به گزارش خبرگزاری ایمنا از زنجان، ساعت ۱۰ صبح است و زندگی در جریان، هر طرف را نگاه میکنم مجتمعهای مسکونی است که سر به فلک کشیده است.
یادم نیست بار اولی که اینجا آمدم چند واحد ساخته شده بود، به هر زحمتی شده آدرس را پیدا میکنم و به دم در میرسم؛ زنگ در را میزنم، پیرزن با چادر رنگی و گلی به استقبالم میآید.
در چشمانم زل میزند و میگوید: «حالا یادم اومد شما یک بار با اون آقا اومدین»؛ سرم را به نشانه تأیید تکان میدهم و داخل منزل میروم.
دیگر خبری از آشفتگی روزهای اول اسبابکشی نیست؛ همه چیز مرتب سرجای خودش چیده شده است، روی دیوار پذیرایی هم عکس سه نفرهاش با استاندار سابق و رئیسجمهور شهید و خودش را به دیوار زده است.
به عکس خیره میشوم و یاد روزی میافتم که رئیسجمهور به زنجان سفر کرد، دی سال ۱۴۰۲ بود؛ همان سالی که پس از ۳۰ سال انتظار پیرزن گزارش ما صاحبخانه شد و رئیسجمهور شهید با دستان خودش کلید خانه را تحویلش داد.
بله خانه پیرزن مربوط به مسکنهای ملی است که در دو سال گذشته ساخته شده است و حالا دیگر خانم بابایی و پسرش صاحب خانه هستند.
این صحنه را که میبینم، یاد دو سال قبل میافتم، بیستوهفتم آبان سال ۱۴۰۰ یعنی تقریباً دو سال و دو ماه پیش که رئیسجمهور برای رسیدگی به وضعیت ساکنان مناطق حاشیهای زنجان به تصادف به کوی فلسطین رفت، به خانه پیرزنی که در یک خانه کلنگی و فرسوده به همراه همسرش و تنها فرزندش زندگی میکرد؛ اما با توجه به شرایط نامناسبی که این منطقه داشت، رئیسجمهور قول داد که جابهجایی ساکنان این منطقه در سریعترین زمان در قالب طرح کلید به کلید اجرا شود.

این همان پیرزن است که رئیسجمهور قول خانهدار شدنش را داده بود؛ در افکار خودم غرقم که ناگهان با صدای پیرزن به خودم میآیم: «خوش آمدی دخترم؛ دیدی بالاخره صاحب خانه شدم؛ خدا را هزار مرتبه شکر؛ دیگر راحت شدم؛ انگار از جهنم به بهشت آمدهام.»
نزدیکتر میروم: «حاجخانم الان خیلی خوشحالین که اینجا اومدین؟، بله دخترم چرا خوشحال نباشم؛ بالاخره راحت شدم؛ نمیدونی چقدر برامون سخت بود که اونجا زندگی کنیم، دخترم شاید باورت نشود اما از جهنم به بهشت آمدهام؛ حالا که اینجا هستم میفهمم آرامش چیست و چه معنی دارد؛ آخر نمیدانی آنچا چه وضعی داشتیم.»
جملهاش تمام نشده اشک چشمانش را با پشت دستش پاک میکند و میگوید: «دیدین خانم چطور رفت؛ دوست داشتم دفعه بعد که میان زنجان دعوتشون کنم بیاد؛ خونه رو بیینه ولی حیف رفت و این روزها را ندید.»
گلیخانم بابایی فقط یکی از نفراتی است که با دستور رئیسجمهور شهید صاحب خانه شد و دیگر دغدغه تخریب خانهاش را ندارد؛ حالا دیگر تقریباً همه اهالی کوی فلسطین جابهجا شدهاند و به محل امنی برای زندگی رسیدهاند، اما این همه ماجرا نیست، علاوه بر ساکنان کوی فلسطین تاکنون پنج هزار نفر نیز از قبل واحدهای مسکن ملی که در دوره ریاستجمهوری شهید آیتالله رئیسی ساخته شد، صاحبخانه شدهاند و این تنها گوشهای از خدماتی است که رئیسجمهور شهید برای مردم زنجان انجام داد.


نظر شما