انسانِ مبارزه، انسان خوف و رجاست

فعال حوزه زنان و کنشگر فضای مجازی در یادداشتی نوشت: انسانِ مبارزه، انسان خوف و رجاست؛ در اوج ضعف و ناامیدی، انتظار برگشت ورق‌های بازی و برتری را می‌کشد؛ و در اوج امیدواری، هرگونه شکست و عقب‌نشینی را محتمل می‌داند. اما این خوف و رجا وضعیت شکست و پیروزی او را تعیّن نمی‌دهد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، فاطمه داداشی، فعال حوزه زنان و کنشگر فضای مجازی در یادداشتی نوشت: انسانِ مبارزه، انسان خوف و رجاست؛ در اوج ضعف و ناامیدی، انتظار برگشت ورق‌های بازی و برتری را می‌کشد؛ و در اوج امیدواری، هرگونه شکست و عقب‌نشینی را محتمل می‌داند. اما این خوف و رجا وضعیت شکست و پیروزی او را تغییر نمی‌دهد.

انسان مبارزه، به امید رسیدن به نقطه‌ی پیروزیِ ترسیم‌شده نمی‌جنگد؛ که در این وضع هرگونه فاصله با آن نقطه‌ی ترسیم‌شده، احساس شکست را باز می‌گرداند. انسانِ مبارزه، انسانی است که برای بقا می‌جنگد؛ نه برای بقای موجودیت ظاهری خود؛ که برای بقای «هویت وجودی» خود. این نقطه همان محل تمایز اساسی انسان مبارزه با انسان جنگ است؛ انسانی که برای رسیدن به نقطه پیروزی ترسیم‌شده می‌جنگد.

در این نقطه است که معنای شکست و پیروزی، از معنای مرسوم خود فاصله می‌گیرد: «هویت»، چیزی بیرون از تو نیست که برای دستیابی به آن بجنگی؛ هویت، ماده‌ی سیال توست که در جریانی مستمر از گذشته، تو را به آینده متصل می‌کند. جنگ هویت، جنگ برای بقای «منِ امروز» نیست؛ جنگ برای مبارزه با قطع اتصال من از گذشته به آینده است.

انسانِ ایرانی شاید خودآگاه به این موضوع نباشد؛ اما بودن او و هویت او ممزوج با همین مبارزه است: او مبارزه می‌کند نه چون هویت‌ش حفظ شود؛ مبارزه می‌کند چون طبیعت‌ش حفظ هویت‌ش است. انسان مبارز ایرانی، پیروزی را در نقطه‌ی امنی دور از خود نمی‌جوید؛ پیروزی برای انسان مبارز ایرانی در همین مبارزه‌ی مستمر برای استمرار هویت‌اش معنا می‌یابد.

کد خبر 878144

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.