به گزارش خبرگزاری ایمنا و به نقل از Goal، به نظر میرسد بارسلونا سرانجام به هدف رسیده است. پس از بیش از ۱۲ ماه گمانهزنیهای فشرده، گزارشها حاکی از آن است که نیکو ویلیامز با قراردادی ششساله با آبیواناریها به توافق رسیده و حالا باشگاه کاتالان آماده است تا بند فسخ ۵۸ میلیون یورویی قرارداد او با اتلتیک بیلبائو را فعال کند.
بارسا برای جا دادن دستمزد ویلیامز در محدوده قوانین مالی لالیگا، باید دست به فروش بازیکنانش بزند؛ از این رو، انتظار میرود دکو، مدیر ورزشی باشگاه، خروج چند بازیکن را نهایی کند. آنسو فاتی و رونالد آرائوخو از جمله بازیکنانی هستند که احتمال جداییشان زیاد است، و همچنین پس از جذب خوان گارسیا از اسپانیول، مارک آندره تراشتگن نیز بیشتر از پیش در آستانهی خروج قرار گرفته است.
با این وضعیت، احتمالاً دیگر شاهد تکرار ماجرای ناکام ثبت قرارداد دنی اولمو در فصل ۲۵-۲۰۲۴ نخواهیم بود؛ ماجرایی که حاشیههای ناخواستهای را برای بارسلونا ایجاد کرد. با وجود علاقهی بایرن مونیخ و آرسنال به جذب ویلیامز، این بازیکن روشن ساخته که مقصد اولش کاتالونیا است؛ حتی گزارشهای مجله «اسپورت» ادعا میکنند که او حاضر است برای پوشیدن پیراهن بارسا، دستمزد پایینتری دریافت کند.
بارسلونا برای ویلیامز مقصد طبیعی و منطقی به نظر میرسد؛ پس از چهار فصل درخشان در اتلتیک بیلبائو، این بازیکن ۲۲ ساله به یکی از باثباتترین مهرههای لالیگا تبدیل شده و جایگاهی ثابت در تیم ملی اسپانیا به دست آورده است. بنابراین، نباید مشکلی در تطبیق با سبک بازی تیم هانسی فلیک داشته باشد.
تنها سوال این است که فلیک دقیقاً چگونه ترکیب تیمش را تغییر میدهد تا جا برای ویلیامز باز شود. بارسلونا فصل گذشته یکی از جذابترین تیمهای هجومی اروپا بود و اگر این تصمیمگیری به درستی انجام نشود، ممکن است توازن خط حمله به هم بخورد.
جایگزینی مستقیم
با توجه به مبلغی که برای خرید نیکو ویلیامز پرداخت میشود، هیچ احتمالی وجود ندارد که او صرفاً بهعنوان یک بازیکن نیمکتنشین در بارسلونا دیده شود. از حالا مشخص است که او برای قرارگیری در ترکیب اصلی و در پست وینگر چپ جذب میشود؛ نقشی که در حال حاضر در اختیار رافینیا است.
تابستان گذشته، تلاش بارسا برای جذب ویلیامز باعث دلسردی رافینیا شد. در آن مقطع، مهاجم اسپانیایی نسبت به بازیکن برزیلی (که فصل ۲۴-۲۰۲۳ را زیر نظر ژاوی با عملکردی پرنوسان و ناامیدکننده پشت سر گذاشته بود) ارتقایی آشکار به نظر میرسید. اما پس از آنکه این انتقال عملی نشد، رافینیا ناراحتی را کنار گذاشت و تلاش کرد تا نادرستی تصمیم مدیران بارسا را ثابت کند. هانسی فلیک برخلاف ژاوی، توانست بهخوبی از قابلیت بازی در چند پست رافینیا استفاده کند، و خیلی زود این بازیکن به نیروی محرکه تیم برای فتح هر سه جام مهم فصل تبدیل شد.
