و هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد و این مهمل‌گویی رئیس‌جمهور آمریکا که برای دهان او هم خیلی بزرگ است، مایه استهزای افراد خردمند و دانا است. ایشان پاسخ کوبنده ایران به رژیم صهیونیستی و آمریکا را نشان‌دهنده این واقعیت خواندند که در آینده نیز هر تعرضی صورت بگیرد هزینه دشمنی و تعرّض هزینه‌ای بالا برای متجاوز خواهد بود.

حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در این پیام با گرامیداشت یاد شهیدان گرانقدر و سرداران و دانشمندان ارزشمند شهید، خطاب به ملت گفتند: این پیروزی چند تبریک لازم دارد. یک تبریک، پیروزی بر رژیم جعلی صهیونیستی است که با وجود آن همه هیاهو و ادعا در زیر ضربات جمهوری اسلامی تقریباً از پا در آمد و لِه شد.

ایشان با تأکید بر اینکه توانایی جمهوری اسلامی در وارد کردن چنین ضربات کوبنده‌ای در مخیّله صهیونیست‌ها نمی‌گنجید، افزودند: نیروهای مسلح ما به کمک الهی توانستند از دفاع چند لایه و پیشرفته آنها عبور و بسیاری از مناطق شهری و نظامی آنها را زیر فشار موشک‌ها و تهاجم قوی سلاح‌های پیشرفته خود با خاک یکسان کنند.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: رژیم صهیونیستی باید بداند که تعرض به جمهوری اسلامی هزینه سنگینی برای آن خواهد داشت که بحمدالله این اتفاق افتاد و افتخار آن متعلق به نیروهای مسلح و مردم عزیزمان است که این نیروها را در درون خود پرورش داده و با پشتیبانی، دست آنها را برای چنین کار بزرگی، باز و قوی کردند.

ایشان تبریک دوم به ملت ایران را مربوط به پیروزی بر رژیم آمریکا خواندند و خاطرنشان کردند: رژیم آمریکا وارد جنگ مستقیم شد چرا که احساس کرد اگر وارد نشود رژیم صهیونیستی به‌کلی نابود خواهد شد بنابراین برای نجات رژیم وارد شد اما هیچ دستاوردی از این جنگ نداشت.

حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای حمله به مراکز هسته‌ای کشورمان را درخور پیگیری جزایی مستقل در دادگاه‌های بین‌المللی خواندند و افزودند: البته آنها هیچ کار مهمی نتوانستند انجام دهند و بزرگ‌نمایی غیرمتعارف رئیس‌جمهور آمریکا نشان‌دهنده احتیاج او به پوشاندن حقیقت مهمِ پیروزی جمهوری اسلامی بود.

ایشان با اشاره به سیلی سخت و متقابل جمهوری اسلامی به آمریکا با حمله پایگاه مهم آنها در منطقه یعنی العُدید، خاطرنشان کردند: آمریکایی‌ها که حمله خود را بزرگنمایی کردند در قبال پاسخ ایران دست به کوچک‌نمایی زدند در حالی که این اتفاق بزرگی است که نشان داد جمهوری اسلامی به مراکز مهم آمریکا در منطقه دسترسی دارد و در وقت مقتضی علیه آنها اقدام می‌کند.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این حادثه در آینده نیز قابل تکرار است و هر زمان تعرّضی صورت بگیرد، هزینه بالایی برای دشمن و متعرّض در پی خواهد داشت.

ایشان تبریک سوم را تبریک اتحاد و اتفاق فوق‌العاده ملت ایران در برابر تجاوز برشمردند و افزودند: ملت نود میلیونی، یک‌صدا، شانه به شانه و بدون هیچ‌گونه تفاوتی در خواسته‌ها و اهداف خود یکپارچه ایستادند، شعار دادند، از اقدام نیروهای مسلح حمایت کردند و پس از این نیز همین‌گونه خواهد بود.

حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای خاطرنشان کردند: ملت ایران، بزرگواری و شخصیت ممتاز و برجسته خود را نشان داد و ثابت کرد که در هنگام لازم، یک‌صدا از این ملت شنیده خواهد شد.

