سعید فردانی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: در تعاریف بینالمللی «خدمت هوشمند» خدمتی است که پیش از هر چیز، الزامات امنیتی را گذرانده باشد، اما در بسیاری از پروژههای داخلی ابتدا یک سرویس طراحی و پیادهسازی میشود و بعدتر صحبت از مقاومسازی، امنسازی یا به اصطلاح «هاردنینگ» آن به میان میآید؛ این روند معکوس، ریشه بسیاری از مشکلات ساختاری در حکمرانی دیجیتال و توسعه شهری ماست.
وی افزود: یکی از چالشهای اساسی جزیرهای بودن دادههاست؛ نهادها و سازمانهای مختلف دادههای خود را بهصورت مستقل و انحصاری بدون هیچگونه اشتراکگذاری مؤثر نگهداری میکنند؛ این رفتار «واتیکانگونه» موجب میشود که امکان هوشمندسازی یکپارچه در سطح شهری یا ملی غیرممکن شود.
دستیار ویژه شهردار در امور هوشمندسازی و مدیرعامل سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری اصفهان بیان کرد: مدل حکمرانی شهری در اصفهان و البته سایر شهرهای کشور نیز مشابهاند که نشان میدهد که در زمان ورود به بحث هوشمندسازی با تعارض منافع جدی روبهرو هستیم؛ یکی مسئول برق است، دیگری مسئول زیرساخت مخابرات و هر کدام ساز خود را میزنند، در حالی که در فضای دیجیتال راهحلهای مؤثر بر مبنای مقیاس بزرگ طراحی میشود.
فردانی گفت: شرکتهایی همچون اسنپ زیرساختهای خود را بهصورت متمرکز در تهران ایجاد کردهاند، اما خدمات را بهصورت محلی (لوکال) و در چارچوب استانداردهای مشخص در شهرهای مختلف ارائه میدهند. همین تمرکز زیرساختی و توزیع محلی خدمات، امکان مدیریت مؤثر داده و تصمیمگیری راهبردی را فراهم میکند.
وی اظهار داشت: در حوزه رفتارشناسی اجتماعی نیز صرف پژوهشهای دانشگاهی و جلسات متعدد کافی نیست؛ اگرچه تحقیق و مطالعه ارزشمند است، اما نباید فراموش کرد که دادههای تاریخی و ایستا (بهطور مثال مربوط به دو سال پیش) دیگر کارآمد نیستند؛ هوشمندسازی یعنی رصد مستمر و لحظهای رفتار، بنابراین باید بتوان رفتارهای اجتماعی را در ثانیه پایش کرد.
فردانی تصریح کرد: نمونهای روشن از تفاوت میان کنترل و مانیتورینگ را میتوان در سیستمهای نظارت جادهای دید؛ نصب یک دوربین در نقطهای ویژه تنها یک کنترل ایستا ایجاد میکند نه پایش مداوم، اما اگر یک اپلیکیشن بر پایه GPS بهصورت لحظهای سرعت خودرو را ثبت کند و در صورت تخطی از سرعت مجاز راننده را بهصورت خودکار جریمه کند، آنگاه میتوان از مانیتورینگ واقعی سخن گفت.
وی خاطرنشان کرد: برای دستیابی به چنین سطحی از هوشمندی باید دادههای رفتاری بهصورت ایمن جمعآوری، تحلیل و به تصمیمسازی منجر شود، اما اگر این دادهها در فضای ناامن قرار گیرند، ممکن است بهدست افراد یا نهادهای سوءاستفادهگر چه داخلی و چه خارجی بیفتد، نمونه بارز سرویسهایی همچون استارلینک است که علاوهبر ادعای ارائه اینترنت رایگان پرسرعت دادههای رفتاری کاربران را جمعآوری، تحلیل و استفاده راهبردی میکنند.




نظر شما