به گزارش خبرگزاری ایمنا، حجتالاسلام محسن خاتمی صبح امروز _پنجشنبه بیست و دوم خرداد_ در نشست واکاوی شخصیت بابا رکنالدین و شرح فصوصالحکم اظهار کرد: یکی از نکات مهم تاریخی در خصوص جایگاه عرفان این است که درباره عرفان نظری شناخت خوبی نداریم؛ چه کسانی که موافق عرفان هستند، چه کسانی که مخالف هستند هنوز عرفان و ریشههای آن را به خوبی نشناختهاند.
وی افزود: تصور برخی این است که همانطور که فلسفه از یونان وارد اسلام شده، عرفان نیز از جایی دیگر آمده است؛ یعنی عرفان نیز یک مکتب وارداتی از هند یا کشورهای دیگر است، اساساً ریشه تصوف و تاریخچه تصوف و صوفیگری برای بسیاری واضح نیست.
مدرس حکمت اسلامی ادامه داد: به عنوان مثال آیتالله ابوالقاسم خویی در معجم رجالالحدیث میگوید ده تا چهارده نفر از راویان حدیث لقب صوفی دارند؛ همچنین یکی از نقلکنندگان صحیفه سجادیه لقب صوفی دارد، این تاریخچه تصوف و عرفان را نشان میدهد.
خاتمی تصریح کرد: از زمانی به بعد قسمت نظری عرفان به عرفان و قسمت عملی آن به تصوف معروف شد؛ اگر کسی بررسی عمیقی درباره اینکه چرا برخی افراد در طول تاریخ به سمت ریاضتهای عملی رفتند، انجام دهد به معارف قرآن و اهل بیت (ع) میرسد.
وی مطرح کرد: خداوند در قرآن فرموده است «تقوا داشته باشید تا خدا به شما بفهماند»؛ چه علمی وجود دارد که راه به دست آوردنش عبودیت است؟ بنابراین این آیه در قرآن به عرفان اشاره دارد و ریشه عرفان در مکاتب دیگر نبوده است؛ حکیم تِرمذی عارفی است که قبل از تولد، ابن عربی خبر از آمدن او داده بود؛ حکیم ترمذی درباره عرفان میگوید: این علم از علوم جدیدی است که در ملت اسلام پدید آمده است و اصل آن از آنچه صحابه و تابعین از رسول خدا (س) گرفته بودند، نشئت میگیرد.
مدرس حکمت اسلامی افزود: قدر این بزرگان تخت فولاد را بدانید، بعضی از این افراد چنان بینظیر هستند که وجود یکیشان برای یک شهر کافی است؛ این افراد پیشینه تاریخی و هویت فرهنگی شهر ما هستند.


نظر شما