ایشان در بیان نکته‌ای اساسی از حوادث اخیر با اشاره به یکی از اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر اینکه ایران باید تسلیم شود، گفتند: این حرف البته برای دهان رئیس‌جمهور آمریکا خیلی بزرگ و مایه استهزای کسانی است که ایران با عظمت و با تاریخ و فرهنگ کهن و عزم پولادین ملی را می‌شناسند اما این اظهارات یک حقیقتی را لو داد که معارضه آمریکا با ایران از اول انقلاب تاکنون تحت عناوینی همچون حقوق‌بشر، دموکراسی، حقوق زن، غنی‌سازی و مسئله هسته‌ای و یا توان ساخت موشک، همگی بهانه‌جویی بوده و آنها در واقع فقط به دنبال تسلیم ایران هستند.»

تبریک سه‌گانه به ملت/ اسرائیل زیر پا لِه شد آمریکا سیلی خورد

روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پیروزی‌های این ۱۲ روز را باید کامل کرد» نوشت: «سرانجام آنچه مدت‌ها بود تلاش می‌کردند ما را از آن بترسانند، رخ داد. دشمن صهیونی به خاک میهن ما تجاوز کرد و البته جمهوری اسلامی ایران در نبردی ۱۲ روزه و نابرابر، هیمنه پوشالی ائتلاف امریکایی- صهیونیستی را در هم شکست و نشان داد دوران یکجانبه‌گرایی، تحقیر ملت‌ها و تروریسم دولتی پایان یافته است. دشمنی که با غرور و توهم برتری نظامی، جنگ را آغاز کرد، با خواری و دست‌افشانی برای آتش‌بس، میدان را ترک کرد.

آمریکا و رژیم‌صهیونیستی که با هزاران میلیارد دلار تجهیزات نظامی، پیشرفته‌ترین سامانه‌های دفاعی و حمایت‌های اطلاعاتی گسترده وارد میدان شده بودند، در برابر اراده ملتی مقاوم و توان بومی متکی بر ایمان و عقلانیت، ناکام ماندند. موشک‌های نقطه‌زن و قدرتمند ایران که گنبد آهنین را به سخره گرفتند و پهپادهایی که لایه‌های دفاعی دشمن را شکافتند، نه‌فقط قدرت دفاعی ایران بلکه مرزهای بازدارندگی محور مقاومت را از زمین تا آسمان ارتقا دادند.

تل‌آویو، روزها و شب‌هایی را تجربه کرد که ساکنان غزه مدت‌هاست در آن زیسته‌اند. صهیونیست‌ها دیگر نمی‌توانند وانمود کنند که امنیت دارند. صفیر آژیرها، فرار صهیونیست‌ها به پناهگاه‌ها و فلج شدن تأسیسات حیاتی، سیلی محکمی بود که همزمان بر گونه نتانیاهو و ترامپ فرود آمد.

اما آنچه این پیروزی را عمیق‌تر می‌کند، شکست دشمن در میدان اجتماعی و افکار عمومی است. سال‌ها تلاش بی‌وقفه دشمن برای تضعیف اعتماد عمومی به نظام اسلامی، در این جنگ، به نقطه معکوس رسید. موج حمایت مردمی، وحدت جریان‌های سیاسی و خروش میلیونی ملت ایران در حمایت از مقاومت، خواب‌های آشفته تحلیلگران غربی را به کابوس بدل کرد. محبوبیت بی‌سابقه رهبر معظم انقلاب‌اسلامی در سطح ملی و فراملی، خنثی‌کننده تمامی پروژه‌های جنگ روانی بود.

از سوی دیگر، سازمان‌های به‌اصطلاح بین‌المللی، همان‌ها که در برابر جنایات صهیونیست‌ها در غزه کر و کور بودند، این‌بار نیز رسوا شدند. سکوت شورای امنیت، بی‌عملی آژانس و وارونه‌گویی رسانه‌های غربی، نشان داد که حقوق بشر در قاموس غرب، تنها ابزاری برای سلطه است.