رافینیا در ۵۵ بازی در تمامی رقابتها، مجموعاً ۵۶ گل و پاس گل ثبت کرد. این بازیکن ۲۸ ساله بالاخره تواناییهای بالقوهی خود را به سطحی جهانی رساند، در حالی که بارسا موفق به کسب دبل داخلی شد و تا نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا پیش رفت. او با تلاش بیوقفه و حرفهایگری مثالزدنیاش، الگویی درخشان شد و حتی ممکن است بهخاطر این درخشش، در کورس توپ طلای ۲۰۲۵ نیز قرار بگیرد. بنابراین، پس از چنین داستان باشکوهی از بازگشت، کنار گذاشتن رافینیا برای اجرای طرح اولیهی جذب ویلیامز، بهشدت ناعادلانه خواهد بود.
با این حال، تردیدی وجود ندارد که ویلیامز بیشتر از رافینیا، یک وینگر سنتی چپپا بهحساب میآید. در سیستم فلیک، رافینیا نقش یک بازیساز را بر عهده دارد و بیشتر متمایل به مرکز بازی کرده و رهبری پرس را از آن ناحیه انجام میدهد. در مقابل، ویلیامز سبک بازی مستقیمتری دارد، به خط کناری میچسبد و در هر موقعیتی به دنبال حمله به مدافع روبهرو است.
رافینیا در نقش رونالدینیو
راهحل آشکار برای این مسئله، استفاده از رافینیا در نقش «رونالدینیو جدید» بارسلونا است. او فصل گذشته در شش بازی در پست شماره ۱۰ به میدان رفت؛ درخشانترین عملکرد او در پیروزی پنج بر صفر مقابل یانگ بویز در لیگ قهرمانان رقم خورد؛ جایی که پاس گل اول را با یک ارسال جادویی به روبرت لواندوفسکی داد و سپس خودش گل دوم را به ثمر رساند.
رافینیا توانایی عبور از چند مدافع و ارسال پاسهای عمقی از موقعیتهای غیرقابل پیشبینی را دارد؛ ضمن اینکه چابکی و کنترل لازم برای تغییر مسیر سریع در شرایط پرفشار را نیز در اختیار دارد. بارسا میتواند روی رافینیا بهعنوان مغز متفکر تهاجمی خود حساب کند؛ همانگونه که در دوران فرانک رایکارد بر روی رونالدینیو تکیه داشت.
با این حال، نکته جالب اینجاست که رافینیا خودش را بیشتر به یکی دیگر از شماره ۱۰ های نمادین برزیلی بارسا نزدیک میداند. او در ماههای گذشته، در پاسخ به مقایسه با رونالدینیو گفت: «خارج از زمین کمی بیشتر شبیه رونالدینیو هستم، ولی داخل زمین بیشتر به ریوالدو شباهت دارم؛ متمرکزتر، جدیتر.»
احتمالاً توصیف دقیقتر برای رافینیا، ترکیبی از هر دوی آنها است؛ آمیزهای از طراوت رونالدینیو و غریزهی گلزنی ریوالدو. اما آنچه مسلم است اینکه رافینیا بازیکنی نیست که جایش روی نیمکت باشد. او میتواند در کنار نیکو ویلیامز، همچنان رشد کند؛ فقط کافی است که فلیک تغییرات لازم را در ترکیب ایجاد کند.
پیامدهای حضور نیکو ویلیامز بر خط میانی
هانسی فلیک تاکنون در بارسلونا سیستم ۱-۳-۲-۴ را ترجیح داده است؛ سیستمی که شامل دفاعی بسیار جلوکشیده است و هدفش بازپسگیری سریع توپ از حریف و پیدا کردن مستقیمترین مسیر برای رسیدن به دروازه است. در این چینش، پست شماره ۱۰ اغلب بین دنی اولمو و فرمین لوپز تقسیم شده است، دو بازیکنی که هر دو عملکرد درخشانی داشتهاند.
