به گزارش خبرگزاری ایمنا، شهرها بهعنوان زندهترین عرصههای تعامل انسان با محیط زیست و جامعه، تنها با مشارکت فعال شهروندان میتوانند به زیستپذیری و پایداری دست پیدا کنند، در دنیای امروز، نگهداری از فضاهای شهری، پارکها و معابر عمومی تا زیرساختهای فرهنگی و ورزشی دیگر تنها وظیفه نهادهای دولتی و شهرداریها نیست، بلکه نیازمند همکاری و مسئولیتپذیری جمعی شهروندان است، این مشارکت نه تنها بار مالی مدیریت شهری را کاهش میدهد، بلکه حس تعلق خاطر به شهر را تقویت کرده و کیفیت زندگی را برای همه ذینفعان ارتقا میبخشد.
در دهههای اخیر، رویکردهای نوین مدیریت شهری بر این اصل استوار شدهاند که شهروندان نباید تنها مصرفکنندگان خدمات شهری باشند، بلکه باید بهعنوان «شریکان توسعه» در فرایند برنامهریزی، اجرا و نگهداری پروژهها مشارکت داشته باشند، تجربههای جهانی نشان میدهد شهرهایی مانند کپنهاگ، سنگاپور و ملبورن که برنامههای مشارکتی را در اولویت قرار دادهاند، نه تنها در کاهش آلودگی، مدیریت پسماند و حفظ فضای سبز موفقتر عمل کردهاند، بلکه شاخصهای رضایت شهروندی و انسجام اجتماعی در آنها بهطور چشمگیری بالاتر است، در ایران نیز نمونههایی مانند کمپینهای مردمی پاکسازی بوستانهای تهران یا مشارکت ساکنان محلات تاریخی اصفهان در مرمت بناهای ارزشمند، گواهی بر این واقعیت است که شهروندان میتوانند نقشی فراتر از انتظارات سنتی ایفا کنند.
مشارکت شهروندان در حفظ فضاهای شهری، دستاوردهای چندبعدی به همراه دارد، از منظر زیستمحیطی، مشارکت فعال در کاشت درختان، تفکیک زباله و جلوگیری از تخریب فضای سبز، به کاهش اثرات تغییرات اقلیمی و بهبود کیفیت هوا کمک میکند، از جنبه اجتماعی، برنامههایی مانند نگهداری جمعی از زمینهای بازی کودکان یا مشارکت در نظافت محله، حس همبستگی و اعتماد متقابل میان ساکنان را تقویت میکند، حتی از نگاه اقتصادی، مطالعات نشان میدهد هر یک میلیون تومان سرمایهگذاری در آموزش و توانمندسازی شهروندان برای مراقبت از فضاهای عمومی، میتواند تا ۱۰ میلیون تومان از هزینههای تعمیرات و بازسازی زیرساختهای شهری بکاهد.
با وجود مزایای غیرقابل انکار مشارکت شهروندی، هنوز موانع متعددی بر سر راه این رویکرد وجود دارد، کمبود آگاهی عمومی درباره حقوق و مسئولیتهای شهروندی، ضعف انگیزه به دلیل نبود سازوکارهای تشویقی (مانند کاهش عوارض شهری برای محلات فعال)، و محدودیت ساختاری در واگذاری اختیارات به نهادهای محلی، از جمله این چالشها هستند، برای نمونه، در بسیاری از شهرهای ایران، شهروندان به دلیل ناآگاهی از قوانین، گاه بهطور ناخواسته به تخریب فضای سبز یا آلودگی معابر دامن میزنند، از سوی دیگر، شهرداریها نیز معمولاً به جای ایجاد بسترهای قانونی برای جلب مشارکت مردمی، ترجیح میدهند به شیوههای سنتی و متمرکز عمل کنند.

زیبایی پایدار اصفهان؛ دستاورد همکاری سازمانها و دستهای مردمی
حمید قنادنیا، مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری اصفهان به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: برای کارهای مشارکتی این سازمان، از سالهای قبل فصل مشترکی با تمام سازمانهای داخل شهرداری، معاونتها، مناطق و ادارات دولتی خارج از شهرداری همچون اداره گاز، آب، مخابرات و کمیته امداد تعریف شده و به یک پروژه رسیدهایم.