جنگ ۱۲ روزه بار دیگر به ما آموخت که تنها زبان قابل‌فهم برای دشمنان، زبان قدرت و مقاومت است. این جنگ نه یک نبرد نظامی، بلکه یک تحول راهبردی در موازنه قدرت در جهان بود. در یک‌سو رژیمی جعلی با حمایت مستقیم اطلاعاتی و عملیاتی سنتکام و پشتیبانی تمام‌عیار اروپای غربی و آمریکا قرار داشت و در یک‌سو کشوری مستقل که سال‌هاست تحت تحریم‌های اقتصادی سنگین زمان قرار دارد. آتش مستمر و پرقدرت ایرانی چنان صهیونیست‌ها را «بیچاره» کرد که ترامپ و نتانیاهو را ناچار به توقف جنگ کرد تا بیش از این جامعه اشغالگر آسیب نبیند.

البته دشمن ضربه خورده، سرخورده و سردرگم است. اما ما باید هوشیار بمانیم. تجربه نشان داده است که امریکای زخم‌خورده، برای ترمیم شکست، ممکن است دست به توطئه‌های اقتصادی، امنیتی یا رسانه‌ای بزند. بنابراین، تقویت توان بازدارندگی وحدت داخلی و آمادگی همه‌جانبه برای مواجهه با سناریوهای آتی، بیش‌ازپیش ضروری است.

امروز در این فرصت توقف جنگ که نمی‌دانیم تا چه زمان ادامه خواهد داشت، باید به‌طور همزمان برای بازدارندگی دفاعی و اجتماعی به‌طور توأمان تلاش کرد. باید هم صف واحدی را که در این روزها در جامعه‌مان پدید آمد، حفظ کنیم و هم خلأ‌های احتمالی دیوار دفاعی و قدرت تهاجمی کشور را ترمیم کنیم. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَدَّ الَّذِینَ کفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکمْ وَأَمْتِعَتِکمْ فَیمِیلُونَ عَلَیکمْ مَیلَهً وَاحِدَهً» (کفار مایلند شما از سلاح‌ها و سازوبرگ جنگی خود غفلت ورزید، تا یک باره به شما هجوم آورند.) سلاح و سازوبرگ ما در این جنگ ترکیبی هم اقتدار نظامی ما است و هم انسجام اجتماعی ما. آنان منتظرند در هریک از این دو جبهه رخنه‌ای یا ضعفی بیابند تا بتوانند از آن برای ضربه زدن به ایران عزیز استفاده کنند. باید این پیروزی را با هوشیاری تمام‌عیار کامل کرد.»

تبریک سه‌گانه به ملت/ اسرائیل زیر پا لِه شد آمریکا سیلی خورد

روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «چرا باکو لرزید؟» را برگزید و نوشت: «پس از آتش‌بس اخیر و فروکش کردن تنش‌ها در منطقه، اخبار مربوط به انفجارهای مشکوک در جمهوری باکو جلب توجه کرده است. انفجارهای شامگاه پنجشنبه در شهر باکو شهروندان این شهر را برای ساعاتی در شوک و وحشت فرو برد؛ انفجارهایی وحشتناک که لرزش آن در بسیاری از مناطق مسکونی باکو احساس شد و تصاویر بسیاری نیز از محل حادثه در رسانه‌ها منتشر شده است. پس از انتشار این تصاویر و اعزام نیروهای امدادی به محل حادثه، روایت‌های ضد و نقیضی در رسانه‌های این کشور منتشر شد. منابع محلی در باکو از وقوع یک انفجار شدید در محدوده استودیوی فیلمسازی «جعفر جبارلی» این شهر خبر دادند. به گفته شاهدان عینی، صدای چند انفجار متوالی شنیده شد و موج انفجار به حدی شدید بود که ساختمان‌های اطراف به لرزه درآمدند. برخی ساکنان ادعا کرده‌اند جسمی به داخل این تأسیسات برخورد کرده و انفجار دقیقاً در همان نقطه رخ داده است. پس از این بود که روایات ضد و نقیض مقامات باکو منتشر شد. در پی انتشار این گزارش‌ها، وزارت صنایع دفاعی جمهوری باکو با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد هیچ‌گونه انفجار یا آتش‌سوزی‌ای در کارخانه «آلوو» وابسته به این وزارتخانه رخ نداده است.

