به گزارش خبرگزاری ایمنا، ازدواج یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین مراحل زندگی انسان است و این پیوند نه تنها میان دو فرد، بلکه میان دو خانواده و حتی دو فرهنگ برقرار میشود و میتواند مسیر زندگی را به طور کامل تغییر دهد؛ ازدواج به افراد امکان میدهد که رابطهای عمیق، پایدار و بر اساس اعتماد و عشق را تجربه کنند، این رابطه باعث رشد فردی، اجتماعی و حتی معنوی افراد میشود، چراکه همسران در کنار یکدیگر به یادگیری، تکامل و تقویت ویژگیهای شخصیتی خود میپردازند، ازدواج یک قرارداد قانونی نیست، بلکه تعهدی احساسی و اخلاقی است که نقش مهمی در ایجاد آرامش و امنیت روانی دارد.
پس از ازدواج، زوجین نقشهای جدیدی را بر عهده میگیرند که ممکن است چالشبرانگیز باشد، نقش همسر تنها محدود به ابراز محبت و عشق نیست، بلکه شامل مسئولیتهای مالی، عاطفی، روانی و اجتماعی میشود و هر یک از طرفین باید بیاموزند چگونه با تغییرات جدید در زندگی کنار بیایند، تصمیمات مشترک بگیرند و در برابر دشواریهای زندگی استوار باشند؛ تقسیم وظایف، درک متقابل و حمایت از یکدیگر از عوامل کلیدی در موفقیت زندگی زناشویی است و ازدواج، فرصتی برای رشد فردی و تقویت توانایی حل مشکلات به صورت مشترک است و همسران باید با تفاهم و سازگاری مسیر خود را پیش ببرند.
خانوادهها نیز پس از ازدواج فرزندان، نقش مهمی ایفا میکنند م والدین میتوانند با ارائه تجربیات و حمایتهای خود، زوجین را در مسیر زندگی مشترک یاری کنند که این همراهی باید با حفظ حریم خصوصی و استقلال فرزندان صورت گیرد، والدین نباید در امور زناشویی فرزندان دخالت مستقیم داشته باشند، بلکه باید به عنوان پشتیبانهای دلسوز عمل کنند، حمایت عاطفی و روانی والدین از زوجین، باعث افزایش احساس امنیت و اعتماد به نفس در آنها میشود و در برابر مشکلات و چالشهای احتمالی، نیرویی برای ادامه راه به آنها میدهد و این رابطه خانوادگی متعادل و سالم میتواند به ایجاد یک زندگی پایدار کمک کند.
اهمیت ازدواج در زندگی انسانها قابل چشمپوشی نیست و این پیوند نه تنها موجب ایجاد روابط عمیق و پایدار میان همسران میشود، بلکه ساختار اجتماعی را نیز تقویت میکند؛ ازدواج باعث افزایش احساس مسئولیتپذیری در افراد، کاهش تنهایی و افزایش میزان رضایت از زندگی میشود و از لحاظ روانشناختی نیز فواید بسیاری دارد و میتواند به افزایش اعتماد به نفس، کاهش اضطراب و افزایش احساس آرامش کمک کند، همسران در کنار یکدیگر فرصت مییابند که شادیها و نگرانیهای خود را به اشتراک بگذارند و از حمایت متقابل برخوردار باشند.
مهمترین تکالیف زوجین و خانوادهها؛ پذیرش شرایط جدید پس از ازدواج / فرزندان پس از ازدواج باید مستقلتر تصمیمگیری و زندگی کند
مهرداد دشتی، روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه یکی از تکالیف سخت زوجها و خانوادههای آنها، کنار آمدن با شرایط جدید ایجاد شده با آغاز زندگی مشترک است، به خبرنگار ایمنا میگوید: با آغاز زندگی مشترک و ازدواج، رابطهای قدیمی که ارتباط زوجین با خانوادهها بوده، کاهش پیدا کرده است و عضوی قدیمی، باید از خانواده فاصله بگیرد و خانواده باید عضو جدیدی را پذیرش کند.
