به گزارش خبرگزاری ایمنا، غروب سهشنبه سوم تیرماه، خیابانهای نصف جهان در فاصله کمتر از یک هفته، دوباره به صحنهای برای تجلی عزت و استقامت مردمان این دیار تبدیل شده است، روز جمعه بود که مردم اصفهان شهدایشان را در تشییعی باشکوه بدرقه خانه ابدی کردند و حالا دوباره آمدهاند تا به سربازان شجاعشان ادای احترام کنند. خورشید رفته رفته کم فروغ تر میشود اما، پرچمهای سهرنگ ایران در دست جمعیت بیش از هر زمان دیگری خودنمایی میکنند. اصفهان، شهر فرهنگ و ایستادگی، این بار نیز سنگ تمام گذاشته، شهری که بغضش از جنس گلوله نیست، از جنس ایمان است و مردمی که آمدهاند تا بگویند اگر دشمن خیال خامی در سر دارد، ما هنوز ایستادهایم، محکمتر از همیشه، پشت شهیدانمان.

قرار است فرزندان ایران از مسیر میدان فیض تا گلستان شهدا بر دوش مردم به سمت آسمان بدرقه شوند، اسامی از پشت بلندگو، یکی یکی خوانده میشود؛ شهید احمد جهانبخش، شهید علی اصغر صفری، شهید امیر حسین بهرامی، شهید حسن مشکات، شهید علیرضا محمدی، شهید علی علیپور، شهید هادی ابراهیمی، شهید مجتبی امین زاهد، شهید محمدحسن صدری، شهید مهدی هاشمی، شهید عمران رفیعی…
شهدایی که هریک نمادی از شجاعت و مقاومت در طوفان سهمگین حوادث این زمانهاند، انسانهای بزرگی که به دست شقیترین موجودات زمان به شهادت رسیدند و حال قرار است در کنار شهدای والامقام گلستان شهدای اصفهان آرام بگیرند.
نام یک نفر اما بیش از دیگران آشنا است؛ سرلشکر شهید مهدی ربانی، معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح که روز جمعه بیست و سوم خرداد به همراه همسر و فرزندش در تجاوز وحشیانه رژیم صهیونیستی به تهران آسمانی شد و حالا قرار است بعد از وداع مردم اصفهان با این فرمانده شجاع، در تهران به خاک سپرده شود.

تابوتها یکییکی بر دستان مردم بالا میروند؛ سبکاند، چون سنگینیشان را دلهای داغدار این شهر به دوش میکشند. در دل شهر علم و هنر، حالا صدای مقاومت طنینانداز است. پسر نوجوانی که نهایتاً ۱۵ ساله است، فریاد میزند: «تا نابودی اسرائیل، راه ادامه دارد!» و پیرمردی کنار او آرام لبخند میزند؛ گویی نسلها در یک صحنه، سوگوار و استوار کنار هم ایستادهاند. این وعده سردار شهید سلامی است که خطاب به اسرائیل جنایتکار گفته بود «با همین نوجوانان نسل Z، با همین جوانان دهه هشتادی، برای مبارزه با شما میآییم.» و حالا حضور پرشور این چهرههای جوان مهر تأییدی بر همین سخن است.

مردم، با چشمانی اشکبار و قلبهایی ملتهب، فریاد مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا سر میدهند، انگار تاریخ، دوباره در حال رقم خوردن است؛ همانطور که در دوران دفاع مقدس، اصفهان از دل جنگها مردانی آسمانی تقدیم کرد، امروز هم این شهر، میداندار غیرت و وفاداری است.
شعارها بلندتر میشود. فریادها نه از بغض، که از آگاهی و اراده میجوشد. نفرت از اسرائیل و آمریکا، از میان جمعیت میجوشد و در هوای شهر میپیچد. مردم میدانند که شهیدانشان با بمبهایی رفتند که از دلارهای آمریکایی تغذیه شده بود. اما آنچه در چشم این مردم میدرخشد، نه ترس است، نه تردید؛ ایمان است و عهدی ناگسستنی با خون شهدا. همین است که یک صدا فریاد میزنند «هیهات من الذله» …
در میان جمعیت، پلاکاردهایی بالا رفتهاند. روی برخی نوشتهاند: «جنگ جنگ تا محو و نابودی کامل اسرائیل» و «به اسرائیلِ کودککش نمیشود اعتماد کرد». مردم نگراناند، مبادا آرامشِ ظاهریِ یک توافق، خون این شهیدان را بیثمر کند. صدایی از میان جمع میآید: «اسرائیل بی ریشه، ایران تسلیم نمیشه» و دیگران همراه میشوند؛ این واژهها نه شعار، که دغدغهی دلهایی است که سوگ را با بصیرت آمیختهاند.


همزمان با تشییع، یگانهایی از نیروهای نظامی، با لباسهای یکدست و چهرههایی مصمم، مارش نظامی میزنند. صدای قدمهایشان، گویی نوای ایستادگیست. ضربآهنگشان در خیابان طنین میاندازد و این پیام را به گوش جهان میرساند: این ملت با تمام توان در کنار سربازان جان بر کفش ایستاده است.

اندک اندک، سیل جمعیت، گوهر پاک وجود شهدا را به گلستان شهدا میرساند. اصفهان، شهری که در روزگار موشکباران ۸ سال جنگ تحمیلی خم به ابرو نیاورد، امروز هم مقاوم ایستاده. هیچ تابوتی نمیتواند این شهر را از پای درآورد، چون مردمش، هر بار که شهیدی را تشییع میکنند، انگار برخاستن تازهای را آغاز میکنند.
این داستان، نه پایان دارد، نه توقف. تا وقتی نامی از اسرائیل باقی مانده، جای جای ایران همچنان سنگر است؛ سنگری با مردمانی که دلشان نمیخواهد خون این شهدا، جز در مسیر نابودی اسرائیل جاری شود. اینجا، سرزمین حماسه است و پرچمها همیشه برافراشتهاند؛ چه پرچم شهید، چه پرچم حسین (ع). این مردم را نمیتوان شکست داد.





نظر شما