با این حال، اگر رافینیا به مرکز زمین منتقل شود، یکی از این دو بازیکن احتمالاً جایگاه خود را در ترکیب اصلی از دست خواهند داد و به نیمکت خواهند رفت. عقبتر آوردن آنها در زمین نیز گزینهای نخواهد بود، چراکه زوج پدری و فرنکی دییونگ در مقابل خط دفاعی، هماهنگی درخشانی ایجاد کردهاند و گاوی نیز در حال حاضر بهعنوان بازیکن ذخیره برای این دو در نظر گرفته میشود.
اگر این اتفاق رخ دهد، بهطور طبیعی تردیدهایی درباره آیندهی دنی اولمو و فرمین به وجود خواهد آمد. فلیک ممکن است به سیستم ۲-۴-۴ روی بیاورد تا یکی از این دو را در کنار پدری یا دییونگ در میانه میدان قرار دهد و رافینیا پشت سر لواندوفسکی بازی کند، اما این تغییر میتواند تأثیر منفی بر سیستم پرسینگ بارسا بگذارد.
به هر شکلی که باشد، ورود نیکو ویلیامز نظم ترکیب فعلی بارسلونا را به هم خواهد زد. دستکم یک بازیکن کلیدی از ترکیب اصلی کنار گذاشته میشود و شاید تنها کسی که در این میان جایگاهش غیرقابل بحث است، لامین یامال باشد.
الگو گرفتن از استاد سابق!
حتی رابرت لواندوفسکی نیز در صورت پیوستن نیکو ویلیامز به بارسا، نمیتواند جایگاه خود را تضمینشده بداند. فلیک ممکن است احساس کند که مهاجم لهستانی بیش از بقیه قابلیت قربانی شدن در ترکیب را دارد؛ با اینکه چنین دیدگاهی در نگاه اول دشوار به نظر میرسد، بهخصوص با توجه به اینکه لواندوفسکی در فصل ۲۵-۲۰۲۴ با ۴۱ گل، بهترین گلزن تیم بوده است. اما در سن ۳۶ سالگی، لواندوفسکی در سالهای پایانی دوران حرفهای خود قرار دارد. ستاره سابق بایرنمونیخ و دورتموند فقط یک سال دیگر با بارسا قرارداد دارد و بعید به نظر میرسد قراردادش تمدید شود؛ موضوعی که اخیراً دکو، مدیر ورزشی باشگاه، به آن اشاره کرده و گفته بارسلونا از حالا برای دوران پس از لواندوفسکی برنامهریزی کرده است.
بنابراین جای تعجب ندارد اگر دقایق بازی لواندوفسکی به تدریج کاهش یابد. بارسا ابزارهای تهاجمی کافی برای بازی بدون مهاجم کلاسیک شماره ۹ دارد و شاید بتواند از مدل لوییس انریکه در پاریسنژرمن الگوبرداری کند؛ مدلی که باعث شد پاریسنژرمن موفقترین فصل تاریخ خود را رقم بزند.
پاریسنژرمن پس از آنکه مسئولیت نوک خط حمله را به عثمان دمبله سپرد، به سطحی کاملاً جدید رسید. در کنار دمبله، ستاره نوظهور «دزیره دوه» و خرید زمستانی «خویچا کواراتسخلیا» مثلث هجومی اصلی تیم را تشکیل دادند، در حالی که بردلی بارکولا نیز گزینهی چرخشی در مواقع نیاز بود. چه کسی میتواند با اطمینان بگوید که بارسا در صورت استفاده از رافینیا بهعنوان فالس نُه (False 9)، سود مشابهی نخواهد برد؟ رافینیا بدون شک توانایی و تلاش لازم برای تقلید از نقش دمبله را دارد.
در این سناریو، لواندوفسکی میتواند بهعنوان بازیکن تعویضی تأثیرگذار به میدان بیاید و در همین حال، دنی اولمو و فرمین جایگاه خود را در خط میانی حفظ کنند. این تصمیمی جنجالی خواهد بود، زیرا مهاجم پرکار لهستانی هنوز نشانهای از افت بدنی از خود نشان نداده، اما میتواند در مسیر بازگشت بارسا به قله فوتبال اروپا، به سوددهیهای جزئی و راهبردی منجر شود.