وی با بیان اینکه خانواده زوجین باید پذیرای این موضوع باشند که فرزند آنها باید از خانواده فاصله بگیرد و مستقلتر تصمیمگیری و زندگی کند، میافزاید: این موضوع یکی از تکالیف دشوار برای زوجین و خانوادهها است و به طور کلی میتوان گفت که این اتفاق با یک سوگ همراه است، چراکه خانواده و فرزندانی که ازدواج میکنند، یک رابطه قدیمی را از دست میدهند.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه گاهی اوقات زوجین و خانوادههای آنها، تحمل فقدان رابطه با یکدیگر را ندارند و این سوگ را نمیتوانند تحمل کنند، تصریح میکند: در چنین شرایطی، زوجین و خانوادهها حاضر نیستند که از یکدیگر فاصله بگیرند و پذیرای سطح جدیدی از ارتباط باشند و در نهایت کشمکشهایی ایجاد میشود.
تجربه سوگ در خانواده با ازدواج فرزندان / به خطر افتادن زندگی مشترک نوپا با ایجاد کشمشها
دشتی با بیان اینکه در پی ایجاد کشمشهایی میان زوجین و خانوادهها، زندگی مشترکی که نوپا است و هنوز از استحکام کافی برخوردار نیست، به خطر میافتد، ادامه میدهد: پذیرش جدا شدن فرزند از خانواده و تشکیل زندگی مشترک مستقل، برای خانواده فرزند بسیار سختتر است و والدین به سختی میتوانند پذیرای این فاصله باشند و کم بودن ارتباط با فرزند را درک کنند.
وی با بیان اینکه بسیاری اوقات شاهد هستیم که والدین و به ویژه مادرها تحمل فقدان و سوگ فاصله گرفتن و مستقل شدن فرزند را ندارند، میگوید: در این شرایط، والدین به اشکال مختلف ممکن است نسبت به بروز ناراحتی خود اقدام کنند و مداخلههایی در زندگی مشترک نوپای فرزندان خود داشته باشند که این مداخلهها میتواند مزاحمتی برای زوجهای جوان باشد.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه بسیاری از والدین قصد مداخله و دخالت در زندگی مشترک زوجهای جوان را ندارند، اما گاهی اوقات به دلیل درد دلتنگی و سوگی که از مستقل شدن و فاصله گرفتن فرزند خود تجربه میکنند، رفتارهای نادرستی دارند، اضافه میکند: با ازدواج فرزندان، والدین و خود زوجین در شرایطی قرار میگیرند که باید با این شرایط به سازگاری برسند و پذیرش شرایط جدید شاید دشوار، اما لازم و ضروری است.
پیش بردن قطار خانواده به سمت مقصدی سرشار از عشق و آرامش، مستلزم آموزش است
امرالله ابراهیمی، دکترای روانشناسی بالینی و عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه همانطور که افراد پیش از انجام هر فعالیت نیازمند آموزش هستند و باید آموزش را به اتمام برسانند تا در انجام آن فعالیت موفق باشند، تشکیل زندگی مشترک و پیش بردن قطار خانواده به سمت مقصدی سرشار از عشق و آرامش، مستلزم آموزش است، به خبرنگار ایمنا میگوید: خانوادهها، بهویژه زوجهای جوان و افرادی که زندگی مشترکی را آغاز کردهاند، باید توجه داشته باشند که خانواده، تشکیلشده از افراد است و خانواده سالم، منوط به افراد سالم است.
وی با بیان اینکه افراد بدون اینکه بهعنوان برچسبی منفی تلقی شود، همواره باید سلامت روان خود را بررسی کنند، میافزاید: همانگونه که افراد سلامت جسم خود را با آزمایشهای پزشکی بررسی میکنند، سلامت روان آنها نیز نیازمند بررسی است و باید توجه داشت که موارد مرتبط با سلامت روان، محسوس نیست و علائم از دست رفتن سلامت روان، در رفتار افراد ظاهر میشود.
دکترای روانشناسی بالینی و عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه نخستین موضوعی که میتواند به سلامت یک خانواده کمک کند، تأمین و رسیدگی به سلامت روان اعضای خانواده است، تصریح میکند: در این بین باید توجه داشت که آموزش مهارتهای زندگی به زوجین از اهمیت بالایی برخوردار است، چراکه جوامع بسیار پیچیده است و با سرعت بالایی به سمت پیچیدگی بیشتر میرود و در این شرایط، همواره نیازمند آموزش مهارتهای زندگی در حیطههای مختلف هستیم.