این بیانیه در پاسخ به گمانه‌زنی‌هایی منتشر شد که محل انفجار را در این کارخانه اعلام کرده بودند. در همین حال، وزارت شرایط اضطراری (FHN) باکو نیز در اظهارنظری مجزا تأکید کرد حادثه مربوط به انفجار مواد آتش‌بازی مورد استفاده در فیلمبرداری بوده و هیچ رویداد نظامی یا امنیتی در این زمینه تأیید نشده است. تحقیقات درباره منشأ دقیق حادثه ادامه دارد و مقامات رسمی هنوز توضیح نهایی و قانع‌کننده‌ای ارائه نکرده‌اند. در همین حین رئیس‌جمهور کشورمان در تماس تلفنی با الهام علی‌اف و درخواست برای تحقیق درباره پهپادها و ریزپرنده‌هایی که در جنگ اخیر از حریم هوایی این کشور وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شده‌اند، توضیح خواست.

مهدی سبحانی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان نیز در اظهارنظری اعلام کرد: گزارش‌هایی مبنی بر اینکه از خاک جمهوری آذربایجان در تجاوز اخیر علیه ایران نیز استفاده شده است وجود دارد. وی خاطرنشان کرد: «ما اطلاعاتی دریافت کرده‌ایم مبنی بر اینکه تعداد کمی پهپاد از خاک کشورهای همسایه به داخل خاک ایران پرواز کرده‌اند». مهدی سبحانی افزود: اطلاعات مربوط توسط اطلاعات ایران ارائه شده است. سفیر ایران ادامه داد پاسخ ایران تا حد زیادی به نتایج این تحقیقات بستگی دارد. همچنین همان‌طور که اشاره شد،

رئیس‌جمهور در گفت‌وگوی تلفنی با همتای آذربایجانی خود خواستار بررسی و راستی‌آزمایی برخی اخبار درباره تعرض پهپادها و ریزپرنده‌های رژیم صهیونیستی به آسمان ایران از طریق فضای سرزمینی آن کشور شد. مسعود پزشکیان پیش از ظهر پنجشنبه گذشته با الهام علی‌اف، رئیس‌جمهوری باکو تلفنی گفت‌وگو کرد. رئیس‌جمهور در این تماس با اشاره به تجاوز رژیم صهیونیستی اظهار داشت: ما هیچ‌گاه آغازگر هیچ جنگی نبوده و نیستیم و این رژیم صهیونیستی بود که برخلاف قوانین بین‌المللی به ایران حمله کرد. این در حالی است که طبق قواعد بین‌المللی حمله به مراکز هسته‌ای حتی در جنگ‌ها نیز ممنوع و جنایت علیه بشریت محسوب می‌شود.

در ادامه این مکالمه، الهام علی‌اف ضمن ابراز تأسف بابت حمله تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به ایران و کشته شدن مردم بی‌گناه در جریان این حملات، از برقراری آتش‌بس استقبال و ابراز خوشحالی کرد. وی با تاکید بر احترام به تمامیت ارضی و حاکمیت ملی ایران گفت: از همان ابتدای این تجاوزها، از طریق وزیر خارجه خود با اعلام محکومیت این حملات، تصریح کردیم اجازه نمی‌دهیم آسمان جمهوری آذربایجان علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده شود و بر آسمان خود تسلط کافی داریم.

رئیس‌جمهوری باکو شایعات مربوط به استفاده رژیم صهیونیستی از آسمان جمهوری باکو برای حمله به ایران را تکذیب و خاطرنشان کرد: دولت آذربایجان به هیچ‌وجه اجازه نمی‌دهد از آسمانش علیه کشور دوست و برادر جمهوری اسلامی ایران استفاده شود. علی‌اف با تاکید بر اراده این کشور به گسترش روابط با ایران در همه زمینه‌ها تصریح کرد: ما خواهان ارتباط عمیق و گسترده‌تر با ایران در زمینه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی هستیم و در این راستا با توجه به حضور مقامات روس مرتبط با اجرای پروژه کریدور شمال- جنوب در روزهای آینده در باکو، می‌خواهم هیأتی از ایران برای برگزاری نشست‌های سه‌جانبه در این زمینه اعزام شود. رئیس‌جمهوری باکو همچنین از پزشکیان برای شرکت در اجلاس آتی اکو در این کشور دعوت کرد.