اولویتهای گیجکننده
در میان تمام گزینههای تاکتیکی که فلیک در اختیار دارد، منطقیترین سناریو برای حفظ تعادل تیم پس از ورود نیکو ویلیامز، انتقال رافینیا به پست شماره ۱۰ است. اما واقعیت این است که بارسلونا واقعاً به مهاجم اتلتیک بیلبائو نیازی ندارد.
بارسا فصل گذشته ۱۰۲ گل در لالیگا به ثمر رساند که بهمراتب بهترین آمار در لیگ بود. همچنین، با ۴۳ گل زده در لیگ قهرمانان، بالاتر از قهرمان نهایی یعنی پاریسنژرمن، بهترین خط حمله تورنمنت را داشتند. فلیک میتواند با همان خط حمله فعلی برای یک فصل دیگر ادامه دهد و همچنان شانس بالایی برای کسب سهگانه داشته باشد.
ویلیامز بازیکن باکیفیتی است که بدون شک سطح خط حمله را بالاتر میبرد، اما اولویت اصلی بارسا باید ترمیم خط دفاعی باشد. در مرکز خط دفاع، تیم بهشدت از نظر کیفیت و عمق رنج میبرد؛ در حالی که پائو کوبارسیِ نوجوان فوقالعاده بااستعداد است و اینیگو مارتینز هم مهرهای قابل اعتماد برای هانسی فلیک به شمار میرود، اما آندریاس کریستنسن بهطور مداوم مصدوم است و آراخو نیز از یکی از پرآتیهترین مدافعان اروپا به نقطهضعف تبدیل شده است.
نبود جانشینهای سطح بالا برای مدافعان کناری چون ژول کونده و آلخاندرو بالده نیز نگرانکننده است. با توجه به اینکه مارتینز هماکنون ۳۴ ساله شده، بهتر بود بارسا منابع محدود مالیاش را صرف جذب تقویتهای دفاعی میکرد، بهویژه در شرایطی که رئال مادرید رقیب سنتیشان با قدرت مشغول تقویت ساختار دفاعی خود است. تغییرات در خط حمله میتوانست برای زمانی نگهداشته شود که لواندوفسکی از تیم جدا شود.
اتصال ویلیامز و یامال در سطح باشگاهی بدون شک صحنههایی تماشایی خلق خواهد کرد و به بارسا کمک میکند تا در کورس رقابتها باقی بماند، اما اگر بارسلونا میخواهد وارد عصر جدیدی از سلطه شود، تنها تکیه بر گلزنی بیشتر از دیگران، راهبردی پایدار و هوشمندانه نخواهد بود.
بوسه از لبه تیغ؛ کاری که فلیک در آن مهارت دارد
به گزارش ایمنا، ورود نیکو ویلیامز به نیوکمپ، بهنوعی شمشیر دولبه برای بارسلونا خواهد بود؛ از یک سو توان تهاجمی تیم را بهسطحی خیرهکننده میرساند و زوج او با لامین یامال میتواند مرگبارترین ترکیب هجومی اروپا را شکل دهد. اما از سوی دیگر، میتواند توازن تاکتیکی تیم را بر هم بزند و موجب حاشیههایی در ترکیب اصلی شود، بهخصوص اگر ستارگانی مانند رافینیا یا لواندوفسکی احساس کنند به حاشیه رانده شدهاند.
بارسا به رهبری فلیک، نیاز به تصمیمگیریهای شجاعانه اما استراتژیک دارد. حالا که خط حمله در اوج است، شاید زمان آن رسیده باشد که تمرکز بر تقویت ساختار دفاعی گذاشته شود تا تیم نهفقط در گلزنی، بلکه در کنترل و تسلط بر بازی نیز به بلوغی کامل برسد. اگر این تعادل برقرار شود، بارسا میتواند دوباره به دوران اقتدار مطلق خود بازگردد.
نظر شما