به گزارش خبرگزاری ایمنا، سالها پیش بود که یکی از فرماندهان عالیرتبه ارتش روسیه در سال ۱۹۹۵ گفت: با توجه به ابعاد و عواقب فاجعهآمیز استفاده از جنگ اطلاعاتی علیه نظام اقتصادی ملی، نظام فرماندهی و کنترل و به طور کلی علیه توانمندیهای دفاعی و رزمی روسیه، ما این حق را برای خود محفوظ میدانیم که در برابر ابزارها و نیروهای تهاجم اطلاعاتی و سایبرنتیک اقدام مقابله به مثل انجام دهیم و در مرحله بعد، علیه خود کشور مهاجم از سلاح هستهای استفاده کنیم! که بدین معنا است که از نظر اهمیت، جنگ سایبر یا درگیری سایبرنتیک را در رتبهبندی، بعد از جنگ هستهای قرار میدهند.
از آن زمان تاکنون، فضای سایبر دچار آنچنان تحولات و پیشرفتهایی شده است که حتی شاید کسانی که در مرز دانش و علوم فضای سایبر آن روز حرکت میکردند نیز، تصور کاملی از بیست سال بعد یعنی امروز ما نداشتند، اما فضای سایبر یا سایبرنتیک چیست و چرا برای معادل فارسی آن، از عبارت یا واژه «فضای مجازی» استفاده میشود؟
در دهه ۱۹۸۰ که علوم مربوط به کنترل، رایانه، فضاهای اطلاعاتی و اینترنت به شدت در حال رشد و توسعه در سطح جهان بود، ادبیات علمی- تخیلی از این تغییرات نوظهور بیبهره نماند و استفاده از واژه «فضای سایبر» متداول شد. توسعة شگرف اینترنت و حوزههای مربوط به آن در دهه ۱۹۹۰، دستاندرکاران و دانشمندان علوم جدید فضای اینترنتی و رایانه (کامپیوتر) را بر آن داشت تا واژه فضای سایبر را برای شبکه کاربران اینترتی که شامل اشخاص و نهادها (شبکههای مالی و بانکی، شبکههای بازرگانی، شبکههای بیمهای و نظایر آن)، سیستمهای کنترلی و شبکههای مخابرات دیجیتال به کار گیرند.
فضای سایبر یا سایبرنتیک، لفظی است که ریشه یونانی دارد و به معنی، سکاندار، فرماندار و راهنما است و برای اولین بار در مخابرات الکترونیک و علم کنترل به کار گرفته شد. سایبر، علم کنترل و ارتباطات در سیستمهای بزرگ در علوم مختلف است و به این لحاظ، یک علم بین رشتهای است، امروزه علاوه بر فضای سایبر، از واژة «جنگ سایبری» نیز استفاده زیادی میشود. یکی از صاحبنظران برجسته در علوم سایبر، جنگ سایبر را ترکیبی از شش جنگ میداند که عبارتند از: جنگ فرماندهی و کنترل که هدف آن، از بین بردن مغز متفکر دشمن است؛ جنگ بر پایه اطلاعات که متشکل از طراحی، حفاظت و ممانعت از دسترسی به سیستمهایی است که برای برتری بر فضای نبرد است.
جنگ الکترونیک در تکنیکهای رادیویی یا رمزنگاری است، جنگی روانی که در آن از اطلاعات برای تغییر ذهنیت و طرز فکر دوستان، بیطرفها و دشمنان استفاده میشود، جنگی در توسط هکرها به سیستمهای دیجتال و رایانه حمله میشود و درنهایت هدف از آن، ایجاد مانع در برابر اطلاعات یا تسهیل جریان اطلاعات با هدف کسب برتری است.
رژیم صهیونیستی سرمایهگذاری گستردهای در فناوریهای هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و تحلیل پیشبینیگر رفتار دشمن انجام داده که در کنار شبکهای از پهپادهای شناسایی، بهدنبال ساخت یک «چشم امنیتی» است که بتواند تحرکات را پیش از آنکه به اقدام تبدیل شوند، شناسایی و دفع کند، اما این وابستگی گسترده به ابزارهای فناورانه، بهویژه در نبردهایی با ویژگیهای نامتقارن و پیچیده، میتواند به یک آسیبپذیری جدی نیز بدل شود. جنگهای امروز در میدان نبرد فیزیکی رقم نمیخورند، بلکه بهصورت چندلایه، شامل انتشار اطلاعات غلط، نفوذ در سیستمهای نرمافزاری، فریب راداری و حملات روانی نیز هستند. در چنین شرایطی، تمرکز بیشازحد بر دادهها و الگوریتمها، بدون شناخت میدان واقعی و انعطاف عملیاتی، میتواند به تصمیمگیریهای نادرست و هزینه زا منجر شود.
در نقطه مقابل، ایران با ساختار رزمی ترکیبی متشکل از نیروهای ارتش و سپاه، سامانههای پدافند هوایی، واحدهای جنگ سایبری و … مدلی از بازدارندگی چابک و غیرخطی ارائه کرده است، این ساختار قادر است در مقابل پیشبینیپذیری دشمن، عملیاتهایی غیرمنتظره، چندمنظوره و ترکیبی طراحی کند؛ عملیاتی که از جنوب لبنان تا دریای عمان، از خاک عراق تا عمق فلسطین اشغالی، میتواند دامنه و جهت پاسخها را گسترش دهد، در این تقابل، آنچه تعیینکننده خواهد بود نه فقط حجم اطلاعات یا قدرت پردازش، بلکه درک واقعی از میدان، قابلیت مانور تاکتیکی و توان واکنش هوشمندانه به تغییرات سریع صحنه نبرد است؛ امتیازاتی که ساختار دفاعی جمهوری اسلامی طی دههها تجربه نبرد ترکیبی و فشارهای مستمر بهدست آورده است.


نظر شما