وی میافزاید: ساماندهی صندوقهای صدقات کمیته امداد که جزو مبلمان شهری است، کیوسکهای تلفن اداره مخابرات که کاربرد کمتری دارد، رنگآمیزی تیرهای برق که باید در تمام شهر یکدست شود و با سازمان پسماند در قالب برگزاری سمپوزیوم هنری با استفاده از مواد بازیافتی از جمله فصل مشترکهایی است که با سازمانها استخراج شده و به پروژه رساندهایم، تعداد زیادی انجام شده و تعدادی باقی مانده است.
مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری اصفهان با بیان اینکه در قالب سیستم و بوروکراسی اداری کار را پیش بردیم، ادامه میدهد: برای مثال اداره گاز یا سایر ادارات که در خیابانهای اصلی است و موقعیت مکانی خوب و بدنه خوبی دارد، یکی از پروژههایی که سازمان زیباسازی بهصورت مشارکتی آغاز کرده، این است که طرح و مشاوره زیباسازی بهعهده سازمان و اجرا بهعهده اداره مربوطه قرار داده شده است، با موضوع مربوط به همان اداره، برای اداره برق در راستای مصرف بهینه برق یک کار هنری بر دیواره اداره برق انجام دهیم که کار هنری و فرهنگسازی است.
قنادنیا با اشاره به مزایای انجام کار مشارکتی با سایر ادارات تصریح میکند: هنگامی که اداره طرح و مشاوره را از سازمان دریافت میکند و اجرا را انجام میدهد، در حفظ و نگهداری نیز کوشا است، برای مثال اگر چراغ نورپردازی خاموش شود، اقدام به تعمیر آن میکند یا بهصورت دورهای رنگآمیزی انجام میدهد؛ در واقع در قالبی ارگانهای مختلف را در زیباسازی شهر به مشارکت گرفتیم.
وی با اشاره به مشارکت با هیئتهای مذهبی خاطرنشان میکند: در قسمت آذینبندی نیز تبلیغات هیئتهای مذهبی توسط شهرداری انجام میشد، کارهای مذهبی هرچقدر مردمیتر باشد، دوام و تداوم بیشتری دارد، درواقع هنگامی که مردم مشارکت میکنند علاوه بر اینکه دوام بیشتری دارد، در حفظ و نگهداری آن کوشاتر هستند.
مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری اصفهان اظهار میکند: تعدادی المان در کارگاه فنی وجود دارد و طبق مصوبه شورای اسلامی شهر میتوانیم در اختیار هیئتهای مذهبی قرار دهیم، بهدلیل اینکه هیئتها برای مناسبت بعدی از این المان استفاده میکنند، در حفظ و نگهداری آن کوشا هستند.
قنادنیا با اشاره به مشارکت مردمی در امر نگهداری میافزاید: طراحی محوطه چند منظوره را در یک منطقه انجام میدهیم، برای مثال فضای سبزی بلااستفاده است، طراحی و دیوارنگارهای انجام میدهیم و تبدیل به یک نشیمنگاه یا پیرنشین میکنیم، این اقدام بهنفع ارتقای فعالیت کسبه است، از اینرو مشارکت و حتی هزینه را پرداخت میکنند.
وی با بیان اینکه در حوزه نگهداری مبلمان سطح شهر تلاش میکنیم این موارد را در طراحیها مد نظر قرار دهیم، میگوید: بخشی از مبلمان شهری داخل پارکهای عمومی است، برای حفظ و نگهداری این مبلمان ابتدا نیاز به فرهنگسازی است که مردم اصفهان در این حوزه بسیار با فرهنگ و پیگیر هستند؛ پس از طراحی، مبلمان تحویل مدیریت نت و سپس تحویل مدیریت پارک داده میشود، اما سعی میکنیم در طراحی اولیه مبلمان شهری به نگهداری و تخریبگرایی توجه کنیم.
مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری اصفهان تصریح میکند: در هر صورت بهرغم تمام تمهیدات و مشارکتها، پس از نصب در پارکها، نمیتوان برای هر نیمکت نگهبان گذاشت و باید توسط مردم حفظ شود؛ تمام این وسایل از سرمایه خود مردم است و شهرداری منابع درآمدی دارد که برای حفظ و گسترش شهر استفاده میکند، بنابراین هرچقدر این وسایل عمر بیشتری داشته باشد، برای مسائل زیستمحیطی و سایر موارد بهتر است.

