وداع عاشقانه با سرداری که شهادتش روضه شد/  رحمت‌الله به عشاق اباعبدالله

امشب امامزاده ابوالعباس خوراسگان شاهد وداعی بود که نه تنها بدرقه یک شهید که تجدید بیعت با یک آرمان بود، بدرقه‌ای به وسعت عشق، به بلندای ایمان و به عمق تاریخ؛ سرلشکر شهید مهدی ربانی که سال‌ها پای روضه اباعبدالله(ع) نشسته بود، حالا خودش روضه مجسم شده بود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، در آستانه ماه عزای اشرف اولاد آدم، امامزاده ابوالعباس خوراسگان میزبان جمعیت عظیمی شده بود که برای وداع با سردار بزرگ شهرشان که نه سردار پرافتخار جهان اسلام آمده بودند؛ سردار سرلشکر مهدی ربانی، معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح که جمعه بیست‌وسوم خرداد در پی تجاوز رژیم صهیونیستی به کشورمان به همراه همسر و فرزندش به شهادت رسیده بود.

امشب نام حسین (ع) بود که بر لب‌های مردم با اشک تکرار شد و صدای روضه ارباب بی کفن بود که در آسمان می‌پیچید، مردی که سال‌ها پای روضه نشسته بود، حالا خودش، روضه شده بود.

بعد از اقامه نماز مغرب و عشا بود که تابوت شهید ربانی و شریک زندگی‌اش که همراه با او در پی تجاوز رژیم صهیونیستی به معراج شتافته بودند، آمد، نه با هیاهو، نه با تشریفات، بلکه با زمزمه «یاحسین» مردمانی که در امامزاده جمع شده بودند.

صدای گریه مثل موجی آرام از دل مردم بر می‌خاست و سیل اشک بود که با شنیدن روضه حضرت ارباب به راه افتاده بود، شهید سرلشکر مهدی ربانی همچون مولایش شهادت را در آغوش کشیده بود و شبیه‌ترین شهید به حسین (ع) شده بود.

کسی که روضه اباعبدالله همچون خون در رگ‌هایش جاری بود، در آستانه ماه محرم و در شب‌هایی که قرار است پرچم‌ها بالا برود و نخل‌ها بی‌برگ بمانند، خودش پرچم شد، خودش نخل شد، خودش روضه شد…

این وداع، تنها یک بدرقه نبود؛ اعلان وفاداری بود به راه حسین (ع)، اعلان بیعتی دوباره با رهبر فرزانه انقلاب، اعلان انزجار از یزیدیان زمانه که صحرای کربلا را دوباره زنده کرده‌اند، وداع با پیکر سرلشکر شهید مهدی ربانی حال‌وهوایی داشت، شبیه روز عاشورا. آنجا که خاک، شرمنده گام‌هایی شده بود که بیش از ۴۰ سال در راه خدا جهاد کرده بود.

شهید ربانی خادم آستان امام رضا (ع) بود و این شب، شب وداع با خادمی بود که بارها با چشمان اشک‌بار به ضریح ضامن آهو دخیل بسته بود تا مزد سال‌ها مجاهدتش با شهادت رقم بخورد.

امشب، شبِ سوگواری برای سرداری بود که هم‌نفس فرزندان اباعبدالله (ع) شد، هم‌دل با علی‌اکبر، هم‌راز با قاسم، هم‌مسیر با علمدار کربلا.

خوراسگان تا همیشه به خود خواهد بالید که در آستانه ماه محرم و در سایه‌ضریح امامزاده‌ای که با نام حضرت عباس گره خورده است، وداعی برگزار کرد به عظمت عاشورا، وداعی با مردی از تبار نور، با شهیدی از نسل سربازان آخرالزمان.

اینجا دیار مردان و زنان باغیرت است، سرزمین فاتحان و حماسه‌سازان و خانه فداییان و از جان گذشتگان! حق دارند ما را نشناسند، همیشه رگه‌های اصالت با هم پیوند می‌خورند، کسانی که خودشان را با زور جنگ و با مشت آهنین در دیگر سرزمین‌ها جای داده‌اند چرا باید تمدن را بفهمند و اصالت را درک کنند، این کج‌فهمی به فضل الهی به قیمت وجود نحس‌شان تمام می‌شود، ما قرار است با خون‌مان، از جان‌مان ایران دفاع کنیم، همه با هم برخاسته و در مقابل متجاوز خونخوار قیام کرده‌ایم.

ما مردمی هستیم که از دل تاریخ برخاسته‌ایم، از شعله‌های جنگ تحمیلی عبور کرده‌ایم، طعم تحریم را چشیده‌ایم اما سرخم نکرده‌ایم، ما از نسل لبیک یا حسین هستیم.

‌گزارش از سمیه مصور

کد خبر 878727

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.