رئیس‌جمهوری باکو شایعات مربوط به استفاده رژیم صهیونیستی از آسمان جمهوری باکو برای حمله به ایران را تکذیب و خاطرنشان کرد: دولت آذربایجان به هیچ‌وجه اجازه نمی‌دهد از آسمانش علیه کشور دوست و برادر جمهوری اسلامی ایران استفاده شود. علی‌اف با تاکید بر اراده این کشور به گسترش روابط با ایران در همه زمینه‌ها تصریح کرد: ما خواهان ارتباط عمیق و گسترده‌تر با ایران در زمینه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی هستیم و در این راستا با توجه به حضور مقامات روس مرتبط با اجرای پروژه کریدور شمال- جنوب در روزهای آینده در باکو، می‌خواهم هیأتی از ایران برای برگزاری نشست‌های سه‌جانبه در این زمینه اعزام شود. رئیس‌جمهوری باکو همچنین از پزشکیان برای شرکت در اجلاس آتی اکو در این کشور دعوت کرد.»

تبریک سه‌گانه به ملت/ اسرائیل زیر پا لِه شد آمریکا سیلی خورد

روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «مرز باریک همسایگی و همدستی» را برگزید و نوشت: «در میانه جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و تحولات پرشتاب امنیتی و ژئوپلیتیکی منطقه، روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان در موقعیتی پیچیده و شکننده قرار گرفته است؛ وضعیتی که بیش از آنکه تحت تأثیر بیانیه‌های دیپلماتیک رسمی باشد، اکنون به‌وضوح در میدان روایت‌ها، شبکه‌های اجتماعی و افکار عمومی شکل می‌گیرد. انتشار گسترده شایعات و گمانه‌زنی‌ها در فضای مجازی مبنی بر نقش غیرمستقیم یا حداقل حمایت باکو از عملیات پهپادی اسرائیل علیه ایران، یک بار دیگر ضرورت بازخوانی ابعاد پنهان و پیدای مناسبات تهران-باکو را در سطح بالای امنیتی برجسته کرده است.

در چنین شرایطی، چالش اصلی نه‌صرفا مرز مشترک یا رقابت‌های سنتی در قفقاز جنوبی، بلکه تلاقی ناهمگون سیاست‌های امنیتی، گرایش‌های ایدئولوژیک و وابستگی‌های راهبردی جمهوری آذربایجان با رژیم اسرائیل است؛ بازیگرانی که از منظر تهران، در پی مهار و تضعیف نقش منطقه‌ای ایران هستند. این در حالی است که دولت‌های دو کشور، در بیان رسمی خود، پیوسته بر همکاری و احترام متقابل تأکید دارند، اما زیر پوست این گفتمان دیپلماتیک، سطحی از بی‌اعتمادی مزمن در حال شکل‌گیری مجدد است.

افزایش حجم داده‌های غیررسمی، گزارش‌های تأییدنشده از ورود پهپاد از مرزهای شمال غربی و بازگشایی معنادار مرز آستارا در روزهای آغازین درگیری، همه و همه به پرسشی کلیدی دامن می‌زند؛ آیا باکو می‌تواند در بزنگاه‌های حساس منطقه‌ای، خود را از سایه سنگین بازیگران فرامنطقه‌ای رها کند و همچنان در نگاه افکار عمومی ایران، شریک قابل اعتمادی باقی بماند؟

در واقع، آزمون اعتماد تهران و باکو دیگر صرفاً در سطح مذاکرات رسمی یا تماس‌های تلفنی میان مقامات تعریف نمی‌شود، بلکه اکنون در میدان باورها، حافظه تاریخی و برداشت‌های نخبگان سیاسی و امنیتی شکل گرفته و آینده این روابط، در گرو پاسخ‌های شفاف به همین پرسش‌های برآمده از دل بحران است.

یکی از نقاط کانونی تشدید ظن عمومی، بازگشایی مرز آستارا پس از شش سال در روزهای نخستین جنگ بود. این رویداد، هم‌زمان با شدت‌گرفتن حملات پهپادی به خاک ایران، در نگاه بسیاری از تحلیلگران و کاربران شبکه‌های اجتماعی، نه یک اتفاق صرفاً انسانی یا مرزی، بلکه بخشی از یک سناریوی امنیتی پنهان تلقی شد. برخی کاربران فارسی‌زبان با تردید از «بازشدن مسیرهای فرار برای عوامل نفوذی» سخن گفتند و این تحرک مرزی را در امتداد همکاری‌های استراتژیک باکو و تل‌آویو تحلیل کردند.