انتظارات را بر اساس واقعیتها و شرایط زندگی در نظر بگیرید / لزوم بهکارگیری مهارتهای درک متقابل و همدلی برای پیشبرد ازدواج موفق
ابراهیمی با بیان اینکه مهارتهای مقابله با استرس، مهارتهای حل تعارض، مهارتهای تصمیمگیری و مهارتهای رفتارهای خودابرازانه و قاطعانه، از جمله مهارتهایی است که آموزش و یادگیری آنها مورد تاکید قرار دارد، ادامه میدهد: بسیاری اوقات فقدان مهارتهای زندگی منجر به ایجاد تعارضهایی میشود که به دشواری قابل حل هستند.
وی با بیان اینکه در فرایند ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، زوجین و خانوادههای آنها باید به پذیرش متقابل برسند، میگوید: افراد نباید تصور کنند که دیگران باید براساس ذهنیت آنها رفتار کنند و مانند آنها بیندیشند و این ذهنیت، یکی از اصلیترین دلایلی است که میتواند منجر به ایجاد و بروز تعارض و مشکل میان زوجین شود و پذیرش یکدیگر و پذیرش واقعیتهای موجود در زندگی مشترک اهمیت بالایی دارد.
دکترای روانشناسی بالینی و عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه آموزش و بهکارگیری مهارتهای درک متقابل و داشتن احساس همدلی در پیشبرد ازدواج موفق اهمیت بالایی دارد، اضافه میکند: زوجین باید به پذیرش متقابلی برسند و انتظاراتی معقول از یکدیگر داشته باشند تا زندگی مشترک از تعارض دور بماند، همچنین زن و مرد پیش از ازدواج و بعد از ازدواج باید انتظارات از همسر را بر اساس واقعیتها و شرایط زندگی در نظر بگیرند.
فواید ازدواج بسیار گسترده و متنوع و یکی از مهمترین این فواید، ایجاد محیطی امن و پایدار برای تربیت فرزندان است، خانوادههایی که بر اساس محبت، درک و همکاری بنا شده است، فرزندان سالمتر و خوشبختتری پرورش میدهند، ازدواج همچنین باعث افزایش سطح رضایت فردی و اجتماعی میشود، چراکه افراد احساس تعلق و هدفمندی بیشتری در زندگی خود دارند و مطالعات نشان میدهد که افراد متأهل در مقایسه با افراد مجرد از سلامت جسمی و روانی بهتری برخوردار هستند و کاهش استرس، افزایش امید به زندگی و داشتن تکیهگاه عاطفی از دیگر مزایای ازدواج محسوب میشوند.
همراهی والدین در مسیر ازدواج فرزندان و پس از آن نقش کلیدی در موفقیت این پیوند دارد، والدین میتوانند با ارائه حمایتهای معنوی و تجربیات خود، درک درستی از چالشها و مسئولیتهای ازدواج به فرزندانشان دهند و این حمایت نباید به گونهای باشد که استقلال زوجین را تحت تأثیر قرار دهد، بلکه باید در مواقع ضروری به عنوان راهنما و مشاور عمل کند، والدین باید بیاموزند که چگونه تعادل میان حمایت و احترام به استقلال فرزندان را حفظ کنند تا ازدواج آنها با آرامش و موفقیت همراه باشد.
ازدواج سفری پیچیده و ارزشمند است که نیازمند تلاش، درک متقابل و همراهی تمام اعضای خانواده است، افرادی که با آمادگی، شناخت کافی و حمایت خانوادهها وارد این مسیر میشوند، احتمال بیشتری برای داشتن یک زندگی پایدار و موفق دارند؛ ازدواج تنها یک تصمیم فردی نیست، بلکه یک انتخاب اجتماعی است که میتواند به ایجاد جامعهای سالمتر و شادتر کمک کند و تقویت روابط میان زوجین، خانوادهها و جامعه، نقشی تعیینکننده در آینده زندگی مشترک دارد.
ازدواج نه فقط یک پیوند عاشقانه، بلکه یکی از اساسیترین پایههای تشکیل یک جامعه سالم و پویا است و این ارتباط نیازمند عشق، تعهد، مسئولیتپذیری و همراهی دائمی تمام اعضای خانواده است تا بتواند تأثیرات مثبت و پایدار خود را در زندگی افراد و جامعه برجای بگذارد.
نظر شما