مشارکت شهروندی؛ موتور محرکه توسعه متوازن و عدالتمحور در کلانشهرها
علی باقری، دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری با اشاره به اینکه امروزه یکی از موضوعات مهم در سطح جهانی که طی چند دهه گذشته مورد توجه قرار گرفته، الگوی حکمرانی خوب است، به خبرنگار ایمنا میگوید: رشد بیرویه و شتابان جمعیت شهری، بهویژه در کلانشهرها، پیچیدگیهای مدیریت شهری را افزایش داده است.
وی ادامه میدهد: دیگر نمیتوان با تصمیمگیری محدود و نظر تعداد اندکی از افراد، انتظار داشت تحولات مطلوبی در شهرها رقم بخورد، به همین دلیل الگوی حکمرانی خوب با تکیه بر تعامل و همکاری تمام ذینفعان، بهعنوان یک مدل مؤثر در مدیریت جوامع مطرح شده است.
دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری با بیان اینکه در الگوی حکمرانی خوب، سه عنصر کلیدی دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی نقشی اساسی ایفا میکنند، تصریح میکند: این الگو بر پایه شاخصهایی تعریف شده که میزان آنها در جوامع مختلف ممکن است متغیر باشد، اما اصول بنیادین آن شامل مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، پاسخگویی و مسئولیتپذیری، اجماع، برابری، اثربخشی و کارایی است.
باقری خاطرنشان میکند: یکی از موضوعات مهم که امروزه در مباحث حکمرانی خوب شهری مطرح است، مشارکت عمومی شهروندان در فرایندهای تصمیمگیری و مدیریت شهری است؛ این مشارکت میتواند به شیوههای گوناگون از جمله بودجهریزی مشارکتی و پیشبینی طرحها و پروژههای شهری، تحقق پیدا کند.
وی میافزاید: حکمرانی خوب شهری اهداف کلانی را دنبال میکند که از جمله آنها میتوان به شناسایی و تقویت جامعه مدنی، ارتقای آگاهی و نقشآفرینی سازمانها، نهادها و جوامع محلی، کاهش فقر و تبعیضهای اجتماعی، قومی و فرهنگی، افزایش مشارکت عمومی در فرایندهای سیاسی شهری، بهبود کیفیت زندگی و فراهم آوردن فرصتهای برابر برای تمامی شهروندان اشاره کرد.
دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری تاکید کرد: مشارکت مردم، کلید دستیابی به تحولات مطلوب در شهرها و محلههای شهری است؛ شهروندان بهدلیل حضور مستمر در محیط زندگی خود، آگاهترین افراد نسبت به نیازها و اولویتهای محله و شهر خود هستند، بنابراین این شناخت بومی و تجربه زیسته، ظرفیتی بیبدیل است که با استفاده صحیح از آن میتوان مسیر توسعه پایدار شهری را هموار ساخت.
باقری میگوید: بهرهگیری از دیدگاهها، توانمندیها و مهارتهای تکتک شهروندان، نهتنها به بهبود کیفیت خدمات شهری میانجامد، بلکه احساس تعلق و مسئولیتپذیری اجتماعی را نیز تقویت میکند.
وی با تاکید بر اینکه در این فرایند، همراهی و مشارکت شهروندان ضرورتی انکارناپذیر است، اظهار میکند: مشکلات و نیازهایی که از سوی مردم مطرح میشود، بهترین نقطه آغاز برای برنامهریزیهای شهری است، در نتیجه شناخت این مشکلات و تلاش برای رفع آنها از طریق همکاری گروهی و استفاده از دانش جمعی میتواند به توسعه متوازن و عدالتمحور در شهرها منجر شود.
به گزارش ایمنا، حفظ فضاهای شهری بدون مشارکت شهروندان، نهتنها هزینهبردار است، بلکه به ایجاد شکافی عمیق بین مردم و مدیریت شهری منجر میشود. شهرهایی که توانستهاند این مشارکت را نهادینه کنند (مانند تجربه محلهگرایی در اصفهان یا پروژههای محیط زیستی در شمال کشور) ثابت کردهاند که شهروندان میتوانند به «نگهبانان آگاه» تبدیل شوند.
اکنون زمان آن است که با تقویت زیرساختهای حقوقی، آموزشی و فناورانه، این مشارکت را از سطح نمادین به یک گفتمان پایدار در مدیریت شهری ارتقا دهیم، تنها در این صورت است که فضاهای عمومی نه به عرصهای برای بیتوجهی، که به موزهای زنده از همکاری و احترام متقابل تبدیل خواهند شد.


نظر شما