آذربایجان در دو دهه اخیر، به شریک نظامی برجسته‌ای برای اسرائیل در منطقه قفقاز تبدیل شده است. از امضای قراردادهای دفاعی، تولید مشترک تسلیحات سبک با استاندارد ناتو، تا خرید بیش از پنج میلیارد دلار تجهیزات نظامی فقط در دو سال گذشته، همه نشانه‌هایی از یک پیوند راهبردی عمیق میان باکو و تل‌آویو هستند.

براساس گزارش سال گذشته سایت مشرق‌نیوز، اسرائیل با مشارکت بیش از ۵۰ فرمانده نظامی و امنیتی، ساختار ارتش آذربایجان را بازسازی کرده، چندین رزمایش آموزشی و عملیاتی برگزار کرده و حتی در حوزه‌های غیرنظامی چون معماری، آموزش، باستان‌شناسی، تبلیغ بهائیت و حوزه‌های فرهنگی نیز نفوذ گسترده‌ای یافته است. ناظران هشدار داده‌اند که در تاریخ معاصر، اسرائیل با کمتر کشوری به‌اندازه آذربایجان روابط چندلایه و تعاملی داشته است.

هرچند دولت‌های ایران و جمهوری آذربایجان در سطح رسمی همچنان بر همبستگی، حسن هم‌جواری و احترام متقابل تأکید دارند، اما بستر روابط دوجانبه در میانه بحران اخیر، دستخوش تردیدها و چالش‌های نوین شده است. آزمون واقعی نه‌صرفا برای باکو، که برای تهران نیز آن است که چگونه می‌توان در دوران جنگ‌های سایه و نبردهای پهپادی، میان سیاست‌های دوگانه، رویکردهای امنیتی پنهان و الزامات همسایگی، توازن و اعتماد متقابل را حفظ کرد.»

تبریک سه‌گانه به ملت/ اسرائیل زیر پا لِه شد آمریکا سیلی خورد

روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «صلح در خاورمیانه ممکن است؟» را برگزید و نوشت: «فروکش کردن درگیری میان ایران و اسرائیل با اعلام آتش‌بس، مباحث درخصوص چشم‌انداز صلح در گستره خاورمیانه را بار دیگر به تیتر رسانه‌ها تبدیل کرده است. تبعات احتمالی حمله اسرائیل و آمریکا فقط نیمی از معادله بود. نیم دیگر این است که آیا آمریکا می‌تواند با این حمله، مانع از آن چیزی شودکه دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای خوانده می‌شود یا خیر؟ از منظر اکونومیست، بهترین راه برای دستیابی به این هدف، اکنون آن است که ترامپ به توافقی کامل با ایران بر سر موضوع هسته‌ای دست یابد. او می‌تواند این مسیر را با ترغیب خاورمیانه به حل مشکلاتش از طریق تجارت و سرمایه‌گذاری تقویت کند. ریچارد نفیو، معمار تحریم‌ها هم معتقد است یکی از بزرگ‌ترین پیامدهای این حمله، احتمال نابودی کامل فرصت‌های دیپلماتیک است. اگرچه ممکن است این حملات در کوتاه‌مدت، بخشی از زیرساخت‌های فنی ایران را مختل کرده باشند، اما این وضعیت پایدار نخواهد بود.

دونالد ترامپ قمار کرد. اما آیا پیروز شده است؟ او به برنامه هسته‌ای ایران حمله کرد و بلافاصله آتش‌بسی را میان ایران و رژیم صهیونیستی برقرار کرد، آن هم بدون تلفات انسانی برای آمریکا. این امر، پاسخی است به منتقدانی که نگران بودند که ایران واکنش تندی نشان دهد. اما از منظر اکونومیست، تبعات احتمالی حمله فقط نیمی از معادله بود. نیم دیگر این بود که آیا آمریکا می‌تواند با این حمله، مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای شود یا نه (هدفی که ایران می‌گوید هرگز دنبال نکرده است). بهترین راه برای دستیابی به این هدف، اکنون آن است که ترامپ به توافقی کامل با ایران بر سر موضوع هسته‌ای دست یابد. او می‌تواند این مسیر را با ترغیب خاورمیانه به حل مشکلاتش از طریق تجارت و سرمایه‌گذاری تقویت کند. این کاری دشواری است، اما اگر ترامپ حتی بخشی از آن را به انجام رساند، موفقیتی را به دست خواهد آورد که از دسترس پیشینیانش خارج بود.

تلاش‌های او باید با ارزیابی از میزان آسیبی که ۱۴ بمب سنگرشکن و حدود ۳۰ موشک کروز به سه تأسیسات هسته‌ای ایران وارد کرده‌اند، آغاز شود. طبق معمول، ترامپ مدعی شد که برنامه هسته‌ای ایران را «نابود» کرده است. اما تنها چند روز بعد، گزارشی درزکرده از آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا ادعا کرد که این حمله تنها ایران را چند ماه عقب انداخته است.

این جدال پرتنش نباید حقیقت اساسی را از دید پنهان کند. بمباران به‌تنهایی نمی‌توانست تأسیسات ایران را نابود کند و هرگز نمی‌توانست دانش هسته‌ای ایران را از بین ببرد. هدف عقب‌انداختن برنامه یا متقاعد کردن ایران به این بود که گسترش برنامه هسته‌ای ارزشش را ندارد. فارغ از میزان خسارت، ترامپ باید بپذیرد که این هدف باید در قالب توافقی هسته‌ای رسمی شود.

ترامپ می‌تواند با ارائه یک توافق هسته‌ای که به نفع همه باشد، بر انتخاب‌های ایران در مواجهه با شرایط جدید تأثیر بگذارد. آمریکا باید از ایران بخواهد ذخایر اورانیوم با غنای بالا را کنار بگذارد و بازرسی‌های بین‌المللی گسترده را بپذیرد. از نگاه اکونومیست، ایران باید اجازه داشته باشد اورانیوم را تا سطح سوخت نیروگاهی غنی‌سازی کند، اما تحت شرایطی سختگیرانه و در قالب کنسرسیومی فراساحلی از کشورها. در ازای آن، مذاکرات باید درباره لغو تحریم‌های اروپا و آمریکا و همچنین رفع تهدیدها باشد.

این روند آسان نخواهد بود. پرسش فوری این است که سرنوشت ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالای ایران که هدف حمله قرار گرفت چه شده است؟ بازرسان نمی‌توانند پس از این حجم تخریب، هر کیلوگرم اورانیوم را ردیابی کنند. ایران نیز به هیچ‌کس اعتماد ندارد، حتی به بازرسان. این مذاکرات می‌تواند در گرداب اتهامات و بی‌اعتمادی فرو برود. ترامپ باید انگیزه‌های ایران برای توسعه برنامه هسته‌ای را تغییر دهد و در تلاش باشد که جهت‌گیری جدیدی برای خاورمیانه ترسیم کند.

اگر ترامپ علاقه‌اش به موضوع را از دست بدهد - که کاملاً محتمل است - آینده تیره خواهد بود. اگر برنامه هسته‌ای ایران دوباره اوج بگیرد، رژیم صهیونیستی دوباره به ایران حمله خواهد کرد. اما عملیات دوم یا سوم از نظر فنی و دیپلماتیک بسیار دشوارتر خواهد بود. ایران درس خواهد گرفت و جهان از جنگ خسته خواهد شد. آمریکا، حتی اگر مستقیماً در جنگ شرکت نکند، ناگزیر به حمایت از رژیم صهیونیستی خواهد بود و این امر، منابع نظامی و تمرکز سیاسی آمریکا را که باید متوجه آسیا باشد، به خاورمیانه معطوف خواهد کرد. در نهایت، بمباران ممکن است بی‌فایده جلوه کند و شکافی بین آمریکا و رژیم صهیونیستی پدید آید. ترامپ قمار کرده است. اگر بخواهد پیروز شود، کار سختی پیش رو دارد.»

تبریک سه‌گانه به ملت/ اسرائیل زیر پا لِه شد آمریکا سیلی خورد

کد خبر 879674

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.